فراتاب: بازار سیاه دارو در ناصرخسروی تهران برای کسانی که نیازمند داروهای حیاتی هستند، هزینههای مادی و معنوی سنگینی تحمیل میکند. کمبود دارو که در چند سال اخیر به یکی از معضلات سیستم سلامت کشور بدل شده، در پی اظهارات اخیر رئیسجمهور درباره گم شدن ارزهای اختصاص داده شده به واردات دارو به صدر خبرها بازگشته است. کمبود دارو مانند تمام کمبودهای دیگر به ایجاد بازار سیاه در این حوزه دامن زده، بازاری که سودهایی عظیم برای کاسبانش دارد و هزینهای سنگین بر دوش نیازمندان به مصرف این داروها تحمیل میکند. این گزارش داستانی است واقعی از پدری سرگردان در داروخانههای تهران برای یافتن دارو برای فرزندش...
سرگردان در پایتخت
پدر اینگونه آغاز میکند: بعد اینکه از مطب دکتر بیرون آمدیم، برای خریدن دارو به یکی از داروخانهها سرزدم. متاسفانه دارو را نداشتند. داستان دومین و سومین داروخانه هم همین بود. تا شب حداقل پانزده تا بیست داروخانه را گشتم ولی خبری از دارو نبود.
به یکی از داروخانههای معروف تهران که به داشتن هر داروی کمیابی معروف است مراجعه کردم. متصدی داروخانه گفت این دارو موجود نیست. از سر استیصال خواستم با رئیس داروخانه حرف بزنم شاید کاری برایم بکند. متاسفانه او هم جواب مشابهی برایم تحویل داد. تصمیم گرفتم روز بعدش به ناصرخسرو بروم؛ بازار سیاه دارو.
کمتر رذلها و بیشتر رذلها
فردا صبح رفتم ناصرخسرو. در مسیر اگر لحظهای به چهره کسی خیره شوی سریع این جملات را خواهی شنید: «آقا دارو میخوای؟» «دارو؟! دارو میخوای؟» جالب است که کسی هم با کسی کار ندارد و دلالها به راحتی و بدون مزاحمت و یا نگرانی خاصی کار خود را علنا انجام میدهند.
از اولی پرسیدم: «متیل فنیدیت داری؟»
جواب داد: «بله هست»
قیمت؟
۴.۵تومن! (چهار میلیون و پانصد هزار تومان)
رفتم سر وقت دومی: «آقا متیل فنیدیت داری؟»
بله
قیمت؟
۵تومن (پنج میلیون تومان)
همینطور از چند نفر پرس و جو کردم. بازار کثیفی است ولی بعضی از این کثافتها کمتر کثیف هستند. به یکی رسیدم قیمت دارو را ۳.۵ تومن گفت. اینها فقط ۵۰ درصد کثیف هستند. دیدم چاره نیست و به او گفتم یک بسته بهم بده. بعد پرسیدم دو بسته دیگر هم میخواهم ولی به همه شان ۱۰ تومن خواهم داد. گفت: «مشکلی نیست عصر میرسانم دستت.»
عصر وقتی دارو را از دلال تحویل گرفتم از روی نایلون متوجه شدم از همان داروخانه معروفی گرفته است که دیروز گفت موجودی دارو صفر است...
میدانی چیست؟ من زیاد اهمیت نمیدادم که دارو را پیدا کنم یا نه. آنچنان حیاتی نبود. ولی خدا به داد کسی برسد که به داروی حیاتی نیاز دارد. چون اینها اگر بدانند پیدا کردن دارو برایت حیاتی است ۵۰، ۶۰ میلیون قیمت میدهند.
تفاوت میان شهرستان با تهران
بالاخره بعد از خریدن دارو آمدیم شهر خودمان. به یکی از داروخانههای خوشنام شهر سر زدم. گفت ماهی یک بسته میتوانم برایت بدهم. متاسفانه دارو کم است. قیمتش را پرسیدم. جواب داد: «۷۳۲ هزار تومن»
گزارش از سینا انوری – از اعضای کلاس آموزش روزنامهنگاری، نویسندگی و برندسازی فراتاب – دوره 15.
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است