فراتاب: یکی دیگر از اساتید فوقتخصصش کە نامی در میان نامها دارد، بار سفر بست و رفت. با خودش کلنجار میرود؛ حالا که دورهی طرحش را با چنین فشار و سختی میگذارند باید در وطن بماند، با این حقوق کم و شرایط سخت اقتصادی کشور تخصص بخواند یا یک کلینیک زیبایی بزند و بیخیال آرزوهای نوجوانیاش شود؟
این داستان بخشی از زندگی و نگرانیهای روژان، یک پزشک جوان است که دورهی طرح خود را در یکی از بیمارستانهای تهران میگذراند. این روزها در ایران ناامیدی اجتماعی یکی از اصلیترین مولفههایی است که سبب دگرگونی و ایجاد بحران در جامعه شده است. در این بین جامعهی پزشکان هم همانند سایر اقشار جامعه در شرایط کنونی کشور با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند. با این فرق که با فشارها، انتظارات و شرایط متفاوتی نسبت به سایر مردم روبهرو هستند.
دو پدیدهی بحرانی خودکشی و مهاجرت، چند سالی است در بین پزشکان افزایش قابل توجهی داشته است. به طوریکه سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد» در مورد احتمال پیشیگرفتن نرخ خودکشی پزشکان در ایران نسبت به کشورهای دیگر هشدار داده است و خودکشی و مهاجرت پزشکان را ماحصل سالها مدیریت غلط نظام درمانی میداند که دیگر اصلاحات جوابگوی آن نیست.
افزایش ۳ تا ۵ برابری آمار خودکشی پزشکان
در اردیبهشت سال جاری خودکشی سمیرا آلسعیدی، پزشک فوق تخصص روماتولوژی و استاد دانشگاه تهران، جامعه پزشکی ایران را در بهت فرو برد. این خبر روژان را هم تکان داد. همکاران دکتر آلسعیدی میگویند کە او در روزهای واپسین زندگی خود از ناامیدی زیادی رنج بردە است. دردی کە دامان روژان را نیز گرفتە است.
بر خلاف تصور عموم که خودکشی را نتیجه اختلالات روانی همچون افسردگی میدانند، این عمل یک پدیده چند وجهی است که عوامل مختلفی در بروز آن دخیل هستند. بر اساس آمارهای رسمی، خودکشی در جامعه پزشکی در سالهای گذشتە ۳ تا ۵ برابر افزایش پیدا کرده است. آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی بیشتر است.
پدیدهی خودکشی در رزیدنتهای پزشکی بیشتر از سایر افراد تشکیل دهندهی این جامعه است و اخیرا به عنوان یک بحران از آن نام برده میشود. بە طور کلی در جمعیت دستیاری (رزیدنتی) ایران، که حدود ۱۴ هزار نفر است، سالانه به طور متوسط شاهد ۱۳ خودکشی منجر به مرگ هستیم.
خستگی جسمی، تنشهای روانی و بار مسئولیتی فراوان در کنار پایین بودن حقوق و حتی محرومیت از امکاناتی همچون مسکن برای دستیاران پزشکی همراە با نبود چشماندازی امیدوارانه نسبت به آینده، میتواند زمینهساز چنین فکر و اقدامی باشد.
مهاجرت بیش از ۱۰ هزار پزشک در سالهای اخیر
به گفتهی روژان مهاجرت اصلیترین دغدغه او و بسیاری از همکارانش است به شکلی که فکر کردن به آن همانند یک تسلی برای فشارهای کاری و روانی است. با وجود به صدا درآمدن زنگ خطر کمبود پزشک و به ویژه پزشکان متخصص هنوز هم سیر مهاجرت پزشکان صعودی است و درمانی برای درد این قشر یافته نشده است. اگرچه آمار دقیق و رسمی از سوی هیچ نهاد مرتبطی برای مهاجرت پزشکان ارائه نشده اما بر اساس برخی از منابع از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ بیش از ۱۰ هزار پزشک از ایران مهاجرت کردهاند.
آلمان، استرالیا، کانادا و کشورهای حوزه خلیج فارس از جملە مقصدهای اصلی پزشکان و کادر درمان برای مهاجرت است. شرایط کاری مناسبتر در کنار حقوق بیشتر، مهاجرت را به گزینههای اصلی هر پزشک و دانشجوی پزشکی مبدل کرده است. با این وجود بسیاری از دانشجویان پزشکی از سختیهای مهاجرت به عنوان پزشک سخن میگویند و مورد قبول نبودن مدرک دانشگاهی و گذراندن مراحل معادل سازی مدرک را از سختیهای مهاجرت میدانند اما با این حال برخی از آنها حاضرند از صفر شروع کنند اما در چنین وضعیتی نمانند.
شرایط دشوار زندگی به عنوان یک پزشک که در بسیاری از موارد فرصت ساختن آیندهای در حد انتظار، ازدواج و فرزندآوری را برای آنها سختتر میکند، میتواند به جز ترک وطن و مرگ خود خواسته، سبب شود که برخی این شغل را کنار بگذارند یا در کنار آن به شغل دوم و سوم مشغول شوند. این روزها بسیاری از دانشجویانی که دوره عمومی پزشکی را به اتمام میرسانند در فکر تاسیس مطبی برای اعمال زیبایی همچون بوتاکس و تزریق ژل هستند و ادامه تحصیل به عنوان یک متخصص را در لیست انتخابی خود ندارند.
روژان میگوید کە بر سر دو راهی قرار گرفتە است؛ ماندن یا رفتن؟ اما آنچه کە در ذهنش میگذرد به سان قماری با آینده میماند. این تردید نه تنها بر سرنوشت روژان بلکه بر سرنوشت جامعەای بزرگ کە سلامت میلیونها نفر در دست آنان قرار دارد، سایە افکندە است و شاید تنها درمان این درد، اصلاحات اساسی در نظام پزشکی کشور باشد.
نویسنده: سوما توتونچی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است