کد خبر: 12343
تاریخ انتشار: 22 دی 1402 - 18:43
د.اردشیر پشنگ در گفت‌وگو باخبرگزاری اسپوتنیک:
د.اردشیر پشنگ در گفت‌وگو باخبرگزاری اسپوتنیک:

 

گفت‌وگو با دکتر اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و عضو عالی انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا

تحلیل شما در خصوص حملات آمریکا و هم‌پیمانان به حوثی‌های یمن؟

طبیعتا آنچه که طی شب گذشته و با حمله نیروهای آمریکایی و هم‌پیمانان بین‌المللی و منطقه‌ای آنها مثل بحرین به حوثی‌های یمن روی داد تنها بخش کوچکی از افزایش سطح تنش و درگیری‌های پراکسی یا نیابتی در خاورمیانه است وضعیتی که اگر چه تازگی ندارد اما از زمان حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل و سپس حمله سنگین اسرائیل به غزه وارد فاز و سطح جدیدی شده است.

 

طرفین این درگیری کدام بازیگران‌اند؟

آنچه که مشهود است در یک سوی این تنش جمهوری اسلامی ایران و بطور کلی مجموعه گروه‌هایی که آنها ‌را جبهه مقاومت می‌نامند قرار دارند و در سوی دیگر آمریکا و هم‌پیمانان بین‌المللی و منطقه‌ای آن ایستاده‌اند. که البته به فراخور موضوعات و شرایط بازیگران دیگری نیز از جمله روسیه و تا حدی چین کم و بیش در این آرایش پرتنش در منطقه حضور و تاثیر دارند.

 

اهداف ایران در شرایط فعلی چیست؟

ایران همزمان چندین هدف را دنبال می‌کند، نخست افزایش فشار برای خروج آمریکا از منطقه، که این اقدام را از چند طریق پیگیری می‌کند همچون شیوه‌ی سیاسی از طریق سیاسی به مانند اقداماتی که پارلمان عراق برای خروج نظامیان آمریکا در عراق دنبال می‌کنند و نیز از طریق فشارهای محدود و کنترل شده‌ی شبه‌نظامیان عضو جبهه مقاومت، که با حملات پهپادی و خمپاره‌ای به اهداف مختلفی انجام می‌شود.

مورد دوم در تشدید وضعیت فعلی بی‌شک متاثر از جنگ غزه و حمله سنگین اسرائیل به این منطقه و نیروهای حماس است، در شرایطی که هیچ‌یک از طرفین از جمله ایران بدنبال ورود مستقیم به این جنگ نیست، اما در سطحی پایین‌تر از طریق استراتژی حملات برنامه‌ریزی‌شده‌ی گروه‌های نیابتی به نوعی هم به ایفای بازیگری و ایجاد یک موازنه هراس و فشار در سطح منطقه دست می‌زند و هم از سوی دیگر فشارها به اسرائیل و آمریکا را دو چندان می‌کند.

 

این حمله آمریکایی‌ها به حوثی‌ها چه تمایزاتی با دیگر واکنش‌ و حملات آنها بطور مثال به برخی گروه‌های حشدالشعبی در عراق و یا سوریه دارد؟

در چند هفته اخیر سطح کنش‌هایی که از سمت نیروهای حوثی علیه اهداف مختلف منطقه‌ای روی داده است متفاوت‌تر و بسیار گسترده‌تر از نیروهای حشد الشعبی در عراق و یا حتی حزب‌الله در لبنان بوده است. مهمترین تمایز، حمله حوثی‌ها به چندین کشتی و آنچه که شورای امنیت ناامن‌سازی تجارت دریایی بین‌المللی نامیده است، می‌‌باشد. امری که دست‌کم باعث تغییر مسیرهای دریایی کشتی‌های بیش از 55 کشور مختلف شده و مشکلات چندی را ایجاد کرده است. موضوعی که از منظر امنیت در نظام بین الملل بسیار حائز اهمیت است و به همین دلیل وقتی پیش‌نویس قطعنامه مورد حمایت آمریکا و ژاپن در شورای امنیت ارائه شد 11 کشور به آن رای مثبت داده و حتی روسیه و چین هم با آن مخالفت نکردند. بر اساس بخشی از این قطعنامه «اعضای شورای امنیت براساس قوانین بین‌المللی حق دارند از کشتی‌های خود در برابر حملات دفاع کنند، از جمله آنهایی که حقوق و آزادی ناوبری را تضعیف می‌کند.» این قطعنامه زمینه‌ساز حمله قابل پیش‌بینی آمریکا و هم‌پیمانانشان به حوثی‌ها شده است و ممکن است در صورت تداوم تنش، حتی بر اساس همین قطعنامه شاهد اقدامات جدی‌تر آمریکا در یمن و منطقه نیز باشیم!

 

این سطح تنش که در حال افزایش است آیا ممکن است به وقوع جنگی میان ایران با اسرائیل و آمریکا منجر شود؟

چنین احتمالی منتفی نیست هرچند هیچیک از طرفین نه اسرائیل نه آمریکا و نه ایران و حتی نه بسیاری از کشورهای منطقه خواهان وقوع چنین واقعه‌ای نیستند. به همین دلیل هم می‌بینیم نوع و سطح حملات گروه‌های نیابتی به اهداف آمریکایی و اسرائیلی و متقابلا واکنش آمریکا به آنها توام با محاسبات مختلف و نوعی محافظه‌کاری است. اما در اینجا چند نکته جدی وجود دارد:

یکم تنش هم از نظر زمانی و هم از نظر سطح در حال تداوم و افزایش است،

دوم اتهام‌زنی مستقیم طرفین علیه هم در حال افزایش است، از جمله اینکه مقامات بلندپایه آمریکا و بریتانیا پس از حملات شب قبل به حوثی‌ها انگشت اتهام خود در حمایت و هدایت حوثی‌ها را به سمت ایران نشانه رفته‌اند و ایران هم متقابلا آمریکا را متهم به چشم‌پوشی و حتی شراکت در حملات و جنایات اسرائیل در غزه می‌کند.

سوم تصویب قطعنامه شورای امنیت و متنی که هرچند مستقیم حوثی‌ها را خطاب قرار داده اما تفسیر تلویحی آن می‌تواند دامنه ناقضان امنیت دریایی و منطقه را گسترده‌تر از حوثی‌ها کند، به عبارتی دیگر نوعی مستمسک حقوقی-امنیتی پرتامل را در جیب آمریکایی‌ها قرار داده است.

چهارم اینکه در منطقه‌ای که بازیگران بسیار مختلف و متعدد فرامنطقه‌ای، منطقه‌ای و ریز و درشت با اهداف متعارض، رقیب و گاه مکمل چه از نظر زمانی موقتی و چه بلندمدت وجود دارند و بازیگری می‌کنند، وقتی سطح تنش و میزان امنیتی شدن فضا تشدید می‌شود، امکان وقوع شرایط و رویدادهای پیش‌بینی نشده یا بعضا برنامه‌ریزی شده و توطئه‌محور از سوی بازیگران ذینفع سوم هم دو چندان می‌شود، بطور مثال اگر در یکی از این حملات منتسب به نیروهای جبهه مقاومت به اهداف آمریکایی، افراد و حتی فردی از این کشور ولو ناخواسته کشته شود، آنگاه شرایط پیچیده‌تر هم می‌شود بخصوص وقتی فراموش نکنیم بایدن در پایان امسال یک انتخابات سخت و حساس را با رقیب جمهوری‌خواهش دارد و هم اینک هم بخاطر بسیاری از مسائل سیاست خارجی تحت فشار انتقادات جدی و موثر رقیب بر رای مردم آمریکا قرار دارد!

 

چشم‌انداز پیش رو پس از حمله به حوثی‌ها را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

در شرایط فعالی نوع واکنش طرفین و نحوه مدیریت و کنترل سطح تنش بسیار حائز اهمیت است طبیعتا حمله چند ملیتی به حوثی‌ها که پس از صدور قطعنامه شورای امنیت اتفاق افتاده از نظر ماهیتی و اهمیت بسیار متفاوت از حملات آمریکا به اهدافی در عراق و سوریه طی هفته‌های جاری است و باید آن را یک هشدار جدی‌تر آمریکا به ایران و کشورهای منطقه قلمداد کرد. فعلا بایست منتظر ماند و دید واکنش‌های طرف متقابل آیا فراتر از بیانیه‌های دیپلماتیک می‌شود یا نه. 

 

منبع: اسپوتنیک

لینک مطلب در خبرگزاری اسپوتنیک | کلیک کنید

حمله آمریکا به حوثی‌ها می‌تواند سرآغاز جنگی دیگر در خاورمیانه شود

 

نظرات
آخرین اخبار