کد خبر: 5296
تاریخ انتشار: 24 دی 1395 - 12:57
سمیرا فرخ منش
با توجه به مواضع ترامپ به ناتو و نارضایتی که وی از بودجه کلان خرج شده در آنجا دارد، روسیه می تواند به این امید باشد که ناتوی زمان ترامپ متفاوت با ناتوی گذشته خواهد بود و دست از پیشروی در اطراف روسیه برخواهد داشت

فراتاب - گروه بین الملل: آیا ولادیمر و دونالد، نماد آشتی دو رقیب سرسخت پس از دهه ها می شوند؟ آیا می توان به فردای بدون تهدید و تحدید میان دو دشمن قدیمی دلخوش بود؟ سخنان رییس جمهور جدید امریکا می تواند سندی بر پایان سالها رقابت و رویارویی قلمداد شود؟

آخرین باری که از روسای جمهور امریکا و روسیه، سخنی غیربدبینانه شنیده شد، سال 2001 بود که جرج بوش طی مراسمی گفته بود: "مقدار کمی از روحیه پوتین را درک کرده ام." از قبل و بعد آن زمان هرچه بود مقابله جویی و تهدید میان دو کشور بود. دو رقیب قدیمی که چندین دهه سرسختانه به دنبال تضعیف جایگاه دیگری و تقویت زیربنای حاکمیت خود در دهکده جهانی بودند.
اما این روزها رسانه ها احتمال از آشتی قریب الوقوعی می دهند که مواضع انتخاباتی ترامپ منشا شکل گیری آن بود. مواضعی متفاوت که در صورت اجرا، می تواند به شکلی شگرف، مناسبات میان حوزه بین الملل را دچار تحول کند. تحولی بنیادین که نه تنها دو کشور از آن تاثیر خواهند گرفت، بلکه دیگر دولت های دوست و دشمن نیز، باید فکری به حال معادلات بهم ریخته روابط خود داشته باشند. اما آیا تمام ماجرا به همین سادگی است؟ آیا روسیه و امریکا، که دهه هاست قاطعانه روبروی یکدیگر ایستاده و حاضر به ترک اخم دیپلماتیک خود از چهره نیستند، تنها با چند تصمیم شفاهی و راهکار شعارگونه، می توانند فرمان هدایت کشتی روابط خود را چرخانده و در این دریای پرتلاطم ناامنی جهانی به مسیری دیگر بیافتند؟
 
روسیه از آمریکا چه می خواهد؟
فهم اینکه چرا این موضوع تا این حد برای کارشناسان، رسانه ها، تحلیلگران و سیاستگذاران دارای اهمیت شده سخت نیست. منازعات روسیه و آمریکا از پیش از دوران دو قطبی بوده و پس از آن نیز تنها بخش هایی از آن تغییر کرده، اما ماهیت اصلی منازعات بر قوت خود باقی است. پس پایان این منازعات می تواند فصل جدیدی را در دفتر روابط بین الملل باز کند. فصلی که خواسته ها، انتظارات و باید و نبایدهای جدیدی را به همراه خود خواهد آورد.
ولادیمر پوتین شاید این روزها خرسندتر از همه، به نتایج انتخابات امریکا می نگرد. بی شک اگر آنچه که تحلیلگران در این باره به آن می پردازند، به وقوع بپیوند، پوتین بیش از هر کس دیگری از آن بهره مند خواهد شد. به عبارتی دیگر اگر منافع پوتین را در این حوزه فهرست کنیم، بی تردید به لیست بلند و پرمحتوایی دست خواهیم یافت که اوضاع آینده را در روسیه پهناور به طرز عجیبی تغییر خواهد داد.
 
مثلت آمریکا، سوریه، روسیه: از مهمترین این حوزه ها بحث سوریه و نقش روسیه در آن است. اتفاقی که میان آمریکا و روسیه بیش از پیش تنش ایجاد کرد و سوریه را مبدل به میدان بازی کرد که این دو بازیگر در آن به زور آزمایی می پردازند. یکی آمریکایی که خواهان برکناری اسد است و دیگری روسیه ای که از فاصله ای دور خود را به میان این جنگ بد سرانجام انداخته و خواستار ماندن اسد است.
 
بحران خطرناک اوکراین: کمی آنطرف تر منازعه ای است که روسیه در نزدیکی خود ایجاد کرده و با تجاوز آشکار به اوکراین و به راه انداختن بحران کریمه، غرب را بیش از پیش روبروی خود قرار داده. این نخستین بار بود که پس از جنگ جهانی دوم یک کشور مرزهای خود را توسط درگیری نظامی از دست داد و نه اروپا و نه آمریکا توان پذیرش چنین امری را نداشتند. پس طبیعی به نظر می رسد که این بحران به تحریم اقتصادی- نظامی روسیه بیانجامید و آمریکارا قاطعانه به مخالفت واداشت و تا به امروز همچنان این درگیری بر سر اوکراین میان روسیه و امریکا بر جای خود باقی است. تا جایی که تحریم های 3 سال اخیر علیه روسیه از سوی امریکا، بر اساس آمار موجود خسارتی حدود 100 میلیارد دلار به کشور خرس های سفید تحمیل کرده است.
 
ناتو و خطر همیشگی اش: در سوی دیگر ماجرا ناتو قرار دارد. با مرزهایی گسترده در شرق، غرب و جنوب روسیه و اهدافی روشن و تاریک علیه این کشور. یک نیروی عظیم نظامی که همیشه عامل تشویشی برای ذهن آشفته روسیه به شمار آمده تاجایی که پوتین نیروهایش را از اضطراب ناتو، همیشه در حالت آماده باش قرار می دهد. بودجه نظامی خود را سالانه با افزایش بودجه ناتو تنظیم می کند. نیروهای پیاده نظام روسی همیشه در حال تعلیم هستند و تجهیزات اسلحه سازی این کشور تمام توانش را برای مقابله ای پیروزمندانه با ناتو خرج خواهد کرد. چرا که هم روسیه و هم امریکا و هم دیگر بازیگران عرصه بین المللی به خوبی آگاهند که با توجه به شرایط موجود و نوع رابطه روسیه و آمریکا، در صورت وقوع درگیری میان ناتو و روسیه، یک جنگ تمام عیار بد سرانجام در جامعه جهانی رخ خواهد داد که به طرز غیرقابل کننترلی همه را درگیر خود خواهد کرد.
حال اگر فرض بر این باور گرفته شود که ترامپ قصد تغییر در استراتژی های چندین ساله آمریکا علیه روسیه را دارد و می خواهد از در دوستی دیپلماتیک با رقیب قدیمی خود وارد شود، بیش از همه خیال نگران ولادیمر پوتین راحت خواهد شد. چرا که در این صورت امریکا دیگر رویکرد متناقضی در سوریه نخواهد داشت و با همگرایی بیشتری علیه داعش به پیش خواهند رفت. ترامپ همچون اوباما خشم خود را از الحاق کریمه و بلایی که روسیه بر سر اوکراین آورده، نشان نخواهد داد و ذره بین خود را از روی فعالیت های پوتین در این کشور برخواهد داشت و تحریم را بی شک کاهش می بابد. از همه مهمتر با توجه به مواضع ترامپ به ناتو و نارضایتی که وی از بودجه کلان خرج شده در آنجا دارد، روسیه می تواند به این امید باشد که ناتوی زمان ترامپ متفاوت با ناتوی گذشته خواهد بود و دست از پیشروی در اطراف روسیه برخواهد داشت و آمریکا به دل مشغولی های دیگر خود خواهد پرداخت.
 
روسیه هم در چنین شرایطی می تواند دستی به سر و گوش اقتصاد نابسامان چند سال اخیر خود بکشد که به گفته وزیر دارایی اش ارزش صندوق ذخیره ملی این کشور در دسامبر 2013 حدود 87 میلیارد دلار بود. این درحالی است که در ژوئن دو سال بعد ارزش این صندوق به 38 میلیارد دلار پایین آمد. همچنان که میزان تبادلات تجاری بین امریکا و روسیه از 34 میلیارد دلار در سال 2014، به 23 میلیارد دلار در 2015 کاهش یافت.
 
 
 
 
سمیرا فرخ منش عضو شورای نویسندگان فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است
 
نظرات
آخرین اخبار