کد خبر: 12761
تاریخ انتشار: 21 خرداد 1404 - 14:38
سیمین چایچی
سیمین چایچی در این گفت‌وگو از اولین ترانه‌ای که برای کاری از هنرمند شهین طالبانی سرود تا فعالیت‌های متعدد و متنوع فرهنگی، ادبی و تالیف کتاب‌هایش می‌گوید و اینکه چگونه خانه قدیمی پدری را تبدیل به یک مرکز فرهنگی -گردشگری فعال و پویا تبدیل کرده است.

فراتاب: حضور زنان در سطوح مختلف و بالای مدیریتی در جامعه از موضوعات مهم و قابل توجه در کشورهای مختلف و بخصوص در حال توسعه از جمله ایران است، زنانی که برای رسیدن به موفقیت مجبورند بیش از مردان تلاش کنند، موانع بیشتری را بردارند و در رقابتی نابرابر خود را اثبات کنند. این روند در کردستان و در شهری همچون نیز سنندج وجود دارد؛ در همین راستا و با هدف تامل و گفت‌وگوی بیشتر در رابطه با توانمندی مدیریتی زنان و مسائل مختلفی که با آنها روبرو هستند به سراغ سرکار خانم «سیمین چایچی» نویسندە و شاعر شناخته شده‌ و نیز از فعالین تاثیرگذار حوزە مدنی، فرهنگی و کودکان رفته‌ایم کسی که طی سال‌های اخیر در کنار دغدغه‌ها و مشغله‌های متنوعی که با آنها روبرو است مدیریت یک اقامتگاه سنتی را در محلە قدیمی قطارچیان سنندج در برعهده گرفته است.

سیمین چایچی در یک نگاه

  • متولد 1330 در شهر سنندج
  • کتاب «شهر آشتی» شامل دو متن نمایشی کودک،
  • کتاب مکتوب و صوتی «تیتیل و بیبیل»
  • کتاب و انیمیشن مکتوب و صوتی «جووجەڵەزەردە»
  • کتاب مکتوب و صوتی «باران»
  • انیمیشن صوتی «نوقڵ ونەوات» (نقل و نبات)
  • مشارکت در ساخت چهار سریال تلویزیونی کودک.
  • نویسندگی و اجرای چند  نمایشنامەی صحنەای موزیکال کودک و اجرا در شهرهای لندن، منچستر
  • اجراهای متعدد در فستیوال‌های شهرهای کُردنشین ایران و اقلیم کُردستان
  • کتاب مجموعە شعر ترانە «قمار»
  • کتاب و شعر ترانه«به‌یانی باش»
  • عضو انجمن جهانی  pen kurd
  • عضو انجمن مفاخر ایران شاخە کردستان

 

فراتاب – بیان قمری‌: خانم چایچی بە عنوان یک فعال فرهنگی و یک نویسندە چە چیزی باعث شد کە بوم گردی تاسیس کنید، آیا بیشتر تحت تاثیر مسایل و اهداف اقتصادی بودید یا فکر و برنامە دیگری داشتید؟

سیمین چایچی: از سال 1359 کە معلم کودکان ناشنوا بودە و از آموزش و پرورش اخراج شدم، هیچگاە بە فکر کاری کە جنبە اقتصادی داشتە باشد نبودم و تخصصی هم بە جز نوشتن و فعالیت‌های مدنی درحوزەی زنان، اعتیاد، کمپین بخشش و محیط زیست نداشتم، این مکان ملک پدری است و قدمتش بە اواخر دورە  قاجاریە یعنی تقریبا ١٢٠سال پیش بر می‌گردد کە بتدریج غیرقابل سکونت شدە بود و امکان بازسازیش را بەتنهایی نداشتم، ملک در دل یکی از کوچە‌های قدیمی شهر بود در فضایی با بافت سنتی کە مرا علاقمند بەحفظ آن نمود.

لذا بە فکر بازسازی و استفادە بهینە از آن افتادم تا هم خانە را از تخریب نجات دهم، هم قسمتی از شیوەی  زندگی و معماری گذشتەی شهر سنندج  را بە نسل‌ امروز منتقل کنم. از طریق میراث فرهنگی درخواست ثبت بنا را دادم کە خوشبختانە مورد قبول واقع نشد و با هماهنگی و مشورت گردشگری تصمیم بە بازسازی گرفتم. بعد از دو سال و نیم ترمیم و محکم سازی، «اقامتگاە سنتی چایچی» اولین بنایی بودکە با هدف جذب گردشگر بە بهرە‌برداری رسید و موجب گسترش این ایدە در محلەی قدیمی قطارچیان شد. خوشبختانە در حال حاضر کافەی سنتی‌اش تبدیل بە مکانی فرهنگی شدە است و از فضای آن جهت نشست‌های ادبی، هنری، اجرای پرفورمنس جلسات و مهمانی‌های دوستانە و خانوادگی استفادە می‌شود، همچنین اتاق‌ها جهت پذیرش گردشگران ایرانی و خارجی بازسازی شدەاند.

فراتاب بیان قمری‌: طی این چند سال از لحظە شروع کار اقامتگاە تا بە امروز کە خودتان مشغول بە کار هستید  چه تجربە‌های متفاوتی را کسب کردەاید و در عین حال چە مشکلاتی در این زمینە داشته و دارید؟

سیمین چایچی: بزرگترین مشکل جدا از مسائل مالی، گرفتن مجوز بود و سپس درگیری‌های کاری گرچە با زحمت زێاد اما بە کسب تجربە و مهارت انجامید. خوشبختانە از همان آغاز کار با استقبال خوب دوستان و همشهریانی مواجە شدیم کە مشتاق نشستی چند ساعتە در فضایی نوستالژیک و سنتی بودند، درواقع کافەی ما تبدیل شد بە مکانی برای آسودن و هم‌اندیشی و این برای من بسیار خوشایند و بخشی از تجارب جالب زندگی‌ام شد. اما قسمت ناخوشایند همان درگیری‌ها و مشکلات اداری و مالی است که با توجه به شرایط موجود تبدیل به یک وضعیت عادی و روزمره شده است. اما در کل نکات متنوع و تجارب مثبتی داشتیم کە مشکلات را کم‌رنگ نمود، در واقع تاثیراتی کە وجود چنین مکان‌هایی در روند ارتقا ارتباط‌های گستردە و چهرە بە چهرە با گردشگران دارد  فرصتی است برای ارائەی گوشەهایی از فرهنگ غنی و سنت‌های دیرپای کردستان در زمینەهای اجتماعی، هنری و جغرافیاییِ این سرزمین کە خوشختانە در این سال‌ها بسیار تاثیرگذار بودە و غبار بسیاری از کج فکری‌ها و پیش داوری‌های غیرواقعی را ازچهرەی کُرد و کُردستان زدودە است.

 

فراتاب – بیان قمری‌: در سال‌های اخیر شاهد حضور زنان درسطوح مختلفی درجامعە هستیم چە در حیث مدیریتی و پژوهشی حتی در سطوح عالی کشور، این روند را در استان کردستان در چە سطحی می‌بنید؟

سیمین چایچی: در کل زنان مدیران خوبی هستند و اگر نگاە جنسیتی حذف شود در امور مدیریتی جدی‌تر و حتی موفق‌تر عمل می‌کنند. البتە با توجە بە شرایط کنونی بە نظر من استفادە از زنان چە در سطوح بالای مدیریتی و چە استانی ویترینی و برای خالی نبودن عریضە است. واقعیت این است در جامعەی ما زنان در هر موقعیت شغلی و اجتماعی هم کە باشند در محیط خانە بار چندین مسئولیت را هم‌زمان بە دوش می‌کشند، در واقع براساس جبر تاریخی جامعەی مردانە، آنها، مادر، همسر و  مسئول حفظ آسایش و آرامش خانوادە هستند، این یعنی ستم خاموش و فشار مضاعف برجسم و روان زنی کە با وعدەی بهشتی کە زیرپایش خواهد بود!  از جان و تن درخانە مایە می‌گذارند و در محل کار، اگر چە تحصیلات مناسب و تجربەی کافی هم داشتە باشند، بعنوان نفر چندم بکار گماردە می‌شوند.

خوشبختانە زنان کًرد بە صورت خودجوش در حوزەی فعالیت‌های مدنی، ورزشی و فرهنگی با حضور پررنگ و انرژی سرشار توانستەاند خود را بە مثابە نیمی از جامعە تثبیت کنند و این یعنی خارج از حوزەی اداری و رسمی کە زن را در حاشیە قرار می‌دهد، زنان ما در خارج از این دایرە بە شیوەای فراجنسیتی توان خود را بە جامعە عرضە می‌کنند. البتە در حال حاضر چون برای فعالیت تشکل‌های زنان مجوز صادر نمی‌شود آنها در قالب ان‌جی‌اوهای مختلف حضورشان را تداوم می‌بخشند. این روزها علی‌رغم سنگ اندازی‌ها و فشارهای پیدا و پنهان میزان حضور و اثرگذاری زنان در حوزه‌های مختلف هرروز بیش از پیش گستردە‌تر و بە روزتر می‌شود.

فراتاب – بیان قمری‌: خانم چایچی در همین چارچوب  امسال مراسم و برنامه‌های نوروزی مختلف و قابل توجهی در کل ایران بخصوص در استان کردستان برگزار شد در این زمینە نقش زنان در مراسم نوروز را در کردستان چگونە دیدید و می‌بینید؟

سیمین چایچی: همان‌طور کە گفتم زنان در همە‌ی جایگاەها نقش خاص و بعضا پیش‌رو برای خود تعریف کرده و قائل هستند و در این نقش‌ها هم بسیار جدی و مسئولیت‌پذیر کار می‌کنند. نوروز یک جشن ملی و دیرینە است کە در باورهای ما ریشەای عمیق آئینی فلسفی دارد طبیعی است کە  برگزاری مراسم نوروز با هیچ اگر و امایی بە حاشیە نمی‌رود و طبعا زنان با جایگاە دیرینەای کە در جوامع مختلف و بخصوص جامعه کُرد داشتە و دارند در مدیریت، برنامە‌ریزی و بە نمایش گذاشتن نمادهای نوروزی  نقش برجستەای دارند. امسال یکی از بهترین و بارزترین مثال‌ هم‌فکری و همکاری دوشادوش زنان و مردان کُرد در گرامی‌داشت جشن باستانی نوروز بود.

فراتاب – بیان قمری‌: تجربه خود شما در این زمینه کارهای فرهنگی در مقایسه میان گذشته و امروز چگونه است؟

سیمین چایچی: من در سال 1351 و کمی قبل از آن شروع بە فعالیت‌های ورزشی و فرهنگی کردم کە می‌توان گفت بە زعم شرایط اجتماعی شهر سنندج نوعی تابوشکنی به شمار می‌رفت، چندسال قهرمان دو میدانی دختران کردستان بودم، از دوران دبیرستان شعر می‌نوشتم، جزء چند نفر اول دختری کە روی سن تاتر رفتم و بازی کردم. خانوادەام در جریان فعالیت‌هایم نبودند و طبیعتا نە از طرف جامعە حمایت شدم نە خانوادە، بە تنهایی و با انرژی و انگیزەای کە نمی‌دانم از کجا آب می‌خورد پیش می‌رفتم. قوانین نانوشتە و ساختارهای سنتی به‌شدت مانع بودند اما من مانند بسیاری دیگر، راه و روش و به مرور تجربه‌های متفاوت خودم را امتحان کردم و از دل این تجربه و آزمون و خطاها بود که هرچند سخت اما با تلاش و خستگی‌ناپذیری زیاد بالاخره راهی برای عبور می‌یافتم. نخستین نوشته‌هایم مربوط به همان زمان است. سال 50 چندین ترانە نوشتم کە آغازی شد برای ورود بە ژانر شعر ترانە کُردی کە بعدها از دهەی 70 بە شکل جدی وحرفەای درکنار ادبیات کودک بە آن پرداختم. شاید ایدەی توجە بە این ژانر این بود کە احساس کردم در موسیقی غنی و پر بار کُردی جای زبانی امروزی و باب سلیقه‌ی شنوندەهای جوان‌تر خالی‌ست به‌همین جهت سعی کردم ضمن حفظ مولفەهای اصیل زبان کُردی بە کمک موسیقی پاپ از فضای کلاسیک پلی بزنم بەزبان روزمرە و سادە، کەخوشبختانە تجربە خوبی بود.

متن‌هایی برای خوانندگان نسل جوان و حتی چندین مورد رپ نوشتم کە ازکارهای موفق و پرمخاطب به‌شمار می‌آیند، حاصل این چند سال اجرای حدود 350 ترانە از سوی هنرمندان زن و مرد بود.

نکتە دیگر اینکە تا آن زمان هنرمندان زن در ترانەهای‌شان از زبان ایما و اشارە و مردانە استفادە می‌کردند، در واقع با بازخوانی شعر و ترانە‌ی مردان از بیان احساسات و زنانگی خود طفرە می‌رفتند و این معضلی بود برای موسیقی غنی ما، در واقع زبان ترانە تحت تاثیر بیانی مردانە و کلیشەای بود یعنی تولید اثری کە فقط تونالیتەی صدا زنانە بود.

فکر نوشتن متن ترانە از زبان زن را با دوست هنرمندم خانم «شهین طالبانی» تجربە کردم، سپس خانم هانی با ارائەی اولین ترانەاش «تۆ بای سەرکەشی ناکەویتە داو»  نشان داد کە عاشقانەهای یک زن نیاز بە جسارت و شکستن تابوهای رایج دارد، در واقع خودسانسوری و پردەپوشی بر احساسات انسانی اثر هنری را بی‌جان و بی‌هویت می‌کند، در واقع من با چندین آلبوم از هنرمندان زن  و مرد در سبک‌های مختلف  سعی کردم به عنوان یک ترانه‌سرا موجی هرچند کوچک در اقیانوس بی‌کران موسیقی کُردی ایجاد کنم.

فراتاب – بیان قمری‌: برگردیم به صحبت درباره همین اقامت‌گاهی که مدیریتش را برعهده دارید، واکنش توریست‌ها و ایران‌گردانی که برای نخستین بار وارد این مکان می‌شوند چگونه است؟ آیا مسافرها و مهمانان نوروزی زن را در اقامتگاە چایچی از شهرهای ایران داشتەاید کە بار اول‌شان بودە باشد بە کردستان سفر کنند و تنها هدف‌شان شرکت در این مراسم‌های نوروزی کردستان باشد؟

سیمین چایچی: در این اقامت‌گاه با توجه به دغدغه و اهدافی که داشته و دارم سعی کرده‌ام یک مرکز فرهنگی و رویدادمحور ایجاد کنم در نتیجه مراسم و برنامه‌های متنوع و زیادی مثل نوروز، کتاب‌خوانی، شعرخوانی، اجرای پرفورمنس و... برگزار کردەایم کە هویت فرهنگی این مجموعە برجستە شود. در واقع تعداد گردشگران خانم کە جمعی و یا بە تنهایی بە کردستان سفر می‌کنند و گاهی میهمان اقامتگاە ما می‌شوند،کم نیست آنها از راه‌های ارتباطی مختلف با فرهنگ، آداب و رسوم و بافت متفاوت فکری کردستان آشنا شدە مشتاق دیدار و تجربەی چندروزە بە این دیار می‌شوند.

فراتاب – بیان قمری‌: ظاهرا مراسم نوروز و برنامەهای فرهنگی دیگر درکردستان برای زنان غیرکُرد و فعالین فرهنگی دیگر درکشور از جذابیت بالایی برخوردار شدەاست. علت این امررا درچە می‌دانید؟

سیمین چایچی: شاید فضای شاد و سالم ِگردهمائی‌های چند هزار نفری و رابطەی فراجنسیتی نشات گرفتە از فرهنگ دیرین کُردستان بە زنان استان‎های دیگر این حس امنیت و اعتمادرا می‌دهد کە با سفرهای چند نفرە بە جشن‌ها و اعیاد ملی ما بپیوندند و چند صباحی هیجان و حس خوشِ هم‌دلی و هم‌سانی را در فضایی شاد تجربە کنند.

 

 

گفت‌وگو از بیان قمری از اعضای کلاس روزنامه‌نگاری و برندسازی فراتاب – دوره 15.

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار