فراتاب – گروه سیاسی: داشتن یا نداشتن یک وزیر یا یک عضو در کابینه دولت جمهوری اسلامی ایران از سوی جامعه اهل سنت ایران یکی از مهمترین مباحث در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری، بخصوص در دو دوره اخیر بوده است. موضوعی که هرچند از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ منعی برای آن وجود ندارد اما بنا به دلایل و شرایط مختلف، 38 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز در نظام مستقر روی نداده است. این در حالی است که ویژگی ذاتی و ساختاری ایران از بدو تاسیس در چند سده پیش از میلاد مسیح تا به امروز، تشکیل شدن از هویت های قومی، زبانی و مذهبی مختلفی بوده است، امری که همواره باعث شده است تا ایران بزرگ چون رنگین کمانی زیبا، نمادی از همزیستی و همکاری مسالمت آمیز و همراهی این گروههای مختلف هویتی در کنار هم باشد. که اوج آن را در سنگ نبشته های تخت جمشید و از ایستادن یک در میان سربازان مادی و پارسی در کنار هم می توان دید.
با این حال و از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، همانطور که اشاره شد در سطح کلان هیچگاه مجالی برای بخش قابل توجهی از جامعه اهل سنت ایران (شامل بخشی از کُردها، بلوچها، ترکمن ها، حتی فارسها و آذریها) است، پیدا نشده است تا نخبگان و فرزندان شایسته خود را در مقامی عالی مشغول خدمت ببینند، امری که نه تنها اجحافی علیه گروههای مختلف قومی و زبانی در کشور بوده است، بلکه تضییعی در حق کشور و ملت برای عدم استفاده از پتانسیل و استعدادهای همه فرزندان شایسته اش فارغ از هویت های قومی و مذهبی بوده است.
هرچند در دولت اصلاحات اقداماتی در این راستا انجام شد و تا حدی هم فضای سیاسی و هم فضای اعتماد مرکز به پیرامون بهتر بود اما همچنان قفل دستیابی به مناسب و پست های کلیدی برای اهل سنت ایران بسته ماند! روی کار آمدن دولت اصولگرا از 84 تا 92 هم نه تنها کمکی به گشوده شدن این قفل نکرد بلکه بعضاً چند قدم به عقب نیز برداشته شد.
روی کار آمدن حسن روحانی و دیدگاههای شخصی و حلقه حامیان وی به اصول معطل مانده در قانون اساسی در بخش «حقوق شهروندی» و تاکید وی بر ایجاد گشایش و رفتاری تازه در بعد سیاسی و اجتماعی باعث شد به مانند دوران اصلاحات، اهل تسنن در سیستان و بلوچستان و استان کردستان و دیگر نقاط کشور، بالاترین درصد رای خود را به کابینه تدبیر و امید دهند.
در دولت نخست بنا به شرایط شاهد بودیم بیشترین تمرکز و انرژی دولت صرف روابط خارجی و بخصوص حل و فصل برجام هسته ای شد، به همین دلیل دیپلماسی منطقه ای و یا مسائل سیاست داخلی کمتر مجالی برای تغییر و تحول یافتند، البته ناگفته نماند که مقاومت های گروههایی در هسته قدرت که همواره با نگاهی بدبینانه و بی اعتماد مانع از تحقق قانون اساسی و رسیدن نخبگان اقلیت های کشور در مناصب و پست هایی که شایسته آن بودند، نیز مزید بر علت بود. اما با این حال انتخاب فردی همچون دکتر سیدعماد حسینی از پژوهشگران و مخصصین برجسته حوزه انرژی که سابقه دوبار نمایندگی مردم کُرد اهل تسنن در دوره های هفتم و هشتم مجلس را نیز در کارنامه خود داشت، به معاونت وزارت مهم و استراتژیک نفت و استفاده از افرادی دیگر در سطوحی مختلف حاکی از آن بود که رئیس جمهور بطور عملی و مرحله به مرحله بدنبال برداشتن موانع موجود است. به همین دلیل هرچند دیر اما سرانجام دولت لایحه حقوق شهروندی را در آخرین سال از دوره نخست، راهی مجلس کرد و تاکید رئیس جمهور و برخی از وزرا مبنی بر استفاده از اقلیت های مختلف کشور دو چندان شد.
این موضوع در کوران انتخابات اخیر ریاست جمهوری بیش از پیش نمایان شد و در این بین شاهد بودیم یکبار دیگر جامعه اهل سنت اعم از کرد و بلوچ و ... با دادن 73 درصد رای به دکتر روحانی و ریختن دست کم 5 میلیون رای به سبد وی، از جمله عوامل پیروزی قاطع ایشان در انتخابات بودند. انتخاب یک کُرد سنی به ریاست ستاد اقوام و مذاهب دکتر روحانی و فعالیت قریب به اتفاق نخبگان و فعالین مدنی و سیاسی سُنی اعم از کُرد و بلوچ، ترکمن و ... و البته نقش قابل توجه مولوی عبدالحمید در ایجاد یک بسیج عمومی در میان اهل تسنن برای حمایت از گفتمان اعتدال از جمله نقاط اوج این انتخابات بود. امری که در سخنرانی مولوی عبدالحمید در فردای پیروزی و در مقابل رئیس جمهور به خوبی عیان شد در آنجا که تاکید مجددی کرد مبنی بر اینکه اهل سنت بخشی از پیکره ایران بزرگ است و فرزندان شایسته و نخبه آن حاضرند در هرجایی که رئیس جمهور و دولت تشخیص دهند به ایران و ایرانیان خدمت کنند.
حال این روزها که دولتمردان از جمله شخص رئیس جمهور مشغول بررسی مجدد کابینه و ترمیم و ارتقای آن هستند بسیاری در گوشه گوشه کشور و البته در مرکز نیز، منتظر هستند تا دکتر روحانی نخستین رئیس دولتی باشد که بطور عملی بخش های معطل مانده ای از قانون اساسی را اجرا کرده و از میان افراد شایسته، تحصیلکرده و نخبگان موجود یک نفر را چه در قامت وزیر و یا چه در قامت معاون رئیس جمهور برگزیند. امری که بی شک منجر به افزایش وحدت ملی و متعاقب آن افزایش رضایت شهروندان کشور و میزان امید برای همه ایرانیان می شود، و این به معنای افزایش قدرت ملی ایران در بعد نرم آن است که در جهان امروز و شرایط پیچیده و بحرانی خاورمیانه بسیار حیاتی و موثر برای ایران خواهد بود!
اردشیر پشنگ، پژوهشگر مسائل ایران و خاورمیانه
منبع: روزان