کد خبر: 10923
تاریخ انتشار: 2 آبان 1398 - 17:17
کارشناسان در خصوص پیامدهای حمله ترکیه به کردهای سوریه مدعی شدند:
ترکیه در شمال سوریه بدنبال چیست؟ آیا آمریکا به کردها خیانت کرده است؟ برنده بحران سوریه و شمال سوریه چه بازیگر و بازیگرانی است؟ کردها آیا بازنده این بحران هستند؟

فراتاب - گروه بین الملل: روز چهارشنبه، یکم آبان، در محل خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی و به ابتکار شعبه‌ی غرب انجمن ایرانی مطالعات ملل متحد، همایش علمی با هدف بررسی اهداف و پیامدهای حقوقی و بین المللی عملیات موسوم به «چشمه‌ی صلح» که از سوی ارتش ترکیه و نیروهای مخالف حکومت سوریه، موسوم به ارتش آزاد، در شمال سوریه در جریان است، برگزار گردید. این موضوع از منظر حقوق بین الملل، توسط اساتید این رشته، دکتر قاسم زمانی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر ستار عزیزی، عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان بررسی گردید، سپس دکتر اردشیر پشنگ، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر رحمت حاجی مینه، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی مسئله را از منظر روابط بین الملل تحلیل و بررسی نمودند.

 

بخش نخست - بحران شمال سوریه از منظر حقوق بین الملل

در بخش نخست این نشست علمی، دو استاد برجسته حقوق بین الملل به ارائه دیدگاههای خود و بررسی این بحران از منظر حقوق بین الملل پرداختند ابتدا دکتر ستار عزیزی و سپس دکتر قاسم زمانی تحولات را براساس اسناد و معاعدات و توافقنامه های حقوقی مورد واکاوی و بررسی قرار دادند.

حمله ترکیه نامشروع و ناقض قوانین و حقوق بین الملل

در ابتدای جلسه دکتر عزیزی با ارائه ی توضیح مختصری از آنچه در دو هفته ی گذشته، رخ داده است، به نامه ی ارسالی دولت ترکیه به سازمان ملل اشاره کرد که جهت رعایت ماده ی 51 منشور ملل متحد به لحاظ شکلی و اعلام شروع حمله به استناد دفاع مشروع، ارسال گردیده است.

دکتر عزیزی از یکسو ضمن زیر سئوال بردن عدم نشان دادن اسناد کافی توسط دولت ترکیه مبنی بر اینکه در نواحی مرزی به برخی از پاسگاههای مرزبانی ترکیه حمله شده است از سوی دیگر نیز گفت حتی اگر بر فرض این ادعای دولت ترکیه را بپذیریم که از سوی برخی از نیروهای کُرد سوری بسوی پاسگاههای مرزی ترکیه تیراندازی شده است، در هیچیک از قواعد بین المللی به این بهانه اجازه لشکر کشی یک دولت بسوی دولت دیگر داده نمی شود و در این مورد رای های قاطع مجامع حقوقی بین المللی در موارد مشابه دیگری طی چند دهه اخیر داشته و داریم و همگی حاکی از آن است که حتی این ادعای ترکیه بر فرض درست بودن نیز حتی هیچگونه مشروعیت و حقی به این کشور برای چنین حمله ای را نمی دهد و در نتیجه این حمله نقض آشکار قواعد و قوانین بین المللی است.

«حملات آتی در عملیات موسومبه چشمه ی صلح، جهت خنثی کردن حملات تروریستی قریب الوقوع و در واکنش به آتش باری نیروهای کرد سوری به پست های مرزی ترکیه صورت می گیرد.»

در تحلیل این بند از نامه‌ی دولت ترکیه، دکتر عزیزی به عدم رعایت اصل تناسب و همچنین عدم پذیرش عام دکترین دفاع پیش دستانه در حقوق بین الملل اشاره کردند که سبب می شود، علی القاعده ادعا و استنادبه ماده ی 51 منشور از سوی دولت ترکیه مسمموع نباشد.

«ترکیه اعلام و ادعا کرده است که در طی این عملیات، قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه را رعایت می کند.»

دکتر عزیزی در تحلیل این بند نیز، با بیان این نکته که، اختیار دولت ها در جنگ نامحدود نیست، به موارد نقض قواعد IHL از سوی افراد وابسته به ارتش آزاد سوریه اشاره کردند که به عنوان عملی متخلفانه قابل انتساب به دولت ترکیه را دارند.

*از اهداف این عملیات اسکان پناهندگان سوری است.

دکتر عزیزی به این مسئله که توافق اخیر میان ترکیه و روسیه نسبت به این مسئله مسکوت است و بعید به نظر می رسد که دولت ترکیه عملاً و به راحتی موفق به انجام این کار در ابعادی که مدنظر دارد، گردد و صرفاً به اظهار دولت ترکیه در نامه ی ارسالی به سازمان ملل استناد نموده که صرف اظهار آن یعنی اقدام به تغییر بافت جمعیتی و ساختار یک منطقه و این عمل تحت شرایطی از مصادیق پاکسازی قومی است.

نهایتاً نقض آشکار محدوده ی 5 کیلومتر مندرج در توافق نامه ی آدانا و عدم رضایت دولت مرکزی سوریه مورد اشاره‌ی این استاد حقوق بین الملل قرار گرفت که همگی موید تجاوز ترکیه به خاک سوریه می باشند.

 

ترکیه آشکارا بدنبال ژینوساید کُردهای سوری 

دکتر قاسم زمانی دیگر سخنران این نشست بود وی نیز ضمن تاکید بر نقض اصل عدم توسل به زور و قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه توامان از سوی دولت ترکیه، به این سوال پاسخ دادند که چگونه از طریق قواعد حقوق بشری می توان عملیات چشمه ی صلح را بررسی و نهایتاً ترکیه را متهم نمود؟

این استاد حقوق بین الملل با اشاره به برخی از معاعدات و توافق نامه های حقوق بشر بین المللی یا اروپایی که دولت ترکیه، در اکثریت آنها عضو است گفن چون ترکیه می خواسته از این طریق زمینه ساز الحاقش به اتحادیه اروپا را فراهم کند. به همین دلیل همه آنها را در پارلمان خود نیز تصویب کرده است. قاسمی افزود: «بر این تصور نباشیم که در زمان درگیری مسلحانه، صرفاً حقوق بین الملل بشر دوستانه حاکم است. اعمال همزمان IHL و حقوق بشر به صورتی گسترده در رویه ی بین الملل مورد پذیرش قرار گرفته است و این دو مکمل یکدیگر هستند.»

ایشان ضمن تاکید بسیار بر این نکته که تعهدات حقوق بشری مقید به زمان و مکان نیستند و دولت ترکیه باید این تعهدات را در بخش هایی از سرزمین سوریه که به اشغال درآورده رعایت نماید و با یادآوری اینکه اهم آن حق حیات است که به وضوح  نقض شده است، به تنها مورد استثنا در اجرای قواعد حقوق بشری اشاره کردند و تعلیق تعهدات حقوق بشری را مشروط به وجود حالت فوق العاده ی عمومی دانستندکه ترکیه گرفتار آن نیست و به این استثنا نمی تواند و نباید استناد نماید.

این استاد برجسته حقوق بین الملل در ادامه افزود اعتراف و تاکید آشکار ترکیه مبنی بر تلاش برای اسکان آوارگان عرب در مناطق کردنشین سوریه، مصداق بارز تلاش برای پاکسازی قومی محسوب شده و در قوانین شفاف و روشن حقوق بین الملل و عهدنامه های مختلف چنین اقدامی را ژینو ساید (نسل کشی) اطلاق می کنند به همین دلیل می بایست بطور جدی در مقابل این کشور ایستاد.

دکتر زمانی همچنین افزود وقتی از حقوق مردم کُرد سوری صحبت می کنیم ما به عنوان یک کُرد، یک ترک یا یک فارس و عرب صحبت نمی کنیم بلکه به عنوان یک انسان، از حقوق در حال تضییع گسترده گروهی دیگر از انسانها در اثر حمله نامشروع عده ای دیگر سخن به میان آورده ایم و لذا دفاع از مظلوم هم مطابق اصول حقوق بشر و نیز آموزه های دینی و اسلامی مان یک وظیفه انسانی و همگانی است پس می بایست همه با آن به مخالفت دست زنیم.

 

بخش دوم همایش بحران سوریه از منظر روابط بین الملل

اما بخش دوم همایش به بررسی تحولات بحران شمال سوریه از منظر روابط بین الملل اختصاص پیدا کرد در این بخش دکتر اردشیر پشنگ از پژوهشگران مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر رحمت حاجی مینه از اساتید روابط بین الملل دانشگاه آزاد تهران به ارائه دیدگاههای خود پرداختند.

برندگان و بازندگان بحران شمال سوریه

در ادامه ی جلسه دکتر پشنگ، سعی کرد از منظری پراگماتیستی برندگان و بازندگان بحران اخیر در شمال سوریه را در سه سطح بین المللی، منطقه ای و محلی و با شاخص های قدرت سخت و قدرت نرم مورد بررسی قرار دهد.

او ابتدا به بازیگران مطرح در سطح بین المللی اشاره کرد و گفت: در سطح بین المللی بازیگران مختلفی از جمله آمریکا، روسیه، اروپا و سازمان ملل متحد در این بحران تاثیر داشته اند. در این بین نقش روسیه و آمریکا پررنگ تر بوده است.

آمریکا از زمان اوباما و سپس ترامپ مشکل بزرگی در قبال کلیت خاورمیانه و بخصوص سوریه داشته اند و آن هم فقدان یک استراتژی مشخص هست. می توان گفت آمریکایی ها از ابتدا تا کنون در بحران سوریه دچار سردرگمی استراتژیک بوده و هستند. از زمان ترامپ با آنها مشخصا دنبال خروج از خاورمیانه و از جمله سوریه بوده اند آنهم در شرایطی که بسیاری از بحرانها و مسائل که آمریکایی ها در ایجادش موثر بودند لاینحل باقی مانده بودند. پیش بینی ناپذیری و خاص بودن ترامپ وضعیت را پیچیده تر کرد. او بدون هماهنگی با اعضای کابینه و نیز مسئولان مربوط به پرونده سوریه، پس از یک تماس تلفنی با اردوغان اعلام خروج از سوریه کرد! امری که با مخالفت گسترده ای روبرو شده است.

 اما برای روسیه برعکس آمریکا، بحران سوریه تبدیل به بهانه ای برای بازگشت دوباره به خاورمیانه شده است. نگاه روسها هرچند پیجیده اما مشخص است، آنها در بحران سوریه میخواهند بازیگر اصلی و تعیین کننده خودشان باشند و در پایان بحران نمی خواهند هیچ نیروی نظامی دیگری از جمله ایران در سوریه باقی بمانند. روسها برای دستیابی به منافع و اهدافشان به قدرتها و بازیگران کوچکتر چندان توجهی نمی کنند همین رفتار را در قبال کردها داشته و دارند در عفرین آنها رسما به ترکیه مجوز دادند به کردها حمله کنند در حالیکه کردها همپیمان مسکو در آن منطقه محسوب می شدند!

در سطح بازیگران منطقه ای ایران و ترکیه و خود دولت سوریه مهمترین بازیگران فعلی این بحران محسوب می شوند. ترکیه از ابتدای بحران تاکنون چندبار اهداف و استراتژی هایش را تغییر داده است ترکیه ابتدا امیدوار بود سوریه دچار سرنوشت مصر، تونس و لیبی و یمن شود و با سقوط اسد گروهی نزدیک به تفکرات اخوانی و اسلامگراهای میانه روی نزدیک به آنکارا روی کار بیایند. اما با حمایت ایران از دمشق و بعدها ورود روسیه، ترکیه خیلی زود دچار شکست شد بخصوص اینکه نتوانست آمریکا را هم با خودش همراه کند. ترکیه حالا می خواهد در بحران سوریه همچنان اثرگذار باشد به همین دلیل دوباره به کردها حمله کرده است. ترکیه از یکسو میخواهد در بحران سوریه و تعیین سرنوشت آینده این کشور باقی بماند و از سوی دیگر میخواهد سازمان سیاسی کردهای سوری را منهدم کند و آشکارا از تلاش برای تغییر دموگرافی جمعیتی و به عبارتی دقیق تر و حقوقی تر دست به پاکسازی قومیتی بزند. به همین دلیل عملیات چشمه صلح را شروع کرده است اما توافق اولیه با آمریکا و سپس با روسیه نشان داده است ترکیه نتوانسته و نمی تواند به همه آنچه که می خواهد دست یابد.

ایران نیز بازیگر دیگر این بحران است که بطور نسبی در پیگیری اهدافش در سوریه از جمله حفظ بشار اسد نسبتا موفق عمل کرده است. ایران در قبال کردها هم مواضع خوبی گرفته است که باعث ناراحتی اردوغان شده است اما بطور کلی ایران در استراتزیهای خاورمیانه ایش از ظرفیت قابل توجه ایران فرهنگی اش از جمله کردها آنچنان که شایسته است استفاده نکرده است. ایران در مذاکرات میان کردها با دولت مرکزی سوریه در کنار روسیه نقش موثری دارد.

اما در پایان می خواهم این سوال را بپرسم که آیا مجموعه تحولات روی داده باعث شده است که کُردها را بازنده نهایی بحران سوریه و نیز تحولات اخیر باشند؟ در پاسخ باید گفت شرایط به گونه ای است که نه برنده مطلق داریم نه بازنده مطلق. از منظر فاکتورهای سیاست سخت باید گفت کردها همچنان سازمان نظامی 70 هزار نفری خود را حفظ کرده اند، همچنان کنترل بربخش وسیعی از سوریه را داراست و هنوز نفت محدود سوریه نیز در کنترل آنهاست. از منظر سیاست نرم و دیپلماسی عمومی و اخلاقی اما کردها برنده این تحولات بوده اند. طی یکصد سال اخیر هیچگاه اینگونه جامعه جهانی و دیپلماسی به نفع کردها علیه حتی رئیس جمهور آمریکا و ترکیه موضع گیری نکرده است. 350 نماینده مجلس نمایندگاه آمریکا علیه ترامپ بیانیه صادر کردند، رهبران جمهوریخواه و دموکرات رفتار ترامپ را خیانت آمیز قلمداد کردند. ترکیه توسط کشورهای مختلفی محکوم شده است پارلمانهای اروپایی و ... همه اینها نشان می دهد کردها همچنان هستند و اما باید چشم انتظار به کمیته تدوین قانون اساسی باشند اگر خروجی کمیته تاسیس نظامی نیمه متمرکز و فدرالی باشد آنها به یک پیروزی ایده ال رسیده اند و اگر خروجی بر یک نظام با دولت مرکزی قدرتمند باشد آنگاه سرنوشت کردها به مذاکراتشان با دولت مرکزی گره می خورد و در این بین بایست امیدوار بود تهران و مسکو از حقوق بدیهی کردها حمایت کنند. اما هراتفاقی بیافتد هیچگاه کردها به دوران پیش از 2011 یعنی زمانی که به آنان «مردمان فراموش شده» می گفتند باز نخواهند گشت، پس بطور کلی باید گفت آنان نیز از برندگان بحران سوریه تا اینجای کار بوده اند.

 

دولت مرکزی سوریه به کمک ترکیه پس از 8 سال به مرز بازگشت

اما در بخش پایانی همایش دکتر حاجی مینه استاد روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی تهران به بررسی تحولات داخلی ترکیه از ابتدای سرکار آمدن رجب طیب اردوغان پرداخت، پروسه ای که بسیاری را به ایجاد صلح در ترکیه بین گروه پ.ک.ک و دولت ترکیه امیدوار نموده بود. او گفت اما مرور زمان زمان نشان داد که اردوغان تمایلی عملی برای انجام این کار ندارد و صرفا به دنبال کسب و تثبیت قدرت است، به گونه ای که خلاف شعارهای نخستین اش در حمایت از برادران کرد، پس از ریزش آرای حزب متبوعش در انتخابات گوناگون، حتی اقدام به نزدیکی با احزاب ملی گرای ترک نمود که پرواضح است، مطلقاً سر سازش با کردها ندارند.

ترکیه بر اساس نگاههای رئالیستی که قدرت حرف اول و آخر را می زند طی اقداماتش علیه کردها حتی مفاهیم را هم به سخره گرفته است از جمله انتخاب نامهای «شاخه زیتون» و یا «چشمه صلح» برای حمله به کردها در سوریه.

حاجی مینه افزود: طی تداوم بحران سوریه مقامات ترکیه کم کم به این نتیجه رسیدند که کلید ورود و اثر گذاری در بحران سوریه نه در دست آمریکا بلکه در دست روسهاست و به همین دلیل به روسیه نزدیک شد و در این بحران بیشتر با روسیه هماهنگ شد تا با آمریکا.

برای روسیه هم نزدیک کردن و متحد کردن یک عضو ناتو و فروش تسلیحاتی نظیر سامانه موشکی اس 400 دارای اهمیت ویژه ای بوده و هست.

این استاد روابط بین الملل به نکاتی از توافق دولت ترکیه با روس ها اشاره کرد و اهم آن اینکه در هیچ منطقه ای گشت و نظارت صرفا ترکی نیست و بلکه روسی-ترکی است و علاوه بر آن  گشت های سوری از طرف دولت مرکزی به منطقه بازگشته اند و این به طور کل خلاف خواسته های دولت ترکیه است و این نشان می دهد ترک ها و البته به اجبار مشروعیت دولت مرکزی و بالتبع آن شخص بشار اسد را به صورت دوفاکتو پذیرفته اند.

در مورد سردرگمی استراتژیک آمریکا در دوران ترامپ هم باید گفت ترامپ دنبال عملیاتی کردن شعار «نخست آمریکا» است. از منظر رئالیستی و سود و زیانی به مسائل نگاه می کند و در قبال بحران سوریه کاملا با حساب و کتاب به این نتیجه رسیده است که منفعت خاصی برای واشنگتن ندارد و همچنین دنبال درگیری با ترکیه به عنوان یک همپیمان در پیمان ناتو هم نیست و در نتیجه فارغ از ارزشهای آمریکایی و لیبرالی و ... که بایست از آزادی و دموکراسی و به تبع آن از کردها حمایت می کرد در عمل رفتاری دیگر کرد.

ایشان در ادامه به اهمیت مبحث منافع در دنیای امروز و روابط بین الملل اشاره نمودند، همان  چیزی که به نظر می رسد، امروز کردها، آن قهرمانان مبارزه با داعش را، قربانی نموده است. امروزه همچنان در روابط بین الملل شاهد هستیم آن چیزی که اثر گذار است قدرت و میزان قدرت است. در این بین کشورهای بزرگ و قوی، منافع خود را محق نشان می دهند و بازیگران کوچکتر و ضعیف تر مانند کردها حق انتخاب های بسیار محدودتری داشته و دارند.

 

 جمع بندی

در پایان، دکتر زمانی، مجدد یکجانبه گرایی ترکیه در توسل به زور و ادعای مبارزه با تروریسم را ناقض بند 4 ماده ی 2 منشور دانست، ماده ای که بنیان و شالوده ی نظام حقوق بین الملل است، وی افزود:« نقض حقوق اقلیت ها می تواند شعله های آتش جنگ جهانی سوم را برافروخته نماید و بر هر انسان آزاده ای که مرگ بر روی دو پا را به زندگی بر روی زانوان ترجیح می دهد، واجب است که نسبت به اقدامات ناقض حقوق بشری ترکیه واکنش نشان دهد. وهمگان بدانند، آن که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد.»

در پایان جلسه اساتید و کارشناسان حاضر در همایش به سوالات حاضرین پاسخ دادند. لازم به ذکر است این همایش با استقبال قابل توجه پژوهشگران، دانشجویان و علاقمندان مسائل کُردها و خاورمیانه در خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران برگزار گردید.

تهیه و تنظیم گزارش: سوگل قائمی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار