کد خبر: 4930
تاریخ انتشار: 20 آذر 1395 - 18:24
به بهانه 10 دسامبر: روز جهانیِ حقوق بشر
ماده یک حقوق بشر: تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابر هستند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یک دیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند

فراتاب گروه بین الملل / هدی مظفری بایعکلایی: روزی مارتین لوترکینگ در یکی از سخنرانی هایش فریاد زد: «آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه انسان ها برابرند...»

با فراگیر شدن مفهوم و معنایِ حقوق بشر و تأثیر آن بر روابط میان کشورها و همچنین تحت الشعاع قرار گرفتن سیاست خارجی دولت ها، مطالعه و بررسی حقوق بشر در نظریه های روابط بین الملل مهم و ضروری قلمداد شد. در واقع حقوق بشر، مفاهیم اساسی در روابط بین الملل مانند حاکمیت، یکپارچگی، دیپلماسی، قانون، سیاست خارجی، امنیت و غیره را دچار تحولی بنیادین کرده است. به همین جهت، درک و تحلیل این روند به عنوان یک امر تأثیرگزار در راستای مطالعه صلح و امنیت بین المللی بسیار مهم می باشد، که در حوزه نظری روابط بین الملل جایگاه ویژه ای دارد. حال سوال این جاست که مفهوم حقوق بشر در روند جهانی شدن چه جایگاهی در روابط بین الملل و سازمان ها و نهادهای بین المللی دارد؟

با دقت در مفهوم روابط بین الملل و بازتاب آن در دنیای امروز، می توانیم به خوبی متوجه نگاهِ ژانوس وار و ماهیت آنارشیک آن بشویم. یک روی این رابطه به گذشته و نظریه های کلاسیک و سنتی می نگرد، به دورانی که رئالیست ها، منافع دولت ها را بر هر چیزی ترجیح می دادند، دنیایی که سیاهی و سفیدی مطلق بر آن حاکم بود و مطلق گرایی اصلی مهم در نظریه پردازی به شمار می رفت. ولی به تدریج با ظهور و بروز نظریه های جدید در بطن روابط بین الملل، روی دیگر این چهره را به تماشا نشستیم، رویی که می کوشد با نگاهی خوش بینانه نسبت به آینده، مبتنی بر اخلاق، عدالت، صلح، آزادی، برابری و دیگر واژه های زیبا و ارزنده ی دنیا باشد.

در این میان یکی از کاربردی ترین مفاهیم موجود در روابط بین الملل که جایگاه ویژه ای در متن معاهدات مهم سازمان ملل متحد دارد؛ حقوق بشر می باشد. حقوقی که با تولد و حیات انسان محقق می شود و همواره مستقل از اراده حکومت هاست. حقوق بشر متعلق به تمام انسان هاست و به دلیل این که همه انسان ها اعضای جامعه بین المللی هستند و در انسان بودن، مشترک می باشند، حقوق شان باید در همه جا به طور یکسان اجرا شود و در اعمال آن بین افراد با تابعیت های مختلف هیچ تمایزی وجود نداشته باشد.

حقوق بشر به طور کلی در برگیرنده آزادی ها، مصونیت ها، امتیازها و منافعی است که از طریق ارزش های مورد قبول جوامع، تمام انسان ها باید قادر به داشتن آن باشند. این حقوق به طور فطری، بنیادین یا طبیعی هستند و همه مردم، تنها از این نظر که انسان اند از حداقل حقوق اولیه در این زمینه برخوردارند، حقوقی که با در نظر گرفتن تابعیت، فرهنگ، مذهب، نژاد، زبان و جنسیت شان، هیچ فرقی میان افراد نمی گذارد. یکی از مهم ترین ویژگی های حقوق بشر به معنای معاصر آن در جهانِ امروز بدون تردید فراگیر بودن آن می باشد. ماده 55 منشور ملل متحد این آرمان را چنین بیان کرده است؛ با توجه به ضرورت ایجاد ثبات و رفاه برای تأمین روابط مسالمت آمیز و دوستانه بین المللی، سازمان ملل اموری را تشویق کرده است. یکی از آن امور عبارت است از احترام جهانی و موثر به حقوق بشر و آزادی های همگان بدون توجه به نژاد، جنس، زبان یا مذهب.

با توجه به این که نزدیک به پنجاه سال (10 دسامبر 1948 برابر با 19 آذر ماه 1327) از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر می گذرد و تاکنون گردهمایی های بسیاری در راستای دو اجلاس بین المللی مهم، برگزار شده، که نخست در سال 1347 در تهران و دیگری در سال 1372 در وین صورت گرفته و همین طور بیش تر از 25 سند تاثیرگزار بین المللی در حمایت از حقوق انسان ها و رفع تبعیض ها به تصویب رسیده است، ولی متأسفانه همچنان شاهد نابرابری های زیادی در سراسر دنیا هستیم. واقعیت موجود در جهانِ آشفته ی امروز نشان دهنده ی این امر است که وحدت عام و جهان شمول بر سر حقوق بشر به معنای آرمانی آن وجود ندارد! و شاید بزرگ ترین دلیل وجود این خلاء عدم توافق در معنا و موضوع «انسانیت» بین دولت ها، نگرش های متفاوت کشورها نسبت به برداشت گوناگون از تفسیر این واژه، نبودن تفاهم جهانی و ارائه تعریف مناسب در عالمِ واقع می باشد.

بدون تردید برای دستیابی به هدفی ارزشمند و آرمانی در پرتو سایه سازمان ملل متحد و همکاری نهادهای بین المللی و کشورها باید تحقق بر سه موضوع حیاتی و اصلی را مد نظر قرار داد؛ پای بندی به قانونی جامع و هدفمند که ناظر بر اعمال سایر دولت ها برای تحقق آرمان های حقوق بشر باشد، یکی از مهم ترین عناصر دستیابی به این هدف است. در ادامه تعریف حدود و ثغور قانون، تشریح معنا، مفاهیم، مصادیق و تفسیرهای گوناگون آن به طوری که برای همگان به صورت یک فهم مشترک القا شود. سپس اجرای درست و اصولی همین قوانین در جهت رسیدن به هدف متعالی و ارزشمند احترام به کرامت و شرافت انسانی، همچنین ارائه قانونی همگانی و جهانی و در راستای آن، رسیدگی به امور متخلفین و وجود موادی در این قانون برای التزام دولت ها به اجرای صحیح ماده ها به صورت قاعده ای آمره و الزام آور تا سرپیچی از آن منجر به برخورد سختی شود.

باید بپذیریم که برای تحقق آرمان های حقوق بشر به قانونی جهانی در بطن ماهیت آنارشیک روابط بین الملل نیازمند هستیم. چرا که برای رسیدگی به امور حقوق زنان، حق کارگری، کودکان کار، پناهندگان و غیره، ابتدا باید با اصول حاکم بر مبانی حقوق بشر آشنا شویم و با تسلط بر مفاهیم آن، سایر قوانین دیگر در قالب معاهدات بین المللی را تصویب و اجرا کنیم. بنابراین تمامی مواد مربوط به حقوق بشر تنها زمانی می توانند برای رفع تبعیض ها، خشونت ها، جنگ ها و بی عدالتی ها به ما کمک کنند که نزد همه انسان های جهان پذیرفته شده باشند و اگر همه بندهای آن برای مردم دارای اهمیت نباشد، چگونه می تواند تضمین کننده آرمان ها و خواسته های بشریت باشد؟ به نظر می رسد نویسندگان حقوقی این مواد باید با شناختی آگاهانه و درکی درست از انسان و انسانیت دست به نوشتن مهم ترین ماده های قانونی دنیا بزنند. از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای جامعه بشری بر مبنای سه اصل: آزادی، صلح و عدالت در جهان محقق می شود، بنابراین نادیده گرفتن اصول اولیه ی انسانی، کاری ناشایست و به دور از انسانیت می باشد.

ماده 1، اعلامیه جهانی حقوق بشر در حفظ شرافت و کرامت انسانی بیان می دارد؛ تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابر هستند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یک دیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند. ولی به راستی چه میزان پای بندی به این اصل و دیگر اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد؟ دولت هایی که برای حفظ قدرت و منافع بیش تر دست به هر جنایتی در سراسر دنیا می زنند، چه گونه می توانند خواهان برقراری صلح برای همگان باشند؟ در جهانِ واژه های سرگردان؛ بومی گراییِ نوستالژیک، قوانین ذات گرا و خودشیفته، رویکردهای مطلق نگر و تمامیت خواه، ماهیت تجدد آمرانه و تبعیض و جنگ و خشونت، چه گونه می توان در سایه گفت و گوی مستمر و همکاری های دوستانه، به منبعی مشترک برای تفسیر حقوق بشر پرداخت! از آن جا که بایسته است تا آدمی، به عنوان بهترین راهکار، برای دوری از شوریدن های بی مورد و ستمکاری های بی پایان، همچنین تشویق روابط دوستانه میان ملت ها و به منظور بازشناسی حرمت ذاتی بشر و حقوق برابر در تمام جهان، به سوی خوشبختیِ آرمانی خویش گام بردارد، باید پیش از خودآگاهی به آگاهی دست پیدا کند، چرا که آگاهی همواره متضمن سلامت جان و روان انسان هاست.

کشورها در ارتباط با احترام به حقوق فردی و اجتماعی و آزادی های مردم روند قابل قبولی را پشت سر نگذاشته اند، به گونه ای که در زمان های قدیم، پادشاهان خود را مالک جان و مال مردم می دانستند، بدون این که کوچک ترین مسئولیتی در قبال حفظ جان و مال انسان ها داشته باشند! با نگاهی اجمالی به صفحات تاریخ به خوبی در می یابیم که جنایاتی نظیر: نسل کشی، کوره های آدم سوزی، کشتار دسته جمعی، شکنجه، تفتیش عقاید به بدترین شیوه ممکن، تبعیض نژادی، غارت، تجاوز، جنگ و ... که توسط دولت ها بر علیه ملت خود یا ملل دیگر صورت می گرفته، همواره برای ارضایِ امیال خودخواهانه بشر بوده است. این روند در جهان معاصر به گونه ای دیگر خودنمایی می کند. نباید فراموش کرد که حقوق فطری پشتوانه ی حقوق فردی انسان ها است و دولت ها در چهارچوب همین حقوق فطری است که حق حکمرانی بر سرزمین و جمعیتی را دارند. اگر تمامی عوامل ذکر شده در سطرهای بالا دست به دست هم دهند شاید بتوان میل برتری جویی و قدرت را تا حدودی در دولت ها مهار کرد. ناگفته نماند به صرف تصویب اسناد مهم در سطح بین المللی برای حفظ حقوق و آزادی های فردی، هرگز نمی توان مدعی اجرای صحیح آن در جهان شد، تا زمانی که این اسناد تنها جنبه ی توصیه آور دارند و از لحاظ ضمانت اجرا با خلاء مواجه هستند، هیچ امیدی به بهبود این روند وجود ندارد.

برآمد سخن؛ رویایِ من این است که روزی تمامی انسان ها، در جهانی بدون مرز، فارغ از رنگ، نژاد، زبان و جنسیت، بر سر میز آزادی و برابری بنشینند و به درختِ سبز صلح بیاندیشند. روزی که سرانجام خورشید پر مهر دوستی از آسمان آبی عدالت سر برآورد و تمامی راه ها برای رسیدن به آزادی، هموار شود. روزی که در آن ندایِ رهایی از هر شهر و دیار به صدا در آید، آن هنگام که کبوتر سپیدِ صلح با بال های گسترده بر آسمانِ فراخ برابری پرواز کند و برای هر انسانی، تنها «انسانیت» معنا داشته باشد و آن روز؛ زمانِ به پا خواستن احقاق حقوق برایِ بشر است، نه برای خود! بلکه برای هر انسانی...

 

 

هدی مظفری بایعکلایی دانشجوی ارشد روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار