فراتاب- گروه بینالملل: در یک ماه گذشته موضوع برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم کردستان در 25 سپتامبر 2017 (3 مهر 1396) به یکی از مهمترین و پرچالشترین بحثهای منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. در این میان، مجموعهای از پرسشها پیرامون این موضوع مطرح شده که تا چه اندازه مسعود بارزانی رئیس حکومت اقلیم کردستان و دیگر مقامات سیاسی این منطقه فدرال، از برگزاری رفراندوم استقلال، هدف تجزیه عراق و ایجاد دولت کردی را دنبال میکنند. همچنین، این مساله نیز مطرح است که کردهای عراق، آیا موفق خواهند شد اعلام استقلال کنند یا خیر؟ برای پیگیری این مسائل، «فراتاب» گفتگویی اختصاصی را با دکتر رحمان قهرمانپور کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه داشته است.
رحمان قهرمانپور بر این باور است بر اساس آنچه که هوشیار زیباری وزیر امور خارجه سابق کشور عراق اعلام کرد، برگزاری رفراندوم استقلال در اقلیم کردستان به معنای جدا شدن از دولت عراق نیست. او در ادامه میگوید، حال این پرسش مطرح میشود اگر رفراندوم به معنای برگزاری استقلال نیست پس چه هدفی دارد؟ در ابتدا این مساله از سوی مقامات اقلیم طرح شد که یکی از اهداف بزرگ رفراندوم آگاهی از افکار عمومی شهروندان کرد در شمال عراق است. با این وجود بر این باور هستم که حکومت اقلیم کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی سه هدف مهم را دنبال میکنند.
مخاطب اولین هدف مسعود بارزانی تمامی کردهای منطقه میباشد. در حافظه تاریخی کردها همیشه این موضوع وجود داشته که در مقاطعی که خلاء قدرت وجود دارد، امکان تشکیل دولت کردی بیشتر شده اما قدرتها خارجی با همکاری دولتها مرکزی مانع از تحقق این امر شدهاند. بعد از جنگ جهانی اول بحث تشکیل دولت کردی بسیار جدی بود اما انگلستان این اجازه را به آنها نداد. بر همین اساس بر این باور هستم مسعود بارزانی در مقطع کنونی این گونه فکر میکند که مقطع کنونی زمان مناسبی است که دوباره مساله تشکیل دولت کردی، هر چند در آینده، در دستور کار منطقهای و بینالمللی قرار بگیرد.
بر این باور هستم که مسعود بارزانی قصد اعلام استقلال ندارد. او تا کنون نشان داده که در تصمیمگیریهای خود بسیار عقلانی رفتار کرده است. در واقع، با مدیریت بارزانی، اربیل هم با تهران و هم با آنکارا سطح حسنهای از روابط را دارد. همچنین، بارزانی در مدیریت بحرانها و تنشها میان اقلیم کردستان و حکومت مرکزی نیز تا حدود زیادی موفق عمل کرده استشرایط موردنظر بارزانی عبارتست از پایان حیات داعش در عراق و حلوفصل تدریجی بحران سوریه. بارزانی فکر میکند این دو تحول مهم در منطقه موجب خواهد شد که معادلات سیاسی در شامات تغییر کند و ممکن است که قدرتهای بزرگ و منطقهای در این شرایط پس از گذار داعش، امتیازی را به کردها بدهند. در این میان امید اربیل بیش از هر نیروی دیگری آمریکاست و بر این باور هستم که علیرغم برخی اظهارنظرها تا کنون واشنگتن هیچگونه مخالفت صریحی را با استقلال کردها نشان نداده است.
در واقع، رفتار آمریکا در جریان تعامل با کردها سوریه، علیرغم مخالفتهای جدی آنکارا نشان داد که آمریکاییها بی میل نیستند که با کارت کردی در منطقه بازی کنند. آنها با کارت کردی قادر هستند که هم بر ترکیه و هم بر ایران فشار وارد کنند. با این وجود فکر میکنم که آمریکاییها منتظر هستند که هزینه استفاده از این کارت کاهش پیدا کند. اگر هزینه این کارت کاهش پیدا کند به نظر میرسد آمریکاییها مخالفت خاصی با استقلال کردها نخواهند داشت. در ضمن این مساله را هم در نظر داشته باشیم که اسرائیل هم از تاسیس دولت کردی استقبال میکند؛ زیرا با ایجاد یک دولت جدید در منطقه، برای مدتی خاورمیانه وارد شرایطی بحرانی دیگری خواهد شد و در این فضا که منطقه شامات با بحران تعیین حدود حاکمیت سرزمینی مواجه است، تلآویو نفع خواهد برد. در واقع اسرائیل از هر اتفاقی در منطقه شامات که موجب انحراف در توجهات به مساله فلسطین شود، استقبال خواهد کرد.
دومین هدف رئیس اقلیم کردستان، کسب مشروعیت مجدد در مرزهای داخلی اقلیم کردستان است. دوران ریاست بارزانی به اتمام رسیده و او تا کنون کنار نرفته و امیدوار است از طریق برگزاری رفراندوم مشروعیت خود را احیاء کند.
سومین هدف در ارتباط با تبدیل شدن مساله کرکوک و موصل به عنوان مسائلی جدی است. بعد از خروج داعش از موصل مجددا درگیریها بر سر مناطق مورد منازعه میان اربیل و بغداد مطرح خواهد شد. بر همین مبنا بارزانی در تلاش است که با برگزاری رفراندوم، در ارتباط با مناطق مورد منازعه و اجرایی شدن ماده 140 در عراق پساداعش دست بالا را داشته باشد. این رفراندوم بدون تردید به مواضع اقلیم کردستان در ارتباط با مناطق مورد منازعه یاری خواهد رساند.
علیرغم برخی اظهارنظرها تا کنون واشنگتن هیچگونه مخالفت صریحی را با استقلال کردها نشان نداده است. در واقع، رفتار آمریکا در جریان تعامل با کردها سوریه، علیرغم مخالفتهای جدی آنکارا نشان داد که آمریکاییها بی میل نیستند که با کارت کردی در منطقه بازی کنند. آنها با کارت کردی قادر هستند که هم بر ترکیه و هم بر ایران فشار وارد کننداما باید به این مساله هم توجه شود که شاید این رفراندوم برگزار شود و کردها اعلام استقلال کنند. در این زمینه بر این باور هستم که مسعود بارزانی قصد اعلام استقلال ندارد. او تا کنون نشان داده که در تصمیمگیریهای خود بسیار عقلانی رفتار کرده است. در واقع، با مدیریت بارزانی، اربیل هم با تهران و هم با آنکارا سطح حسنهای از روابط را دارد. همچنین، بارزانی در مدیریت بحرانها و تنشها میان اقلیم کردستان و حکومت مرکزی نیز تا حدود زیادی موفق عمل کرده است. با این وجود، مسعود بر این امر واقف است که پسر ملا مصطفی بارزانی بوده و رسالتی دارد و بایستی این امر را به نتیجه برساند اما او به خوبی میداند که راه دشواری را در پیش دارد.
بر این اساس، کنش بارزانی بر مبنای دو گام به پیش و یک گام به عقب قابل خوانش است. از یک طرف، به حمایت تمامی کردها در داخل اقلیم و حتی در منطقه نیاز دارد و از طرف دیگر، متوجه این واقعیت است که باید با آنکارا، تهران، دمشق و بغداد تعامل کند. لذا بارزانی در شرایط بسیار دشواری قرار دارد. بنابراین بر این باور هستم که حتی پس از برگزاری رفراندوم، بارزانی اعلام استقلال نخواهد کرد تا زمانی که شرایط منطقهای بهگونهای شود که آمریکا نسبت به استقلال کردها چراغ سبز نشان دهد و از مخالفتهای تهران و آنکار نیز کاسته شود. به هر حال شرایط بهگونهای شود که قدرتهای منطقهای نتواند در برابر استقلال اقلیم کردستان مقاومت کنند و یا آمریکا به این اقناع برسد که با کمترین هزینه میتواند از کارت استقلال کردستان به عنوان برگ برنده استفاده کند.
با این اوصاف، واقعیت کنونی منطقه نشان میدهد که نه آمریکا و نه آنکارا و تهران، آمادگی لازم را برای پذیرش دولت مستقل کردی ندارند. به گونهای که شاهد هستیم در موضوع همهپرسی مواضع آنکار بسیار شدیدتر از مواضع تهران بود. لذا به نظر میرسد فعلا شرایط فراهم نیست و باید در انتظار آینده تحولات خاورمیانه و سیاستهای ترامپ نیز باشیم که آیا فضا برای اعلام استقلال اقلیم کردستان مهیا خواهد شد یا خیر.
تهیه و تنظیم: آرمان سلیمی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است