فراتاب: ... یک روز سرد زمستانی بود که در مدرسه دوستانم با وحشت از دیدههایشان صحبت میکردند، زینب در وسط دایره نشسته و تعریف میکرد که زن همسایه حوالی نیمهشب مردی را حین جابهجایی سبدی سنگین دیده بود و وقتی زن پرسیده بود مرد همسایه در جواب گفت گوشتهای فاسد شده را دور میاندازم، اما زن بعد از دیدن تارهای پرپشت مو بین نایلون با پلیس تماس گرفت ... مرد همسر خود را تکه تکه کرد بود ...
این اولین آشنایی من با خشونت خانگی علیه زنان بود ولی متاسفانه آخرین آن نشد. ما تقریبا هرروز اخباری از خشونتهای خانگی علیه زنان میشنویم یکی از تازهترین آنها گزارش روزنامه اعتماد است که از قتل دست کم ۸۵ زن و دختر در سه ماه اول سالهای 1401 تا 1403 توسط شوهر، پدر، برادر و... که جزء مردان نزدیک آنها بودهاند خبر داده است.
اختلافات خانوادگی، مسائل ناموسی، خشونت و حتی در یک مورد قتل یک زن جوان توسط خواستگارش با ضربات متعدد چاقو صرف به دلیل پاسخ منفی زن برای ازدواج، از علل وقوع این قتلها بوده است؛ باید خاطر نشان کرد که از این میان قتل به سبب مسائل ناموسی از بیشترین میزان علل قتل زنان بوده است، مردانی که با تاکید بیش از حد به آبرو و غیرت دست به قتل اعضای خانواده خود زده و در بیشتر موارد حتی کوچکترین پیشمانی از انجام این جنایات نداشته و حتی در مواردی این اعمال وحشتناک را بهجا می دانند. این در حالی است که در سالهای متمادی شاهد تکرار این جنایات هولناک به اشکال مختلف بودهایم.
نبود پشتوانه قانونی و دولتی محکم برای حمایت از زنان «علل خصوص در مقوله طلاق» خود میتواند از مشکلات زمینهساز برای بانوان باشد. اما یکی از موضوعات مهم در این رابطه نبود آمار رسمی دقیق و شفاف درباره تعداد خشونتهای خانگی است موضوعی که شبیه یک تابو است و معمولا مسئولان ذیربط نیز به دلایل مختلفی آمار دقیقی از این جنایات ارائه نمیکنند.
تفاوت فاحش میان افکار، نبود فرهنگ محاوره و کنترل خشم، جنون آنی، باورهای جاهلانه به حقانیت و حس تصاحب و نگاه مالکانه و یا حتی شکاف سنت و مدرنیته و... هر چیز دیگری که مسبب و یا جرقه شروع این جنایات بوده، هیچکدام برای کشتن یک انسان و گرفتن یک جان نمیتواند کافی باشد.
گزارش از نسرین خاکپور مهربانی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است