عوامل تشدید یوتوپیای اردوغانیسم! | فراتاب
کد خبر: 5964
تاریخ انتشار: 11 فروردین 1396 - 12:42
جلال شفیعی
یکی از ماندگار ترین دیالوگ های تاریخ سینما جمله ی مشهوری است که در فیلم آیوانهو، آیوانهو در پاسخ به سوال آیزاک که از وی می پرسد چه خبر از سرزمین های مقدس؟ جواب می دهد که جنگ تمام شده است و حقیقت یک بار دیگر چهره ی خود را نمایان کرده است

فراتاب – گروه بین الملل: آروزی مسلمانان برای احیای خلافت اسلامی با نوعی از حرص و دلتنگی و نوستالژی آمیخته است این نوستالژی برای احیای مجد عظمت اسلام برآمده از نوعی دوگانه ی بیم و نفرت است که مسلمین نسبت به غرب دارند خود این بیم و نفرت طی فرایند تاریخی استعمار و به دنبال آن ناکامی مسلمانان تشدید شده است رویداد ها و حوادثی از قبیل شکست جنبش های امیر عبدالقادر الجزایری تا اشغال فلسطین توسط یهودیان صهیونیست زمینه ساز ابتلاء مسلمانان و اعراب به نوعی از عقده ی حقارت شد. ناکامی ناسیونالیسم عرب نیز درکنار شکست های پی در پی جنبش های اسلام گرا و اشغال فلسطین و آثار سوء روانشناختی آن بر مسلمانان و سرانجام شکست پروژه ی بهار عربی دوتالی اجتناب ناپذیر یکی سیاسی و دیگری نظامی را به دنبال آوردکه در عین حال در مبارزه و ضدیت با غرب و جهان مدرن ماهیت واحدی دارند اما یکی همراه با بروز نوعی از عقده ی حقارت و سرخوردگی و به دنبال آن تمایل به خشونت عریان و در قالب نو سلفیسم رادیکال پا بر عرصه ی وجود نهاد و دیگری در سیمای نوعی از اسلام به ظاهر مدنی و دموکراتیک که ما آن را در قبای اردوغانیسم می شناسیم که این اندیشه به دنبال کودتای 15 ژوئیه ی 2016 شتاب دو چندان گرفته است. منظور از یوتوپیای اردوغانیسم آن شکل از آرمان گرایی اسلامگرایان سنی مذهب است که با بهره گرفتن از ابزار های به ظاهر مدنی و دموکراتیک و با الهام از علقه های فرهنگی مالک اسلامی مانند عثمانی گری به دنبال احیای اندیشه ی خلافت اسلامی و بسط و تعمیق و گسترش آن به سرتاسر سرزمین های اسلامی است.

  1. شاکله ها و شالوده های یوتوپیای اردوغانیسم

 1-1، هویت یابی برآمده از دوگانه ی بیم و نفرت از غرب

طی سده ی بیستم و پیشتر از آن جوامع اسلامی اشکال مختلفی از تحقیر و سرخوردگی ناشی از حضور استعمار گران را در سرزمین های خود تجربه کرده اند. مسلمانان در واکنش به حضور استعمار در میان خود سه واکنش متفاوت نشان داده اند، انفعال و درماندگی، از خود بیگانگی و الیناسیون و همچنین تنفر و انزجار این واکنش های سه گانه را تشکیل می دهند، که پیامد بدیهی این هر سه با اندکی تفاوت زمانی، بوجود آمدن نوعی گرایش برای بازگشت به هویت دیرینه ی اسلامی بوده است از این رو است که قاطبه ی جنبش های اسلام گرا در جهان عرب و جوامع اسلامی به نحوی از انحا سلفی بوده اند که وجه مشترک همه ی آنها احیای هویت اسلامی در میان این جوامع بوده است و این هویت یابی زمینه های لازم را برای آن فراهم کرده است تا یوتوپیای اردوغانیسم که داعیه ی احیای خلافت اسلامی را دارد با اقبال توده ها در ترکیه و بخش هایی از جهان اسلام مواجه شود.

 

 

1-2، موفقیت های اقتصادی حزب عدالت و توسعه.

به اذعان بسیاری اوضاع اقتصادی ترکیه پیش از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه با آنچه که امروز هست بسیار متفاوت است، بدهی های مالی دولت، بیکاری های گسترده، به همراه فساد مالی و همچنین فاصله های طبقاتی و فقر از شاخص های اقتصاد پیش از اردوغانیسم بود اما امروزه حجم گسترده ی نقدینگی دولت، کاهش بیکاری، و افزایش جایگاه اقتصادی ترکیه به یکی از کشورهای گروه G20 از پیامد های موفقیت های اقتصادی دولت اردوغان است این موفقیت ها زمینه های روانی لازم را برای گرایش یافتن بیشتر مردم به سوی یوتوپیای اردوغان فراهم کرده است.

1-3، انتقال مرکز ثقل جغرافیای سیاسی خلافت از جهان عرب به ترکیه.

طی یک دهه ی گذشته نوعی دگردیسی دوگانه در جهان عرب و خاورمیانه اتفاق افتاد یکی آنکه مرکز ثقل اسلام رادیکال از افغانستان به سوریه عراق  منتقل شد و دوم آنکه مرکز ثقل اسلام به ظاهر میانه رو و دموکراتیک که گمان می رفت با روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر باشد با شکست اخوان از قاهره به آنکارا تغییر مکان داد. اگرچه در بحبوحه ی انقلابات بهار عرب توده های جوامع اسلامی خود را برای ظهور دولت های اسلام گرای برآمده از آموزه های نظریه ی خلافت در بخش هایی از جهان عرب از جمله مصر آماده می کردند اما شکست این انقلابات جدای از آنکه نوعی سرخوردگی در  میان این توده ها بوجود آورد پیامد دیگری نیز به دنبال داشت و آن اینکه بر همگان مسجل شد که پروسه ی تحقق اندیشه ی خلافت در جهان عرب ممکن و شدنی نیست و تئوریسین ها و شخصیت های دینی جهان عرب توجه خود را از قاهره به سوی آنکارا چرخاندند و این گونه شد که مرکز ثقل تحقق و برساخت دولت اسلامی برآمده از خلافت باید به ترکیه منتقل می شد و این دگردیسی و چرخش روانشناختی و سیاسی خود زمینه ساز دیگری شد برای ارتقاء منزلت یوتوپیای اردوغانیسم در میان توده های مردم در منطقه خاورمیانه.

1-4، یوتوپیای اردوغانیسم به مثابه آلترناتیوی برای التیام زخم کهن فلسطین.

از همان فردای به شکست انجامیدن مراحل مختلف تلاش های سیاسی نظامی اعراب و مسلمانان و مردم فلسطین در بیرون راندن صهیونیست ها از بیت المقدس و سایر بخش های فلسطین، و همچنین به دلیل حق کشی های پی در پی نظام بین الملل و سازمان های بین المللی در حق مردم فلسطین، روز به روز این مسئله بغرنج تر گشته است از سوی دیگر سکوت و انفعال کشورهای اسلامی در مقابل بحران فلسطین به سهم خویش باعث بدخیم شدگی حس حقارت در میان تقریباً تمامی مسلمانان جهان شده است، کوشش های دولت ترکیه برای ارسال کمک های انسان دوستانه به مردم غزه و کشته شدن بیش از ده نفر از اتباع ترک در کشتی حامل کمک ها توسط کماندوهای اسرائیلی سبب شد تا دولت ترکیه در روابط خود با اسرائیل تجدید نظر کرده و ...

واکنش های صریح و سریع اردوغان علیه اسرائیل موجب آن شد که منزلت و جایگاه عاطفی وی نزد توده های جهان عرب ارتقاء یابد و این موضوع به سهم خویش موجب تقویت مثبت یوتوپیای اردوغانیسم گشته است.

1-5 ، یوتوپیای اردوغانیسم به مثابه آلترناتیوی برای فساد دولتمردان لائیک و نظامی.

تا پیش از روی کار آمدن دولت های اسلام گرا در ترکیه در دهه ی 1990 عموماً حاکمیت در این کشور در میان دولتمردان لائیک و سکولار از یک سو و ژنرال های ارتش از سوی دیگر دست به دست می شد اما غالباً این دودسته از دولتمردان دو شاخص عمده داشتند، که این هر دو شاخص به سهم خود در تقویت اسلامگرایان و به ویژه ارتقاء جایگاه یوتوپیای اردوغانیسم مؤثر افتاده اند، این دولتمردان غالباً هم فاسد بودند و هم آنکه در مقابل قدرت غرب بسیار منفعل عمل می کردند به گونه ای که طی زمان باعث عقده ی حقارت جامعه ترکیه شده بودند، اما در مقابل رفتارها و همچنین منش سیاسی اسلامگرایان به گونه ی دیگری بود که موجبات اقبال عمومی یوتوپیای اردوغانیسم در میان توده ها شده است.

1-6، اسلامگرایی سیاسی به مثابه واکنشی در قبال نسل کشی های مسلمانان در بالکان دهه ی 1990.

با فروپاشی بلوک شرق در واپسین سالهای دهه ی 1980 و آغاز دهه ی 90 موجی از خشونت های قومی و مذهبی از آسیای میانه تا اروپای شرقی و بالکان را در بر گرفت که در این زمان هنوز آنگونه که امروز شاهد هستیم اسلامگرایی در ترکیه با اقبال عمومی مواجه نگشته بود در حقیقت مسلمانان ترکیه در واکنش به توحش و خشونت های خونینی که در سکوت جوامع و سازمان های بین المللی انجام گرفت به این نتیجه رسیدند که الزاماً برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی در آینده نسبت به مسلمانان در منطقه باید دولتهای اسلامی بر سر کار آیند و در این راستا بود که اندیشه ی دولت اسلامگرا در ترکیه با اقبال عمومی مواجه شد و اردوغانیسم و سلف پیشین او قدرت را به دست گرفتند.

1-7، ژئوپلتیک منحصر بفرد ترکیه.

پر واضح و مبرهن است که طرفداران اندیشه ی اردوغان و یوتوپیای اردوغانیسم به دنبال ایجاد فضاهایی هستند که آرمان و آروزی دیرنه ی مسلمین در بخش های مختلف جهان عرب و سایر کشورهای خاورمیانه یعنی احیای خلافت تحقق پیدا کند که صد البته این اندیشه ملزومات عدیده ای از جمله در حیطه ی جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک می طلبد و به طور مؤکد آنکه چنین استراتژی و طرحی در جایی و بخشی از جغرافیای سیاسی که اهرم ها و شاخصه های قدرت بیشتری را در خود دارد سهل تر است.  ویژگی های منحصر به فردی جغرافیای سیاسی ترکیه و موقعیت ژئوپلتیک این کشور را برای پیاده شدن یوتوپیای اردوغانیسم از دیدگاه اسلامگرایان صد چندان ساخته است، قرار گرفتن ترکیه در حلقه ی واسط استراتژیک ترین نقاط سیاسی و ژئوپلتیکی روزگار ما یعنی خاورمیانه، بالکان، خلیج فارس، جهان عرب، و قرار گرفتنش در پشت دیوارهای روسیه و همچنین عضویتش در پیمان ناتو همه و همه بر ارزش های ژئوپلتیکی این کشور چنان افزوده اند که برای پیاده شدن پروژه ای از قبیل یوتوپیای اردوغانیسم هیچ جایگزینی ندارد.

1-8، یوتوپیای اردوغانیسم به مثابه نمایندگی طبقات محافظ کار فرهنگی و دینی در خاورمیانه و جهان عرب.

یوتوپیای اردوغانیسم دارای شاخصه هایی است که به سادگی می توان سازگاری و انطباق آن را با آرمان های طبقات اجتماعی پیشامدرن و صد البته فرودست و از نظر فرهنگی پایین تر از طبقه متوسط یافت. از سوی دیگر با توجه به بافت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جوامع اسلامی منطقه و جهان عرب بدیهی است که این بخش ها از جوامع مذکور به دنبال نوع خاصی از آرمان های فکری و دینی باشند که بیشتر با نوعی از یوتوپیا سنخیت دارد، که این شاخصه اجتماعی جامعه ی ترکیه و کشور های منطقه این زمینه را فراهم ساخته است که یوتوپیای اردوغانیسم به آسانی به یوتوپیای این توده ها تبدیل شود.

1-9، اسب تروای ترکیه در قلب غرب و اروپا.

دیگر شالوده ی روانشناختی یوتوپیای اردوغانیسم که به آن انرژی و بقا می دهد امید بستن اسلامگرایان ترک و حتی غیر ترک در سراسر جهان عرب به نقش احتمالی ترکیه آینده در اتحادیه اروپاست در واقع از بعد از شکست قهرمانان پیشین جهان اسلام در تسخیر اروپا و به ویژه با در نظر گرفتن نقش پررنگ اروپائیان در  فروپاشی امپراتوری عثمانی و صد البته ایجاد دولت صهیونیستی اسرائیل نوعی عقده ی همراه با تنفر سرخورده علیه اروپا در میان توده های مسلمان خاورمیانه وجهان عرب انباشت، متراکم و بدخیم گشته است و در ناخوداگاه جمعی شان مسلمانان این حقیقت را پنهان و کتمان نمی کنند که اگر دست دهد روزی بی میل نیستند که لشکریان اسلام را به سوی قلب اروپا روانه کنند. از میان لابه لای مباحثات تئوریک و روز مره ی مسلمانان رادیکال نا گفته پیداست اینک اگر فرصت و مجال لشکر کشیدن به سوی اروپا نیست اما به نحو دیگری شاید بتوان بر آن آروز جامه ی عمل پوشاند و نزدیک ترین گزینه برای این مهم همان پذیرفته شدن ترکیه به عضویت  اتحادیه ی اروپا است. به عبارت دیگر ورود ترکیه به اتحادیه ی اروپا از نگاه اسلامگرایان سلفی رادیکال همان اسب تروای اسلام در قلب اروپا خواهد بود و این مقوله به سهم خود در افزایش اقبال عمومی یوتوپیای اردوغانیسم بسیار مؤثر است.

1-10، رشد سلفیسم در جهان عرب و خاورمیانه.

و سرانجام اینکه آخرین شالوده ی شاکله ی یوتوپیای اردوغانیسم افزایش قابل تأمل گرایش به سلفیسم در جهان عرب و خاورمیانه است اگرچه این مقوله بی تردید چندان نمی تواند طولانی مدت باشد اما بهرحال در کوتاه مدت و میان مدت فضای جامعه شناختی و روانشناختی جوامع جهان عرب و خاورمیانه به گونه ای رقم خورده است که یوتوپیای اردوغانیسم که داعیه ی احیای خلافت را دارد با طرفداران و مریدان قابل توجهی در منطقه مواجه باشد. مریدان سلفیسم در خاورمیانه در بدیهی ترین برخورد و مانع سه "دیگری"غیر قابل اغماز فرا روی خود دارند که عبارتند از شیعیان، یهودیان و اگر نگوییم مسیحیان که براحتی می توان گفت دیگری سوم همان مدرنیته و نهادها و نظام های برآمده از سرمایه داری غرب است که بنابراین برای فائق آمدن بر این سه دیگری داشتن قواره ای از جغرافیای سیاسی امروز دنیا ضرورتی اجتناب ناپذیر است خاصه آنکه اگر در این جغرافیای سیاسی مفروض رهبری هم باشد که با تئوریزه کردن و پردازش ملزومات سیاسی، فرهنگی و ... برای قدسی ترین آرمان آن سلفیون یعنی احیای خلافت از هیچ چیز نیز فروگذار نکرده باشد و آن را  در قبایی به نام یوتوپیای اردوغانیسم هم به جهان معرفی کرده باشد که فبه المراد .

  1. چالشهای یوتوپیای اردوغانیسم

یوتوپیای اردوغانیسم برای رسیدن به چشم انداز های خود با موانع عدیده ای دست به گریبان خواهد بود به گونه ای که عبور از این موانع چندان آسان نمی نماید، تسخیر بخشی از جهان توسط هر یوتوپیایی چالشهای خاص خود را به دنبال آورده است آنچه مسلم است تمامی یوتوپیا ها بر بستری از توهم شکل می گیرند و این توهم زا بودن در تعارض با واقعیت های عینی و منطق حقیقت قرار می گیرد، منطقی که  حداقل دو نیروی قدرت های عینی و آموزه های نظام های معرفت شناختی و علوم بشری را در کنار خود دارد با این تمهیدات است که تقریباً تمامی یوتوپیا ها زود یا دیر در مواجه با واقعیت های عینی قافیه را باخته و خود به چالش افتاده اند و یوتوپیای اردوغانیسم هم از این روال مستثنا نیست.

2-1،شائبه ی فساد در  دولت اردوغان

هاکان یاووز درباره ی پارادوکسی برآمده از اردوغانیسم سخن می گوید که سرانجام این پارادوکس می تواند بلای جان اردوغانیسم و به تبع آن مرگ یوتوپیای اردوغانیسم شود و آن اینکه کاریزمای قدرت مند اردوغان خود عامل قدرت و جذبه ی اردوغانیسم شده است اما این کیش شخصیت اردوغان در عین حال عاملی برای تضعیف آن نیز هست چراکه کیش شخصیت اردوغان به طور همزمان مانع از نقد هم خود اردوغان و هم دولتش شده است و این نقد ناپذیری تنها به خود اردوغان محدود نمانده است و تعدادی از اطرافیان وی را نیز شامل می شود به عبارت دیگر نقد ناپذیری یک دولت زمینه ساز فاسد شدن آن نیز هست به طوری که در 2014 یکی از خبرهای داغ رسانه های ترکیه دستگیر شدن فرزندان سه تن از وزرای دولت اردوغان به اتهام فساد بود بنابر این جدی بودن شائبه و زمینه ی فساد دولت اردوغان می تواند یکی از آفات احتمالی و چالش های مرگبار برای یوتوپیای اردوغانیسم باشد.

2-2، توهم بودن پروژه یکسان سازی جامعه ی ترکیه.

غالباً بقای یک یوتوپیا و مواجه شدنش با اقبال عمومی پایدار و بلند مدت در میان مردم مستلزم آن است که یک ایدئولوژی هم سنخ با خودش بسترهای روانشناختی،جامعه شناختی و فرهنگی آن جامعه را برای ابدی شدن یوتوپیا دست کاری و مورد تغییر قرار دهد که غالباً از  این مهم با نام یکسان سازی و یکسان پنداری یاد می شود تحقق این یکسان سازی توسط یک ایدئولوژی با دو ابزار اقناع و اجبار صورت می گیرد که طی این دو ابزار تقریباً تمامی جامعه خود را با آرمان های تراوش شده از یوتوپیا منطبق و سازگار می کند اما اینکه نیروهای اجتماعی آن جامعه سیاسی مفروض و آن عصر چه نیروهایی باشند خود جای تردید باقی می گذارد در ساده ترین تحلیل می توان گفت که یوتوپیای اردوغانیسم در مسیر خود برای تصاحب تمامی حوزه های جامعه ترکیه و در راستای پروسه و پروژه ی یکسان سازی حداقل  با چهار مانع اساسی مواجه است، اول، کردها که به دنبال نوعی تغییر سیاسی ساختاری در جامعه و سیاست ترکیه هستند و نباید آنها را دست کم گرفت چراکه تحقق مطالبات آنها با شالوده ها و اسلوب های شاکله ی یوتوپیای اردوغانیسم تعارض جوهری پیدا می کند بنابراین، این یوتوپیا در مسیر خود آنگاه که به کردها می رسد به سادگی نمی تواند عبور کند. دوم، نباید نیروی اجتماعی دیگری به نام چپ و کمونیسم در ترکیه نباید نادیده گرفت اگرچه عده ای کمونیست ها  را در مسیر پیشروی یوتوپیای اردوغانیسم ضعیف قلمداد کرده اند هر چند که ممکن است طرفداران چپ کم باشند اما حذف مطلق کمونیست ها نیز کار آسانی نیست. سوم، ناسیونالیزم و نیروهای ملی گرای ترک در کنار دو نیروی پیشین وزنه ای سیاسی می سازند که نادیده گرفتن شان بی تردید برای یوتوپیای اردوغانیسم هزینه بردار خواهد بود. چهارم، مدرنیته ی سیاسی به عنوان شیرازه ی فرهنگی جامعه ی ترکیه نیروی دیگری است که به آسانی حاضر به ترک صحنه به نفع اردوغانیسم نیست. و سرانجام خود اردوغانیسم در مدرنیته استحاله خواهد شد همانگونه که کلیسا و فاشیزم و مارکسیسزم شدند.

2-3، افول یوتوپیای اردوغانیسم در عصر پسا آرمان گرایی

ادعای گزافی نخواهد بود اگر گفته شود که یکی از ماندگار ترین دیالوگ های تاریخ سینما جمله ی مشهوری است که در فیلم آیوانهو، آیوانهو در پاسخ به سوال آیزاک که از وی می پرسد چه خبر از سرزمین های مقدس؟ جواب می دهد که جنگ تمام شده است و حقیقت یک بار دیگر چهره ی خود  را نمایان کرده است. این جمله، گویای آن است که عصر و روزگار پنهان شدن حقیقت چندان دوام نمی آورد به عبارت دیگر شاید که در عصر آشوب و نابسامانی های سیاسی بتوان از بروز حقیقت ممانعت کرد اما با فروکش کردن عصر التهاب و آرمان گرایی یک بار دیگر مردمان خواسته و ناخواسته از آرمان گرایی و انقلابی گری و پروبال دادن به یوتوپیاها خسته خواهند شد و جامعه ترکیه نیز از این قاعده دور نیست.به راحتی می توان پیش بینی کرد که دیر یا زود مردم ترکیه از یوتوپیای اردوغانیسم کلافه و خسته خواهند شد و در آن صورت از آن دست خواهند کشید.

2-4، پارادوکس اسلام دموکراتیک و دموکراسی اسلامی.

دیگر آفت و آسیب و چالش فرا روی یوتوپیای اردوغانیسم پارادوکس اسلام دموکراتیک و دموکراسی اسلامی است.چنانچه اردوغان بخواهد به آموزه ها و ارزش های دموکراسی و لیبرالیسم پایبند باشد به طور طبیعی بخشی از فضای اجتماعی و سیاسی را به زیان یوتوپیا و آرمانش از دست خواهد داد و چنانچه بالعکس به دنبال آن باشد که یوتوپیا و آرمانش تمامی حوزه های اجتماعی را در اختیار داشته باشد باید پروژه و پروسه ی یکسان سازی  اجتماعی و فرهنگی را  به مورد اجرا بگذارد که این خود تمامی نیروهای اجتماعی را علیه آرمان و یوتوپیای وی خواهد شوراند.3

 

2-5، چالش ارتش علیه یوتوپیای اردوغانیسم.

از دیر باز نیروهای نظامی در ترکیه و بسیاری از بخش های جهان عرب به مثابه نیروهایی طرفدار مدرنیته تلقی شده اند هرچند که به دنبال کودتای 15 ژوئیه ی 2016 به نظر می رسد که اردوغان به دنبال یک تغییر ساختاری در ارتش باشد به گونه ای که مخاطره ی تکرار کودتاهای بعدی به صفر برسد اما خود مقوله ی حذف کردن ارتش چندان آسان نمی نماید. اردوغان در بهترین حالت برای خلع سلاح کردن ارتش از انجام کودتاهای بعدی تنها می تواند پروژه ی ایجاد یک نیروی نظامی ایدئولوژیک را در دستور کار خود قرار دهد که این خود باعث نوعی دو پارگی و دو قطبی شدن جامعه ترکیه خواهد شد که پیامد های آن برای یوتوپیا اردوغان کم نخواهند بود.

2-6، گرفتار ماندن اردوغانیسم در تارهای عنکبوتی خودش

اوضاع سیاسی ترکیه ی پساکودتا به گونه ای بغرنج و بدخیم شده است که دولت مذکور برای به سامان کردن هر بخش از این نابسامانی ها خواسته و ناخواسته بخشی از کارت هایش را واگذار می کند به طور مثال اردوغان پس از کودتا به منظور تسهیل شرایط بین المللی برای خروج از بن بست های ناشی از شرایط سخت کودتا دست به کار دیپلوماسی چند جانبه شده است غافل از آنکه تلاش وی در نزدیک شدن به روسیه به طور اجتناب ناپذیر دور شدن بیشترش از غرب را به دنبال خواهد آورد با این مثال به سادگی می توان گفت که تمامی استراتژی ها و سیاست های ترکیه در راستای هم نیستند و بی تردید دنبال کردن هر بخش از آنها در جای دیگری آفات و چالش هایی را برای سیستم ترکیه به دنبال خواهد آورد.

 

 

جلال شفیعی پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و عضو شورای اساتید مشاور فراتاب

منبع: دیپلمات

نظرات
آخرین اخبار