کد خبر: 12303
تاریخ انتشار: 27 فروردین 1402 - 23:54
سیدکمال حسینی
سیدکمال حسینی از مدیران و فعالان اقتصادی از چرایی عقب افتادن ایران از ترکیه در بازار عراق و اقلیم کردستان می‌گوید.

فراتاب: عراق در میان همسایگان از قدیم الایام دارای جایگاه ویژه ای از لحاظ اقتصادی داشته واقلیم کردستان به عنوان بخش اصلی این روابط وباتوجه بیشینه واشتراکات فرهنگی همواره بازار مهمی برای کالاهای ایرانی بوده وهست در گفتگویی با رئیس اتاق بازرگانی،صنایع، معادن وکشاورزی سنندج جناب سید کمال حسینی بعنوان یکی از کارشناسان باسابقه درحوزه مدیریت اتاق بازرگانی استان کردستان انجام دادیم، به بررسی تجارت بین اقلیم کردستان با ایران وشناسایی ظرفیت ها وکاستی ها و راهکارهای لازم برای گسترش وبهره برداری این مبادلات پرداخته شد.

 

در حال حاضر روابط اقتصادی میان ایران و اقلیم کردستان را چگونه ارزیابی می کنید؟

ما در اینجا باید دو موضوع ظرفیت بازار اقلیم و میزان بهره برداری ایران از آن را بررسی کنیم، اقلیم کردستان به علت عقب ماندگی اقتصادی ناشی از نگاه فاشیستی رژیم بعث به توسعه اقتصادی، بروز اختلافات داخلی متاثر از تنش های احزاب دموکرات و اتحادیه میهنی در چند سال اول رهایی از تسلط حزب بعث، ظهور جنگ داعش و بروز اختلاف بین دولت اقلیم و حکومت مرکزی تا کنون نتوانسته در زمینه تولید، تجارت و زیرساخت های نرم افزاری اقتصادی به مرحله توسعه یافتگی برسد بنابراین گستره نیاز به کالا و خدمات در اقلیم بسیار بالاست به طوری که همه کشورها سعی در به دست گرفتن این بازار داشته و انواع مشوق ها را برای فعالان اقتصادی فراهم می کنند تا بتوانند گوی سبقت را از دیگر رقبا بربایند که ترکیه در حال حاضر پیشتاز این رقابت است. این را بدانید که مردم و دولت اقلیم کردستان به علت داشتن اشتراکات فرهنگی و نژادی با کردها و داشتن رابطه تاریخی با دولت مرکزی ایران همواره خود را مدیون ایران می دانند و اولویت در تجارت را به ایران می دهند اما دولت ایران تا کنون نتوانسته از این علاقه استفاده کامل اقتصادی را بکند و بخش بسیار کوچکی از این بازار در اختیار تولیدات ایرانی است. علت عقب ماندگی ما از ترکیه برمی گردد به عوامل قانونی، ضعف زیرساختهای عمرانی، نرم افزاری و تکنولوژیکی مرزها، بوروکراسی تنبل و سخت گیر و تحریم های تحمیل شده به کشور. در زمینه عامل قانونی ما با دو موضوع درگیر هستیم یکم، فرسوده بودن قوانین، به طوری که تا کنون کشور نتوانسته که قوانین را به تناسب وضعیت داخلی و خارجی تغییر دهد و بسیاری از ضوابط ما بیش از ٥ دهه عمر دارد و دوم اعمال قوانین و بخشنامه های کارشناسی نشده مثل پیمان سپاری ارزی، محاسبه مالیات و مشروط کردن استرداد مالیات بر ارزش افزوده، در زمینه زیرساخت هم می توان به نداشتن جاده استاندارد، عدم دسترسی به راه آهن، عدم راه اندازی سیستم الکترونیک اداری، عدم تجهیز مرز به تکنولوژی مدرن بازرسی و نبود هماهنگی کامل بین نهادهای حاکمیتی و دولتی مستقر در مرز به طوری که برخی از نهادها کار دیگران را قبول نداشته و برای خود قوانین خاصی تعریف نموده و موجب تاخیر در ترخیص کالا و آسیب دیدگی ناشی از بازرسی های اضافی اشاره کرد. بنابراین باید در قالب برنامه ای جامع و سریع همه این موارد را حل و فصل کنند تا بیش از این خسارات بر روند توسعه اقتصادی وارد نشود.

 

به طور کلی بازارچه های مرزی از نظر اقتصادی و تجربه دیگر کشورها چه تاثیری در افزایش روابط اقتصادی میان طرفین دو سوی مرز می تواند داشته باشد؟

استان کردستان دارای ٢۳۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق است که می تواند ظرفیت بسیار مهمی برای پیشبرد توسعه و عبور از تحریم باشد، این را باید مد نظر داشت که همه طول مرز مشترک کردستان با دولت اقلیم است که بهترین فرصت زمانی برای کشور ایجاد کرده زیرا ایران در تجارت با دولت مرکزی عراق به علت الزام این کشور به قوانین تحریم با محدودیتهای قانون تحریم مواجه است اما دولت اقلیم کردستان به عللی همچون نداشتن رسمیت بین المللی و مجهز نبودن نظام اداری و تجاری این کشور به تکنولوژیهای پیشرفته و نظام بانکی مرتبط با نهادهای مالی و تجاری خارجی و بین المللی می تواند بهترین فرصت را برای دور زدن تحریم ها فراهم کند و ایران می تواند بسیاری از کالاها، خدمات و مبادلات ارزی خود را از این طریق انجام دهد، ما برای بهره برداری از این فرصت باید بسترهای قانونی، تکنولوژیکی، اداری و زیرساختی آن را فراهم کنیم که تا کنون با وصف پیگیری نهادها و تشکلهای صنفی مثل اتاق بازرگانی نتوانسته ایم دولت را مجاب به انجام این اقدامات کنیم. برخی مواقع تبدیل مرزهای کردستان به منطقه ویژه و آزاد اقتصادی را بهانه می کنند اما اقدامات مورد نیاز این موارد هم تا کنون انجام نشده و روند با آهنگی بسیار کند در حرکت است، بارها دولت و نهادهای اقتصادی حکومت اقلیم کردستان در نشست های خود با طرف ایرانی موارد و موانع را تذکر داده و خواستار اقدامات سریع شده اند اما بازهم ما با کندی حرکت مواجه ایم و این امر سبب شده تا بازار پر رونق اقلیم به دست ترکیه بیفتد، در این مورد برای نمونه بیان کنم که تا چند سال قبل ایران بازار لبنیات دولت مرکزی و اقلیم کردستان را در دست داشت اما عوامل فوق الذکر سبب شد که عربستان جای ما را در هر دو بازار بگیرد.

 

تراز تجاری و میزان مبادلات و حجم تجارت بازارچه ها به چه میزان است؟

واژه بازارچه را مرتب برای مرزهای رسمی به کار می برید که این موضوع دارای اشکال است زیرا بازارچه ماهیت اقتصادی کوچک و ظرفیت تجاری به مراتب کوچکتر از مرزهای رسمی دارد و تنها برای کمک به تقویت معیشت مرز نشینان، ساماندهی به مبادلات کوچک مثل کولبری و پیله وری و تجارت برخی کالاها که به علت قانون تحریم امکان وارد شدن از مرزهای رسمی را ندارد ایجاد شده است، اما در حوزه مرزهای رسمی باشماق و سیرانبند باید این را بیان کنم که سال ۱۴۰۰ حجم ترانزیت کالای چینی و ترکیه ای از مرزهای کردستان به عراق و اقلیم بیش از ۸ میلیارد دلار بود اما در کنار این ترانزیت عظیم سیستم اشتباه دولت به ویژه قانون رفع تعهد ارزی که در اصل باج گرفتن از صادر کننده و تولید کننده است سبب کاهش صادرات شد که دولت باید این قانون را لغو کند.

 

از مشکلات بازارچه های فعال و بازارچه های غیر رسمی به چه مواردی می توان اشاره کرد؟

در جواب سوال قبل عرض کردم که هدف از ایجاد بازارچه چیست، اما این را بدانید که ما نمی توانیم از این معابر تجاری کوچک استفاده های بزرگ بکنیم چون حالت غیر رسمی و گاها موقت داشته و ما تنها در صورت موافقت طرف عراقی می توانیم از آنها استفاده کنیم که بارها دولت عراق بنا به علل مختلف اقدام به تعطیل کردن بازارچه ها کرده اما در حال حاضر بازارچه های خانم شیخان و مله خورد فعال هستند که کل مبادلات آنها در سال به ٥۰ میلیون دلار نمی رسد، اما منبعی مناسب برای بهبود معیشت مرزنشینان و ساماندهی کولبری است. این را بدانید که فعالیت در این بازارچه ها هم با مشکلات بزرگی مواجه است، از جمله عدم معافیت برخی از کالاها از پرداخت عوارض و مالیات، نداشتن راه دسترسی مناسب، فعال نبودن نمایندگی اداراتی مثل گمرک و استاندارد و بهداشت. باید دولت تمام تلاش خود را به خرج دهد تا بازارچه سیف سقز باز شود زیرا پتانسیل بزرگی برای صادرات و رونق بخشی به اقتصاد کردستان است.

 

ظرفیتهای خالی بازارچه های مرزی بین ایران و اقلیم کردستان تا چه حدی است؟ آیا اقداماتی برای تکمیل این ظرفیت ها انجام شده است؟

 ظرفیت خالی را قبلا عرض کردم اما در مورد اقدامات باید بیان کنم که اقداماتی انجام شده اما از سرعت کافی برخوردار نیست و دارد فرصتها را از ما می گیرد، برای نمونه به روند سامان‌دهی مرزهای باشماق و سیران‌بند اشاره می کنم که به عللی همچون کمبود بودجه، شکایات معارض محلی و عدم هماهنگی نهادهای حاضر در مرز تنها ۱۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد.

 

برنامه ای برای فعال کردن بازارچه های تعطیل و گذرگاههای مرزی قدیمی وجود دارد؟

فعال کردن بازرچه های و معابر قدیمی باید بر اساس موافقت دولت مرکزی عراق باشد که این کشور به علت های خاص داخلی از جمله داشتن اختلاف تجاری با دولت اقلیم کردستان، برنامه های ملی توسعه اقتصادی و محدودیت های تحریم ایران با موضوع برخورد می کند و حاضر به فعال سازی برخی از بازارچه ها نیست برای نمونه اشاره می شود به بازارچه سیف سقز که سالهاست توسط دولت و اتاق بازرگانی پیگیری میشود اما به نتیجه نرسیده است.

 

صحبت ها و توصیه ای برای رفع موانع دارید؟

موضوع تغییر قوانین، سامان دهی زیرساختهای عمرانی و حمل و نقل، تجهیز مرزها به تکنولوژی مدرن بازرسی، ایجاد بستر دولت الکترونیک و از همه مهمتر اجرای مدیریت واحد مرزی تنها راهکارهای خروج از وضعیت فعلی است. من بر این باورم که افکار و اهداف سیاسی بدون لحاظ کردن منافع و روابط اقتصادی پایدار نیست، لذا باید توجه ویژه ای به به توسعه اقتصادی دو طرفه معطوف شود و از راه تبادلات بازرگانی می توان امنیت لازم را نهادینه کرد.

 

گفت‌وگو از ادریس احمدی

این گفت و گو در چارچوب انجام تمرین‌های کاربردی ترم پیشرفته آموزش روزنامه نگاری در شهریور 1401 انجام شده است

 

نظرات
آخرین اخبار