فراتاب: براساس منابع تاریخی، کلمه نوروز از دوره ساسانیان متداول شده و تنها جشنی است كه تاكنون مورد علاقه و استقبال بخشهای وسیعی از مردم آسیایمیانه تا آسیایصغیر بوده است. عيد نوروز كه آن را پیشتر «نوكروز» مىگفتند، مدت شش روز متوالى دوام داشت. در اين مدت، زحمتكشان دست از كار مىكشيدند و به شادى و طرب مىپرداختند. در افغانستان نیز نوروز یکی از جشنهای باستانی با قدمت تاریخی فراوان است. این جشن بزرگ همه ساله در میان مردم این کشور به عنوان یکی از بزرگترین جلوههای فرهنگی افغانستان با آیینهای ویژه و منحصر به فرد به گستردگی مورد پاسداشت و نکوداشت قرار میگیرد. آیینهای نوروزی که در افغانستان گرامی داشت میشوند شامل، ژندهسخی (جهنده بالا / برافراشتن علم سخی) جشن دهقان (کشاورز) میله گلسرخ، هفت میوه، سمنک (سمنو) و کمپیرک میشود. گرچه نوروز با شکوه خاصی در سراسر افغانستان جشن گرفته میشود اما این آیین کهن در میان پارسیزبانها جلوه خاصی دارد و با شکوه ویژهای تجلیل میشود. در ادامه به صورت مختصر به مهمترین آیینهای نوروزی در افغانستان پرداخته میشود.
جهنده بالا
مزار شریف و روضهسخی (حضرت علی) در روز نوروز میزبان بیش از 2 هزار مهمان داخلی و خارجی است. مهمانان با شور و هلهله و با حضور مقامات ارشد دولتی در صبح نوروز مراسم جهنده بالا را در مسجد کبود که به اعتقاد اهلسنت مقبره حضرت علی در آن قرار دارد، آغاز میکنند. مردم افغانستان باور دارند که اگر جهنده حضرت علی به آسانی و بدون مشکل بلند شده و در جایگاه قرار گیرد، مردم این کشور سال خوب و پر از رزق و روزی را در پیش خواهند داشت، اما اگر جهنده در جریان بلند شدن به سختی و مشکلات مواجه شود، سال پیشرو، سال سخت و پر از آفات و ناامنی خواهد بود. روضه حضرت علی در روزهای جشن نوروزی، شاهد حضور پر شور مردم است و برای برقراری نظم بهتر، روزهای چهارشنبه هرهفته را به زنان اختصاص میدهند و مردان در این روزها حق ورود به محوطه روضه را ندارند تا زنان با خاطری آرام و آسوده به زیارت بپردازند. این جشن بزرگ در ولایت بلخ، تا چهل روز با برگزاری میله گلسرخ، اسب دوانی، نشانهزنی، بزکشی و دید و بازدید از اقوام و نزدیکان ادامه مییابد. در کابل نیز مراسم جهنده بالا، در محلی به نام سخیجان (زیارت حضرت علی) در روز اول نوروز برگزار میشود؛ مردم در هنگام جهنده بالا دعا میخوانند و برافراشته شدن علم را به فال نیک میگیرند.
هفت میوه
در افغانستان مردم و خانوادهها با پوشیدن لباسهای محلی به رنگ سفید برای مردان و لباسهایی با رنگهای شاد برای زنان و کودکان در روز نوروز بر گرد سفره نوروزی جمع میشوند و منتظر تحویل سال میمانند؛ زیر لب دعا میخوانند و برای سال جدید، آرزویهای نیک میکنند. یکی از چیزهایی که باید بر سر سفره نوروزی قرار داشته باشد، هفت میوه است. هفت میوه مانند سالاد میوه از ترکیب هفت میوه خشک مانند سنجد، پسته، آلو بخارا، اشتق زردآلو، چهارمغز (گردو)، بادام و کشمش با اضافه کردن آب در یک ظرف مخصوص تهیه میشود. مردم افغانستان بر این باورند که گذاشتن هفت میوه بر سر سفره نوروزی به نیت احترام گذاشتن به زایش دوباره زمین و محصولات پربارتر و بیشتر میوهها در سال جدید است.
سمنک
یکی دیگر از مراسمهای ویژه نوروز در بیشتر خانوادهها درست کردن سمنک (سمنو) است. سمنک یک نوع غذای شیرین است که از جوانه گندم با آرد و روغن درست میشود. زنان و دختران جوان معمولا در شب نوروز یا چند روز قبل گردهم جمع میشوند و طی مراسم خاصی در طول شب به پختن سمنک مشغول میشوند. زنان و دختران با پوشیدن لباسهای نو و رنگی از اوایل شب تا سپیدهدم ضمن پختن سمنک با دایره و آواز به رقص و شادی میپردازند. زنان مسنتر، آواز مخصوص سمنک را میخوانند و برای دختران جوان از روزهای قدیم و مراسمهای مخصوص آن زمانها حکایت میکنند.
سمنک در جوش، ما کفچه زنیم / دیگران در خواب، ما دفچه زنیم
همچنین در افغانستان، نوروز برای نوعروسها و تازهدامادها لذت خاصی دارد که جشن و شادی نوروزی را برای آنها دو برابر میکند. در این روز، خانواده داماد با تهیه هدایا، لباسهای خاص برای عروس، مادر و برخی از اعضای خانواده عروس با طبخ ماهی و جلیبی (زولبیا) روز نخست نوروز را به همراه سایر زنان اقوام به منزل عروس رفته و نوروز را با هم جشن میگیرند؛ در پاسخ خانواده عروس نیز با تهیه هدایا و میوه و شیرینی به منزل داماد رفته و دیدار تازه میکنند.
کمپیرک
در ولایتهای مرکزی افغانستان، تجلیل از نوروز پر رنگتر و بیشتر جنبه مذهبی دارد. مردم هزارستان که فارسیزبان و شیعه مذهب هستند در ولایتهای بامیان و دایکندی در استقبال از بهار، مراسم ویژهای به نام کمپیرک برگزار میکنند. این مردم بر این باورند که در اولین روز بهار، حضرت علی به مقام خلافت رسیده است. این اعتقاد خود رابطه نزدیکی با خبر موجود در طبقات ناصری درباره ارادت و علاقهمندی ساکنان غور و بامیان به ایشان و اسلام آوردن آنان دارد.
در این مناطق در آستانه نوروز، مردم تا نیمههای شب بیدار مینشینند و بزرگسالان برای بچهها و جوانان قصههایی از داستان کمپیرک را بیان میکنند. کمپیرک (حاجی نوروز) که نماد نیکی، احسان و قدرت طبیعت است، لشکر زمستان را مغلوب میکند و بهار را میآورد. اصل این کلمه کم+پیرک عموما به معنی پیر سالخورده و فرتوت و زن پیر بوده است. استفاده از این کلمه در خراسان متداول بوده، به گونهای که مولوی گفته:
روى و خوى زشت با مالك سپرد / جادوى كمپير زين غصه بمرد
کمپیرک نمادی از قدرت طبیعت و نیکوکاری است. او مردی است که با لباس رنگین همراه با کاروانی از خدم و حشم و فرزندانش به راه میافتد و لشکر زمستان را به زانو در میآورد. کمپیرک و همراهانش از روستاها عبور میکنند و از مردم پول جمع میکنند و در پایان این پولها را در بین افراد نیازمند توزیع میکنند. شخصیت کمپیرک با زبان فصیح و کتابی، به سبک تاریخ بیهقی صحبت میکند و در زبان گفتاری خود از شعر هم استفاده میکند. ریش دراز، کلاه بلند و تسبیح کمپیرک از ویژگیهای اصلی این شخصیت نوروزی است. مردم نیازمند و به ویژه بچهها با آمدن نوروز، منتظر کاروان کمپیرک هستند تا در روز نوروز، برای آنها هدایا و لباسهای نو بیاورد.
به هر روی نوروز، ریشه در گذشتههای دور تاریخی سرزمینهایمان دارد و این رویداد توانسته است، همواره روحیه دوستی، صلح و آرامش را در میان ساکنان این سرزمینها فراهم کند. گرامیداشت چنین رویدادهایی در عصر حاضر، میتواند زمینهساز ایجاد روابط گستردهتر میان میراثداران نوروز شود و با عبور از برخی مفاهیم قرن بیستمی همچون مرز، ملیت و ...، روحیه همدلی، همگرایی و دوستی را در میان مردم این جوامع بیشتر از پیش تقویت نماید.
این مطلب در شماره دوم فصلنامه «فراتاب کُردی» و پیش از تسلط طالبان بر افغانستان منتشر شده است
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است