فراتاب: نخستین بار سال ۱۲۲۷ طاهره قرةالعین، شاعر، خطیب و مجتهد، بر خلاف سنن و قوانین حاکم، با برداشتن روبنده در ملاء عام کشف حجاب کرد او سپس بازداشت و اولین زنی شد که در سال 1230 به اتهام «فساد فی الارض» اعدام شد.
اواسط دوران قاجار، زنان به تدریج قدم در راهی قدم گذاشتند که توانست آنها را تا حدی از آزادیهای فردی و اجتماعی برخوردار کند. رفت و آمد با اروپاییان موجب شد تا تفکر درباره حقوق زنان در ذهن روشنفکران ایرانی راه یابد. در این دوره زنان ایرانی کم و بیش با زنان اروپایی فرصت مبادله عقاید را پیدا کردند، در نتیجهی این تماسها، ایدههای سیاسی و مدرن آرام آرام به تفکر مردان و زنان ایرانی رسوخ کرد و درک زنان از خودشان تغییر پیدا کرد و موجب شد که زنان نسبت به دورههای قبل بسیار بیشتر در عرصه حیات اجتماعی ظاهر شوند.
زمان شروع جنبش زنان در ایران به طور دقیق مشخص نیست اما از آغاز جدی آن در جریان انقلاب مشروطه حکایت میکند. هر چند اوایل درخواست زنان برابری نبود و بیشتر فعالیت آنها ضد استعمار و استبدادی بود. برای نمونه، مشارکت زنان در اعتراضات مردمی علیه ستم شاهان قاجاری، در جریان دفاع از اقدام میرزاحسن آشتیانی علیه امتیاز تنباکو رخ داد. همچنین قبل از مشروطه نارضایتیهایی ناشی از گرانی رخ داد که تظاهراتی را از سوی زنان نیز درپی داشت.
انقلاب مشروطیت ایران به عنوان یکی از بزرگترین انقلابات سیاسی عصر خویش در منطقه تأثیرات شگرفی بر حیات اجتماعی زنان ایران بر جای نهاد و آنان را متحول ساخت. گرچه زنان در عرصههای انقلاب به صورت همگامی با سایر مبارزین مشارکت کردند، علیرغم نقش موثرى که در انقلاب مشروطه ایفا کردند، اما مردان مشروطه نقش آنها را صرفا تا مرحله پیروزى پذیرفتند و پس از آن بیشتر مایل بودند زنان در خانه بمانند.
زنان در انقلاب مشروطه حضورى همهجانبه داشتند. کم نبودند زنانی که در این راه جواهراتشان را براى پیروزى به انقلاب هدیه کردند، به زندان رفتند، طومار نوشتند، فریاد زدند و برای مشروطه جان دادن دادند. البته اقداماتشان در حمایت از مردانى که به انقلاب پیوستند، کمتر در نوشتههاى تاریخى آمده است.
با این همه، بعد از پیروزی انقلاب، ماده چهار اساسنامه، زنان را در کنار محجورین، متکدیان و قاتلان و سارقان قرار داد. طبق ماده هفت اساسنامه، حق رأی نیز به آنان داده نشد و در یک تبعیض جنسیتی سیستماتیک و قانونی قرار گرفتند، آنها اجازه نداشتند به مدرسه بروند، بە چندهمسری یا کودکهمسری خود اعتراض کنند یا در انتخابات شرکت کنند.
اما در مقابل زنان خواهان آن شدند که تشکلهاى سیاسىشان از سوى مجلس به رسمیت شناخته شود و در اولین قدم براى رفع موانع موجود، این مساله را مطرح و زمینه را به گونهاى فراهم آورند که مجلس مجوز قانونى فعالیت زنان را به تصویب برساند.
عدهاى از نمایندگان معتقد بودند باید تشکلهاى سیاسى زنان را ممنوع کرد. عدهای دیگر مىگفتند: اصل اجتماع سیاسى زنان اشکالى ندارد، ولى چون امکان فاسد شدن برخى توسط این تشکلها وجود دارد، باید از تاسیس آنها جلوگیرى کرد. سرانجام مجلس رأى به غیرقانونىبودن تشکلها داد. البته این تصمیم مجلس چندان بر فعالیت سیاسى زنان تاثیر نگذاشت و تاریخ پس از مشروطه، شاهد افزایش کمى و کیفى فعالیت جنبش زنان بود.
از اینرو داستان تشكيل انجمنهاي نيمهمخفي زنان در جريان انقلاب مشروطه براي اولین بار از این نقطه آغاز شد و در سه حوزۀ مبارزۀ را برای تغییر آغاز کردند:
- مبارزه برای حق تحصیل زنان
- مبارزه برای تغییر قوانین خانواده
- مبارزه برای دستیابی به حق رأی و مشارکت سیاسی.
زنان در این دوره به هدف اول خود رسیدند و حق تحصیل را به دست آوردند. در دو هدف بعدی، اگرچه با تلاش و مطالبهگری تا حدی پیش رفتند، اما در نهایت در دستیابی به آن موفق نبودند.
فهرست انجمن زنان ایرانی
یکی دیگر از اقدامات قابل توجه فعالیتهای سیاسی و مدنی زنان تشکیل گروهها و سازمانهای مختلف بود که میتوان به این تشکلها اشاره کرد:
- انجمن حریت نسوان: پیش از آغاز جنگ جهانی اول، به کوشش افتخارالسلطنه (دختر ناصرالدینشاه) تشکیل شد.
- انجمن مخدران وطن: توسط «بانو آغابیگم» در سال ۱۲۸۹ فعالیت خود را در آغاز کرد. مهم ترین هدف این انجمن دفاع از استقلال وطن بود.
- جمعیت پیک سعادت نسوان: این جمعیت سال ۱۳۰۰ توسط «روشنک نوعدوست» تاسیس شد عدهای از فعالان این انجمن بعدها توسط پهلوی اول دستگیر شدند و به زندان افتادند. نخستین گروهی بود که هشت مارس را به عنوان روز زن در ایران پذیرفت.
- انجمن بیداری زنان: آنها از انجمن پیک سعادت نسوان منشعب شدند افکار چپی داشتند.
- جمعیت نسوان وطنخواه: این جمعیت در سال ۱۳۰۱ توسط «محترم اسکندری» دختر شاهزاده علیخان و زنانی با گرایشهای چپ تشکیل شد.
- مجمع انقلاب نسوان: این مجمع سال ۱۳۰۶ در شیراز توسط دختری ۱۸ساله به نام «زندخت» تاسیس شد.
- اتحادیه غیبى نسوان: این تشکل در دوره اول مجلس شورای ملی فعالیت می کرد.
- انجمن همت خواتین: این انجمن بعد از تاجگذاری احمدشاه توسط خانم «نورالدجی»، مفتش کل مدارس دخترانه تهران تشکیل شد.
زنان در پهلوی اول
سال ۱۳۱۳، رضا شاه پهلوی اقداماتی را به منظور بهبود موقعیت زنان آغاز کرد او به مؤسسات آموزشی به ویژه دانشگاه تهران دستور داد که از دختران نیز ثبت نام به عمل آورند، همچنین از دیگر سو رضا شاه به رغم مخالفت بخش عمده جامعه، دستور به کشف حجاب داد و سازمانهای زنان مانند «جمعیت نسوان وطنخواه» تعطیل و نشریات زنان بسته شد و «کانون بانوان» را که مورد حمایت دولت بود تاسیس کرد.
حق رأی/ دستاورد تاریخی
در دوران محمدرضا پهلوی، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به تصویب رسید و برای نخستین بار زنان حق رای و نامزدی در انتخابات را به دست آوردند. اولین وکلای زن در مجلس شورای ملی ایران در سال ۱۳۴۲ در انتخابات سراسری رای آوردند و به مجلس راه یافتند. سازمان زنان ایران تشکیل شد و در اواخر دوره پهلوی مواردی از قانون حمایت خانواده 1354 تصویب گشت.
در دوران جمهوری اسلامی
زنان در انقلاب طی سالهای 1356 و 1357 نیز حضور بسیار چشمگیر و تاثیر گذاری داشتند و اگر چه برخی قوانین پس از انقلاب محدودیتهایی را علیه آنها ایجاد کرد اما این امر نیز نتوانست مانع از حرکت رو به جلوی آنها در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی، علمی و ... شود به نحوی که طی سالهای اخیر عرصه سیاست در ایران عمدتا تحت تاثیر تحولات پیرامون حقوق و مسائل زنان بوده است و تبدیل به یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار در حوزه سیاسی ایران شدهاند، تلاش برای تغییر برخی قوانین مانند قانون ارث و تلاش برای جلوگیری از تصویب یا عملیاتی شدن برخی دیگر از قوانین مرتبط با آنها از جمله این روند به شمار میرود.
اگر زمانی حکومت قاجار قره العین را اعدام میکرد باید گفت طی 140 سال اخیر فضا به گونهای پیش رفته است که اینک به رغم تصویب قانون حجاب و عفاف توسط مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور کشور با توجه به شرایط و اعتراضات و انتقادات به آن به صراحت در شبکه اجتماعی مینویسد که چنین قانونی را اجرا نمیکند و نهایتا نیز گفته میشود شورای عالی امنیت ملی که بالاترین نهاد تصمیمسازی و تصمیمگیری در ایران است نیز اجرای آنرا متوقف کرده است.
نویسنده: روناک الماسی از اعضای کلاس روزنامهنگاری و برندسازی فراتاب – دوره 15.
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.