"بازماندگان فاجعه از قربانیان آن هراس انگیزتراند." والتر بنیامین
فراتاب گروه تاریخ - فرشاد سلیمی: "انفال" که در لغت به معنای غنیمت گرفتن است و سوره هشتم قرآن می باشد؛ عنوان سلسله عملیات کشتارجمعی است که در فاصله 26 فوریه تا 6 سپتامبر سال 1988م/ 1366ش از سوی حکومت بعثی عراق در قبال کُردهای این کشور صورت گرفت و به ژینوساید کردها مشهور است.
ورود جنگ هشت ساله ایران و عراق به مراحل پایانی خویش، ظهور فرصتی دوباره برای حزب بعث عراق بود تا در راستای ایدئولوژی افراطیِ و تمامیت خواه خویش بار دیگر سیاست تعریب جغرافیای کشور عراق را با پاکسازی نژادی و قومی کُردها و مناطق کُردنشین به انجام رساند.
این عملیات در هشت مرحله و متمرکز بر شش منطقه جغرافیایی کردستان عراق به اجرا درآمد و از سوی دفتر مناطق شمالی سازمان حزب بعث به ریاست علی حسن مجید مشهور به "علی انفال" و "علی شیمیایی" سرپرستی شد. علی حسن مجید به عنوان حاکم مطلق شمال عراق و مناطق کردنشین، طبق مصوبه رسمی شورای رهبری انقلاب عراق از طرف شخص صدام حسین و حزب بعث ماموریت یافته بود که با تخصیص بودجه ویژه و بهره گیری از تمام امکانات نظامی، اطلاعاتی و اداری حکومت این پروژه را به اجرا بگذارد.
عملیات انفال که نیل به اهدافی از قبیل: پایان دادن به جنبش مبارزات کُردهای عراق، تسریع روند سیاست تعریب، تغییر ترکیب جمعیت شناختی ساکنین مناطق کردنشین و تغییر هویت فرهنگی و تاریخی ملت کرد و اقلیم کردستان را در دستور کار خود داشت، ژینوسایدی فیزیکی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، قومی و حقوقی محسوب می شد که بر نابودی سازمان یافته تمام وجوه حیات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی یک جمعیت قومی تمرکز یافته بود.
عملیات انفال که براساس یک نقشه راه مدون مبتنی بر آمارگیری نفوس و تفکیک ژئوپلتیکی مناطق تحت عملیات، توسط نیروهای نظامی دارای تجارب جنگ هشت ساله ایران و عراق صورت می گرفت، از تاکتیکهای نظامی مشخصی پیروی میکرد که در گام نخست با عملیات هوایی و بمباران شیمیایی مناطق هدف آغاز می شد و در گام بعدی هجوم زمینی یگانهای ارتش به پاکسازی مناطق اشغالی می پرداختند و پس از دستگیری، قتل عام و کوچاندن اجباری ساکنین این مناطق به اردوگاههای اسکان اجباری و کشتارگاههای جمعی بیابانهای جنوب عراق، تخریب سکونتگاههای شهری و روستایی و حتی سرچشمه های طبیعی حیات انسانی از قبیل: چشمه ها، باغ ها، زمینهای قابل کشت و...به اجرا درمی آوردند.
مراحل هشتگانه عملیات انفال
مرحله اول (از 23 فوریه تا 19 مارس): نخستین مرحله عملیات انفال با هجوم به منطقه جافایتی آغاز و منجر به اشغال مناطق دوکان، شهرک ماوت، شهر سلیمانیه، چوارتا، سرگلو و بنگلو شد. بمباران شیمیایی حلبچه و کشتار 5000 انسان بیگناه در کسری از روز از بارزترین جنایات رژیم بعث در این برهه زمانی بود.
مرحله دوم (از 22 مارس تا 1آوریل): گستره جغرافیایی مرحله دوم عملیات انفال مناطق قره داغ، بازیان و دربندیخان را دربرگرفت، بمباران شیمیایی روستاهای سیوسینان، تکیه، بلکجار و... جنایات این مقطع از انفال بشمار می روند. رژیم بعث پس از تصرف این منطقه، همه روستاهای آن را که نزدیک به 80 روستا بود و 2241 خانوار با جمعیت 12254 نفر را در خود جای داده بود، ویران کرد. در این مرحله نزدیک به 5637 نفر قربانی شدند.
مرحله سوم ( آز 7 آوریل تا 20 آوریل): این مرحله از انفال که به طور ویژه بر منطقه گرمیان (گرمیسر) متمرکز بود، فجیع ترین و زیانبارترین مقطع عملیات انفال محسوب می شود که میدان عملیاتی آن بخشهایی از سه استان کرکوک، دیاله و سلیمانیه از قبیل غرب شهر کرکوک، دوزخرماتو و شهرهای کلار، کفری، پیباز و ناحیه قادر کرم و تیلکو را شامل می شد.
اوج حملات و تهاجمات رژیم بعث در عملیات انفال مورخه 14 آوریل 1988 رخ داد که بر اساس تخمین کمیته دفاع از حقوق قربانیان انفال، نزدیک به 20 هزار روستانشین اعم از زن، کودک، نوجوان و مرد توسط کامیون و تراکتور به قلعه های نظامی قوره تو منتقل شدند و از آنجا به بعد اثری از آنها در دست نیست. از این رو، این روز (14 آوریل/25 فروردین) به نام روز انفال نامگذاری شده است.
مرحله چهارم عملیات انفال (از 3 تا 8 می): مرحله چهارم انفال نیز در مناطق زه کوچک، دشت کویه، آغجلر، تقتق و شوان صورت گرفت، که با بمباران شیمیایی شدید روستای گوپتهپه و عسکری از توابع آغجلر همراه بود.
مرحله پنجم، ششم و هفتم انفال (از 15 می 1988 تا 26 آگوست): مراحل پنجم، ششم و هفتم انفال از دامنه کوههای شقلاوه و رواندوز آغاز شد و مانند اکثر عملیاتهای رژیم بعث با بمباران شیمیایی همراه بود، به طوری که 15 می 1988 آخرین روز ماه رمضان درست هنگامی که مردم خود را برای استقبال از عید فطر آماده کرده بودند، چندین هواپیما به بمباران روستاهای وره، علی آباد، سماقلی و نازنین پرداختند و در این یورش 36 تن از اهالی روستای وره شهید شدند که 17 تن از آنها مرد و 19 نفر زن بودند.
مرحله هشتم و پایانی عملیات انفال (از 25 ژوئن تا 6 سپتامبر): در مرحله هشتم انفال مناطق دهوک، زاخو، باتوفه، کانی ماهی، زیوه، دیرلوک، اتروش، زاویته و آمیدی مورد هجوم ارتش عراق قرار گرفتند. در واقع حوزه اصلی این مرحله از عملیات انفال منطقه بادینان از نواحی همجوار با کشور ترکیه بود. روستاهایی مانند شیروانه، ردینیا، سارتکی، ورمیلی و روستاهای کوهستان گاره قربانی شدیدترین حملات شیمیایی این دوره شدند.
بعد از اعلام پایان جنگ میان ایران و عراق در 8 آگوست 1988 ارتش عراق نیروهای خود را از مرزها عقب کشید تا از آنها در عملیات انفال که در آن موقع هفتمین مرحله آن به پایان رسیده و تنها مرحله هشتم آن باقی مانده بود، استفاده کند.
خسارتها و تلفات عملیات انفال:
عملیات انفال را میتوان راه حل نهایی(Final Solution) رژیم بعث جهت پایان دادن به مساله کرد در عراق نامید، که با اتکا به ژینوساید فراگیر قومی، نژادی، فرهنگی و جغرافیایی انجام شد و تلفات انسانی و خسارات مادی و محیطی فراوانی به بار آورد که تبعات این سبعیت هنوز پس از گذر قریب به سه دهه از وقوع آن باقی است.
به گزارش دیده بان خاورمیانه (Middle East Watch): قتل عام 182 هزار انسان، تخریب کامل 4 هزار روستا، 30 ناحیه، 3100 مسجد، 100 کلیسا و تاراج داراییهای ساکنین این مناطق در کنار نابودکردن منابع طبیعی و زیستگاههای منطقه بخشی از برآوردهای خسارتی این سلسله عملیات می باشند.
پروفسور کندال نزان نیز در این باره می نویسد: در عملیات انفال زیربناهای زندگی در اقلیم کردستان به کلی نابود شد. بعد از اینکه حمله دیوانه وار و نسل کشی کردها به پایان رسید، بیش از 90 درصد از روستاهای اقلیم کردستان 20 شهر و شهرک از روی نقشه حذف شد. در مناطق روستایی 15 میلیون مین کار گذاشته شد. با توجه به اوضاع این مناطق، فعالیتهای کشاورزی در آنها بسیار دشوار است. یک و نیم میلیون کُرد روستانشین عراقی به اردوگاههای اجباری منتقل و نزدیک به 10 درصد از ساکنین کرد عراق از بین رفتند.
تاملی در ابعاد روانشناختی، اجتماعی، زیست محیطی و جمعیت شناختی انفال به مثابه یکی از بازرترین نمونه های ژینوساید در قرن بیستم آشکارا موید مطالعات فاجعه شناختی خواهد بود، که پیامدهای چنین تراژدیهای تاریخی را در نسلهای متمادی بازماندگان و حتی بستر جغرافیایی آن سرزمین تایید می کنند.
انفال اکنون پس از قریب به سه دهه از وقوع آن فاجعه زنده ای است، که همچنان قربانی می گیرد. مطالعات آکادمیک و تحقیقات میدانی که در دو دهه اخیر در اقلیم کردستان به انجام شده از شمار فراوان بیمارهای ارثی شده ناشی از آثار جنگ و حملات شیمیایی در این اقلیم حکایت دارند، اقتصاد کشاورزی تخریب شده و زمینهای مشکوک به آلودگیهای شیمیایی و کشتزارهای مین از دیگر ابعاد زنده این فاجعه اند که همچنان اثرات مخرب خود را برجا می گذارند و فراتر از جنبه های جسمی و اقتصادی، پیامدهای روانی و اجتماعی این فاجعه درد ژرفتری است که همچنان در ذهن بازماندگان و خاطره جمعی وارثان این رویداد شوم قربانی میگیرد، به گونه ای که می توان از آن به عنوان "انفال خاموش" یاد کرد.
گرامی باد یاد و خاطره شهیدان و قربانیان عملیات انفال