فراتاب: نوشتار پیش رو توسط خانم دکتر شهپر شهرکی از اعضای شورای نویسندگان فراتاب و متخصص روانشناسی به منظور تبیین هرچه بهتر مساله تروریسم، ترور و تروریست به رشته تحریر درآمده است
تروریسم چیست؟
تروریسم متشکل از اعمالی ست که برای جلب توجه افکار عمومی به شیوه ای دراماتیک انجام می شوند,و هراسی ایجاد می کنند که از قربانیان واقعی آن فراتر می رود. در واقع در نظر فرد تروریست تنها مردمی مهم هستند که این رخداد را تماشا می کنند.
علل اجتماعی تروریسم
گروه های افراطی که دست به اعمال تروریستی می زنند دارای زمینه ها ی اجتماعی خاصی برای بروز این رفتارها به شرح زیرند:
_اعضای این گروه ها احساس بی عدالتی ,محروم شدن از موقعیت های عادلانه در جامعه و عقب ماندن از دیگران را دارند.
_تغییرات اجتماعی از جمله ورود مهاجران,امتیازات ویژه ای که به تصور آنان به اقلیت ها و زنان داده می شود ,اختلاط نژادی ,همگی برای این افراد نگرانی آور و تهدید کننده است.
️علل روانشناختی تروریسم
پیوستن به گروه های تروریستی معمولا در طی روندی تدریجی صورت می گیرد,به طوری که طی مجموعه ای از مراحل,افراد از زندگی گذشته ی خود منفک و به سمت زندگی جدیدی هدایت می شوند.
زمانی که شخص به سازمان تروریستی می پیوندد, معمولا برای او یک دوره ی گسستگی وجود دارد که در آن پیوستگی های اجتماعی و هیجانی قبلی او سست می شود. برای بعضی از اشخاص چنین فرایندی پس از تغییراتی فاحش در زندگی آنها ایجاد می شود که نمونه های آن طلاق ,مصرف الکل و مواد مخدر و شکست تحصیلی می باشد.
گروه های تروریستی معمولا کسانی را جذب می کنند که نیاز شدیدی به حس تعلق دارند,کسانی که غالبا از جامعه طرد شده اند و دلبستگی آنها به گروه ,مشابه دلبستگی آنها به خانواده است.
در واقع زیر بنای نیاز به تعلق ,هویت روانی ناقص یا تجزیه شده است,به نحوی که تنها راه احساس کامل بودن را در ارتباط با گروه می یابد,و تعلق به گروه جز مهمی از خودپنداره ی عضو را تشکیل می دهد.
️آیا شخصیت خاصی به نام تروریست وجود دارد؟
در مورد اینکه آیا تروریست ها نقایص شخصیتی ویژه ای دارند ,اتفاق نظر وجود ندارد. تعدادی ازروانشناسان معتقدند که تروریست ها در دوران کودکی تحقیر شده اند و تجارب منفی دیگری هم داشته اند که منجر به فقدان احترام به نفس ,ناتوانی در کنار آمدن با فشار روانی و روی آوردن به پرخاشگری می شود.
نظر بر این است که در میان تروریست ها دو نوع شخصیت متفاوت وجود دارد:
ایدیولوگ _هرج و مرج طلب
جدایی طلب _ناسیونالیست
تروریست نوع اول ایدیولوگ _هرج ومرج طلب معمولا بر آمده از خانواده ای از هم پاشیده است که بر والدینش طغیان می کند. آنها شرایط سیاسی خاص نظیر فقر و بی عدالتی را معادل اقتدار والدین می گیرند و علیه آن شرایط با توسل به اعمال تروریستی دست به شورش می زنند.
از طرفی تروریست های نوع جدایی طلب _ناسیونالیست در کودکی وفادار بودهدو اینک مطیع قدرت است ولی در برابر شرایط سیاسی و اجتماعی. که آن را با رنج های خانواده ی خود مرتبط می بیند ,دست به شورش می زند. افرادی که مرتکب اعمال افراطی می شوند معمولا فاقد هم حسی با دیگران اند و تمایل دارند انسان بودن قربانیانشان را نادیده بگیرند. غالبا متعصب ترین اعضا رهبری گروه را در دست می گیرند و چنان قوی عمل می کنند که از هر گونه شکاف و اختلاف درون گروهی جلوگیری کنند.
تروریسم انتحاری چیست؟
تروریسم انتحاری عبارت است از انجام اعمال خشونت باری که افراد آگاه هستند که در صورت انجام آنها شانس زنده ماندن صفر است. روشی عملیاتی که موفقیتش بستگی به مرگ مرتکب آن دارد. مرتکب به رغم آگاهی از مرگ پس از انجام حمله ,هنوز در باب چنین مرگی اطمینان ندارد. بمب گذاری انتحاری امری جدید به شمار می رود.این رویه از اوایل دهه ی 1980 و بمب گذاری سفارت آمریکا در بیروت آغاز شد. داده ها نشان می دهد که ارتباط اندکی میان تروریسم انتحاری و بنیادگرایی اسلامی یا هر مذهب دیگری وجود دارد. در واقع ببرهای تامیل در سریلانکا که در خانواده هایی هندو بزرگ شده اند اما به شدت مخالف مذهب هستند ,آغازگران حملات انتحاری بوده اند. تمام حملات انتحاری تروریستی در هدفی سکولار و استراتژیک اشتراک دارند: وادار کردن نیروهای نظامی دموکراسی پیشرفته به عقب نشینی از قلمروهای سرزمینی که تروریست ها آن را سرزمین مادری شان می دانند.
علل روانشناختی پدیده ی تروریسم انتحاری
این پدیده برای تمام دیدگاههای روانشناختی از منظری عملگرایانه مرموز است. به نظر می رسد کشتن خود به علتی خاص حتی با عقلانیتی محدود جور در نمی آید. راه های روانشناختی برای برون رفت. توضیح این پدیده:
- فرض کنیم که فرد معتقد است زندگی اش واقعا پایان نمی پذیرد ,بلکه پاداش های بهشتی برای این عمل در انتظار او خواهد بود.
- منافع مالی و پرستیژ اجتماعی اعضای خانواده به همراه موقعیت خود فرد پس از مرگش به عنوان منافع بعد از انجام عمل انتحاری
- بسیاری از این افراد ناکامی را شخصا تجربه کرده و بسیار سرخورده و بدبین اند. پیوستن به گروه های افراطی نیازشان را برای بقا بر آورده و دیدی روشن برای آنچه که برای اصلاحش باید صورت گیرد به آنها می دهد.
رفرنس ها ی مورد استفاده در این یادداشت
_مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی /توماس پترسون/ترجمه سید کمال خرازی و دکتر جواد علاقبند
_روانشناسی سیاسی /دیوید پاتریک هوتون/ترجمه سعید عبدالملکی