فراتاب – گروه بین الملل: در پیچ و خم هزارتوی روابط دو قدرت جنگ سرد، پوتین اسبی سفید از برترین نژاد اسب روس را به دولت مرد جدید کاخ سفید یعنی دونالد ترامپ اعطا کرد. این انتخاب هوشمندانه که خبر از علایق دریافت کننده و خواسته های اهدا کننده دارد، با عبور از گذشته روابط آن ها در فعالیت از زمین تا فضای ماورای جو ،بیش از پیش چگونگی ترسیم آینده صلح در عرصه بینالملل و حتی صلح فضایی را مطرح می کند. نگاه ها در حالی متمرکز بر روابط دو بازیگر تأثیرگذار از رقابت تا همکاری است، که روسیه و چین در میان عملی کردن پروژههای نظامی خود، درصدد تحکیم همکاری های نظامی و فعالیت های مشترک نظامی فضایی خود هستند. بدین ترتیب جدی تر شدن چنین روابطی این پرسش را بهدنبال دارد که صلح و امنیت در فضای ماورای جو طی پنجاه سال آینده به چه شکل خواهد بود؟
صلح و امنیت بین الملل در فضای ماورای جو
صلح و امنیت بین الملل نمایی از جهانی به دور از هرگونه جنگ، تهدید به جنگ و حتی امکان بروز جنگ از جانب تمامی بازیگران در عرصه بین الملل است، و بازتابی از احترام آن ها به قلمروی یک دیگر به شمار می رود ، گرچه پر رنگ شدن روز افزون تنش های عصر کنونی به ویژه در خاورمیانه که پایانی تار و مبهم برای صاحب نظران و استراتژیست ها دارد، نشان از بی رنگ شدن چهره صلح و به فراموشی سپردن امنیت در سطح بین الملل است ، اما با دور شدن از زمین ، دریا و هوا از سال 1957، با پرتاب اسپوتینک به فضای ماورای جو توسط شوروی ، که با مقابل هم قرار دادن دو رقیب دیرین جاهطلب و برتری خواه تاریخ، رقابتها را در مسیر نوینی قرار داد، حفظ، ایجاد و برقراری صلح و امنیت بین الملل در عرصه ای برجسته شده است که بر مبنای ماده 2 معاهده فضای ماورای جو ملل متحد، فضا شامل ماه و دیگر اجرام آسمانی با ادعای حاکمیت و تصرف بر هر وسیله دیگری به اختصاص ملی در نمیآید و میبایست منحصراً برای مقاصد صلح آمیز به کار گرفته شود، هرچند با مرور فعالیت های فضایی به نظر می رسد تا به امروز صلح در فضا تنها ارزش زمانی معادل سکوت سفید در موسیقی را دارد که ممکن است دیر یا زود بازیگران این عرصه با تکیه بر قابلیت ها و استراتژی های فضایی خود نوتی سیاه برای خاموشی نوای صلح در آن اجرا کنند.
پس از سند سیاست فضایی ایالات متحده در سال 2006 که علی رغم تأکید بر استفاده صلح آمیز از فضای ماورای جو به عنوان میراث مشترک بشریت، با در نظر گرفتن آزادی عمل خود در فضا پایداری صلح در این عرصه را در خدمت تأمین منافع ملی این کشور مورد هدف قرار داد، آزمایش توأمان با موفقیت تسلیحات ضد فضایی ASAT در سال 2007 توسط چین نیز حکایت از ارتقای قدرت بازیگری نوین در عرصه رقابت ها داشت که فعالیت نظامی آن سایه تهدید های امنیتی دربرابر صلح حاکم بر فضا را گسترده تر می ساخت. فعالیت های رو به رشد تازه واردی که نخستین گامهای نظامی خود در فضا را با نقض فعالیت های صلح آمیز برداشت، در کنار کهنه کارانی نظیر ایالات متحده و روسیه، ترسیم صلح و امنیت در ادامه این قرن را به گونهای در ابهامات پنهان ساخته است که بایستی به نکات تأثیر گذار در تسهیل این فرایند اشاره داشت:
1- بی تردید امنیت در فضا نیز متکی بر واکاوی استراتژی های اتخاذی از سوی قدرت ها برای عمل کرد در این عرصه به شمار می رود. مرور استراتژی فضایی ایالات متحده نشان می دهد پس از ریاست جمهوری بوش که امنیت ملی این کشور وابستگی بیش تری به فضا پیدا کرد، ضمن تحکیم بخشیدن به خواسته مبتنی بر حفظ هژمونی امریکا، همکاری در این عرصه نیز بیشتر مورد توجه این قدرت فضایی قرار گرفته است. روسیه نیز احیای سیاست فضایی را در کنار احیای قدرت پیشین خود پیش می برد و بر کنترل تسلیحات بر پایه همکاری تأکید دارد، و در مقابل سیاست های تدوین شده چین در فضا مبهم است و گواه چنین امری در تضاد قرار گرفتن آزمایش تسلیحات ضد ماهواره ای این کشور با تلاش هایی است که سیاست های ضد تسلیحاتی و صلح آمیز را دنبال میکند. به این ترتیب امکان دارد با شکل گیری همکاری های بیشتر فاصله تا صلح فضایی در آینده کمتر شود.
2- اما نگاه به سیاست هایی که تا کنون قدرت ها در قبال هم در پیش گرفتند نیز تکه دیگری از پازل آینده صلح فضایی را نمایان میکند. عدم شفافیت برنامه های فضایی چین هم چنان برای ایالات متحده بحث برانگیز بهنظر می رسد. و در حالی که انتظار می رود روابط روسیه و ایالات متحده در آینده ای نه چندان دور حتی در فعالیت در فضا نزدیک تر شود، روسیه و چین در تداوم توافقاتی که با سفر پوتین به چین در 25 جون 2016 برای همکاری در زمینه اکتشاف و کاربرد فضا برای اهداف صلح آمیز، هم چنین عملیاتی کردن طرح های خود برای بهره برداری از فضاپیما ها داشتند، در چند هفته گذشته وزیر دفاع روسیه طی دیدار با رئیس کمیسیون مرکزی نظامی چین از همکاری های دو جانبه بیشتر دو کشور در حوزه فنی و نظامی در خدمت تأمین منافع ملی خود، ارتقای صلح، ثبات امنیت در سطح منطقه و مبارزه با تروریسم خبر داد، و بر این امر تأکید داشت که دنبال کردن این نوع همکاری هیچ گونه خطری برای دیگر کشور ها نخواهد داشت. بنابراین آنچه که مهم به نظر میرسد عدم غفلت از چین و روابط آن با روسیه در شکل دادن به صلح پیش روی فضا است.
3- از سویی در پی شلوغ شدن مدارها، ورود و گسترش حوزه فعالیت دیگر بازیگران در این عرصه، پیش برد برنامه ها و پروژه های نظامی و حتی غیر نظامی که خالق تهدید های نوینی در برابر امنیت هستند، نشان دهنده جدی شدن تلاش دولت ها برای دست یابی به برتری های فضایی و کسب قدرت فضایی است. چین طی چند ماه گذشته موفق شد فضا پیمای تیانگوگ را در سپتامبر همین سال با هدف ساخت ایستگاه فضایی که تا سال 2020 برای آن برنامه ریزی کرده است را به فضا ارسال کند، سیاست های آتی ترامپ برای فعالیت در فضا نیز معطوف به اعزام انسان به فضا، توسعه و تجاری سازی فناوری در نظر گرفته شده است، گرچه بهره برداری از شمار زیاد فناوری های فضایی با کاربرد نظامی نظیر روسیه در لیست برنامه های آن در فضا تا سال 2060 قرار دارد، که مانعی برای نگاه خوش بینانه به تداوم صلح فراتر از قلمروی زمین است.
نتیجه
در انتها برپایه مرور استراتژی های فضایی که بیشتر همکاری در فضا را جلوهگر ساختند و در پیش گرفتن اجرای پروژه های نظامی از سوی سه قدرت برتر فضایی، همچنین توجه به حضور و گسترش فعالیت دیگر بازیگران میتوان گفت این احتمال وجود دارد که با نزدیک شدن چین به روسیه و عملیشدن پروژه های فضایی نظامی آن ها حتی در صورت امکان همکاری روسیه و ایالات متحده پس از برگزیده شدن ترامپ در انتخابات که ظاهراً با رویکرد های پوتین هم سوتر است، چین که از گذشته در این عرصه سیاست هایی برخلاف ایالات متحده داشته بازیگر تأثیرگذار در تعیین چگونگی صلح فضایی در پنجاه سال آینده باشد و چه بسا همانگونه که با آزمایش تسلیحات ضد ماهواره ASAT در سال 2007 پیش تر قابلیت های خود را برای نقش آفرینی مؤثرتر به نمایش گذاشت، حضور پررنگ تری نسبت به رقبای خود داشته باشد، بر این اساس ایالات متحده نیز برای گوش سپردن به سکوت سفید حاکم بر صلح و حفظ جایگاه خود در فضا، بایستی توجه بیشتری به چین و همکاری های آن با روسیه داشته باشد.
گلاره رستگارنیا کارشناس ارشد روابط بین الملل
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است