فراتاب - احمدی امانی: اتصال دریای خزر به خلیج فارس یکی از طرحهای بزرگی است که به مدت یک قرن است که ذهن ایرانیان را به خود مشغول کرده است و بعد از انقلاب هم در دولت سازندگی آیت الله هاشمی بیشترین احتمال اجرایی شدن این طرح عظیم مطرح شد، اما بعدها و آرام آرام این طرح در نزد دولتمردان ایرانی به فراموشی سپرده شد و از دیگر سو، از 1990 به بعد روسها هم به دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و درگیر شدن با مشکلات اقتصادی و دوری کردن از مناقشات بین المللی چندان به دنبال مطرح کردن دوباره این طرح نبودند.
اما چندی است که رسانههای روسی روی اجرایی کردن این طرح فایل ویژهای باز کردند و این بی شک مستقیما به بازگشت خرس بزرگ به صحنه رقابتهای بین المللی باز می گردد که در این راستا به دنبال توسعه دادن هرچه بیشتر به همکاری با همپیمانان خویش است.
بی شک با آبگیری این کانال سطح بزرگی از زمینهای خشک ایران آبگیری خواهند شد که به دلیل جذب آب، رانشهای بزرگی را در اعماق زمین ایجاد خواهند کرد، حال برای یک لحظه رانش زمین در اعماق را به گسلهای تهران بیفزاید تا کمی بیشتر مشکل خود را نمایان کند.
به همین دلیل و به صورتی مختصر منافع و موانع پیشروی کانال بزرگ خزر-خلیج فارس را مورد بررسی قرار می دهیم؛
اول خبر بد، یعنی موانع پیشروی این طرح که تقریبا اجرای این پروژه عظیم را تا به امروز عقیم گذاشته است:
1- هزینه هنگفت کانال خزر-خلیج فارس. شکی نیست که این کانال هزینه بزرگی برای طرف ایرانی دارد. طبق محاسبه روسها از مسافت نزدیک به 1000 کیلومتری این کانال چیزی حدود 700 تا 750 کیلومتر آن را می توان از بستر رودخانههای ایرانی بهره جست که در حال حاضر یا خشک شدند یان به صورت فصلی دارای آب هستند.
بر این اساس، 250 کیلومتر از این کانال باقی می ماند که سختترین آن نیز هست، گذشتن از دیوار بزرگ و مستحکمی بهنام البرز، چیزی که هم به لحاظ فنی کاری فوق القاعده پیچیده است و هم نیازمند بودجهای بسیار است.
در این راستا ایران می تواند از سرمایهگذاری شرکتهای خارجی بهرهمند شود.
2- خزر در مقایسه بها خلیج فارس 28 متر پائیتنتر است و این یعنی سرریز آب خلیج فارس به خزر که باید برعکس باشد، برای حل این مشکل طرح ساختن دریاچهای مصنوعی را مطرح می کنند که بی شک بسیاری از زمینهای بخش شمالی کشور را زیر آب خواهد برد.
3- مشکل دوم این طرح خسارتهای زیست محیطی آن است، بی شک با آبگیری این کانال سطح بزرگی از زمینهای خشک ایران آبگیری خواهند شد که به دلیل جذب آب، رانشهای بزرگی را در اعماق زمین ایجاد خواهند کرد، حال برای یک لحظه رانش زمین در اعماق را به گسلهای تهران بیفزاید تا کمی بیشتر مشکل خود را نمایان کند. پس بی شک قبل از هرچیز مسیر عبور این کانال و محاسبات زمین شناسی آن باید به دقت مورد بررسی واقع شود تا با دست خویش فاجعه دریاچه ارومیه را دوباره نکنیم.
و اما بخش خوب، منافع کانال خزر-خلیج فارس تقریبا بحدی زیاد است که هر دولتمرد و شهروند ایرانی را به انجام این پروژه وسوسه خواهد کرد:
1- وصل کردن شمال به جنوب ایران
2- اگر ایران در آینده روی تکنولوژی تبدیل آب شور به آب شیرین سرمایهگذاری کند، از راه این کانال بزرگ و عظیم می تواند بخش اعظمی از مشکل بی آبی مناطق مرکزی ایران تا جنوب کشور را رفع کند.
3- با ایجاد سد در مسیر این کانال، ایران می تواند به یکی از بزرگترین کشورهای تولید برق آبی در جهان تبدیل شود، بویژه آنکه تقریبا تمامی همسایههای ایران بشدت نیازمند برق ارزاناند و با صادرارت برق، ایران به یکی مهمترین تولید کنندگان برق ارزان و پاک بدل خواهد شد.
4- با تامین برق مورد نیاز از این کانال ایران می تواند بخش عظیمی از آب سدهای کشور را آزاد کند و از این طریق جانی دوباره به محیط زیست ایران ببخشد. بویژه مناطق سرسبز و مرتعی نوار غربی ایران که در آینده با بیشتر شدن مشکل بحران آب، بیشترین فشار تامین آب را باید تحمل کنند و این بی شک در آینده، این مناطق را هم به مناطقی نیمه بیابانی تبدیل خواهد کرد.
با این کار بخش سنگین هزینه اقتصادی و زیست محیطی اجرای پروژه برداشته خواهد شد، پروژه عظیمی که ایجاد اشتغال بزرگی را هم به دنبال خواهد، بویژه اشتغال پایدار، بدین شرط که ایران بتواند در مسیر این کانال دست به تولید برق و کشاورزی بزند.
5- از نظر گردشگری، ایران با راه اندازی تور کشتیهای تفریحی شمال به جنوب و برعکس و ایجاد جزایر و پارکهای آبی مصنوعی مابین کانال، می تواند درآمد خوبی را کسب کند.
6- این کانال به گذرگاه انتقال ذغایر عظیم نفتی و گازی روسیه و منطقه قفقاز به جهان بدل خواهد شد و برعکس ترانزیت کالاهای جهان از این طریق به روسیه و قفقاز اهمیت می یابد.
7- ایران با این کانال بخش بزرگی از اهمیت استراتیژیک آناتولی(ترکیه) را کمرنگ خواهد کرد.
8- بر اهمیت استراتیژیک تنگه هرمز دو چندان افزوده خواهد شد.
9- و شاید از همه مهمتر؛ این کانال سطح چانه زنی ایران با خود روسیه را بالا خواهد برد، ایران همیشه از اینکه گاها روسها منافع اقتصادی خویش را بر ایران ترجیح می دهند، در رنج بوده، اما با تبدیل شدن ایران به شاهراه بازرگانی روسیه و گره زدن منافع اقتصادی روسیه به ایران در سطحی کلان، روسها بیشتر از گذشته ناچار به درک منافع اقتصادی ایران خواهند شد.
البته آنچان که در ابتدا گفته شد موانع پیش روی این کار در انتها دولتمردان ایران را از اجرای آن بازداشته است، اما اگر ایران این طرح عظیم را دو بخش اجرایی کند، چه؟
یعنی بخش آسانتر کار و 750 کیلومتری کشیدن آب خلیج فارس تا زیر پای تهران را در کانالی کوچکتر انجام دهد و بخش سخت و تقریبا دلهرهآور این کانال را به آینده که تکنولوژیهای بهتری به میدان خواهند آمد، موکول کند.
با این کار بخش سنگین هزینه اقتصادی و زیست محیطی اجرای پروژه برداشته خواهد شد، همچنین ایران می تواند به راحتی با ایجاد یک خط لوله انتقال گاز و نفت 250 کیلومتری این کانال را به دریای خزر وصل کند و بدین طریق کریدور انتقال انرژی روسیه و قفقاز به خلیج فارس را هم اجرایی کند. شاید اینگونه بتوان گامی به منافع کلان این ایده عظیم اندکی نزدیک شد. پروژه عظیمی که ایجاد اشتغال بزرگی را هم به دنبال خواهد، بویژه اشتغال پایدار، بدین شرط که ایران بتواند در مسیر این کانال دست به تولید برق و کشاورزی بزند.
توضیح: این گزارش تنها برای درک بهتر از کانال خزر-خلیج فارس نوشته شده و بی شک نظرات، منافع و موانع بسیار دیگری می تواند از نگاه صاحب نظران امر به این موضوع افزوده شود.