گفتوگوی اختصاصی مرکز بینالمللی یونایتد ورلد با اردشیر پشنگ – پژوهشگر مسائل خاورمیانه، از مدیران انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا و مدیر گروه رسانهای فراتاب در تهران:
اخیرا زمزه هایی از سوی رسانه های خارجی در خصوص تحریم احتمالی برخی شرکت های اماراتی به خاطر روابط تجاری با ایران (و کمک برای فروش نفت ایران) از سوی امریکا شنیده می شود. به غیر از اینکه هدف آمریکا از اینسری اقدامات قرار دادن ایران در فشارهای سیاسی به صورت غیرمستقیم است چه دلایلی دیگری در این تصمیم آمریکا نهفته است؟
ابتدا میخواهم یک چشمانداز واقعبینانه از روابط تهران -ابوظبی ترسیم کنم، از یکسو روابط میان جمهوری اسلامی ایران و امارات متحده عربی، یک رابطه پیچیده و چند بعدی است، همانطور که میدانیم شرایط انقلابی در ایران و حمله به سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام خمینی در چارچوب ایدئولوژی غرب ستیزی، باعث انزوای بینالمللی ایران شد، جنگ طولانی با عراق هم وضعیت اقتصادی این کشور را شکنندهتر کرد. این شرایط به مثابه یک فرصت طلایی برای امارات بود تا هم تلاش کند به کانون اصلی تجارت و هاب ترانزیتی منطقه خلیج فارس تبدیل شود، و هم محل ورود سرمایههای قابل توجه ایرانیان شود، ایران هم در این شرایط دوبی را تبدیل به نقطه تجارت و ارتباطات غیرمستقیم خود با جهان کرد در نتیجه چندین هزار شرکت ایرانی در دوبی ثبت و شروع به فعالیت کردند و میکنند، پس در این شرایط یک وابستگی متقابل غیررسمی اما ملموس بین طرفین ایجاد شد.
اما از سوی دیگر میدانیم میان ایران و امارات تنشهای مختلف تاریخی و منطقهای وجود دارد، مهمترین آنها ادعای امارات بر سه جزیره تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی است، همچنین از زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد (2005) شاهد یک تنش منطقهای جدی بین ایران با عربستان سعودی هستیم، تحولات یمن و حضور ایران در جبهه مخالف عربستان در این کشور هم باعث شد نهایتا امارات روز به روز به عربستان نزدیکتر شود، این موضوع هم بیپاسخ باقی نماند و شاهد شلیک موشکها و حملاتی از جانب حوثیها (همپیمانان ایران) به خاک یا کشتیهای اماراتی برای نخستین بار بودهایم.
همه اینها را گفتم تا تاکید کنم روابط دو طرف پیچیده است، از یک طرف رقیب و در طیف مقابل هم هستند، از یک طرف دارای همکاریهای جدی هستند و همچنین هریک به دلیل متفاوتی نمیخواهد سطح تنش و آسیبپذیریاش بیشتر شود، لذا طبیعی است، که در قالب برخی شرکتها، امارات بخواهد به ایران کمکهایی در فروش نفت برای کسب هم سودمشترک و هم کاهش تنش در رابطه با یمن و ... انجام دهد، و به همین دلیل است که آمریکا هم فشارهایی به امارات وارد ساخته است.
البته خرداد ماه سال جاری هم شاهد اعمال تحریم از سوی آمریکا علیه چند شرکت اماراتی بودیم که دلیل این تحریم ها هم روابط تجاری این شرکت ها با شرکت های پتروشیمی ایران داشت. اما سوال این است ایران در حال مذاکراه با عربستان سعودی در راستای عادی سازی روابط نیز است. آیا بعد از نتیحه بخش بودن این مذاکرات احتمال اعمال برخی تحریم علیه عربستان نیز وجود دارد؟
فکر میکنم فراتر از روابط منطقهای ایران با امارات و عربستان، مهم این است که آیا نهایتا ایران با آمریکا بر سر احیای برجام (پرونده هستهای) توافق مجددی خواهد داشت یا خیر؟ چون از ایران تا این لحظه پالسهای متضاد مثبت و منفی در رابطه با برجام صادر شده است، در نتیجه آمریکا میکوشد با ابزارهای مختلف فشار را بر تهران بیشتر کند تا ایران را مجاب به امضای احیای برجام کند. در این حالت دو سناریو رو میتوان متصور شد، اگر برجام احیا شود، طبیعتا این فشارهای منطقهای آمریکا علیه ایران کاهش پیدا میکند، اما چنانچه برجام شکست بخورد، طبیعتا آمریکا از ابزارهای مختلف برای افزایش فشار و یک محاصره اقتصادی -منطقهای علیه ایران استفاده کند و فشارهایش بر ابوظبی، ریاض و حتی بغداد و مسقط هم دو چندان خواهد شد.
آیا امارات می تواند میان عربستان و ایران میانجیگری کند؟
در حال حاضر کشورهای میانجیگر عرب دیگری نظیر عراق و تا رده پایینتری عمان و کویت مشغول تلطیف کردن فضای سیاسی میان ایران و عربستان سعودی هستند، و در این بین نقش امارات چندان پررنگ نخواهد بود، اما شاید اگر تنش زدایی تکمیل شود، تجربه روابط پیچیده ایران و امارات بتواند تاثیر مثبتی در روابط آتی میان ایران و عربستان سعودی داشته باشد.
متن گفت و گو به زبان انگلیسی در سایت یونایتد ورلد (کلیک کنید)