کد خبر: 338
تاریخ انتشار: 2 اسفند 1394 - 13:04
اردشیر پشنگ

 فراتاب: روزنامه‌ی اماراتی «الاتحاد» چند هفته‌ی گذشته خبر از توافقات اولیه برای تشکیل «ارتش آزاد کُرد» میان برخی از احزاب کُرد سوریه و شورای مخالفین اسد در اربیل عراق داد.[1] بر اساس خبر مذکور، طرفین با برگزاری نشستی فشرده، موافقت‌نامه‌ای امضا کرده‌اند که در آن، با هدف «انسجام و هماهنگی با ارتش آزاد سوریه»، نیروهای مسلح کُرد نیز به آن‌ها خواهند پیوست تا برای هدف مشترکی که «سرنگون کردن نظام تحت امر بشار اسد» خوانده شده است تلاش مشترکی را آغاز کنند.

 منابع مذکور همچنین اعلام کرده‌اند که ارتش آزاد کُردها از لحاظ سیاسی تابع «شورای عالی کُردهای سوریه» خواهد بود و سعی دارد تمامی گروه‌های کُرد با هر عقیده و مرامی را در خود جای دهد «تا تشکلی باشد برای تمامی کُردهای سوریه.» این نخستین بار است که کُردهای سوریه به صورت مستقیم و شفاف از تشکیل چنین ارتشی سخن به میان آورده‌اند. نوشتار پیش رو به تحلیل و بررسی موضوع و امکان اجرایی شدن آن با توجه به روند تحولات و درگیری‌های روزهای اخیر در شمال سوریه خواهد پرداخت و سپس به این سؤال پاسخ می‌دهد که تشکیل احتمالی چنین نیرویی و الحاق آن به ارتش آزاد سوریه، چه تأثیری بر بحران این کشور خواهد گذاشت؟ اما پیش از آن لازم است تا گروه‌ها و احزاب سیاسی کُرد سوری را، که بر تحولات شمال این کشور و نیز جهت‌گیری کُردها در خصوص پیوستن یا عدم پیوستن به ارتش آزاد تأثیر دارند، به طور مختصر مورد بررسی قرار دهیم. لذا بخش اول این مقاله به این مهم اختصاص پیدا کرده است، بخش دوم آن به امکان عملی شدن ارتش آزاد کُرد و بخش سوم و نهایی نیز بر تأثیر ارتش آزاد کُرد بر بحران سوریه اختصاص پیدا کرده است.

 الف) آرایش گروه‌ها و احزاب سیاسی کُرد سوری
 یکی از مهم‌ترین مسائل تأثیرگذار بر تحولات شمال سوریه تکثر و تعدد گروه‌ها و احزاب کُرد سوری است؛ به گونه‌ای که تقریباً هیچ آمار دقیق و مستندی از تعداد و کیفیت این احزاب در دست نیست. اتحاد و ائتلاف‌های بسیار گذرا و شکننده در میان احزاب کُرد در کنار، سرعت بحران سوریه و همچنین حضور و دخالت بازیگران مختلف داخلی و خارجی (منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای) باعث پیچیدگی و تعدد بیشتر این احزاب شده است. در نخستین اجلاس رهبران کُرد سوریه‌ای در اربیل، 12 حزب حضور داشتند. بعدها تعداد این احزاب در اربیل به 20 حزب رسیده، اما گفته می‌شود دست کم 37 حزب، گروه و جریان سیاسی کُرد در این کشور حضور دارند.
 
حکومت اقلیم کُردستان عراق، با محوریت مسعود بارزانی، تلاش بسیاری کرده تا با استفاده از بحران سوریه تبدیل به بازیگری منطقه‌ای و تأثیرگذار در تحولات شمال سوریه شود. مجموعه‌ی این تلاش‌ها تا کنون منجر به تشکیل چندین جلسه میان رهبران مختلف کُرد سوریه‌ای شده است؛ به نحوی که سرانجام گروه‌های مختلف کُرد سوریه‌ای در 21 تیرماه سال جاری موافقت کردند تحت نام واحدی با عنوان «شورای عالی کُردهای سوریه» به اقدامات و فعالیت‌های خود انسجام دهند؛ امری که تا به امروز به طور کامل تحقق نیافته است. در حقیقت شورای عالی کُردهای سوریه از 2 جریان عمده و اصلی کُردهای سوریه یعنی «شورای ملی کُردهای سوریه» و «شورای ملی غرب کُردستان» تشکیل شده است.
 
شورای ملی کُردهای سوریه خود حداقل از اجماع 16 حزب مختلف کُرد سوریه ایجاد شده است که رهبری آن بر عهده‌ی «فیصل یوسف» است و از جمله دیگر رهبران آن می‌توان به «صالح گدو»، «دلشاد ایوب»، «خالد محمد» و «محسن محمد» اشاره کرد. شورای ملی غرب کُردستان نیز از احزاب زیرمجموعه‌ی 2 حزب اتحاد دمکراتیک (PYD) و جنبش جامعه‌ی دمکراتیک (TEV-DEM) تشکیل شده است که به حزب کارگران کُردستان (PKK) نزدیک است و در حقیقت «عبدالله اوجالان» رهبر محبوس P.K.K را رهبر معنوی خود می‌دانند. از جمله رهبران این جریان نیز می‌توان از «آلدار خلیل»، «عابد خلیل»، «عیسی حسو»، «محمد رشو» و «هدیه علی» نام برد. حال در ذیل اسامی و مشخصات 20 گروه، جریان و حزب سیاسی کُرد سوریه‌ای در کنار برخی جهت‌گیری‌ها و مواضعشان در قبال بحران سوریه به ترتیب زمان تأسیس آن‌ها خواهد آمد:
 
1. حزب دمکرات کُردستان سوریه[2] (1957)
 
سابقه‌ی تأسیس این حزب به اواخر دهه‌ی 1950 بازمی‌گردد[3] که توسط «عثمان صبری» تأسیس شد. این حزب در دهه‌ی 1960 متأثر از تحولات همسایه‌ی شرقی سوریه، یعنی عراق، و تحت حمایت جنبش ملامصطفی بارزانی قرار داشت. حزب مذکور افت و خیزهای زیادی در طول سال‌های طولانی فعالیتش داشته و در برخی سال‌ها، جز نامی کم اثر نداشته است.
 
چنددستگی در میان رهبران حزب باعث شد تا در سال 1998 این حزب دچار انشعاب شود و عملاً به دو شاخه‌ی طرفداران «عبدالکریم بشار» و طرفداران «نصرالدین ابراهیم» تقسیم شود. شاخه‌ی نخست نشریه‌ای با نام «صوت الاکراد» (صدای کُردها) را منتشر می‌کند و جناح دوم نیز «دنگی کورد» (صدای کُرد) را به عنوان نشریه‌ی رسمی خود، اما به صورت نامنظم، منتشر می‌کند. از دیگر چهره‌های سیاسی معروف این حزب می‌توان به «بهزاد دورسن» و «نزال سلیم»، 2 تن از اعضای دفتر سیاسی، اشاره کرد که ربوده شدن آن‌ها توسط نیروهای مسلح وابسته به اتحادیه‌ی دمکراتیک باعث افزایش تنش میان احزاب کُرد سوری شد.
 
همچنین امروزه حزب وحدت دمکراتیک کرد سوریه، به رهبری «اسماعیل عمر»، انشعابی دیگر از حزب دمکرات محسوب می‌شود. در حال حاضر، مواضع حزب الپارتی و زیرشاخه‌های آن به طور کلی تحت تأثیر تصمیمات اتخاذشده در اربیل با محوریت مسعود بارزانی است. به این ترتیب، این حزب در قبال بحران سوریه، همانند معارضین سوری، خواهان سقوط دمشق است و سعی دارد با نوعی میانجی‌گری بارزانی در برابر ترکیه، از شدت سیاست‌های خصمانه‌ی ترک‌ها در قبال تحولات کردهای شمال سوریه بکاهد. احتمال همکاری این حزب با معارضین و اپوزیسیون سوری بیشتر از وضعیت بی‌طرفی آن است. همچنین این حزب و مجموعه‌ی زیرشاخه‌های آن نوعی موافقت اولیه برای تشکیل ارتش آزاد کُرد ابراز کرده‌اند، اما در مسئله‌ی الحاق این نیروها به سایر گروه‌های معارض محتاط هستند و دیدگاهی مثبت ندارند و در توجیه آن، خواهان ایفای نقش تدافعی و برقراری امنیت توسط ارتش آزاد کُرد در مناطق کُردنشین سوریه هستند.
 
حکومت اقلیم کُردستان عراق، با محوریت مسعود بارزانی، تلاش بسیاری کرده تا با استفاده از بحران سوریه تبدیل به بازیگری منطقه‌ای و تأثیرگذار در تحولات شمال سوریه شود. مجموعه‌ی این تلاش‌ها تا کنون منجر به تشکیل چندین جلسه میان رهبران مختلف کُرد سوریه‌ای شده است.
 
2. حزب دمکراتیک پیشروی کُرد (1965).
 
حزب مذکور، که نام اصلی آن «الدیمقراطی التقدمی الکردی» است، در اواسط دهه‌ی 1960 میلادی تأسیس شده است[4] و در میان احزاب نسبتاً شناخته‌شده‌ی کُرد سوری، از جمله قدیمی‌ترین آن‌ها به شمار می‌رود. وظیفه‌ی دبیرکلی این حزب بر عهده‌ی «عبدالحمید درویش» است؛ فردی که بیش از 5 دهه در عرصه‌ی سیاسی مسائل کُردهای سوریه فعالیت پرفراز و نشیبی داشته است. در خصوص مواضع حزب مذکور در قبال بحران سوریه باید گفت موضعی نزدیک با جریان تحت رهبری الپارتی دارد. به همین دلیل، درویش حمله‌ی واحدهای نظامی وابسته به حزب اتحاد دمکراتیک به احزاب کُردی را محکوم کرد و در نتیجه خواهان تغییر نظام سیاسی در سوریه است.
 
3.   حزب اتحادیه‌ی خلق کُرد سوریه[5] (1980)
 
یکی دیگر از احزاب قدیمی در سوریه حزب اتحادیه یا «یکیتی گه ل کوردی سوریه» نام دارد. حزب مذکور، در اوت 1980، توسط افرادی از جمله «صلاح بدرالدین» تأسیس شد. هم‌اینک رهبری حزب بر عهده‌ی «د. محمد رشید»، استاد حقوق در دانشگاه صلاح‌الدین اربیل، و «ریحان رمضان»، مقیم اترش و مدیر انجمن فرهنگی کُرد کاوه، است. لازم به ذکر است که حزب اتحادیه‌ی خلق کُرد در سال 2009 یک ائتلاف با 2 حزب «چپ کُرد» و «آزادی» تشکیل داد که این اتحاد تنها چند ماه دوام آورد. این حزب نیز در زمره‌ی احزاب حاضر در نشست‌های اربیل و جناح نزدیک به الپارتی در قبال تحولات جاری سوریه محسوب می‌شود.
 
4. حزب وحدت دمکراتیک کُرد (1993)
 
همان طور که اشاره شد، این حزب یکی دیگر از احزاب کُرد سوری است که رهبری آن بر عهده‌ی «محی‌الدین یثنه عالی» است. حزب مذکور، از نظر تأثیرگذاری و میزان نفوذ، حزب برجسته‌ای محسوب نمی‌شود. «الوحده» نام نشریه‌ی رسمی این حزب است. لازم به ذکر است که مؤسس حزب مذکور «اسماعیل عمر» بود که 2 سال پیش از وقوع بحران سوریه درگذشت. مواضع این حزب نیز، به رغم انشعابی که از الپارتی داشته، به حزب مادر نزدیک است. این حزب خواهان سقوط دولت دمشق و ارتباط مشخص و محافظه‌کارانه با شورای مخالفین سوریه است.
 
5.حزب چپ کُرد سوریه (1996)
 
حزب «الیسار الکردی» یکی دیگر از احزاب تأسیس‌شده در دهه‌ی 90 میلادی است که دارای گرایش‌های سوسیالیستی و مارکسیستی است. دبیرکل حزب «صالح گدو» نام دارد. این حزب دارای ارتباطات دوستانه‌ای با احزاب چپ کُرد در عراق است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به حزب سوسیال‌ـ‌دمکرات کُردستان عراق به رهبری «محمد حاجی محمود» و حزب اتحادیه‌ی میهنی کُردستان عراق به رهبری «جلال طالبانی» اشاره کرد.
با توجه به روابط دوستانه‌ی طالبانی با دولت دمشق و نفوذی که وی بر حزب مذکور داشته و دارد، این حزب گرایش‌های میانه‌رو را در قبال بحران جاری سوریه در پیش گرفته است. لازم به ذکر است از جمله مؤسسان دیگر حزب چپ کُرد سوریه «محمد موسی محمد» بوده است.
 
6.حزب اتحاد کُردهای سوریه
 
دبیرکلی حزب اتحاد کُردهای سوریه بر عهده‌ی «اسماعیل محمد» است. وی نیز از جمله رهبران فعال و حاضر کُرد سوری است که طی ماه‌های اخیر ارتباطات بیشتری با حکومت اقلیم کُردستان عراق داشته است. حزب مذکور خواهان انسجام و وحدت نیروهای نظامی کُرد سوریه‌ای و مخالف ورود نیروهای ارتش آزاد به مناطق کُردنشین است، اما در کل خواهان تغییر نظام سیاسی در سوریه است.
 
7. حزب الایراد الشعبیه[6]    (2000)
 
این حزب که با نام اتحادیه (یکیتی) شناخته می‌شود در مارس 2000 تأسیس شد. حزب مذکور طرفدار نوعی خودگردانی و فدرالیسم شبیه مدل کُردهای عراق در شمال سوریه است. از جمله رهبران آن می‌توان به «فؤاد رشاد الیکو»، «حسن صالح» و «حمدالله ابراهیم» اشاره کرد. ابراهیم، که 61 ساله و مقیم شهر قامیشلو است و در خلال سال‌های 1990 تا 1994 نماینده‌ی پارلمان سوریه بوده ، در گفت‌وگویی که در حاشیه‌ی کنفرانس آبان‌ماه تهران با نگارنده‌ی این مقاله داشت، در خصوص برنامه‌ی حزب متبوعش گفت: «ما می‌خواهیم به حقوق خود برسیم و مهم نیست که در سوریه چه فرد و یا چه گروهی حکومت خواهد کرد. برای ما، همان طور که گفتم، مهم حقوق و هدف‌هایمان است که آن‌ها را پیگیری می‌کنیم؛ یعنی نمی‌خواهیم وضعیتمان چون گذشته باقی بماند و قطعاً اجازه نخواهیم داد تا وضع به صورت قبل نیز بازگردد.»[7]همچنین این حزب مخالف دخالت‌های ترکیه و حضور عناصر سلفی و القاعده‌ای در سوریه است. این حزب نشریه‌ای به نام «اتحادیه» (یکیتی) را به زبان عربی منتشر می‌کند.

 

در حال حاضر، مواضع حزب الپارتی و زیرشاخه‌های آن به طور کلی تحت تأثیر تصمیمات اتخاذشده در اربیل با محوریت مسعود بارزانی است. به این ترتیب، این حزب در قبال بحران سوریه، همانند معارضین سوری، خواهان سقوط دمشق است و سعی دارد با نوعی میانجی‌گری بارزانی در برابر ترکیه، از شدت سیاست‌های خصمانه‌ی ترک‌ها در قبال تحولات کردهای شمال سوریه بکاهد.

 
8. حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک PYD (2003)
 
تأثیرگذارترین و مهم‌ترین حزب حال حاضر در شمال سوریه بدون شک حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک محسوب می‌شود؛ چون این حزب، هم از نظر تعداد نیروهای مسلح و هم از نظر سازمانی و تسلط بر شهرهای مختلف این منطقه از سوریه، نسبت به همه‌ی احزاب دیگر برتری دارد. سابقه‌ی تأسیس آن نیز به سال 2003 و هم‌زمان با تحولات عراق بازمی‌گردد. در این سال حزب مادر، که کارگران کُردستان ترکیه P.K.K است، 4 حزب مختلف در هر 4 کشور دارای جمعیت کُرد را تأسیس کرد که حزب کُرد سوری آن، اتحادیه‌ی دمکراتیک نام گرفت.[8]
 
در حقیقت گفته می‌شود کنترل فعلی و موقت سرزمین‌ها و شهرهای کُردنشین نیز حاصل توافق میان این حزب با دولت و ارتش سوریه بوده است. در نتیجه، باید گفت حزب مذکور در جهت‌گیری‌های سیاسی و برنامه‌های آتی خود طرفدار باقی ماندن دولت اسد بر سر قدرت و مخالف جدی ارتش آزاد و گروه‌های اپوزیسیون ضددولت است. به همین دلیل، طی 2 ماه اخیر شاهد درگیری‌های گاه و بی‌گاه جنگجویان این حزب با ارتش آزاد در شهر حلب یا دیگر مناطق دارای جمعیت کُرد هستیم. از جمله رهبران این حزب می‌توان به «عیسی حسو»، «رضا ولات»، «فؤاد عمر»، «نوری محمود» و «عبدالسلام مصطفی» اشاره کرد. نمایندگی حزب در مذاکرات اربیل را «عیسی حسو» بر عهده داشته و دارد.
 
لازم به ذکر است که شاخه‌ی نظامی حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک با نام اختصاری YPG شناخته می‌شود و فرمانده‌ی ارشد آن «سیپان حمو» است و همچنین خانم «شاهه علی عبدو»، که بیشتر به نام «نوژین دیرک» شناخته می‌شود، از جمله فرماندهان نظامی معروف این گروه است که ماجرای بازداشت و سپس آزادی‌اش توسط نیروهای ارتش آزاد در شهر حلب بر معروفیت او افزود.
 
9. جنبش جامعه‌ی دمکراتیک کُردهای سوریه (TEV-DEM)
 
دبیرکل آن «آلدار خلیل» است که خود را عضو مجلس خلق کُردستان نیز می‌نامد. از دیگر رهبران این جنبش «عابد خلیل» است. جنبش مذکور یکی از گروه‌های وابسته به حزب کارگران کُردستان سوریه و از زیرمجموعه‌های حزب اتحاد دمکراتیک محسوب می‌شود. این جنبش مخالف نزدیکی گروه‌های کُرد سوری به اپوزیسیون مخالف بشار اسد است و در کنگره‌ای که در شهر «سری کانی» (رأس‌العین) در پاییز امسال برگزار کرد، به انتقاد از این احزاب پرداخت. لازم به ذکر است که «شورای محلی کُردهای سوریه» در شهر سری کانی، با رهبری «سعدون شیخو»، از جمله گروه‌های تابع جنبش جامعه‌ی دمکراتیک کُردهای سوریه محسوب می‌شود.
 
10.حزب آزاد کُرد سوریه (2005)
 
ادغام 2 حزب چپ کُرد (الیسار الکردی) و اتحادیه‌ی خلق کُرد سوریه (الاتحاد الشعب الکردی) در سال 2005 باعث ایجاد حزبی جدید به نام حزب آزاد کُرد شد؛ اما اتحاد مذکور کمتر از چند ماه تداوم نیافت و اتحادیه‌ی خلق کُرد سوریه از حزب آزاد منشعب شد. دبیرکل حزب مذکور «مصطفی اوسی جمعه» است که در اسلو نروژ مستقر است و گفته می‌شود رابطه‌ی ‌نزدیکی با ترکیه نیز دارد. فرمانده‌ی عملیاتی این حزب در سوریه «خیرالدین مراد» است.
 
این گزارش در بهمن 1391 توسط اردشیر پشنگ در سایت تحلیلی برهان منتشر شده است
از دیگر رهبران تأثیرگذار این حزب «بشار امین» و «کاوه عزیزی» هستند. نشریه‌ی آزادی ارگان رسمی حزب محسوب می‌شود. شاید حزب آزاد کُرد سوریه را، در بین گروه‌های کُرد سوری، بتوان دورترین حزب نسبت به حزب اتحاد دمکراتیک نامید. نیروهای نظامی 2 طرف تا کنون چند درگیری پراکنده با یکدیگر داشته‌اند. رهبران حزب اتحاد دمکراتیک، حزب آزاد را متهم به همکاری با ارتش آزاد سوریه و همکاری علیه منافع کُردها می‌کنند. در کل این حزب در جناح الپارتی قرار دارد و خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه است. لازم به ذکر است نیروهای شبه‌نظامی گردان صلاح‌الدین، که از جمله گروه‌های نزدیک به ارتش آزاد سوریه است، وابسته به حزب آزاد کُرد محسوب می‌شوند.
 
11. جنبش آینده‌ی کُرد سوریه (2005)
 
«مشعل تمو» رهبر فقید این حزب محسوب می‌شود که در حادثه‌ای تروریستی، در اکتبر سال 2011، جان خود را از دست داد و به دنبال آن، مراسم بزرگداشت او به یک حرکت اعتراضی تبدیل شد. تا امروز مشخص نشده است که چه کشور، سازمان یا گروهی در پشت توطئه‌ی ترور وی بوده‌اند. تحلیل‌هایی که در آن زمان ارائه شد انگشت اتهام را هم به سوی دولت ترکیه و هم به سوی دولت سوریه نشانه گرفت، اما در عین حال احزاب رقیب سوری نیز از جمله متهمین بودند. لازم به ذکر است جریان آینده‌ی کُرد سوریه قائل به مشی لیبرالیستی و خواهان دولتی مدنی، دمکراتیک و تکثرگرا، در کنار به رسمیت و برابر شمردن کُردها با دیگر اقوام ساکن در سوریه است و نشریه‌ی «المستقبل» را به زبان عربی منتشر می‌کند.
 
حزب مذکور در سال 2006 به همراه 2 حزب اتحاد دمکراتیک و آزاد کُرد «کمیته‌ی هماهنگی کُرد» را تشکیل دادند. همچنین آن‌ها پس از آغاز بحران سوریه، به عنوان یکی از معدود گروه‌های کُرد، به عضویت «شورای ملی سوریه» درآمدند. در حال حاضر این حزب دارای 2 جریان داخلی است که «رضا بحری شیخ موس» رهبری بخشی از آن و «جنگیدر محمد» هدایت بخش دیگر آن را بر عهده دارد.
 
12. حزب دمکرات کُردی (2007)
 
حزب مذکور یکی از انشعابات حزب دمکرات کُردستان سوریه است که در سال‌های اخیر انسجام بیشتری یافته است. دبیرکل این حزب «جمال ملا محمود» است. این حزب قائل به اصلاحات در چارچوب سوریه‌ی واحد و نزدیک به دولت بشار اسد است. حزب مذکور از جمله مخالفان ارتش آزاد سوریه و اقدامات نظامی گروه مذکور در شمال سوریه است. جمال محمود، در مصاحبه ای که چندی پیش با خبرگزاری فارس داشت، اظهار کرد: «جامعه‌ی کُردهای سوریه به نظام حاکم وفادار هستند و آنان هر گونه همکاری با گروهک تروریستی ارتش آزاد و دخالت ترکیه در امور سوریه را نخواهند پذیرفت.»[9] همچنین حزب مذکور یکی از گروه‌های شرکت‌کننده در کنفرانس تهران بود که در آبان‌ماه برگزار شد. گسترش درگیری‌های نیروهای ارتش آزاد و دیگر مخالفین با دولت مرکزی در حلب و دیگر مناطق بحران‌زده، در کنار تاکتیک صبر و نوعی مدارا با دولت، باعث شد تا دولت سوریه کنترل شهرهای مذکور را به حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک و جریان‌های وابسته به آن واگذار کند.
 
13. حزب برابری دمکراتیک کُرد سوریه (2008)
 
تنها 4 سال از تأسیس این حزب چپ‌گرای دمکرات می‌گذرد. دبیرکلی این حزب بر عهده‌ی «عزیز داوود» است و می‌توان حزب مذکور را انشعابی از حزب دمکراتیک پیشروی کُرد سوریه قلمداد کرد. این حزب نیز خواهان تغییر نظام سیاسی در سوریه و ارتقای حقوق شهروندی کُردهای این کشور و بهبود وضعیت آن‌ها نسبت به گذشته است و در کنفرانس‌های اربیل، به ابتکار مسعود بارزانی، حضور فعالی داشته و دارد.
 
14.حزب ملی دمکراتیک کُرد سوریه (2008)
 
حزب مذکور نیز یکی دیگر از احزاب نوپای کُرد سوری به شمار می‌رود که از جمله گروه‌های تحت حمایت و نزدیک حزب دمکراتیک کُرد سوریه محسوب می‌شود. وظیفه‌ی دبیرکلی آن نیز بر عهده‌ی «طاهر سفوک» است. این حزب تازه‌تأسیس، که ابتدا به ساکن، متأثر از حزب کارگران کُردستان ترکیه P.K.K بود، مانند بسیاری دیگر از احزاب و جریان‌های سیاسی سوری، به 2 شاخه‌ی رقیب تقسیم شده است. گروه اول، که اینک رقیب P.K.K محسوب می‌شود، تحت امر «فوزی شنگالی» است و جناح دیگر با عنوان حزب «وفاق عفرین» شناخته می‌شود.
 
15. سازمان اتحادیه‌ی ملی آزاد (2008)
 
سازمان اتحادیه‌ی ملی تحت رهبری «عبدالفتاح دهیر» است؛ سازمانی که مانند بسیاری دیگر از احزاب کُرد سوری گستردگی و نفوذ چندانی در شمال سوریه ندارد و عمدتاً پیرو تصمیمات گروه الپارتی است. این بدان معنی است که حزب مذکور خواهان تغییر نظام سیاسی در سوریه و همکاری محتاطانه و مشروط با اپوزیسیون سوریه است.
 
16. جنبش ابتکار ملی کُرد سوریه (2009)
 
این جنبش نیز از کنار هم قرار گرفتن چندین حزب کوچک کُرد سوری درماه مه سال 2009 ایجاد شده و خواهان اصلاحات مسالمت‌آمیز در چارچوب مرزهای سیاسی سوریه است.
 
17.حرکت بدیل کُردی سوریه (2009)
 
جریان مذکور نیز عمدتاً از سوی چند حزب کوچک کُرد سوری، با محوریت جنبش آینده‌ی کُرد سوریه، از دسامبر 2009 اعلام موجودیت کرده‌ است. این جریان در میان گروه‌های حال حاضر کُرد سوری دارای وزن چندانی نیست و زیرمجموعه‌ی جریان تحت رهبری الپارتی محسوب می‌شود.
 
18. جنبش تصحیح جوانان آگاه کُرد سوریه
 
این جنبش تازه‌تأسیس است و پیش از این، شاخه‌ی جوانان حزب اتحاد دمکراتیک کُرد سوریه محسوب می‌شد و به دلیل اعتراض به عملکرد رهبران حزب، در ماه گذشته از آن منشعب شده است. گروه اخیر دارای مواضعی نزدیک به الپارتی و حزب آزاد کُردهای سوریه است و در حقیقت به جناح رقیب پیوسته است. لذا موضع این گروه کوچک از جوانان کُرد سوریه‌ای نزدیک به استراتژی‌های اتخاذشده در اربیل است.
 
19. حزب الشباب الوطنی
 
از جمله رهبران این حزب «پروین ابراهیم» است. مقر این حزب در شهر قامیشلو مستقر است. حزبی فراکُردی و حضور اعراب و مسیحیان سوری، اما با اکثریت کُرد است. پروین عبدالله، در گفت‌وگویی اختصاصی با نویسنده‌ی این مقاله، در خصوص جهت‌گیری حزب متبوعش گفت: «برای ما اینکه چه کسی قدرت را در آینده در دمشق به دست خواهد گرفت اهمیت چندانی ندارد. مردم سوریه و از جمله ما کُردها خواهان ایجاد تغییراتی نسبت به گذشته هستیم. هر کسی روی کار بیاید ما کُردها دنبال یک ساختار دمکراتیک مبتنی بر حقوق بشر و با حقوق مساوی میان ما و دیگر شهروندان هستیم و از این خواسته‌ی خود کوتاه نخواهیم آمد.»
 
وی همچنین تأکید کرد که «ترس و نگرانی نسبت به گفته‌های تهدیدآمیز اردوغان و دیگر مقامات ترکیه‌ای نداریم، چون ما بخشی از خاک آن‌ها نیستیم و در این چند ماه هم ثابت کرده‌ایم با کمک نیروهای سیاسی و نظامی خود توانایی کنترل و ایجاد امنیت مناطق کُردنشین سوریه را بدون دخالت نیروهای خارجی دارا هستیم.»[10]
 
20. جنبش دمکراتیک راستین کُرد سوریه
 
آخرین حزب کُردی سوریه کمتر از یک ماه قبل تشکیل شده است. سخن‌گوی حزب مذکور «بافی ریکار» نام دارد و در خصوص مواضع حزب متبوعش اعلام داشته است که خود را پیرو «ملا مصطفی بارزانی»، رهبر فقید جنبش کُردهای عراق می‌داند و از سایر احزاب و گروه‌های کُرد سوری خواسته است تا تشتت رأی را کنار بگذارند و در سایه‌ی یک اتحاد جمعی، به وحدت رویه دست یابند. سخن‌گوی این حزب جدید هدف از تأسیس این حزب را تلاش برای اتحاد احزاب کُرد سوریه توصیف کرده و شعار حق تعیین سرنوشت را برای حل‌وفصل مسئله‌ی کُردهای سوریه در برنامه‌ی کار خود گنجانده است.[11] لذا طبیعی است که حزب مذکور را نزدیک به حزب الپارتی و دیدگاه‌های مسعود بارزانی در خصوص شمال سوریه ارزیابی کنیم که به موازات ترکیه، خواهان سرنگونی دولت دمشق و دستیابی کُردهای سوریه به حقوق خود هستند.
 
 
جدول: مواضع احزاب کُرد سوری در قبال بحران این کشور
 
نام حزب
جهت‌گیری در قبال بحران سوریه
1
حزب دمکرات کُردستان سوریه (الپارتی)
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
2
حزب دمکراتیک پیشروی کُرد
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
3
حزب اتحادیه‌ی خلق کُرد سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
4
حزب وحدت دمکراتیک کُرد
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
5
حزب چپ کُرد سوریه
خواهان اصلاحات در سوریه، اما مخالف اپوزیسیون این کشور
6
حزب اتحاد کُردهای سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
7
حزب الایراد الشعبیه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
8
حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک PYD
خواهان اصلاحات در سوریه، اما مخالف اپوزیسیون این کشور
9
جنبش جامعه‌ی دمکراتیک کُردهای سوریه
خواهان اصلاحات در سوریه، اما مخالف اپوزیسیون این کشور
10
حزب آزاد کُرد سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
11
جنبش آینده‌ی کُرد سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
12
حزب دمکرات کُردی
خواهان اصلاحات در سوریه، اما مخالف اپوزیسیون این کشور
13
حزب برابری دمکراتیک کُرد سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
14
حزب ملی دمکراتیک کُرد سوریه
خواهان اصلاحات در سوریه، اما مخالف اپوزیسیون این کشور
15
سازمان اتحادیه‌ی ملی آزاد
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
16
جنبش ابتکار ملی کُرد سوریه
خواهان اصلاحات در سوریه
17
حرکت بدیل کُردی سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
18
جنبش تصحیح جوانان آگاه کُرد سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
19
حزب الشباب الوطنی
خواهان اصلاحات در سوریه
20
جنبش دمکراتیک راستین کُرد سوریه
خواهان تغییر نظام سیاسی سوریه
 
ب) سیر تحول مواضع کُردهای سوریه از ابتدای بحران تا کنون
 
نزدیک به 21 ماه از آغاز بحران سوریه سپری می‌شود؛ بحرانی که ابتدا از جنوب سوریه آغاز شد و سپس به نقاط مختلف این کشور سرایت کرد. در این بین، شمال عمدتاً کُردنشین سوریه نیز یکی از مناطق تحت تأثیر بحران این کشور بوده است. همان طور که اشاره شد، کُردهای سوریه نسبت به دیگر کُردها در کشورهای هم‌جوار از نظر سازمانی، فعالیت های حزبی، تأثیرگذاری و وارد ساختن فشار به دولت مرکزی، دارای ضعیف‌ترین موقعیت ممکن بوده‌ و در بیشتر سال‌های چند دهه‌ی اخیر، تحت نفوذ احزاب سیاسی کُرد عراقی (اتحادیه‌ی میهنی و دمکرات کُردستان) و ترکیه‌ای (حزب کارگران کُردستان) قرار داشته‌اند.
 
همه‌ی این عوامل، در کنار تحولات دیگر، باعث تعدد و کثرت بیش از اندازه‌ی احزاب و جریان‌های کُرد در سوریه شده است. حال در این بخش به بررسی سیر تحول مواضع کُردهای سوریه در قبال بحران این کشور از آغاز تا به امروز می‌پردازیم. برای تبیین سیر تحولات در شمال سوریه، شش موضع اصلی آن‌ها در برخورد با تحولات امروز سوریه را به اختصار بیان می‌کنیم:
 
1. همراهی کوتاه‌مدت با معارضین دولت سوریه
 
کُردستان سوریه هرچند به شدت تحت کنترل نیروهای امنیتی و نظامی سوریه بوده، اما هر از گاهی به بهانه‌های مختلف از جمله گرامیداشت نوروز و یا کشته شدن برخی رهبران همچون «مشعل تمو»، به صحنه‌ی اعتراضات پراکنده تبدیل شده است و این‌ها حاکی از عدم رضایت آن‌ها از وضعیت خود در سوریه است. به همین دلیل، نخستین واکنش طبیعی کُردهای سوریه به اعتراضات و درگیری‌های آغازشده در جنوب سوریه نوعی اعلام حمایت بود که در چند تظاهرات محدود خیابانی در برخی مناطق و شهرهای کُردنشین خود را نشان داد. البته این اعتراضات، هم در اثر فشار نیروهای امنیتی و هم با توصیه‌ی برخی رهبران کُرد عراقی، خیلی زود به اتمام رسید.
 
ائتلاف ملی اپوزیسیون سوریه، برای آنکه بتواند حمایت‌های بین‌المللی بیشتری را به دست آورد، استراتژی پوشش و جذب حداکثری احزاب و گروه‌های مختلف سوری از جمله کُردها را در پیش گرفته است. به همین دلیل، تا حدی سبک گفتار رهبران آن ملایم‌تر از قبل شده است، اما در این مرحله هم در قبال خواسته‌های کُردها مقاومت می‌کنند و آن را به بعد از وقوع تغییر احتمالی در سوریه موکول می‌نمایند.
2.سیاست مدارا و آرامش در منطقه
 
دومین واکنش کُردهای سوری اتخاذ سیاست صبر و انتظار، توأم با گسترش فعالیت‌های مخفیانه در مناطق کُردنشین، بود. شاید بتوان تأثیرگذارترین فرد ممکن در اتخاذ این راهبرد را «جلال طالبانی»، رئیس‌جمهور عراق، دانست؛ چرا که چند روز بعد از وقوع چند تظاهرات پراکنده‌ توسط کُردهای سوری، وی در دیدار با برخی از رهبران کُرد این کشور از آنان خواست در فضای موجود آرامش را حفظ کنند و در عوض، ضمن افزایش تحرکات سیاسی عقلانی، به مذاکره با دولت مرکزی برای به دست آوردن حقوق بیشتر برای کُردها دست بزنند. پذیرش صدور شناسنامه برای بیش از 60 هزار نفر از نیم میلیون کُرد بی‌شناسنامه توسط دولت سوریه، در اولین اقدام اصلاحی آن، در زمان به‌کارگیری این استراتژی به وقوع پیوست. همچنین این استراتژی تأثیر زیادی در توافق بعدی با دولت برای کنترل مناطق کُردنشین داشت.
 
3. توافق با دولت مرکزی سوریه
 
اما سومین تحول ممکن در شمال سوریه به توافق نانوشته و غیررسمی دولت مرکزی با برخی از احزاب کُرد سوریه‌ای برای واگذاری کنترل و اداره‌ی چند شهر، از جمله سری کانی (رأس‌العین)، باکونی (عین‌العرب)، عفرین و... باز می‌گردد. گسترش درگیری‌های نیروهای ارتش آزاد و دیگر مخالفین با دولت مرکزی در حلب و دیگر مناطق بحران‌زده، در کنار تاکتیک صبر و نوعی مدارا با دولت، باعث شد تا دولت سوریه بالاجبار کنترل شهرهای مذکور را به حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک و جریان‌های وابسته به آن واگذار کند.
 
 
4.حضور در اربیل و تلاش برای انسجام
 
از نظر زمانی نمی‌توان ارجحیتی میان 2 وضعیت «توافق با دولت مرکزی» و «حضور در اربیل» قائل شد؛ چون از همان ابتدای تابستان گروه‌های مختلف کُرد سوری، به ابتکار و پیشنهاد مسعود بارزانی، در اربیل حضور یافتند و به گفت‌وگو و نزدیک کردن دیدگاه‌های خود پرداختند. اما چون نتیجه‌ی توافق با دولت مرکزی پیش از نتایج نشست‌های اربیل حاصل شده است، در نتیجه این تاکتیک در اولویت قرار گرفته است.
 
در این مرحله نهایتاً 2 جریان شورای ملی کُردهای سوریه با رهبری حزب الپارتی و شورای ملی غرب کُردستان با محوریت حزب اتحاد دمکراتیک اقدام به تشکیل «شورای عالی کُردهای سوریه» کردند. این مرحله را می‌توان یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین تحولات موضعی برای دستیابی عملی به نوعی انسجام اولیه‌ی سیاسی و نظامی در میان کُردهای سوریه نامید. همچنین حکومت اقلیم کُردستان عراق، علاوه بر حمایت‌های سیاسی و احتمالاً مالی خود، اقدام به آموزش و تجهیز نیروهای نظامی کُرد سوریه‌ای برای تقویت این احزاب و کسب توان کنترل مناطق کُردنشین کرد.
 
5.مذاکرات نافرجام با اپوزیسیون سوریه
 
مرحله‌ی دیگر موضع‌گیری گروه‌های کُرد سوری را می‌بایست در رابطه با مشخص کردن کیفیت جایگاه و مواضعشان در قبال گروه‌های اپوزیسیون عربی سوریه تقسیم‌بندی کرد. در این مرحله، کُردهای سوریه در نشست‌های استانبول، ژنو و قاهره شرکت کردند، اما نتوانستند دیگر گروه‌های سوری را راضی و وادار به پذیرش خواسته‌ها و اهداف خود کنند. به همین دلیل، به نوعی ایجاد تمایز و صف‌بندی با گروه‌های اپوزیسیون دست زدند. عمده‌ترین خواسته‌های کُردها در این مرحله را می‌توان پیشنهاد ایجاد سیستم نیمه‌متمرکز (فدرالیسم) برای آینده‌ی سوریه، شناسایی ملت کُرد و شناسایی کُردستان سوریه قلمداد کرد که همه‌ی این خواسته‌ها به صراحت از سوی رهبران اپوزیسیون رد شد.
 
لازم به ذکر است در این برهه‌ی زمانی «عبدالباسط سیدا»، که خود کُرد است، رهبری شورای ملی اپوزیسیون سوریه را بر عهده داشت و خود از منتقدین مواضع احزاب کُرد سوریه‌ای بود. نتیجه‌ی این چالش‌ها به خروج احزاب کُرد شرکت‌کننده در اجلاس قاهره منجر شد.
 
6.نزدیکی به اپوزیسیون
 
آخرین تحول در مواضع کُردهای سوریه به تلاش‌های جدید برخی از احزاب کُرد و نیز شورای ملی اپوزیسیون سوریه بازمی‌گردد که در آن، طرفین تا حدودی از مواضع تند و ادبیات تهاجمی علیه یکدیگر کاسته‌اند. در این مرحله دیگر «عبدالباسط سیدا» رهبری شورای ملی اپوزیسیون سوریه را در دست ندارد و این مهم بر عهده‌ی «معاذ خطیب» افتاده است.
 
در کل ائتلاف ملی اپوزیسیون سوریه، برای آنکه بتواند حمایت‌های بین‌المللی بیشتری را به دست آورد، استراتژی پوشش و جذب حداکثری احزاب و گروه‌های مختلف سوری از جمله کُردها را در پیش گرفته است. به همین دلیل، تا حدی سبک گفتار رهبران آن ملایم‌تر از قبل شده است، اما در این مرحله هم در قبال خواسته‌های کُردها مقاومت می‌کنند و آن را به بعد از وقوع تغییر احتمالی در سوریه موکول می‌نمایند.
اگر تشکیل یک حکومت اقلیم آرمانی‌ترین خواسته‌ی کُردهای سوریه است، باید گفت کف مطالبات آن‌ها دستیابی به تمامی حقوق معطل‌مانده‌ی شهروندی کُردها همانند دیگر اتباع سوریه است. درخواست از اپوزیسیون سوریه برای تغییر نام «جمهوری عربی سوریه» به «جمهوری سوریه» را در همین راستا می‌توان ارزیابی کرد.
 
البته لازم به ذکر است این شورا هنوز جریان وابسته به اتحاد دمکراتیک PYD را قبول نکرده و صراحتاً اعلام داشته است مانع از الحاق آن‌ها به اپوزیسیون و ارتش آزاد خواهد شد و در برابر جریان دیگر به رهبری الپارتی هم معاذ در نامه‌ای رسمی بر 5 نکته تأکید کرده است که عبارتند از:
 
1.ما از مشارکت شما در همه‌ی کنگره‌ها و کنفرانس‌های ائتلاف و دیدارهای ائتلاف ملی اپوزیسیون استقبال می‌کنیم و این باعث غنای بیشتر و دلگرمی ما می‌شود.
 
2.مأموریت ائتلاف ملی، سرنگونی دولت است و یک پارلمان آزاد و دمکراتیک در آینده درباره‌ی کلیه‌ی ‌موارد قانونی و حقوقی تصمیم خواهد گرفت.
 
3.با درخواست برادران کُرد، مبنی بر اعطای معاونت نخست‌وزیر، موافقت می‌شود و همگی در راستای عمل به آن تلاش می‌کنیم.
 
4.این ائتلاف در وضعیتی فوق‌العاده قرار دارد و نقش و کارکرد آن با سرنگونی نظام پایان خواهد یافت و اکنون به جای تقسیم کردن پست‌های سیاسی و سیاست‌بازی، باید بر کار مبارزاتی تمرکز کنیم.
 
5.در شرایط فعلی، ماحصل تمام مباحث و نشست‌ها برای رسیدن به نتایج مطلوب است تا به ظلم و ستمی که سال‌هاست بر ما می‌رود پایان دهیم و سعی و مبارزه‌ی شما برای دستیابی به آزادی، ما را امیدوار می‌سازد و کسانی را که نماینده‌ی شما هستند با آغوش باز پذیرا هستیم تا با همکاری یکدیگر آینده‌ای مطلوب و میهنی آزاد و شرافتمند برای ملت سوریه به ارمغان بیاوریم.
لذا باید گفت هنوز آخرین تحولات در موضع کُردهای سوریه در برابر اپوزیسیون این کشور جاری است. در همین راستا بود که در نشست دوحه، 5 تن از رهبران کُرد یعنی عبدالحکیم بشار، دبیرکل حزب دمکرات کُرد سوریه (الپارتی)؛ مصطفی اوسی، دبیرکل حزب آزادی کُرد سوریه؛ محمد صالح گدو، رئیس حزب چپ دمکراتیک کُرد؛ عبدالباسط سیدا، رئیس سابق شورای ملی سوریه؛ و یک بازرگان میلیاردر کُرد به نام یحیی الکردی شرکت کردند.
 
در کل طرفین به این برداشت رسیده‌اند که احتمال بقای فعلی دولت اسد کمتر از قبل است و در نتیجه، می‌بایست ترتیبات سیاسی و قدرت را در سپهر آتی سیاست سوریه از هم‌اینک ترسیم کرد. در همین زمینه «صالح گدو»، رئیس حزب چپ دمکراتیک سوریه، که سخن‌گوی هیئت کُردهای شرکت‌کننده در کنفرانس دوحه بود، یادآور شد که همه‌ی احزاب اپوزیسیون، به جز شورای ملی غرب کُردستان، با توافق‌نامه‌ی دوحه موافقت کرده‌اند.
 
همچنین بشار امین، یکی از اعضای کادر رهبری «حزب آزادی کُرد سوریه» اعلام کرده است: اپوزیسیون عرب در اجلاس دوحه وعده داده است که نظر کُردهای را برآورد می‌نمایند و اصلاحات لازم را در طرح ریاض سیف اعمال خواهند کرد. از جمله خواسته‌های کُردها تغییر نام نظام سوریه از «جمهوری عربی سوریه» به «جمهوری سوریه»، اعطای معاونت نخست‌وزیری سوریه به کُردها و سهم 5 درصدی کُردها در حکومت آینده‌ی سوریه بوده است.
 
ج) کُردهای سوریه و خودمختاری
 
کُردهای سوریه شاید طی ماه‌های اخیر برندگان اصلی بحران سوریه بوده‌اند، چون به وضعیتی دست یافته‌اند که پیش‌تر از آن محروم بوده‌اند و همچنین برای نخستین بار تجربه‌ی اداره‌ی مناطق خود، آموزش زبان کُردی و آزادی نسبی را لمس می‌کنند. می‌توان گفت در وضعیت گذار فعلی، ایده‌آل‌ترین خواسته‌ی آنان دستیابی به نوعی خودمختاری در داخل مرزهای سوریه همانند مدل کُردستان عراق است.
 
در همین زمینه، «محمد رشو»، نماینده‌ی شورای ملی غرب کُردستان سوریه در اقلیم کُردستان عراق، گفته است که کُردهای سوریه در حال سازمان‌دهی خود هستند و تلاش می‌کنند حکومت سوریه در آینده در پایتخت متمرکز نباشد و یک حکومت دمکراتیک در سوریه مستقر شود. به همین دلیل، آن‌ها در تلاش‌اند تا در صورت تغییر نظام سیاسی سوریه، سیستم آینده‌ی این کشور فدرالی و نامتمرکز باشد.
 
اما اگر تشکیل یک حکومت اقلیم آرمانی‌ترین خواسته‌ی کُردهای سوریه است، باید گفت کف مطالبات آن‌ها دستیابی به تمامی حقوق معطل‌مانده‌ی شهروندی کُردها همانند دیگر اتباع سوریه است. درخواست از اپوزیسیون سوریه برای تغییر نام «جمهوری عربی سوریه» به «جمهوری سوریه» را در همین راستا می‌توان ارزیابی کرد. پس در نتیجه، باید گفت ایده‌آل‌ترین خواسته‌ی همه‌ی گروه‌های سیاسی و 2 جریان اصلی کُرد سوریه تشکیل منطقه‌ای فدرالیستی است که البته برای دستیابی به این مهم، موانع متعدد و سختی در پیش دارند که از آن جمله می‌توان به دولت ترکیه و گروه‌های ناسیونالیست، سکولار و اسلام‌گرای عرب سوری اشاره کرد. لذا آن‌ها با تأکید بر آرمانی‌ترین خواسته‌شان به دنبال آن هستند که دست کم در عمل به حقوق برابر با دیگر شهروندان سوری دست یابند.
 
د) امکان عملی شدن ارتش آزاد کُرد
 
با توجه به تنوع و تعدد بسیار زیاد احزاب کُرد در منطقه‌ی نسبتاً کوچک کُردستان سوریه، بدیهی است که ایجاد انسجام و دستیابی توافق در میان آنان امری دشوار و بعضاً بعید باشد. به همین دلیل، در مذاکراتی که چندین بار در اربیل و با تلاش «مسعود بارزانی» برگزار شد، شاهد آن بودیم که اکثریت احزاب کُرد سوری مشارکت نداشتند و تنها 12 حزب عمدتاً کوچک با محوریت حزب قدیمی الپارتی، که همواره تحت تأثیر حزب دمکرات کُردستان عراق بوده است، در آن حضور به هم رساندند.
 
به همین دلیل این گروه‌ها، که اتفاقاً دست پایین‌تری در قبال حزب اتحاد دمکراتیک PYD دارند، سعی کرده‌اند با تشکیل یک نیروی نظامی کوچک و تحت تعلیم حکومت اقلیم کُردستان عراق، کم‌کم موازنه‌ای را در برابر احزاب رقیب ایجاد کنند که این هدف، با توجه به واقعیات موجود در شهرهای کُردنشین سوری، هنوز جنبه‌ی عملی پیدا نکرده است.
 
حال تعارض دیدگاه و منافع 2 جریان عمده‌ی کُرد، که رهبری یکی را الپارتی و رهبری دیگر را اتحادیه‌ی دمکراتیک بر عهده دارند، باعث شده که آن‌ها بر سر مسائل بسیار مهمی از جمله همکاری با اپوزیسیون مخالف بشار اسد و نیز تشکیل ارتش آزاد به توافق دست نیابند و عدم توافق مشترک این 2 نیز به مثابه‌ی آن است که کُردهای سوری نمی‌توانند همانند آنچه رسانه‌های منطقه‌ای گفته‌اند، به تشکیل ارتش آزاد کُرد اقدام کرده باشند.
 
درگیری‌های شدیدی که طی روزهای اخیر و پس از اعلام تشکیل ارتش آزاد کُرد در شهر کوبانی میان نیروهای ارتش آزاد سوریه (عرب) و جنگجویان حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک PYD برقرار است و نیز درگیری‌های موجود میان نیروهایی از 2 جریانی که اکثراً کُرد سوری هستند همگی حاکی از شکست محتمل طرح تشکیل ارتش آزاد کُرد است؛ چون تا PYD با چنین طرحی موافقت نکند و در آن مشارکت نجوید، عملاً تشکیل ارتش آزاد کُرد جنبه‌ای تشریفاتی دارد و حزب مذکور نیز چون دارای تعارضی اساسی با شورای مخالفین سوریه است، این احتمال بعید به نظر می‌رسد؛ چرا که این حزب شاخه‌ای از P.K.K محسوب می‌شود و ترکیه، که بیشترین نفوذ را در اپوزیسیون سوریه دارد، این حزب را دشمن خود به شمار می‌آورد.
 
 
 
دو جریان عمده‌ی کُرد
رویکرد کلی
اشتراکات اساسی
اختلافات اساسی
1
شورای ملی کُردستان سوریه با محوریت حزب الپارتی کُرد سوریه
نزدیک به مسعود بارزانی (جناح نزدیک به ترکیه) و خواهان سرنگونی بشار اسد
به رسمیت شناخته شدن ملت کُرد از سوی اپوزیسیون
مخالفت با عنوان جمهوری عربی سوریه
تعیین جغرافیایی به نام کُردستان سوریه
تأکید بر فدرالیسم
رابطه‌ی غیرخصمانه با مخالفان بشار اسد
2
جریان تحت امر اتحادیه‌ی دمکراتیک PYD
نزدیک به P.K.K (جناح ضدترکیه) فعلاً خواهان سرنگونی اسد نیستند.
رابطه‌ی خصمانه بامخالفان بشار اسد
 
هـ) تأثیر ارتش آزاد کُرد بر بحران سوریه
 
حال با تمام این اوصاف، حتی اگر تشکیل ارتش آزاد کُرد را نیز عملی فرض کنیم، در این صورت نیز می‌توان گفت این نیروها تأثیر چندانی بر بحران جاری سوریه نخواهند گذاشت؛ چون طی ماه‌های اخیر، دولت سوریه با واگذاری شمال کُردنشین به نیروهای کُرد حساسیت خود را حداقل برای کوتاه‌مدت نسبت به تحولات این مناطق کاهش داده و نیروهای ارتشی و امنیتی خود را به دیگر نقاط سوریه گسیل کرده است.
 
همچنین هر 2 جریان اصلی کُردهای سوریه نیز بارها اعلام داشته‌اند در جنگ و دعوای عربی میان اپوزیسیون و طرفداران بشار اسد شرکت نخواهند کرد و تمرکز و توجه آنان معطوف به شهرها و مناطق کُردنشین خواهد بود. هر دوی آن‌ها به خوبی می‌دانند که وضعیت و پیشرفت وضعیت کُردها برای هر 2 گروه عربی معارض سوری خوشایند نیست و عدم شناسایی مسئله‌ی کُرد و سرزمینی به نام کُردستان سوریه، در نشست‌های مختلف اپوزیسیون سوریه، چه در قاهره و چه در استانبول، مؤید همین امر است. لذا هر 2 جریان با احتیاط و از دور نسبت به تحولات و بحران جاری در مناطق عربی سوریه واکنش نشان می‌دهند.
 
چند سناریو و یک نتیجه‌گیری:
 
در پایان و جمع‌بندی این نوشتار می‌بایست گفت وضعیت شکننده و پرنوسان صف‌بندی‌های سیاسی در این احزاب سوری و به خصوص کُردهای این کشور، سناریوهای مختلفی را برای آینده‌ی این کشور محتمل می‌کند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
 
سناریوی اول: تشکیل و همراهی ارتش آزاد کُرد با ارتش آزاد سوریه
 
تشکیل احتمالی ارتش آزاد کُرد تنها در سایه‌ی فشارهای ترکیه از طریق حکومت اقلیم کُردستان عراق رخ داده یا خواهد داد. در این صورت می‌بایست جریان نزدیک به پ.ک.ک دچار یک تغییر بنیادین در مواضع خود در قبال بحران سوریه شود. آن گاه با محوریت اربیل و نظارت آنکارا، نیروهای رزمی کُرد با عنوان ارتش آزاد کُرد به ارتش آزاد سوریه بپیوندد و در درگیری‌های دمشق و دیگر مناطق غیرکُردنشین شرکت کند. در این صورت قدرت اپوزیسیون از نظر نظامی در داخل سوریه و وجاهت آن از نظر سیاسی در نظام بین‌الملل بیشتر از قبل خواهد شد و عرصه بر دولت بشار اسد تنگ‌تر از قبل می‌شود.
 
سناریوی دوم: عدم همراهی نظامیان کُرد با ارتش آزاد سوریه
 
وضعیت محتمل دیگر ادامه‌ی وضعیت فعلی است؛ یعنی کُردها خود را از منازعه‌ی میان اپوزیسیون و دولت سوریه همچنان دور نگاه دارند و نیروهای نظامی‌شان تنها به حراست و کنترل امنیت مناطق کُردنشین دست بزنند. این وضعیت تأثیری در تقویت نیروهای اپوزیسیون نخواهد گذاشت و اتفاقاً از نظر روانی به نفع دولت اسد خواهد بود، چون اپوزیسیون همچنان نگران برخورد کُردها با آن‌ها در مناطق مرزی مجاور ترکیه است.
 
سناریوی سوم: درگیری نظامیان کُرد با ارتش آزاد سوریه
 
می‌توان گفت درگیری‌های موجود در شهر سری کانی به نوعی نشان‌دهنده‌ی برقرار بودن این سناریو در بخش‌هایی از کُردستان سوریه است. ادامه‌ی این وضعیت مطمئناً باعث نزول قدرت و کاهش تمرکز اپوزیسیون و ارتش آزاد شده و به نفع دولت سوریه است. در این حالت، پیش‌بینی می‌شود قدرت‌گیری بیش از پیش حزب اتحاد دمکراتیک، در کنار تلاش ارتش آزاد سوریه برای ورود به شهرهای کُردنشین، درگیری‌های طرفین را افزایش دهد.
 
وقوع چنین حالتی می‌تواند دستاوردهای کُردها در اربیل برای انسجام و نزدیکی و مذاکره‌ی محتاطانه با اپوزیسیون را تحت‌الشعاع قرار دهد و باعث قدرت‌گیری بیش از پیش جریان نزدیک به پ.ک.ک شود. این وضعیت به نوبه‌ی خود نگرانی‌های ترکیه را نیز به دنبال خواهد داشت و آتش درگیری‌ها مطمئناً محصور در مرزهای سوریه نمی‌ماند و برخی مناطق کُردنشین ترکیه را نیز در بر خواهد گرفت.
 
سناریوی چهارم: همراهی نظامیان کُرد با ارتش سوریه در برابر اپوزیسیون
 
چهارمین سناریوی ممکن ناشی از قطع امید کُردها از اپوزیسیون و از سویی دیگر، چیره‌ شدن جریان شورای ملی غرب کُردستان در کُردستان سوریه بر رقبا و برقراری موازنه میان دولت سوریه و اپوزیسیون است. در این وضعیت، کُردها در قبال وعده‌های دولت سوریه به سمت آنان متمایل می‌شوند و جناح نزدیک به بارزانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. در این صورت، بیش از 804 کیلومتر مرز شمالی سوریه با ترکیه برای اپوزیسیون و دولت ترکیه، که حامی آن است، به مناطقی بسیار ناامن تبدیل می‌شود و ملحق شدن احتمالی مسیحیان (از ترس قدرت‌گیری اسلام‌گرایان افراطی) به این جبهه حتی می‌تواند تا حد بسیاری بر سرنوشت بحران سوریه و تعیین پیروز نهایی تأثیرگذار باشد.
 
حال در جمع‌بندی نهایی، باید گفت هرچند احتمال وقوع هر یک از 4 سناریوی فوق وجود دارد، اما محتمل‌ترین گزینه در کوتاه‌مدت تلفیقی از سناریوی دوم و سوم است؛ چون همان طور که اشاره شد «معاذ خطیب»، رئیس کنونی ائتلاف مخالفین دولت اسد، مخالف جدی حضور قوی‌ترین و تأثیرگذارترین حزب کُردی سوریه است و تأکید کرده است: «هرگز اجازه نخواهد داد حزب اتحاد دمکراتیک PYD در میان نیروهای اپوزیسیون حضور داشته باشد.»[12]
 
اما از سوی دیگر، بخش دیگری از کُردها در حال مذاکره با اپوزیسیون هستند. در همین زمینه، «عبدالباسط سیدا»، رئیس سابق و کُرد اپوزیسیون سوریه، گفته است که موضع ائتلاف ملی در قبال کُردها منفی نیست و همچنان مذاکرات با کُردها به منظور قانع کردن آن‌ها برای حضور در ائتلاف ملی ادامه دارد و این شورا همچنان پست معاونت نخست‌وزیر را برای کُردها خالی نگاه داشته است. همچنین روند به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد هماهنگی‌ها و ارتباطات میان حزب اتحادیه‌ی دمکراتیک با دولت سوریه نیز کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر از قبل می‌شود و این حزب در حال بررسی وضعیتی است که وقتی بیشترین حضور و نفوذ را در کُردستان سوریه دارد، مسئولیت مذاکره و چانه‌زنی را به دیگر جریان‌های کُرد واگذار کند و خود بر روی زمین و با نیروهای رزمی‌اش، برای دادن امتیاز بیشتر، بر اپوزیسیون فشار وارد سازد. اما همان طور که پیداست، پیچیدگی‌های سوریه و دخالت عوامل و بازیگران مختلف در 3 سطح داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای باعث در ابهام باقی ماندن آینده‌ی پیش روی این کشور می‌شود.(*)
 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا):
 [2]الپارتی.
[3]کریم یلدیز، کردهای سوریه مردمان فراموش‌شده، ترجمه‌ی محمد خوشناو قاضی، لندن، 2005.
 [4]دویچه وله، تحولات احزاب مخالف در سوریه:
[5]الاتحاده الشعبی الکردی
 [6]. داخوازیه ملت کورد.
 [7]. خبرگزاری کُردپرس:
 [8]. سه حزب دیگری که P.K.K در آن سال تأسیس نمود عبارت‌اند از: حزب حیات کردستان (پژاک) در ایران، حزب چاره‌سری در کردستان عراق و حزب کنگره‌ی خلق در ترکیه.
 [9]خبرگزاری فارس:
 [10]خبرگزاری کُردپرس:
http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=36084#Title=%0A%09%09%09%09%09%09%09%09خواهان دمکراسی و حقوق برابر کُردها در سوریه هستیم%0A%09%09%09%09%09%09%09
 [11]خبرگزاری کُردپرس:
http://kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=36103#Title=%0A%09%09%09%09%09%09%09%09تشکیل یک حزب جدید کُردی در سوریه%0A%09%09%09%09%09%09%09
 [12]. روزنامه هاوولاتی در اربیل عراق

 

 

*اردشیر پشنگ؛ پژوهشگر مسائل خاورمیانه/انتهای متن/

نظرات
آخرین اخبار