تهران -اربیل؛ ضرورت آغازی برای پایان سوءبرداشت های امنیتی | فراتاب
کد خبر: 9438
تاریخ انتشار: 16 مرداد 1398 - 11:43
دکتر جعفر حق پناه
چشم انداز روابط ج.ا.ایران و اقلیم کردستان در دوره رهبری نیچیروان بارزانی:

 فراتاب – گروه بین الملل: در تحلیل پویش های معطوف به سیاستگذاری و اخذ تصمیم در واحدهای سیاسی توجه به مولفه های عینی و ذهنی، تاریخی و ساختاری، کارگزارانه و نهادین مطمح نظر هستند. اما  این امر در مورد حکومت اقلیم کردستان به مثابه واحدی فروملی در قالب عراق فدراتیو و با عمری تنها ۲۵ساله که تجربه ای رو به بلوغ و تکامل را پشت سر می گذارد چگونه خواهد بود؟ به گمان نگارنده در شرایطی که ساختارها هنوز نهادمند نشده اند و مناسبات دیوانسالارانه (در معنای وبری آن) تعین نیافته است شاید مولفه کارگزار نقشی عمده تر ایفا نماید. تجربه دو و نیم دهه اخیر حکمرانی در کردستان نیز کمابیش گویا و گواه مدعاست.

با این مقدمه شناخت و تحلیل تحولات اخیر در اقلیم که به روی کار آمدن حکومت محلی جدیدی به ریاست آقای نیچروان بارزانی انجامیده است از موضوعیت و اهمیتی مضاعف برخوردار می گردد. این امر گویای بارزترین مناسبات کارگزاری در تعامل با تحولات نوپدید در بافتار سیاسی و امنیتی در کردستان پسارفراندوم، عراق متکثر پس از انتخابات پارلمانی و منطقه پیرامونی در حال گذار پساداعش است. در قالب کلی مطروحه در این مقدمه، نوشتار حاضر گوشه نگاهی به آینده روابط خارجی اقلیم کردستان در دوران ریاست کاک نیچروان بارزانی با تاکید بر مناسبات با ایران، مسائل، فرصت ها و چالش های موجود در این روابط دارد.

روابط اقلیم کردستان با جمهوری اسلامی ایران داستان پر آب چشم همه پرسی ناکام استقلال را پشت سر گذاشته است. تلاطم حادث بر روابط که ناشی از تباین رویکرد طرفین به این همه پرسی که یکی آن را استقلال خواهی و دیگری تجزیه طلبی می انگاشت می‌توانست گسستی  مزمن و دیرین در این روابط پدید آورد. اما به گونه ای شگفت انگیز چالش مزبور در روابط تهران- اربیل به سرعت حل و فصل گردید. مرزهای زمینی و هوایی سریعا بازگشایی شدند، حجم روابط تجاری به روال سابق و بالای شش میلیارد دلار بازگشت، رفت و آمد هیاتهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی بلندپایه میان تهران و اربیل فزونی یافت و همکاری تهران برای حل مسائل و اختلافات میان اربیل و بغداد کمابیش مثمر ثمر افتاد. هرچند اراده عمومی رهبران احزاب و نخبگان سیاسی کُرد به ویژه شخص آقای مسعود بارزانی در بازسازی این روابط نقش تعیین کننده ای داشت اما کارگزار مهم در این روند را می بایست یک نخبه پرنفوذ، مقتدر و مرضی الطرفین دانست، یعنی نیچروان بارزانی.

در اینجا نیازی به معرفی نیچیروان بارزانی و توصیف جایگاه و یا تبیین چرایی استحکام موقعیت وی در عشیره بارزانی، پارتی، حکومت اقلیم و نیز در میان نخبگان سیاسی کرد و عراقی نیست. در عین حال سرمایه اجتماعی او از همین بستر و نیز مشی میانه روانه ای برمی خیزد که با  خاستگاه دیگر قدرت وی -که همانا بستر روبه رشد تکنوکراسی و عملگرایی در بغداد و اربیل باشد- تقارن و همراهی دارد.

نیچروان در سرزمین خود و در ایران به عنوان چهره ای متمایل به بهبود روابط دو جانبه شناخته می‌شود. در میان نخبگان و مقامات کُرد او بیشترین سفرها و ملاقات ها را با مقامات ایرانی داشته است. به واقع نخستین گام در ترمیم روابط با ایران پس از همه پرسی با سفر ایشان به تهران در اوایل سال ۲۰۱۸برداشته شد. سفری که در ماه های بعدی با بازدید وزیران خارجه، صنعت، معدن و تجارت و دیگر مقامات ایرانی پاسخی در خور گرفت و گسترش مناسبات را تمهید نمود. انتظار میرود در کنار بهبود و تسهیل مناسبات تجاری سایر عرصه های مغفول مانند حوزه گردشگری، روابط علمی، دانشگاهی، درمانی، ورزشی و رسانه ای نیز تقویت گردد. طرح هایی مانند راه اندازی پروازها از اربیل به ارومیه و نوشهر، افزایش تبادل استادان و دانشجویان و فعال شدن دفاتر برخی شبکه های ماهواره ای کُردی مانند شبکه روداو از گذشته در دستور کار بوده اند و احتمالا با سرعت بیشتری دنبال خواهند شد.

صرفنظر از مناسبات دوجانبه، روی کار آمدن نیچروان بارزانی می تواند در کارآمدتری دولت ائتلافی عادل عبدالهدی در بغداد نیز موثر باشد. سیاست ایران در عراق ازمیانه دهه ۱۹۸۰و در بحبوحه جنگ با رژیم صدام حسین تاکنون بر محور ائتلاف سازی میان دو نیروی عمده شیعه و کُرد استوار بوده و ضرورت تداوم این سیاست و حفظ اتصال این دو محور همسود بیش از گذشته احساس می شود. به واقع حفظ جایگاه شکننده دولت آقای عبدالمهدی با توجه به تعدد و بی ثباتی فراکسیون های پارلمان تا حد زیادی وابسته به همراهی نمایندگان و نخبگان کُرد به ویژه پارتی است که هم اینک هم سهم قابل توجهی در کابینه آقای عبدالمهدی دارند.

با وجود همسایگی و قرابت مکانی و معنایی و پیوستگی های دیرین فرهنگی و تمدنی و حتی منافع مشترک عینی در حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی مسیر گسترش مناسبات دوجانبه اقلیم کردستان با ایران چندان هموار نیست. این دشواری را می توان  مرز دشوار گذر میان آنها تشبیه کرد. در سطح داخلی شاید مهمترین مانع را بتوان ضعف شناختی در دو طرف دانست که به بدفهمی و سوءبرداشت های پرشماری منجر می شوند که تداوم نگرش امنیتی به مناسبات و به طرف مقابل در صدر آن قرار می گیرد. به جرات می توان گفت به رغم پیوندهای فرهنگی و قرابت زبانی بخش عمده ای از داده ها، اطلاعات و تحلیل ها میان دو طرف از رهگذر رسانه های جهت دار دیگر به ویژه رسانه های غربی و عربی انتقال می یابد و بر دامنه بدفهمی ها می افزاید.

به این لیست میتوان به حضور سیاسی و رسانه ای گروههای کُرد ایرانی معارض انقلاب اسلامی را هم اشاره کرد که باعث افزایش حساسیت ها از سوی تهران طی چند دهه اخیر بوده اند.

در داخل عراق نیز نیروهای واگرا با ایران چه در میان کُردها و اهل سنت و حتی میان شیعیان کم شمار و کم توان نیستند در شرایطی کنونی که بیش از گذشته نگرانی از کشیده شدن تنش میان ایران و آمریکا به سایر کشورها و مناطق به ویژه عراق دامن گستر شده فعالیت این گروهها میتواند برای سیاستمداران متمایل به گسترش روابط با ایران مانع تراشی نماید.

به همین ترتیب مانع بزرگتر را می بایست مداخله قدرت های رقیب ایران با محوریت آمریکا دانست که از یک سو برای به تسلیم کشاندن مقامات تهران می کوشند با تهدید مقامات عراقی، ایران را از مزیت همسایگی با عراق و مراودات و مناسبات اقتصادی محروم نمایند و از سوی دیگر برای تضعیف قدرت و نفوذ  منطقه ای ایران و مهار توان بازدارندگی و تلافی گری اقدامات خصمانه آمریکا راه های نفوذ ایران در عراق را مسدود  نمایند. این فشار بر مقامات کردستان عراق نیز هست. تازه ترین آن درخواست موکد و البته ناموفق برای توقف پروازهای هواپیمایی ماهان از تهران به اربیل و سلیمانیه بوده است.

آقای نیچروان بارزانی در مقام یک نخبه با تجربه در مقام حکمرانی و برخوردار از پایگاه اجتماعی سنتی از گذشته به حسن روابط با دو کشور عمده همسایه یعنی ایران و ترکیه اشتهار دارد و در مقام نخست وزیر در برقراری و حفظ این روابط متوازن توفیقات قابل توجهی داشته است. بنا بر روند های پیشین استمرار این سیاست مبتنی بر سود متقابل دور از انتظار نیست. البته چنانچه بدان به طور گذرا اشاره شد چالش و موانع هم کم نیستند.

اما نکته مهم لزوم درک از وظیفه ما به عنوان خبرگان ایرانی و کُرد برای نیل به این هدف و پیشبرد رویکرد بزرگانی مانند نیچروان بارزانی است که بنا بر قاعده حاصل جمع مضاعف و سود متقابل دو طرف تنظیم شده و با مصالح و منافع ایرانیان و کُردهای هم تبار، هم کیش و دارای فرهنگ و دیرینه تمدنی پرشکوه مشترک همخوانی دارد و وظیفه ای خطیر بر دوشمان می نهد.

دکتر جعفر حق پناه – استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل بین المللی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است


 

این یادداشت بخشی از یک پرونده گسترده تر بنام «رهبر دوم» است که در ماهنامه الکترونیکی فراتاب منتشر شده است

برای دانلود کاملا ماهنامه فراتاب بر روی لینک زیر کلیک کنید:

//www.faratab.com/news/9245

 
 
نظرات
آخرین اخبار