فراتاب- گروه سیاسی: می توان گفت که با انقلاب مشروطه مساله قبضه کردن گفتمانها در ایران آغاز شد و این مسئله کماکان ادامه دارد و در حال نیز دو جریان اصلی حاکم بر فضای سیاسی کشور با قرائتهای تک بعدی مواجه هستند. چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایان ظرف دو دهه ی اخیر به قرائت های تمامیتخواهانه و تک بعدی از این دو گفتمان دام زدهاند و به نوعی منافع خود را در بستن دایرهی این گفتمانها یافتهاند.
اصولگرایان قرائت خود را از این گفتمان تنها قرائت برتر می دانند و دایره خارج از قرائت خود را باطل میپندارند، اصلاحطلبان نیز علیرغم ادعای باز بودن گفتمان اصلاحطلبی به دلیل حاکم بودن مشی پدرسالاری و شخصی محوری پس از پیروزی در انتخابات ها عملا دایره را بسته و هژمونی قرائت خود را بر دیگر قرائتها سیطره میبخشند. گفتمان اصلاحطلبی گرچه از اوایل شکلگیری هیچ گاه مانيفستی ندارد، اما معمولا با قرائتی باز و تکثرگرایانه عرض اندام میکند، لذا اصلاحات بدون نگاهی باز و قرائتی متعدد از مفاهیم بی معناست. اساسا اصلاحات مشی تغیر است و نگاه تک بعدی به آن به باز تولید نگاه محافظهکارانه می انجامد.
در این یادداشت به پاره ای از دلایل شکل گیری قرائتهای تک بعدی از گفتمان اصلاح طلبی در ایران اشاره میشود و نهایتا به شکل حادتر قرائت تمامیت خواهانه از اصلاح طلبی در استان کردستان پرداخته خواهد شد.
1- هر جریانی که شخص محور باشد و بدون بازیگران اصلی معنا و مفهومی نداشته باشد یعنی مانيفست آن جریان بدون بانیان آن معنای نداشته باشد و یا اساسا چهره ها به یک جریان سیاسی یا یک گفتمان سیاسی معنا ببخشند، سر انجام آن گفتمان بی تردید قرائتی شخص محورانه و یا تحت سیطره حلقه بانی آن گفتمان خواهد بود. اصلاحات بدون مانيفست مدون بی شک برای ادامه حیات راهی جزء تن دادن به آرای شخصیتها ندارد.
2- قرائت متکی به آرای اشخاص، اصلاحات را شخصی کرده است. بعضاً شاید بتوان گفت که بزرگان اصلاحات در مرکز گاه زمینه را برای سوء استفاده نگاههای تنگ نظرانه و محدود کننده در حاشیه فراهم می کنند که در عمل به نظر می رسد کمتر اعتقادی به گفتمان اصلاحات دارند، اما برای رسیدن به منافع خود اصلاحات را قبضه کرده اند و سپس با ترویج و تبلیغ قرائت خود این جریان را بلوکه کرده اند که این مسئله آینده ای تاریک را برای این جریان سیاسی نوید میدهد.
3- قرائت تک بعدی از یک گفتمان معمولا با حذف دگرانديشان همراه است. یعنی بانیان و بلوکهکنندگان یک جریان علاوه بر تحمیل قرائت خود به حذف و محدود کردن دیگر قرائتها میپردازند و همه را تحت عنوان دشمنان یا مخالفان خود از سر راه بردارند. این رفتار با دگر انديشان در راه رسیدن به منافع شخصیت های تک بعد و تمامیت خواه در کوتاه مدت کمک شایانی خواهد کرد، اما در دراز مدت چهره پوشالی و اقتدارگرای این شخصیت ها خود را نمایان میکند.
4- مناقشه اصلی طرفداران قرائت تک بعدی از یک گفتمان با دگرانديشان حول محور مفاهیم پایه نیست. چرا که اقتدارطلبان هیچ گاه دنبال معنا و مفاهیم نیستند، آنها بسته به فضای سیاسی ممکن است هر آنچه را که به نفع باشد قبضه بکنند و سپس به خورد مخاطبان بدهند. از بین صاحب منصبان فعلی استان کم نیستند کسانی که بسته به فضای سیاسی کشور چرخش کاملی داشتند. این چرخش ها به معنای اعتقاد به قرائت مختلف از یک اندیشه نیست، بلکه دقیقا دنباله روی منفعت طلبی بوده و رفتار تک بعدی را در چرخش سیاسی جدید تمام و کمال اجرا می کنند.
5- در استان کردستان جریان بلوکه کننده قدرت قرائت خود از اصلاحات را کامل می داند و بقیه را نفی میکند. این جریان که بیشتر شبیه گروه های ذی نفوذ یا ذی نفع میمانند چنان قرائت خود را بر حق می دانند که هیچ انتقادی را نمی پذیرند و در صورت مواجه با دگرانديشان حملات سازمان یافته و گسترده ای را جهت سرکوب قرائت متفاوت شروع خواهند کرد. اصلاحات منشی معتقد به چند صدایی و پذیرش قرائت های متفاوت است. اما رفتار و عمل مدعيان در برخی مناطق غیر مرکز نظیر استان کردستان بیشتر به تفکرات اقتدارگرايان نزدیکی دارد، چرا که هیچ گاه نقدی را بر نمی تابند و تمام منتقدان را مخالف فرضی خود معرفی می کنند.
6- قرائت مسلط از اصلاحات در استانهای کوچک از جمله کردستان القای مرکز است. بزرگان اصلاحات در مرکز اصلاحات را شخص محوری تعبیر می کنند و بازیگران سیاسی رفتار خود را حول محور شخصیت های بزرگ شکل می دهند. اما این بدان معنا نیست که رفتار سیاسی همه بازیگران اصلاحطلبی در مرکز هم آهنگ با بزرگان اصلاحات است، چرا که بازیگران قدرتمند در مرکز خاستگاه فکری متفاوتی دارند و منافع آنها کسب قدرت کلان بوده پس به فراخور آن فضا، ارتباطشان با لایههای کلان قدرت که خارج از بازی جناحی نیز هست برقرار بوده و کاملا به شخصی متکی نخواهند بود. اما در استانهای کوچک مانند کردستان همه منفعتطلبان حول محور چند شخص رفتارشان شکل می گیرد و قرائت آن چند شخص بر تمام حلقه سیطره می یابد. لذا اوضاع در استانها به سان مرکز پیچیده نیست و قبضه قدرت از طریق یک قرائت تکبُعدی عملی شده است.
امید عزیزیان (فعال اصلاحطلب و پژوهشگر مسائل توسعه سیاسی)
دیدگاههای مطرح شده در این نوشتار بعضاً موضع فراتاب نیست
بازنشر این مطلب با ذکر منبع فراتاب بلامانع است.