فراتاب: سالهای اول خارج شدن از خانه حس بدی داشت روزی نبود کە زانوی غم بغل نگیرم. خوابم بهمریخته و تحملم پایین بود، گاهی خیال تسلیمشدن بە سرم میزد و فیلم یاد هندوستان میکرد. هنوز هم دیدن یا شنیدن چیزی که رنگ و بوی وطن دارد مرا سر ذوق میآورد. با تمام این وجود همهی ما از مسیر دشواری عبور کردیم تا به اینجا برسیم؛ شاید امروز بتوانم بگویم اینجا هم وطن دوم است.
این سخنان میدیا، مهاجری ایرانی در قلب انگلیس است که مانند بسیاری از مهاجران جهان با رنگ غربت درآمیخته و با فشارهای ناشی از مهاجرت دستوپنجه نرم کرده است.
مهاجرت پدیدهای فراگیر است که از سپیدهدم تاریخ بشری تا امروز، همواره در جوامع انسانی تداوم یافته است. در عصر حاضر، به ویژه در چند دهه اخیر مهاجرت و پناهندگی به یک پدیده جهانی در حال افزایش تبدیل شده است که نیازها و مشکلات متفاوتی را در ابعاد مختلف به همراه آورده است. از سری مشکلاتی که مهاجران با آن روبهرو هستند، مشکلات مرتبط با سلامت روان است که این گروه را در طبقهی گروههای آسیبپذیر جامعه قرار میدهد.
تغییرات بُعد روانی در روند مهاجرت تنها محدود به زمان مهاجرت نیست بلکه قبل از مهاجرت، حین مهاجرت و پس از مهاجرت، فرد با تجربیات و احساسات متفاوتی روبهرو خواهد شد که بر رفتار و عملکرد او تاثیر گذاشتە و در صورت داشتن زمینه، میتواند به اختلالات اضطرابی، بیماریهای روانتنی، بیماریهای خلقی و ناهنجاریهای اجتماعی منجر شود.
قبل از مهاجرت
تجربیات قبل از مهاجرت همانند نبود امنیت، فقر اقتصادی، فقرفرهنگی، بیثباتی در ابعاد مختلف و ... میتواند عامل استرسزایی محسوب شوند که قبل از مهاجرت رخ میدهند اما بر وضعیت سلامت روانی مهاجر تاثیر میگذارند.
در طول مهاجرت
در طول مهاجرت افراد بسته به شرایط، نوع و راههای مهاجرت تجربیات متفاوتی را کسب میکنند که معمولا درمهاجرت غیرقانونی میتواند اتفاقاتی نظیر تجاوز، دزدی و حتی روبهرو شدن با مرگ باشد. در پناهندگان احساس ناامنی و عدم ثبات زمینهساز برخی از تروماهای پس از مهاجرت بوده است.
پس از مهاجرت
پس از مهاجرت عوامل اثرگذار تغییر میکنند؛ مهاجر از یک سو با موانعی چون تفاوتهای زبانی و فرهنگی، بیگانه هراسی و تبعیض، شرایط بد زندگی، مسکن، کار و حتی سختی دسترسی به امکانات سلامت جسمی و روانی روبهرو میشود و از سوی دیگر آمادگی روانی، پذیرش آنها توسط جامعه میزبان، روند مهاجرت، ویژگیهای شخصیتی چون استحکام و تابآوری روانی در سلامت روان آنها دخیل است.
مهاجرت به لحاظ روانشناختی دارای چندین مرحله است که عبور از این مراحل ممکن است در برخی افراد با موفقیت انجام نشود و تجربهی تغیر در سطح بزرگی همچون مهاجرت، میتواند یک شوک روانی را در افراد ایجاد کند؛ این شوک اگرچه الزاما به اختلالات روانی ختم نمیشود اما در برخی افراد زمینهساز مشکلات مرتبط با روان خواهد بود. برخی از مهاجران با مشکلاتی چون افسردگی، اضطراب، اختلال پس از سانحه، اختلالات خواب، تحریک پذیری و عصبانیت مواجه می شوند.
از ریشههای افسردگی پس از مهاجرت تجربهی تنهایی، سوگ و فقدان است. ترک وطن به عنوان مکان زندگی همواره سوگ به همراه میآورد که شامل سوگ برای زندگی پیشین، خانواده، دوستان، جایگاه اجتماعی و حتی خود قبلی میباشد. گاهی تجربیات جدید نیز حالتی از احساس گناه را در فرد مهاجر ایجاد میکند به شکلی که فرد از اینکه نزدیکانش در کشور مبدا از این تجربیات بیبهره هستند، احساس ناراحتی میکند. کمبود سیستمهای حمایتی و یا متناسب با شرایط مهاجران نیز سبب تشدید احساس تنهایی میشود.
از علل اضطراب میتوان به تازه بودن فرهنگ، زبان و ناشناخته بودن مکان اشاره کرد که در این شرایط ذهن میتواند هر چیز جدیدی را به عنوان یک عامل خطر شناسایی کند که نتیجهی آن بالا رفتن اضطراب، خشم و ترس است و تداوم این حالت دفاعی مشکلات مربوط به خواب را به همراه میآورد.
در بسیاری از کشورها اروپایی و آمریکایی که مقصد اغلب مهاجران است خدمات مربوط به بهداشت روان برای این گروه ارائه میشود اما عدهی زیادی از افراد به علت تفاوتهای فرهنگی و زبانی در استفاده از آن با مشکل برمیخورند. گلایه اغلب مهاجران نبود گوش شنوایی است که به زبان خودشان آنها را بفهمد اگرچه در چند سال اخیر با گسترش خدمات در فضای اینترنت بسیاری میتوانند به متخصصان روان هم فرهنگ و هم زبان خود دسترسی پیدا کنند.
تمامی عوامل ذکر شده در روند مهاجرت با توجه به پذیرش و قدرت تطبیق افراد متفاوت هستند و گزارشها حاکی از بالاتر بودن اختلالاتی چون افسردگی و اضطراب در جامعهی مهاجران است با این وجود بسیاری از آنها با رسیدن به امنیت مالی، شغلی وجانی در کشور مقصد زندگی بهتری را تجربه میکنند و بسیاری در این مرحله تمایلی به بازگشت و زندگی در کشور مبدأ ندارند.
نویسنده: سوما توتونچی – پژوهشگر در حوزه روانشناسی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است