فراتاب - گروه اجتماعی: شیدا، زنی 35 ساله است. کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر و شاغل در یک شرکت خصوصی است. به مدت دو سال است که از همسرش به دلیل خیانت جدا شده و ماهی یکبار قادر به دیدن دختر یازده سالهاش است. او بعد از طلاق در خانه پدرش زندگی میکند، آنها حاضر به پذیرفتن مسئولیت دختر شیدا نشدند. یک سال تمام، با وجود محرز بودن خیانت همسرش و رابطه علنیاش با زنان دیگر، به امید بازگشت همسرش به منزل، منتظر میماند و خانه را ترک نمیکند. او میگوید: «از هر لحاظ نسبت به همسرم برتری داشتم. او انتخاب خانوادهام بود، نه انتخاب من. دوستش نداشتم و او این را میدانست. رابطه سردی داشتیم. کم کم حس کرده بودم چیزی در حال جریان است. وقتی که خانه را ترک کرد، سخت بود دیگر منتظر بازگشتش نباشم. زندگی عادت است ... روزی رسید که چشم انتظار آمدنش نباشم. با دخترم در همان طبقه از خانه پدرشوهرم ماندیم. سعی میکردم شادترین زن دنیا به نظر برسم، در حالی که نبودم! اوج ویرانی من روزی بود که همسرم در اوج وقاحت همراه با دوستدخترش برای گرفتن مدارک ماشین به شرکت آمد، نمیشد توصیفش کرد، عجیب هست که هنوز زندهام، ولی نمیدانم چرا بعد از آن روز در صورت همه زنها صورت آن زن را میبینم!»
تعهد زناشویی از نظر خدیجه هارمون، به معنای احساس و عاطفه بر پایه قصد و نیت و همچنین حدی که در آن افراد دیدگاه بلندمدتی در رابطه با ازدواجشان دارند و برای آن فداکاری میکنند و در جهت حفظ و تقویت و همبستگی این اتحاد حتی در زمانهایی که ازدواج پاداشدهنده نباشد، تعریف میکند. خیانت عامل برهم زننده این تعریف است که میتواند به دلایل متعددی روی دهد. همانگونه که حفظ این تعهد از دیرباز در فرهنگ جوامع بشری مرسوم بوده، نقض این تعهد نیز تاریخی به همین قدمت دارد. گرچه خیانت، یک عنوان کلی درنظر گرفته میشود در حالی که یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده عملکرد، ثبات و تداوم روابط زناشویی است.
مشاوران و روانشناسان معتقدند افراد خیانت دیده آسیبهای روانشناختی بسیاری همچون اضطراب، پایمال شدن، افسردگی، خشم، عزت نفس پایین و درماندگی را در ابعاد فردی (جسمی و روانی)، خانوادگی و اجتماعی تجربه میکنند که در ادامه به بررسی پنج پیامد مهم از میان پیامدهای مختلف آن پرداخته میشود:
- از بین رفتن اعتماد
یکی از مهمترین پیامدهای روانی ناشی از خیانت زناشویی از میان رفتن اعتماد است که تاثیرات مخربی بر روابط زوجها دارد؛ به شیوهای که در موارد بسیاری همسر خیانتدیده هرگز نمیتواند به همسر خود و یا حتی افراد دیگر اعتماد کند.
- افسردگی
افسردگی یکی از رایجترین اختلالات روانی بهشمار میرود که طبق پژوهشهای انجام شده، 20 تا 25 درصد افراد در زندگی خویش آن را تجربه میکنند. همچنین افسردگی تمامی جوانب زندگی افراد را با مشکل مواجه میسازد و خلق، شناخت و عملکرد جسمی و انگیزش افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
- خشم
اولین احساسی که از سوی فرد خیانتدیده تجربه میشود، خشم است که در واقع احساسات اساسی همچون ترس را در پشت خود پنهان میکند. این احساس ناشی از رنجش از همسر به واسطه نقض تعهد زناشویی روی میدهد.
- عزت نفس پایین
به طور خاص، عزتنفس در زنان خیانتدیده به شدت کاهش مییابد و احساس گناه، ناکامل بودن، ناتوان بودن، خشم و تنفر را در آنها افزایش میدهد. وقایع استرسزا و آسیبزا میتواند آغازگر تغییرات ناسالم در میزان عزت نفس باشد.
- اضطراب
احساس تنش، ترس، نگرانی، عصبانیت و افزایش فعالیت در سیستم اوتونومیک که به افزایش ضربان قلب، فشار قلبی و برونده قلبی منجر میشود را اضطراب مینامند. اضطراب همچون درد، حاوی علامتی هشداردهنده است و به معنای خطری فوری است که فرد را به اتخاذ تدابیری برای مقابله کاهش عوارض آن وامیدارد و در افراد خیانتدیده بسیار شایع است.
در این راستا بر اساس نتایج پژوهشهای صورت گرفته، آموزش درمان بین فردی و طرحوارهدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در قالب جلسات گروهی به کاهش اضطراب، آلام روحی، احساس تنهایی و نشانههای افسردگی و افزایش شادکامی و امید به زندگی و بهزیستی روانی منجر میشود. از سوی دیگر، مهارتهای بحث و مذاکره زوجین را در رسیدن به تفاهم رفتاری یاری میدهد و از ناهمسانی در رفتار و عملکردشان میکاهد. پژوهشها همچنین فرهنگسازی تعهد و وفاداری در روابط زوجین، از طریق رسانهها و مدارس و دانشگاهها و برگزاری کارگاههای آموزشی را پیشنهاد میکنند.
نویسنده: سنور دانشخواه
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است