کد خبر: 4925
تاریخ انتشار: 20 آذر 1395 - 18:30
رسانه‌ها و کارشناسان اقتصادی و سیاسی در ایتالیا به‌صورت مفصل به مسئله رفراندوم قانون اساسی ایتالیا و تأثیر آن بر روی سرنوشت جناح چپ و دولت این کشور پرداخته‌اند. بسیاری بر این گمان هستند که «نه» مردم ایتالیا به تغییرات در قانون اساسی این کشور درواقع نه به

فراتاب - گروه بین الملل: رسانه‌ها و کارشناسان اقتصادی و سیاسی در ایتالیا به‌صورت مفصل به مسئله رفراندوم قانون اساسی ایتالیا و تأثیر آن بر روی سرنوشت جناح چپ و دولت این کشور پرداخته‌اند. بسیاری بر این گمان هستند که «نه» مردم ایتالیا به تغییرات در قانون اساسی این کشور درواقع نه به اتحادیه اروپا بوده است و ازاین‌پس باید شاهد شکل‌گیری جنبش‌ها اعتراضی بیشتری نسبت به عضویت این کشور در اتحادیه اروپایی باشیم. از سوی دیگر برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که با اعلام شدن نتایج این رفراندوم، می‌توان با قاطعیت اعلام کرد که ایتالیا برای روی کار آمدن گروه‌های افراطی راست‌گرا و درعین‌حال فاشیست‌ها آماده‌شده است و این مسئله موجودیت این کشور در اتحادیه اروپایی را نیز زیر سؤال برده و آینده‌ای شبیه به انتخابات آمریکا را باید برای این کشور پیش‌بینی کرد.

 

تعداد دیگری از صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که این رفراندوم درواقع رأی به تغییرات اقتصادی در این کشور بود و باید ازاین‌پس شاهد شکل‌گیری جنبش‌های دیگری درزمینهٔ اقتصاد این کشور باشیم و نمی‌توان دیگر به جرات بیان کرد که دولت ایتالیا می‌تواند بر بحران اقتصادی این کشور فائق آید. در زیر به نمونه‌ای از این تحلیل‌ها که در روزنامه‌های مختلف ایتالیایی و اروپایی درباره تصمیم رنتسی و عواقبی که برای او به دنبال داشت، به انتشار رسیده است اشاره می‌شود:

 

روزنامه کانتریبیوترز رومانی؛ رهبران اتحادیه اروپایی به بصیرت بیشتری نیاز دارند

«والنتین نامسکو»، استاد علوم سیاسی رومانی غرور رنتسی را نمونه‌ای از رفتارهایی دانسته که این روزها به‌شدت در بین سیاستمداران اروپایی یافت می‌شود و به همین دلیل در تحلیل خود در این روزنامه رومانیایی نوشته است: «بصیرت باید بخشی از استعداد، شایستگی و ارزش‌های هر رهبر سیاسی ملی و یا اروپایی باشد. قبل از اینکه هر کاری صورت گیرد، اینکه این اقدام چرا باید صورت گرفته و یا چگونه باید به سرانجام برسد باید به‌دقت بررسی شود. نمی‌توانید رهبری در اتحادیه اروپا باشید و سعی کنید هرازگاهی دکمه‌ای را فشار دهید تا ببینید درنهایت چه اتفاقی می‌افتد. هم متئو رنتسی و هم دیوید کامرون نخست‌وزیران ایتالیا و انگلستان نشان دادند که زا این شهود و بصیرت بهره‌مند نیستند. هیچ‌کدام از این دو اصلاً گمان نیم کردند که در این همه‌پرسی‌های برگزارشده شکست بخورند. نتیجه‌گیری منطقی از این اتفاقات و اقدامات این است که تمام سیاستمدارانی که فکر می‌کنند بلافاصله با رأی مردمی و برگزاری رفراندوم می‌توانند رأی‌دهندگان را وادار کنند که به برنامه‌های پیشنهادی آنان رأی مثبت دهند و آن‌ها را ستایش کنند، مبتلا به اوتیسم هستند. شرایط جامعه باید بیش از هر چیز دیگری در روند همه‌پرسی‌ها موردمطالعه قرار گیرد. نمی‌توان تنها به این دلیل که رأی‌دهندگان یک‌بار به شما رأی داده‌اند، هر برنامه‌ای که خواستید را به‌سرعت به مرحله اجرا و رفراندوم بگذارید. این درسی است که همه رهبران اروپایی باید از نتیجه همه‌پرسی برگزیت و قانون اساسی ایتالیا بیاموزند.»

 

هفته‌نامه دگرونه آمسترادمه؛ رنتسی در حباب زندگی می‌کرد

«آن برنبرگن»، روزنامه‌نگار هلندی در هفته‌نامه دگرونه آمستردامه درباره پیروزی مخالفان در رفراندوم قانون اساسی ایتالیا نوشت که این پیروزی نشان می‌دهد متئو رنتسی هیچ پیش‌بینی و شناختی از فضای روانی موجود در جامعه ایتالیا نداشته است. «در طول سه سال گذشته رنتسی به‌صورت تدریجی نبض فضای سیاسی کشورش را از دست داد و تصورش از کشور و مردمان به‌شدت با فضای واقعی تفاوت داشت. او درواقع با ایتالیایی درگیر بود که اصلاً وجود خارجی نداشت. معمولاً نخست‌وزیرانی که توسط مردم انتخاب‌نشده‌اند، خود را موفق دانسته و به دستاوردهایی اشاره می‌کنند که اصلاً وجود خارجی ندارد. این بدین معنی است که در طول سه سال گذشته، هیچ تغییری در وضعیت مردم به وجود نیامده است. میزان شغل ایجادشده افزایش نیافته و میزان مالیات‌ها نیز کاهش نیافته است. در مقابل، اقداماتی انجام‌شده که در افکار عمومی به برده‌داری مدرن مردم از آن یاد می‌شود. به همین دلیل مردمی که به بردگی گرفته‌شده‌اند زمانی بیدار شده و علیه مسئولان خود شورش می‌کنند. در حدود 81 درصد از کسانی که سنی بین 18 تا 34 سال دارند در بخش‌های جنوبی ایتالیا جزو بیکاران هستند. به همین دلیل آن‌ها تنها کاری که پیشنهاد می‌شود را می‌پذیرند و آن، کار برای مافیای اقتصادی و اقدامات غیرقانونی است. متئو رنتسی در طول این مدت حتی به واژه مافیا نیز اشاره نکرده است و این در حالی است که نیمی از 2 هزار کیلومتر از خاک این کشور به‌وسیله سامان‌های جنایی و مافیا کنترل می‌شود. همراه نبودن با تغییرات اجتماعی نتیجه‌ای جز دوری از مردم و دوری از فضای سیاسی و اجتماعی کشور ندارد و این دقیقاً عاملی است که رفراندوم را به ضرر رنتسی تمام کرد و او را در حباب خویش ساخته‌اش رها کرد.»

 

ازیو مائورو - روزنامه لا ریپابلیکای ایتالیا؛ ساده‌سازی سیاست؛ علت سقوط رنتسی

 لا ریپابلیکا روزنامه حزب حاکم ایتالیا درنتیجه‌گیری خود از رفراندوم برگزارشده در ایتالیا نوشت: نخست‌وزیر ایتالیا قربانی استراتژی خودش شد. «ساده‌سازی مطلق سیاست، سیاست اصلی رنتسی در دوران نخست‌وزیری‌اش بود. او در تعریف خود از جناح چپ و راست نیز چنین استراتژی ساده‌انگارانه‌ای را به کاربرد و به این نتیجه رسید که گفتمان سیاسی تنها انتخاب بین دو گزینه است، چپ یا راست، بلی یا خیر و همین مسئله رنتسی را به سمت سقوط کشاند. جناح مخالف نیز از همین سیاست برای به سقوط کشاندن رنتسی استفاده کرد. یعنی سرنوشت کشور را به بلی و یا خیر مردم در رفراندوم و یا در انتخابات‌ها منوط کرد مسئله‌ای که این بار در جناح راست به‌صورت رادیکال‌تری دنبال شد. جناح راست رفراندوم را برای مردمی به‌عنوان کودتای جناح حاکم و استبداد مطلق این جناح معرفی شد. معرفی کردن رنتسی به‌عنوان هیولا برای مردم، او را تبدیل به دشمن ملت، و دشمن دموکراسی کرد. رأی مردم ایتالیا درواقع رأی به روی کار نیامدن استبداد یک جناح در این کشور بود. رأی به تغییر نیافتن قانون اساسی این کشور درنتیجه ساده‌سازی فضای سیاسی برای افکار عمومی توسط جناح راست صورت گرفت. فضاسازی‌ای که نشان می‌داد دولت به دنبال استبداد در این کشور است و به همین دلیل قانون اساسی ایتالیا را تغییر داده‌شده و قدرت سنا را از بین رفته می‌خواهد.»

 

ال پاز – اسپانیا؛ رنتسی به خاطر اشتباهاتش شکست خورد

 روزنامه اسپانیایی ال پاز رویه دیگری در برخورد با رفراندوم شکست‌خورده ایتالیا در پیش‌گرفته و نوشته است باوجوداینکه رنتسی اشتباهات عمیقی در دوران نخست‌وزیری‌اش انجام داد اما عملکرد او در کل قابل‌ستایش است. «رنتسی اشتباهات عمیقی را مرتکب شد. در وهله اول باید گفت که رفراندوم قانون اساسی نمی‌تواند به مسئله‌ای شخصی برای نخست‌وزیر تبدیل شود و باید با اجماع گسترده‌ای در میان سیاستمداران همراه باشد. او با مطرح کردن رأی مردم به این رفراندوم به‌عنوان رأی آن‌ها به سرنوشت نخست‌وزیر، اقدام اشتباهی را مرتکب شد. در هیچ کجای دنیا نمی‌توان رفراندوم قانون اساسی را با تغییر در قانون انتخابات اشتباه کرد. مسئله‌ای که رنتسی به آن احتیاج داشت نه تغییر قانون اساسی بلکه تغییر در قانون انتخابات بود. بااین‌حال باوجود همه مخالفت‌ها می‌توان به نتیجه رأی مردمی که به این رفراندوم رأی مثبت داده بودند نیز اشاره کرد. جناح رنتسی در این همه‌پرسی توانست رأی 40.89 درصد مردم را به دست آورد درصدی که در شرایط مختلف می‌تواند نشان‌دهنده مسائل زیادی باشد. درست است که رنتسی در این همه‌پرسی شکست خورد اما می‌توان مشاهده کرد که رأی به همه‌پرسی نیز در مرحله خوبی قرار داشت و این نشان‌دهنده شکست تمام‌عیار رنتسی در این رفراندوم نیست و این شکست مسئله‌ای نیست که بتوان از آن پیشگیری کرد.»

 

اروین هادنیک – روزنامه نیونیک اسلوانی؛ ایتالیایی‌ها به تغییر رأی منفی دادند

 روزنامه نیونیک اسلوانی درباره رفراندوم قانون اساسی ایتالیا نوشت: رنتسی سیاستمدار باهوشی بود که نباید به خاطر رأی منفی مردم به رفراندوم ایتالیا قضاوت شود. «رنتسی سیاستمداری بود که حزب دمکراتیک پارتی ایتالیا را از نوساخت و رهبری کهنه و پیر آن را با تیمی از جوانان 30 ساله تغییر داد. او تغییرات نئو لیبرال را در قانون کار پیشنهاد داد، اقدامی که برلوسکنی شجاعت انجام آن و حتی پیشنهاد دادنش را نیز نداشت. او قصد داشت سیستم کهنه و قدیمی پارلمانی را که باعث می‌شد هیچ تغییری در کشور صورت نگیرد با تصمیم‌گیری دولتی تعویض کند که می‌توانست اقدامی تعیین‌کننده در ایجاد تغییرات بعدی در ایتالیا باشد. او می‌خواست به‌عنوان سیاستمداری تعیین‌کننده مطرح شود که می‌تواند تغییرات سریع و بهینه‌ای را در سیستم سیاسی و اقتصادی این کشور ایجاد کند. اما روم درهرصورت همچنان قدیمی می‌اندیشد. این رفراندوم نشان داد که ایتالیایی‌ها علاقه‌ای به تغییرات بسیار زیاد ندارند و یا اینکه هنوز آمادگی انجام این کار را ندارند.»

 

نظرات
آخرین اخبار