فراتاب - گروه اجتماعی: كارتنخوابي يك بحران اجتماعي چند سویه میباشد. که طبق نظرات مختلف دارای قاعده و قانون خاصی نیست. كارتنخوابها به علل بسيار متفاوتي به كارتنخوابي روي ميآورند. طبق تحقیقات میدانی مختلف عوامل مهم كارتنخوابي را ميتوان به دو عنوان مهم تعبیر کرد: عوامل فردی و ساختار اجتماعی.
از مهمترين عوامل شخصي كه منجر به كارتن خوابي ميشوند به عواملي چون بيماري ذهني، سوء مصرف مواد مخدر و الكل، خشونت خانگي و فقدان يك شبكه حمايت خانوادگي اشاره ميگردد که اعتیاد بارزترین عامل برای کارتنخوابی یک فرد میباشد.
چرایی پرداختن به موضوع کارتنخوابی و ریشهیابی عوامل آن، در این است که عوامل اجتماعی و فردی چه تاثیری بر ایجاد این رویه دارند که به آن میپردازیم. مهمترين عوامل اجتماعي و ساختاری برای مشکلات ذكر شده در تحقيقات مربوط به كارتنخوابي عواملي چون فقر، شرايط اقتصادي نظير بيكاري، كمبود مسكن مناسب براي اقشار كمدرآمد، فقدان ریشه محبت در ارکان خانواده، ناكارآمدي نظام رفاه اجتماعي و سرباز زدن دولتها به اختصاص بودجههای پایدار جهت تامین نیازهای افراد کمبرخوردار و بیبضاعت جامعه را میتوان عنوان کرد. این که عوامل اجتماعی و ساختاری در اقتصاد ایران تا چه حد در بی خانمانی یا کارتنخوابی نقش دارد خود مستلزم پژوهشهایی جدی و دقیق است.
دلایل کارتنخوابی
فقدان مکان و اشتباهات فردی: عوامل ساختاري مانند فقدان مکانهای مناسبی با قيمت کم و در حد رایگان، فقر، بیکاری و شرايط ضعيف اقتصادي را به عنوان عوامل کارتنخوابی میتوان نام برد اما عواملی خارج از این رویه هم موجود میباشد که به اشتباهات فرد در جامعه منتهی میشود.
نادیده گرفتن مشکلات کارتنخوابها: نظریۀ ساختاری (کلان اجتماعی)، کارتنخوابی را به نیروهای دولتی و اقتصادی و اجتماعی نسبت میدهد. اين عوامل شرايطي را ايجاد ميكنند كه تحت آن شرايط، براي افراد مشكل است كه در اقتصاد بي ثبات با شرايط فردي خود بتوانند سرپناه و رفاه تهيه كنند.
عدم حمایت دولتها: دولت باید مکلف شود فردی را از تکدیگری به درآمدی پایدار برساند و در این برهه نیز مسکن و سرپناهش را نیز تهیه کند که یک معامله دو سویه از طرف دولت و فرد با نگاهی برد_برد به حساب میآید چون تبعات و هزینههای خروج یک فرد از کارتنخوابی به مراتب کمتر از این است که یک فرد کارتنخواب بماند و دنبالهرو ایجاد ناامنی و تخلف در جامعه شود.
بیکاری: بسياري از محققان نسبت بيكاري را مربوط به بيخانماني دانستهاند زیرا بیکاری با معیشت ضعیف و کارتن خوابی ارتباط مستقیم دارد و معتقدند که نسبت بيكاري دائم و غیردائم بر روي نسبت کارتنخوابی اثرگذار است.
بی تفاوتی و عادی شدن مسئله کارتنخوابی: عادی شدن مسائل اجتماعی و نظارت مستقیم و مستمر سازمان بهزیستی بر مدیریت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و تقلیل مسائل اجتماعی به راه حلها و درمانهای فردی منتهی شده است. کارتنخوابی و طرد شدن فرد از جامعه، یکی از مسائل قطعی روبه افزایش انواع آسیبهای اجتماعی و فردی در کشور است.
با احترام به همه بیخانمانهایی و متجاهرینی که کارتنخوابی را تجربه میکنند.
لیلا عباسی/پژوهشگر اجتماعی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع فراتاب بلامانع است