کد خبر: 12300
تاریخ انتشار: 24 فروردین 1402 - 00:40
مهدیه کُردی
مهدیه کُردی: مهم‌ترین پارامتر پیش‌روی بازارسرمایه، تعیین تکلیف مذاکرات برجام است و سرمایه‌گذاران تا زمانی‌که امکان ترسیم چشم‌انداز حداقل یک ساله نداشته باشند، اقدام به ورود نخواهند کرد.

فراتاب: با ریزش‌های پی‌‌درپی شاخص کل بورس، فعالان بازارسرمایه عوامل مختلفی را زمینه‌ساز ایجاد رکود در بازارسرمایه می‌دانند. برخی از کارشناسان تأثیر برجام بر بازارسرمایه را به عنوان یک محرک خارجی و عاملی برای رفتار سرمایه‌گذاران در این بازار تأثیرگذار می‌بینند. در همین رابطه از مهدیه کُردی، کارشناس بازارسرمایه خواسته‌ شد پاسخ‌های شفاف‌تری برای سؤالات مربوطه ارائه کند.

 

به‌عنوان اولین سؤال بفرمایید که چرا بازار سرمایه با وجود ۲سال ریزش، کماکان مورد استقبال سرمایه‌گذاران نیست؟

در سال ۹۹ بازارسرمایه تحت تاثیر تشدید انتظارات تورمی و البته دعوت دولت از مردم برای ورود بورس، رشدی غیرمنطقی داشت و بعد از آن، به دنبال تعدیل انتظارات تورمی و برخی اتفاقات دیگر، این بازار سقوط کرد و زیانی فراتر از انتظارات، نصیب بسیاری از فعالان این بازار علی الخصوص تازه واردها شد. این ریزش می‌توانست در محدوده‌ای (شاخص تقریبا ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی در پایان سال ۱۳۹۹) متوقف شده و بازار سرمایه بعد از آن رشدی ملایم و معقول هم داشته باشد. اما با توجه به خدشه دار شدن اعتماد عمومی به این بازار و خروج نقدینگی از بازار، ریزش بازار سرمایه هم تا حدودی غیر منطقی بود.

مهم ترین علت طولانی شدن روند نزولی بازار سرمایه، کمبود نقدینگی در این بازار بوده و بزرگ ترین مانع بر سر ورود نقدینگی در این بازار نیز فارغ از بحث بی اعتمادی، ابهامات بزرگی بوده که در این بازار وجود دارد. مدت هاست که بازار سرمایه چشم انتظار تعیین تکلیف مذاکرات است؛ اتفاقی که در وضعیت اقتصادی، شرایط کسب‌و کارها و سودآوری صنایع، و همچنین روی نرخ ارز به‌عنوان متغیر اثرگذار در بازارسرمایه اثرگذار خواهد بود. ضمن اینکه توافق یا عدم توافق، روی سیاست گذاری های دولت در قبال صنایع هم تاثیرگذار بوده و در یکی دو سال اخیر همواره این دغدغه وجود داشته که شاید در صورت عدم توافق و تداوم تحریم ها، دولت دوباره برای تامین مالی روی بازار سرمایه حساب باز کند! با این تفاسیر اصلا عجیب نیست که سرمایه گذاران بزرگ ترجیح دهند تا تعیین تکلیف نتیجه‌ی مذاکرات، دست به عصا حرکت کنند. البته برخلاف انتظارات، روند مذاکرات نیز خیلی طولانی شده و به نظر می‌رسد که حتی تا اواخر آبان‌ماه و زمان انتخابات کنگره‌ی آمریکا، نتیجه‌ی مذاکرات به طور قطعی اعلام نشود و این خبر خوبی برای بازارسرمایه ی ما نیست؛ چرا که این روند به این معناست که علامت سؤال بزرگ هم‌چنان در مورد بازارسرمایه‌ی ما وجود دارد.

 

بزرگترین تهدید و فرصت پیش‌روی بازارسرمایه در ۶ ماه آینده چیست؟

بخش عمده بازار سرمایه ما را شرکت های کامودیتی محور تشکیل داده و بزرگ ترین نگرانی این روزهای بازار سرمایه، رکود در بازارهای جهانی است. هنوز تبعات کرونا در اقتصاد جهانی پوشش داده نشده بود که تنش بین روسیه و اوکراین و به دنبال آن بحران انرژی در اروپا، انتظار تورم در اقتصاد جهانی را تقویت کرد. تورمی که قرار شده با افزایش نرخ بهره کنترل شود. بانک مرکزی اروپا در اقدامی بی سابقه چند روز قبل ۳ نرخ اصلی خود یعنی نرخ سود عملیات ریفاینانس اصلی، نرخ سود تسهیلات وام نهایی و تسهیلات سپرده را به ترتیب ۱.۲۵، ۱.۵ و ۰.۷۵ درصد افزایش داد. فدرال رزرو هم اوایل مرداد ماه چهارمین افزایش متوالی نرخ بهره را برای مقابله با تورم اعلام کرد و نرخ بهره پایه خود را برای دومین بار متوالی ۰.۷۵ درصد افزایش داد تا نرخ بهره در محدوده بین ۲.۲۵ تا ۲.۵۰ درصد قرار بگیرد که بالاترین سطح از سال ۲۰۱۸ است. این افزایش نرخ بهره احتمالا سبب حفظ ارزش دلار و یورو و افزایش جذابیت سرمایه‌گذاری در بازار اوراق دولتی و شرکتی مانند اوراق قرضه‌ی آمریکا و در مقابل کاهش جذابیت سرمایه گذاری در بازارهای کالایی شده و می‌تواند باعث یک رکود در بازار کامودیتی‌ها شود.

شخصا معتقدم رکود در بازار کامودیتی ها محتمل است؛ ولی قیمت‌های جهانی تمامی کالاها در حدی که توسط برخی فعالان بازارسرمایه پیش‌بینی می‌شود کاهش نخواهد داشت. به‌عنوان مثال به دنبال بحران انرژی که در اروپا داشتیم تقاضا برای برخی از محصولات مثل زغال سنگ و برخی فرآورده‌ی نفتی افزایش پیدا کرده است. طبیعی است که با گران شدن گاز در اروپا، شرکت‌های تولیدی به دنبال جایگزین کردن محصولات دیگر باشند. به همین دلیل ممکن است این رکود بر روی یک سری از محصولات فلزی و معدنی در ابتدا اثر منفی خود را نشان دهد؛ ولی نفت و فرآورده های نفتی احتمالا افت قیمت کمتری خواهند داشت.

 به نظر می رسد بازار سرمایه ما فارغ از دغدغه رکود بازارهای جهانی (که دغدغه بیجایی هم نیست)، فرصت هایی هم پیش‌روی خود دارد که می‌تواند از تهدیدها پررنگ‌تر باشد. تحریم اگرچه اتفاق جدیدی نیست و گاهی عده ای ادعا می کنند ما ۴ دهه تجربه مقابله با تحریم داشته ایم، ولی عوارضی سنگینی برای اقتصاد ایران به همراه داشته است. دستیابی به توافقی نسبتا پایدار و احیای برجام فرصتی است که می تواند بخش قابل توجهی از ریسک های بازار سرمایه را از بین ببرد.

 کدام صنایع از وقوع برجام بیشتر منتفع و طبیعتا از تاخیر در احیاش متضرر شده و خواهند شد؟

یک نگرش سنتی در بازار سرمایه وجود دارد که گروه خودرویی، بانکی و حمل و نقل از رفع تحریم ها بیشترین منفعت را خواهند برد و به نظر می رسد جو روانی بازار، در صورت احیای برجام برای یک مقطع بسیار کوتاه مدت نوسان مثبتی در این گروه ها ایجاد خواهد کرد. اما شخصا به بهبود عملکرد خودرویی ها و حتی بانک ها در میان مدت چندان خوشبین نیستم. صنایع صادرات‌محور هم اگرچه در کوتاه مدت با ریسک کاهش نرخ ارز و افت قیمت های جهانی مواجه خواهند بود؛ ولی رفع محدودیت‌های صادراتی می‌تواند تاثیر منفی افت قیمت های جهانی و کاهش اندک نرخ ارز را پوشش دهد و اتفاقا معتقدم صنایع بزرگ و صادرات محور بازار سرمایه در میان مدت، از رفع تحریم ها منتفع خواهند شد‌. صنایعی هم که فروش ریالی دارند با بهبود شرایط اقتصادی کشور می‌توانند وضعیت بهتری داشته باشند. در صورت احیای برجام و لغو تحریم های نفتی و افزایش درآمدهای کشور، حوزه‌ی ساخت‌و ساز مسکن میتواند مورد توجه قرار بگیرد. هنوز وعده‌ی احداث سالانه یک میلیون واحد مسکونی دولت رنگ‌و بوی عملیاتی نگرفته، همچنین پروژه‌ی مسکن ملی که استارت آن در دولت روحانی زده شد اجرا نشده، از پروژه‌ی مسکن مهر دولت احمدی‌نژاد نیز هنوز واحدهایی نیمه‌کاره وجود دارد و اجرای این پروژه‌ها خیلی از صنایع بورسی را به تحرک وا می‌دارد. صنایعی همچون فولاد و سیمان و کاشی و سرامیک و حتی صنعت نیروگاهی، صنعت تولید لوازم خانگی و... می‌توانند از رونق ساخت‌و ساز مستقیماً متاثر شوند. 

اما اگر توافقی صورت نگیرد، احتمالا دولت با کسری بودجه و کمبود ارز مواجه خواهد شد و بعید نیست که اقتصاد ما بار دیگر یک جهش تورمی را تجربه کند. 

 

چشم‌انداز بازارسرمایه را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

به عقیده‌ی من، بازارسرمایه می‌تواند در میان‌مدت و بلندمدت رشد کند که این رشد در صورت توافق، رشد ملایم و منطقی‌تر و البته متناسب با وضعیت عملکرد شرکت ها خواهد بود. در صورت عدم توافق اما، رشد بازار سرمایه بر اثر تورم و متناسب با جهش نرخ ارز و البته به بهانه رشد ارزش جایگزینی شرکت ها خواهد بود. با وجود ارزندگی خیلی از سهم ها، در کوتاه‌مدت نسبت به رشد بازارسرمایه خوشبین نیستم؛ مگر آنکه خبر قطعی توافق و احیای برجام به بازار سرمایه مخابره شده و بتوان روی یک توافق نسبتاً پایدار (حداقل تا پایان ریاست جمهوری بایدن) حساب کرد‌.

 

گفت‌وگو کننده: فرنوش رستمی

این گفت و گو در شهریور 1401 و در چارچوب تمرین‌های عملی دوره پیشرفته آموزش روزنامه‌نگاری انجام شده است.

 

نظرات
آخرین اخبار