کد خبر: 9161
تاریخ انتشار: 21 اسفند 1397 - 02:50
فیروزه زارع
نقش کارآفرینی در اقتصاد هنر

 فراتاب: در جایگاه هنرمند کاملاً در دنیای هنر غرقم. هروقت دور و برم را می نگرم چیزهای زیادی هست که من را حیران می کند. هنرمندهایی را می شناسم که درآمدهای کلانی دارند. بقیه همکاران، مثل خودم اموراتشان را به هر طریق ممکن اداره می کنند. برای اینکه تا اندازه ای پابرجا بمانند مجبورند مرتب کارهایشان را بفروشند یا با کمک هزینه و یارانه اموراتشان را بگذرانند و یا اینکه شغل دومشان درآمد بیشتری دارد. بیشتر همکاران من فقیرند، کارهایشان را به سختی می فروشند  شغل دوم ناجوری دارند و با این حال ادامه می دهند و اصلاً نمی فهمم که چرا حرفه هنریشان را رها نمی کنند. 

پروفسور هانس ابینگ، استاد هنر دانشگاه اراسموس روتردام و مولف کتاب مشهور «چرا هنرمندان فقیرند؟» بیراه نگفته است که چرخ اقتصاد در هنر فقط برای عده ای خاص می چرخد و سایر هنرمندانی که احتمالاً استحقاق بیشتری دارند در گوشه ای مابقی عمر هنری شان را می گذرانند و برخی تا پایان عمر هرگز دیده نمی شوند. این هنرمندان که ابینگ آنان را مخاطب خود قرار می دهد احتمالاً به صورت خود خواسته مایل اند تا با درآمد اندک هنرشان را ادامه دهند این مسئله را رشد بی رویه تعداد هنرمندان و دانشجویان هنر نشان می دهد به این معنی که اگرچه هنرمند به کمبود اقتصاد هنر واقف است اما با این حال همچنان تمایل به حفظ هنرش دارد. در این میان سودهای کلان تنها سهم عده ای از هنرمندان می شود که این مسئله شکافی را در توسعه هنر و رشد هنرمندان ایجاد کرده است و منجر به کاهش درآمد رشته های هنری پایدار شده است. پروفسور هانس ابینگ پیش بینی می کند که اغلب دانشجویان هنر تبدیل به هنرمندان بی نام و نشان و کم درآمدی خواهند شد که عطای رویای دیده شدن را به لقایش می بخشند. ابینگ پیشنهاد بهتری را به هنرمندان جهان می دهد و نتیجه سالها پژوهش خود را این گونه در خدمت هنرمندان قرار می دهد که هرهنرمند برای رهایی از بند چرخه ناعادلانه اجتماع و گروه های هنری خاص می تواند به کارآفرینی هنرِ خود دست بزند و پرده از آثار هنری خویش بردارد اقدامی که به تازگی بسیاری از جوانان هنرمند انجام می دهند.

نازنین دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه شیراز که به تازگی دوره دانشجویی اش را آغاز کرده با جسارت از عکس های گرافیکی خودش صحبت می کند و با ولع سعی در نشان دادن تمامی آثارش در دقایق شروع صحبت مان دارد. او هیچ ابایی از نمایش اتودهای طراحی اش ندارد و معتقد است که فضای مجازی در پیش برد فعالیت هایش نقش دارد. وقتی با نازنین از اقتصاد هنر صحبت می کنم با خوشحالی ایده های تازه ای را برای ارائه بهتر آثارش مطرح می کند و خود را با جسارت هنرمند نوظهوری می داند که برای ماندگاری و دیده شدن به چرخه پیچیده اقتصادی نیاز ندارد. نازنین که رویای هنرمند شدن را از نوجوانی در ذهن خود می پرورانده حالا دیگر نیازی به فضای تنگ نظرانه بعضی محافل هنری ندارد. او قصد دارد صفحه شخصی اش را با آثار هنری خود پر کند و نمی خواهد حسرت رویای دیده شدن را تا آخر عمر با خودش داشته باشد. وقتی او را در جریان صحبت های هانس ابینگ می گذارم مصمم لبخند می زند و می خواهد تا بیشتر از تعریف اقتصاد هنر بداند. در پایان گپ دوستانه مان به صحت حرف های پروفسور ابینگ پی می برم و کارآفرینی هنری را کاملاً در احوالات نازنین و فضای دانشگاه احساس می کنم. اطمینان دارم که نازنین می تواند هنرمند نو ظهوری باشد که جسارت حضور و دیده شدن خودش را با ارزش تر از انزوای خودخواسته هنری می داند.

 سیستم ارزش گذاری هنری

دکتر تورج گلستان استاد دانشگاه هنر نیز در خصوص وضعیت اقتصاد هنر معتقد است که سیستم ارزش گذاری آثار هنری ایرادات بسیاری دارد و به نام فعالیت های هنری آثاری که صرفاً جنبه سودگرایانه و سفارشی دارد جایگزین آثار هنری می شود که این مسئله به اصالت هنر ضربه می زند. وی حمایت هنرمندان از سوی دولت و اختصاص خدمات ویژه را برای جامعه هنری ضروری می داند.

 

نویسنده فیروزه زارع

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار