فراتاب: این روزها بحث حضور بیرویه اتباع در کشور داغ شده است و هر کس از ظن خود به آن میپردازد. چند روز پیش وزیر کشور اعلام کرد که حدود پنج میلیون نفر اتباع خارجی در کشور حضور دارند. هر چند آمارهای غیر رسمی، ارقام بزرگتری را اعلام میکنند اما در این یادداشت، مبنا را همان پنج میلیون نفر بر طبق گفته وزیر کشور میگذاریم.
در حال حاضر، برخی از کشورهای جهان، جمعیتشان به همین پنج میلیون نفر هم نمیرسد و این نشان میدهد جمعیتی که وارد کشور ما شده اند، اگر تدابیر لازم صورت نگیرد و به خوبی مدیریت نشود، میتواند در ادامه بحران آفرین باشد.
باید از مسئولان کشور پرسید که آیا به فکر تامین آب، برق، مواد غذایی، آموزش و پرورش، بهداشت، مسکن و اشتغال این پنج میلیون نفر بوده و هستید؟
بر همه ما عیان است که بخصوص در سالهای اخیر، کشور ما با بحران کمآبی روبرو بوده است به طوری که بسیاری از شهرها و روستاهایمان، کارشان به آبرسانی با تانکرهای سیار کشیده است و باید گفت با افزایش روند ورود اتباع، ممکن است این بحران تشدید شود. از سوی دیگر ما بر سر حقآبه با طالبان در هیرمند اختلاف داریم و طالبها حقابه را بر اساس قراردادهای قبلی رعایت نمیکنند.
در حوزه برق هم که تابستان امسال علاوه بر قطع برق صنایع، مجبور شدیم در بعضی مناطق کشور، روزانه چند ساعت برق منازل مسکونی را هم قطع کنیم و معلوم نیست دولت برای تامین برق چه برنامههایی را در نظر دارد.
در بحث تامین مواد غذایی باید طوری برنامهریزی شود که دچار کمبود مواد غذایی نشویم و در بحث توزیع آن نیز با برنامه پیش برویم. در بحث آموزش و پرورش که مشکلات و کمبودهای آن اظهر منالشمس است، از یکسو به شدت با کمبود معلم مواجه هستیم و هر چقدر هم که استخدامیهای جدید برگزار شده است، ظاهرا باز هم نتوانسته این کمبود را به طور کامل برطرف کند. از سوی دیگر، در برخی مناطق کشور بخصوص در شهری مانند تهران با کمبود مدارس دولتی مواجه هستیم و با این شرایط، دولت باید مشخص کند چه برنامهای برای آموزش و پرورش اتباع خارجی ساکن در کشور دارد؟
در بحث بهداشت و درمان نیز با مشکلات و کمبودهایی مواجه هستیم، از جمله اینکه به دلایل مختلف کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص در برخی نقاط کشور مشهود است و با ورود هرچه بیشتر اتباع، بر چالشهای حوزه بهداشت و درمان افزوده میشود.
تامین مسکن در حاضر برای خود ایرانیان ساکن کشور، به یکی از ابرچالش ها تبدیل شده است و حال، مسکن اتباع هم به آن افزوده میشود و بغرنجتر خواهد شد.
در بحث حمل و نقل، در حال حاضر در کشور با کمبودهایی مواجه هستیم. در شهری مثل تهران تعداد فعلی وسایل حمل و نقل عمومی دیگر کفاف نمیدهد و با حضور اتباع، میطلبد که مسئولین امر در تامین حمل و نقل عمومی دو چندان بکوشند.
بحث اشتغال هم که شاید مهم ترین مشکل اقتصادی کشور ما به حساب میآید، اگر تدابیری صورت نگیرد، این حوزه بیشتر از حوزههای دیگر، میتواند چالش آفرین باشد. از یکسو ما در کشور خود با جمعیت قابل توجهی مواجه هستیم که یا شغلی ندارند و یا از شغل مناسبی برخوردار نیستند و از سوی دیگر، با اتباع مواجه هستیم که آنان نیز برای گذران زندگی خود به شغل نیاز دارند و اینجاست که ممکن است تعارض پیش بیاید و متعاقب آن مشکلات اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی به وقوع بپیوندد و در این جا احتمال گسترش شغلهای کاذب هم بیشتر میشود و باید طی یک برنامه حساب شده، تمام این جوانب را در نظر گرفت.
البته در این یادداشت خطاب ما فقط دولت نیست بلکه همه نهادهای نظام از جمله مجلس باید وارد عمل شوند و با سنجیدن همه جوانب، برنامهها و راهکارهایی برای ساماندهی این وضعیت ارائه دهند. دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز به عنوان یک کشور همسایه با همکاری سایر کشورها و نهادهای بینالمللی باید کمک کنند که امنیت به افغانستان برگردد و تثبیت شود، آن وقت است که شاهد خواهیم بود اتباع ساکن در کشور، با رغبت خود به سوی وطن شان باز میگردند، مسئلهای که چند سال پیش شاهد آن بودیم.
ذکر این نکته لازم است که این یادداشت در سرزنش برادران یا خواهران افغانستانی نیست و به قول عامیانه، قطعا آنها خوشی زیر دلشان نزده که خانه و کاشانه و وطن خود را رها کرده و آواره غربت گردند. آرزو می کنیم سایه جنگ و ناامنی از این کشور همسایه ما برداشته شود و آنان در صلح و آرامش به کشور خود بازگردند و برای آبادانی آن بکوشند.
نویسنده آرمان فیضی