فراتاب: «سیروس میمنترنجبر» متولد 13 آذر 1339 در شهر کرمانشاه است. بازیگر سینما و تلویزیون و نویسنده چند نمایشنامه است. نخستین بار در 36 سالگی در فیلم «معجزه خنده» بر روی پرده سینماها ظاهر شد و پس از آن در 8 فیلم دیگر نیز ایفای نقش کرده است، همچنین تاکنون در 17 مجموعه تلویزیونی نیز به عنوان بازیگر حضور داشته است و نویسنده نمایشنامه سه فیلم مختلف از جمله «فوتبالیها» بوده است. نکته جالب توجه در زندگینامه شخصی او، کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1396 است. میمنت در موقع ثبتنام انگیزهاش برای کاندیداتوری را اینگونه شرح داده بود: «در حال حاضر بیکارم و به دلیل کسب درآمد خواستم راه ریاستجمهوری را طی کنم. از حرفهایم برداشت طنز نکنید، چراکه من هنرمندم و اجازه دارم در رویای خیالی خود یک شهر بدون اختلاس و دزدی تصور کنم.باید بگویم بنده مشکل کیفری ندارم که صلاحیتم تائید نشود، از ۱۷ سالگی ازدواج کردهام و با نان حلال فرزندانم را بزرگ کردم. با این وجود میدانم تائید صلاحیت نمیشوم!» نهایتاً صلاحیت او طبق پیشبینیاش توسط شورای نگهبان رد شد. اما طی دو سال اخیر حضور در سریال نونخ توان هنری و بازیگریاش را بیش از پیش برای مخاطبان نمایان ساخته است. با او در حاشیه نشست تجلیل از عوامل سریال نونخ در دفتر مرکز گفتمان صلح برای همه مصاحبهای کوتاه داشتیم که مشروح در ادامه خواهد آمد:
فراتاب: به عنوان یکی از بازیگران نونخ فکر میکنید سریال نونخ چقدر توانسته است با مخاطب ارتباط برقرار کرده و توقع مخاطب بهویژه مخاطب کُرد را برآورده کند؟
سیروس میمنت رنجبر: باید به این موضوع توجه کرد که سلیقهها مختلف است با اینحال این مجموعه مخاطب زیادی جذب کرد و همه نسبتا راضی بودند. البته هیچ کاری نمیتواند نظر موافق همه را جلب کند اما تعداد افرادی که نسبت به سریال انتقاداتی داشتند بسیار کم بود. بهترین کارهای جهان نیز خالی از ایراد نیست و منتقدانی دارد. لذا محال است اثری ساخته شود اما منتقد نداشته باشد. این سریال بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت به صورتی که گاهی وقتی مردم ما را میبینند ما را دعای خیر میکنند.
فراتاب: بطور کلی پیام سریال نونخ برای مخاطب چه است؟
سیروس میمنت رنجبر: لازمه جامعه امروز ما همین پیامهایی بود که سریال نونخ داشت. در حال حاضر بیعاطفگی و بیتفاوتی در جامعه ما موج میزند. اگر جایی دعوایی باشد کسی میانجیگری نمیکند که مبادا برای خودش دردسری ایجاد شود. فامیلها کمتر همدیگر را میبینند، فامیل از فامیل و همسایه از همسایه بیخبر است این موارد بد است. در سریال میدیدیم که شخصیتهای داستان با هم مشکل دارند اما غذا را کنار هم میخورند. مشکلات را هم به هم میگویند. خلیل خانزاده مشکل خود را با نورالدین از طریق شکایت قانونی و دعوا حل نمیکند، بلکه صحبت میکند حق خودش را میخواهد اما در کنار هم زندگی هم میکنند. این سریال نشان میداد که مشکلات نباید باعث جدایی افراد از یکدیگر شود. نونخ لزوم همبستگی و در کنار هم بودن و لذت بردن در کنار هم را نشان میداد. زیرا آدمها در کنار هم معنا پیدا میکنند. وقتی قرنطینه پیش آمد مردم نگران شدند اما به تدریج متوجه شدند که سالهاست که در قرنطینه هستند، حتی افرادی که داخل یک ساختمان یا یک خانه بودند از حال هم خبر نداشتند در نونخ اما همه با هم زندگی میکردند.
فراتاب: به نظر شما انتخاب موسیقیهای متعلق به اساتید بزرگ کُرد برای یک سریال طنز مناسب بود؟
سیروس میمنترنجبر: اساتید برزگ موسیقی ایران از اساتید کُرد الهام گرفتهاند یعنی موسیقی کُردی بسیار غنی است در میان کُردها رنگ و زیبایی بسیار پرمعنی است و اینها موسیقی را میسازند. مثلا وقتی از چیزی خوشحال میشوند ملودی زیبایی میسازند زیرا هر جا شادی هست ملودیهای زیبا ایجاد میشود، اما هر جا که ساکن و بیروح باشد موسیقیدان مجبور به تقلید و کپیکاری است. موسیقی کردستان بسیار پیشرفته است. مردم کُرد نسبت به موسیقی حساس بوده و جزیی از زندگیشان است. از چوپان گرفته تا خانم خانهدار میخوانند و زمزمه میکنند همه کُردها ریتم را میشناسند و اکثریت صدای خوبی هم دارند چرا که کُردها با موسیقی عجین هستند. وقتی موسیقی فاخر کُردی در این سریال پخش میشد مردم و بهویژه مردم کُرد لذت زیادی میبردند زیرا با هم میشنیدند و در لذت بردن از این موسیقی همه مردم ایران سهیم بودن این با هم شنیدنها زیباییاش را دو چندان کرده است. مساله را هر طور که نگاه میکنیم میرسد به با هم بودن و در کنار هم بودن و موسیقی در تمام شئون زندگی کُردها وجود دارد.
متن مذکور در شماره نخست ماهنامه فراتاب کُردی منتشر شده است
شما میتوانید برای مطالعه دیگر مطالب این ماهنامه، نسخه آنلاین آن را از طریق یکی از دو لینک زیر تهیه کنید: