کد خبر: 7177
تاریخ انتشار: 20 دی 1396 - 14:08
پیش بینی تحلیل گران بنیاد کارنگی برای سال 2018
تحلیل‌ گران خاورمیانه‌ در بنیاد کارنگی در سال 2018 به چه مسائلی خواهند پرداخت؟

 

فراتاب- گروه بین الملل: تحلیل‌ گران خاورمیانه‌ در بنیاد کارنگی در سال 2018 به چه مسائلی خواهند پرداخت؟ نظرسنجی دوره ‌ای مسائل مربوط به سیاست و امنیت خاورمیانه و شمال آفریقا در سال جدید میلادی در اندیشکده کارنگی، توسط مایکل یانگ مدون و منتشر شد. مشروح نظرسنجی چنین است:

- ناتان براون، تحلیل ‌گر ارشد غیرمقیم در برنامه‌ خاورمیانه‌ بنیاد کارنگی
روندهای تعیین‌کننده‌ سیاست منطقه در چند سال گذشته کاملاً واضح هستند و محتمل است که در سال 2018 نیز همچنان تأثیرگذار باشند. این روندها عبارت ‌اند از: کاهش قدرت آمریکا، فرقه ‌گرایی، افول دولتی (و فروپاشی دولت ‌ها)، رقابت عربستان سعودی و ایران، قطبی‌ شدن سیاست، مرگ پیمان اسلو (بیانیه اعلام اصول اولویت‌ های موقت دولت خودگردان) میان حکومت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، و گسترش درگیری ‌های مسلحانه در چندین نقطه از منطقه‌ خاورمیانه. هر چند این روندها واضح و قدرتمند هستند ممکن است به صورت‌ هایی غیرمنتظره عمل کنند و تأثیرات غافلگیرکننده‌ ای در پی داشته باشند.
من بر سه حوزه تمرکز می‌کنم. در عربستان سعودی یک رهبری جدید، بی‌پروا در تلاش است دولت و جامعه را به صورتی بنیادین از نو بازسازی کند. در فلسطین رهبری قدیمی دیگر قادر به هدایت جامعه نیست و رهبری جدیدی هم به وجود نیامده است و در مصر دم و دستگاه نظامی و امنیتی به نحوی فزاینده اختیار مجموعه ‌ای بازسازی‌ شده از نهادهای قدیمی را در دست می‌ گیرند. در هر سه مورد، پرداختن به عواقب ناخواسته‌ وضعیت همان ‌قدر معنادار است که مطالعه‌ نیات این رژیم‌ ها. گاهی باید لاف و گزاف حکمرانان را جدی گرفت اما روندهای درازمدت در منطقه خارج از توانایی مدیریت و خارج از کنترل این رهبران است.


- دالیا غانم یازبک، تحلیل‌ گر مقیم مرکز خاورمیانه‌ بنیاد کارنگی، بیروت
در سال 2018 و پس از آن، منطقه‌ شمال ‌غرب آفریقا (Maghreb-Sahel region) به ناچار با مسئله‌ بازگشت جنگجویان از سرزمین ‌های تحت کنترل داعش مواجه خواهد شد. با سقوط داعش، این سازمان به چیزی دیگر تغییر ماهیت خواهد داد، به چیزی ددمنشانه ‌تر و جنگجویان در تلاش خواهند بود تا جبهه‌ های جدیدی پیدا کنند. این جبهه ‌ها می ‌تواند در کشورهای خودِ این جنگجویان یا جای دیگری باشد؛ کشورهایی مانند مراکش و تونس، باید مسئله‌ کسانی که از این مناطق برگشته ‌اند را حل و فصل و راه‌ حل درازمدتی برای تهدیدات از سوی آنان پیدا کنند. کشورهای اروپایی هم با همین مسئله مواجه هستند و به نظر می‌ رسد درباره‌ شیوه‌ اسکان و توان ‌بخشی دوباره شهروندانی که به داعش پیوسته بوده ‌اند، سردرگم باشند. بسیار محتمل است که شاهد حملات غیرقابل‌ پیش ‌بینی و پرتلفات بیشتری در کشورهای اروپایی باشیم.
من منطقه‌ ساحل را هم زیرنظر خواهم داشت و باور دارم که وضعیت در آنجا، به رغم ایجاد شبکه‌ همکاری G5، بدتر خواهد شد؛ چرا که رویکرد نظامی، وضعیت بد اجتماعی-اقتصادی و سیاسی کشورهای منطقه را حل نخواهد کرد. ممکن است بحران دیگری مانند بحران 2012-2013 را در مالی شاهد باشیم. فرانسه ممکن است با این واقعیت مواجه شود که مالی برایش همانند افغانستان برای آمریکاست؛ باتلاقی که به این زودی ‌ها از آن خارج نمی‌ شود.


- مهنّد الحاج علي، مدیر ارتباطات مرکز خاورمیانه‌ بنیاد کارنگی، بیروت
لبنان و سوریه باید در صدر لیست مسائل 2018 باشند. نتیجه‌ انتخابات لبنان که قرار است 6 مِی برگزار شود، همچنان غیرقابل پیش‌بینی است. مهم‌ تر از آن، این انتخابات که برای اولین بار بر اساس نمایندگی تناسبی (Proportional representation) برگزار می‌ شود، تعیین خواهد کرد آیا نخست‌وزیر لبنان، سعد حریری قادر خواهد بود مجدداً موقعیت خود را به عنوان رهبر بلامنازع جمعیت سنی لبنان حفظ کند یا خیر. اشرف ریفی فتنه ‌انگیز، وزیر دادگستری سابق و دشمن اصلی حریری در میان سنی ‌ها، پیش از این قصد خود را برای به مبارزه طلبیدن نخست‌وزیر فعلی در تمام مناطقی که دارای اکثریت سنی هستند -به جز سیدون که تنها دو کرسی برای سنی ‌ها دارد- اعلام کرده است. هر تغییری در وضعیت فعلی به صورت بالقوه لبنان را در مسیر هرج و مرج قرار می ‌دهد. این امکان وجود دارد که اگر حزب ‌الله و متحدان سنتی ‌اش اکثریت مطلق را در پارلمان به دست آورند، به راحتی روابط لبنان را با رژیم اسد در سوریه عادی‌سازی کنند که احتمال افزایش تنش‌های فرقه‌ ای و آشوب و آشفتگی را بالا می برد.
در سوریه توقع می‌ رود که نبرد بر سر ادلب میان نیروهای رژیم سوریه و حیات تحریر الشام، جبهه النصره سابق، در 2018 اتفاق بیفتد. با این حال به نظر می‌ رسد این نبرد به نحوی فزاینده با سرنوشت منطقه‌ خودگردان کُردی در شمال‌ شرقی سوریه مرتبط باشد. ترکیه ممکن است در ازای حمایت از پیشروی رژیم اسد در ادلب، منطقه‌ فعلی تحت کنترل خود را به وسیله‌ عملیات سپر فرات و از طریق ورود به مناطق تحت کنترل حیات تحریر الشام و عفرین که فعلاً تحت کنترل یگان‌ های مدافع خلق کردستان (ی‌پ‌گ) است، گسترش دهد. این کار صحنه‌ نبرد در سوریه را تغییر می ‌دهد.
- مارک پیرینی، پژوهشگر مدعو بنیاد کارنگی اروپا، بروکسل
من از بروکسل ناظر تحرکات احتمالی ترکیه در سوریه خواهم بود. ارتش ترکیه در شمال استان حلب حضور دارد و هدف اساسی آن این است که از جدا ماندن استان عفرین تحت کنترل کردها و کوبانی اطمینان حاصل کند. هردوی این مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) هستند که توسط حزب اتحاد دموکراتیک (پ‌ ی د) و شاخه‌ نظامی آن –یگان ‌های مدافع خلق (ی پ ‌گ)- رهبری می‌ شود. آنکارا پ ی د و ی پ گ را شاخه ‌هایی از حزب کارگران کردستان (پ ک ک) تلقی می‌ کند. آنکارا اغلب تحرکاتی ناگهانی علیه عفرین و شهر منبیج انجام داده است که در مورد اخیر هدف آن پس راندن نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) به ساحل شرقی رود فرات است. در چند روز گذشته، رهبران ترکیه به امکان حمله به تل‌ابیض و قامیشلو نیز اشاره کرده ‌اند. این امر مخاطراتی از جمله امکان برخورد با نیروهای آمریکایی و فرانسوی حاضر در این مناطق را دربر دارد.
به علاوه، نیروهای ترک در استان ادلب که همچنان تا حد زیادی تحت کنترل نیروهای شبه‌نظامی اسلام‌ گراست، حضور دارند. ترک ‌ها هدف از این حضور را تضمین مناطق امن برای جمعیت محلی می‌ دانند؛ اما هدفِ دیگر سرکوب تلاش ‌های نیروهای سوریه دموکراتیک برای ایجاد ارتباط میان عفرین و خط ساحلی سوریه است. تصمیم ‌های انتخاباتی در ترکیه –به بیان دیگر حفظِ روایتی به شدت ملی‌ گرایانه و ضد کُرد- ممکن است رهبری ترکیه را به سمت تحرکات نظامی پرخطر در جنوب مرزهایش پیش براند؛ بیش از آن که ائتلاف مصلحتی آنکارا با روسیه و ایران چنین تحرکاتی را اقتضا کند.
- جیک والِس، تحلیل‌گر ارشد غیرمقیم برنامه‌ خاورمیانه‌ بنیاد کارنگی
من حرکت بعدی دولت ترامپ در اسرائیل و فلسطین را پس از تصمیم رئیس‌جمهور دونالد ترامپ برای به رسمیت شناختن اورشلیم (بیت‌المقدس) به عنوان پایتخت اسرائیل، تحت نظر خواهم داشت. این تصمیم واکنشی خشمگین از طرف مقام فلسطینی، رئیس‌جمهور محمود عباس را در پی داشت که اعلام کرد ایالات متحده دیگر نمی‌ تواند به عنوان میانجی مذاکرات صلح نقش ایفا کند. آیا ترامپ هنوز هم تحت این شرایط نقشه‌‌ صلحی را ارائه خواهد کرد؟ پیش‌ بینی کارهای این رئیس‌جمهور هرگز آسان نیست اما من حدس می ‌زنم که او با چنین نقشه‌ ای پیش خواهد آمد. اقدامی غیر از این، تأیید حرف منتقدانش خواهد بود که گفته بودند این تصمیم درباره‌ بیت ‌المقدس چشم ‌انداز صلح را تضعیف می‌ کند.
اگر نقشه‌ صلحی در کار باشد، من ابتدا می ‌خواهم ببینم چطور به مسائل وضعیت نهایی (بر اساس پیمان اسلو که به تشکیل حکومت خودگردان فلسطین به عنوان یک نهاد اداری موقت انجامید مقرر شده بود مسائلی چون وضعیت بیت ‌المقدس، آوارگان فلسطینی، شهرک ‌های اسرائیلی، مسائل امنیتی و تعیین مرزها که مسائل وضعیت نهایی نامیده شدند، در توافق دائمی حل ‌و فصل شود. م)، به ویژه به اورشلیم می ‌پردازد. فلسطینیان در هیچ صورتی دوباره به مذاکرات برنمی ‌گردند و نقشه‌ ترامپ به جایی نخواهد رسید مگر آن که دولت او این آمادگی را داشته باشد که به صورت رسمی بیانیه‌ ای درباره‌ دولت فلسطینی به پایتختی اورشلیم شرقی صادر کند؛ اقدامی که غیرمحتمل است. در عوض شاید تیم ترامپ بیشتر بر همراه کردن اسرائیل و کشورهای حاشیه‌ خلیج تمرکز کند. چنین رویکردی ممکن است در خدمت اهداف منطقه ‌ای آمریکا در برابر ایران باشد، اما برای تحقق صلح اسرائیل و فلسطین فایده ‌ای نخواهد داشت.


- مهى يحيَ، مدیر مرکز خاورمیانه بنیاد کارنگی، بیروت
در سال 2018 ممکن است تغییراتی در پهنه‌ سیاسی عراق ایجاد شود که سه عامل مهم نشان ‌گر آن است. نخست، حمایت ضمنی آیت الله العظمی سیستانی از تلاش ‌های نخست وزیر حیدر العبادی برای به تعادل رساندن دوباره‌ روابط عراق با ایران بر مبنای مناسبات میان دو دولت، اعتماد قابل توجه عراقی ‌ها به این تلاش ‌ها را در پی داشته است.
این مسئله به ویژه در پرتوی عامل دوم یعنی انتخابات پارلمانی پیش‌ِ رو اهمیت پیدا می ‌کند؛ انتخاباتی که محتمل است تلنگر تحولی در آرایش سیاسی این کشور باشد و به خاطر مشارکت حشد الشعبی در آن، العبادی را با چالش مواجه کند. حشدالشعبی در آزادسازی مناطق تحت کنترل داعش در عراق نقش اساسی داشت و بسیاری از گروه ‌های آن از طرف ایران حمایت می‌ شوند و نهایتاً اقبال العبادی (و مقتدی صدر) به سوی عربستان سعودی تلاشی بوده است در زمینه‌ بازسازی هدفمند رابطه‌ این کشور با همسایه‌ عربش برای اولین بار پس از حمله‌ عراق به کویت در 1990. ملاقات ‌های هیئت ‌های تجاری و افزایش سرمایه ‌گذاری عربستان در عراق از هم ‌اکنون شروع شده است. اما ورای دستاوردهای سیاسی، این نزدیکی می ‌تواند دوقطبی سنی-شیعه را در عراق کاهش دهد و حال و هوای عمومی اتحاد ملی که با آزادسازی مناطق تحت کنترل داعش در عراق به وجود آمده را تقویت کند.
در لبنان، تنش‌ های میان این کشور و عربستان که در ماجرای استعفای موقت نخست وزیر سعد حریری به وضوح عیان شد، هنوز به هیچ وجه پایان نیافته است. دو جبهه‌ نبرد در ماه‌ های آینده شکل خواهند گرفت. نخست انتخابات پارلمانی که قرار است در ماه مِی 2018 برگزار شود. احتمال می ‌رود در این انتخابات، به واسطه‌ نزدیکی فزاینده‌‌ حریری به رئیس جمهور میشل عون و حزب او و همچنین مؤتلف نزدیک آن ها حزب ‌الله، به او تحمیل شود که با چه کسانی ائتلاف تشکیل دهد.
دومین مسئله سیاست ِعدم مداخله منطقه ‌ای است که حریری هنگام پس گرفتن استعفایش بر آن تأکید کرد و احتمالاً در سال آینده با چالش‌ های قابل‌ توجهی مواجه می ‌شود. نبردهای آینده‌ نزدیک در سوریه و همین ‌طور در یمن می‌ توانند بوته‌ آزمون این سیاست باشند، آن هم برای دولتی که ابزارهای مؤثر معدودی برای عملی کردن این سیاستِ عدم مداخله دارد.
در عین حال، احتمال دارد فشار برای بازگرداندن حدود یک میلیون سوری به وطن ‌شان به عنوان اهرم فشار بر دولت برای عادی‌ سازی روابط با رژیم سوریه به کار رود؛ امری که حریری اعلام کرده انجام نخواهد داد. در نتیجه، در حالی که حمایت بین ‌المللی از لبنان ممکن است مکانیسمی برای ثبات سیاسی و اقتصادی آن تضمین کند، حل کردن گرفتاری‌ های این کشور در منطقه ‌ای پرآشوب اعطای امتیازاتی هماهنگ از سوی طرفی را اقتضا می ‌کند که به برد خود ایمان دارد.


- سارا یرکِس، پژوهشگر برنامه‌ خاورمیانه‌ بنیاد کارنگی
آن چه من مترصد آن خواهم بود این است که آیا تصمیم دونالد ترامپ درباره‌ انتقال پایتخت به اورشلیم همچنان در سراسر منطقه بازتاب خواهد داشت و چگونه بازتابی پیدا خواهد کرد. علیرغم توجه به تأثیرات این تغییر سیاست آمریکا در کشورهای اطراف اسرائیل مانند لبنان، اردن و مصر، به دولت ‌های عرب دوردست ‌تر مانند مراکش و تونس کمتر توجه شده است. من در زمان اعلام تصمیم ترامپ در تونس بودم و واکنش احساسی شدید بسیاری از تونسی‌ ها را مشاهده کردم. در یک کنفرانس ملی که ربطی به فلسطین نداشت، رئیس مرکز ملی مبارزه با فساد به صورت کاملاً تشریفاتی و مشخصی، شالی با تصویرهایی از مسجد الاقصی و پرچم تونس دور گردنش انداخته بود. هزاران تونسی برای اعتراض به تصمیم آمریکا به خیابان ریختند و برخی از آنان پرچم آمریکا را آتش زدند. اتحادیه‌ کارگری اصلی ِمقتدر تونس این تصمیم را «اعلان جنگ» خواند و تونس یکی از تنها سه کشوری بود (همراه با مراکش و عراق) که فوراً پس از اعلام این تصمیم سفیر آمریکا را احضار کرد. این شاید برای کشوری که زمانی میزبان سازمان آزادی‌ بخش فلسطین بوده، غافلگیرکننده نباشد. در هر حال، تونس یکی از متعهدترین شرکای آمریکاست؛ در نتیجه جالب است ببینیم تصمیم ترامپ چه تأثیری بر رابطه‌ آمریکا و تونس خواهد داشت یا خشم و آشوب بر سر این موضوع در روزهای ابتدایی 2018 فروخواهد نشست.

نویسنده: مایکل یانگ

منبع: وبگاه اندیشکده کارنگی

برگردان به فارسی: مهتاب محبوب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار