کد خبر: 9332
تاریخ انتشار: 31 تیر 1398 - 16:12
هوشنگ بازوند استاندار کرمانشاه

 فراتاب  گروه شهرستان ها: سال ۹۴ و  هنگام حضورم در لرستان، يك گزارش تحليلي پیرامون موضوع توسعه ي استان های زاگرس مياني (شامل استان های کردستان، ایلام، لرستان، کرمانشاه و چهارمحال بختیاری) تهیه کردم و آن را براي دكتر روحاني رييس جمهور ارسال كردم. در این گزارش، شاخص های اين استان ها، وضعیت فعلی، مزیت ها و پتانسیل ها و مشکلاتی كه با آن دست به گریبان هستند را به تفصيل شرح داده ام. همزمان يك نسخه از اين تحليل را هم به فراكسيون زاگرس نشينان مجلس ارايه كرديم تا در صورت لزوم از آن استفاده كنند. ببينيد؛ اين استان هاي زاگرس نشين نقش مهمي در توسعه كشور دارند. نیمی از منابع آب شیرین کشور در اين منطقه واقع شده است. همچنين جنگل های زاگرس، نيمي از هواي سالم كشور را تامين مي كنند و به نوعي ریه های تنفسي ايران محسوب می شوند. همچنین آن ها در حوزه های دامپروری، کشاورزی و گردشگري نيز دارای پتانسیل های بسیار قابل توجهي هستند.

از سوی دیگر اصل 44 مي گويد توسعه ي استان ها توسط مردم صورت بگيرد. يعني هر استاني به هر ميزان كه درآمد دارد؛ مي تواند به همان اندازه هزينه كند. اين حرف در كلان كاملا درست است و اگر خواهان توسعه ي كشور هستيم بايد اين اصل اجرايي شود. اما نكته مهم اينجاست كه اين اصل بايد در يك قالب درست و عقلاني، اجرايي شود و نبايد به شكل يكسان شامل همه ي استان ها شود. به عنوان مثال استاني مانند استان مرکزی (اراک) در سال هايي كه كرمانشاه گرفتار جنگ بود، توانسته حجم گسترده ای از زیرساخت های خود را با ارز 7 تومنی دولتی بسازد. حالا طبق اصل 44، كرمانشاه و ديگر  استانهای توسعه نیافته ي زاگرس مجبورند با اين استانهای برخوردار رقابت کنند. معنایش این است که كالاي توليدي يك كارآفرين بخش خصوصي در شهرهايی مانند کرمانشاه، سنندج، خرم آباد و يا ايلام، بايد در بازار با کالای تولیدی مشابه در استان هاي مركزي، اصفهان و اراک، یزد و تهران رقابت کند. چنین چیزی در واقعيت به هيچ عنوان امكان پذير نيست، زیرا قیمت تمام شده کالاها در استان هاي كمتر برخوردار در منطقه ي زاگرس، به دلیل فراهم نبودن زیرساخت هاي استاندارد، بسیار بالاتر است. در اين شرايط رقابتي بسياري از سرمایه گذارها چندان مایل نیستند ريسك حضور در استان هاي زاگرس نشين را بپذيرند؛ زیرا زیرساخت هاي اوليه چندان فراهم نیستند و این موضوع، هزینه تولید را افزایش داده و رقابت را دشوار می کند. طبيعي است يك سرمايه گذار هم به دنبال توليد كالاي رقابتي است. يكي از راهكارها اين است كه دولت و نظام به گونه ای برنامه ریزی کند که بنیاد ها و سازمانهای توسعه گرا در استان های زاگرس نشین نيز سرمایه گذاری کنند و همه چیز متکی به بخش خصوصی نباشد. این مسائل باعث افزایش نقش و اهمیت جایگاه مجلس شورای اسلامی و نمایندگان می شود، پس می بایست استانهای زاگرس نشین در این زمینه قوی تر از قبل اقدام کنند و حضور جدی و حرفه ای تری در مجلس داشته باشند.

بخصوص وقتی این مهم را در نظر داریم که يكي از دلايل توسعه نيافتگي استان هاي زاگرس نشين به توان رایزنی ضعيف آن ها در مركز بازمي گردد. دليل اين ضعف هم اين است كه اين استان ها همگرايي چنداني با هم ندارند و حتي گاهي تعارض منافع هم دارند و دغدغه هاي آن ها كاملا متفاوت است.  بایستی به وجود ضعف رايزني در ميان استان هاي زاگرس نشين تاکید کنم. زاگرس نشینان گرفتار فقر مطالبه گری هستند و نمی توانند مطالبات خود را در زمينه ي امکانات زیربنایی و زیرساختی به خوبی به حکومت مرکزی منتقل کنند. صدای مطالبات زاگرس نشینان باید از تهران شنیده شود و نگاه ها را به سمت خود جلب كند. متاسفانه مطالبات نخبگان اين منطقه معمولا شامل موارد نازلی مانند عزل و نصب فلان مدیر و یا گرفتن پست می‌شود.

در این خصوص مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم آن نقش بسیار جدی و بی بدیلی دارند، اگر از یکسو نمایندگانی معتقد به سیاستها و افکار توسعه گرایانه از استانهای غرب کشور راهی مجلس شوند و سپس این نماینده ها در قالب گروه های استانی و سپس فراکسیونی بزرگتر و عملگرایانه تر به نام فراکسیون زاگرس نشینان نوعی اجماع نظر، برنامه و همکاری عملیاتی داشته باشند، در این صورت ظرفیت بسیار بزرگی برای تسریع آهنگ کُرند رشد توسعه در این مناطق ایجاد می شود.

بايد قبول كنيم كه حداقل بخشي از بودجه كشور در هنوز قالب سیستم چانه زنی و توزيع مي شود و وقتي شكل كار اين است بايد استان هاي زاگرس نشين هم در اين فضا به چانه زني و لابي گري بپردازند و قطعا مهمترین جایی که می توان در آن با همگرایی و همکاری دست به چانه زنی و بدست آوردن توجه و بودجه های بیشتری زد، مجلس شورای اسلامی است. پس هرچه نمایندگان در مناطق زاگرس نشین قوی تر باشند و نیز روحیه همکاری در سایه درک این موضوع که توسعه استانها به تنهایی امکانپذیر نیست، بلکه فرآیندی ملی و منطقه ای است، و لذا دست به همکاری های برد –برد با مجمع نمایندگان دیگر استانهای همجوار و نیز مدیران ارشد کشور و مدیران ارشد اجرایی بزنند، ما شاهد وقوع تحولاتی قابل توجه در تغییر روند و سرعت توسعه یافتگی در این مناطق خواهیم بود.

همچنین باید یادآوری کرد افکار عمومی اين استان ها بایستی طرح های زیرساختی و اساسی را مطالبه گری کنند چون توسعه واقعی با ایجاد امکانات زیربنایی و زیرساختی فراهم می شود. رسانه هاي اين مناطق نيز بایستی افکار عمومی را براي کمک به روند توسعه و طرح مطالبات زیربنایی و زیرساختی بسيج كنند. از سوی دیگر باید تاکید کرد که با وجود همه ي مشکلات و تنگناها، زاگرس نشینان بسيار ساده زیست و کم توقع هستند و بر حکومت مرکزی فشاری نمی آورند. این ویژگی شخصیتی قابل ستایش است و بايد قدردان آن باشيم. توسعه نامتوازن و تقسیم ناعادلانه ثروت از مهمترین دغدغه هاي ما است به طوری که استان های زاگرس نشین با وجود داشتن ظرفیت های بسیار، از توسعه باز مانده اند. انتظار می رود دولت به همان اندازه که به استان های برخوردار توجه دارد به استان های کمتر توسعه یافته زاگرس نیز توجه ویژه داشته باشد.

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

عکسها: عباس امیری - فراتاب

 

نظرات
آخرین اخبار