فراتاب – گروه زنان: هشت سال از سلطنت فتحعلیشاه قاجار نگذشته بود که در خانوادهای اهل فرهنگ در سنندج و در زمان حکومت اماناللهخان والی اردلان دختری چشم به جهان میگشاید که بعدها عروس والی اردلان میشود و هوی بیست و یکمین دختر فتحعلی شاه. ماه شرف خانم اردلان معروف به مستوره کردستانی شاعر نویسنده و تارخ نگار کُرد ایرانی بود که خانواده پر نفوذ، متمول و با فرهنگ او، در تحصیل و تربیتش همتی عالی داشتند و او هم در مقابل دارای ذوق و قریحه و استعدادی عجیب. مستوره با غزل و قصیدههایش شاعران هم عصر خود را تحت تاثیر قرار داده بود و در روایتگری تاریخ هم به همچنین.
اگر بخواهیم مروری به تاریخچه حضور زنان و دیده شدن آنها در تاریخ معاصر ایران داشته باشیم همواره نقطه عطف انقلاب مشروطه است. انقلابی که از آن به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیر گذارترین انقلابهای هم عصر خودش یاد میکنیم که تحولات ناشی از آن آغازی شد بر شکوفایی زنان و مطرح شدن هرچند اندک مطالبات آنها در فضای به شدت مردسالار آن دوره. و یا اگر خیلی بخواهیم قبلتر برویم به عصر آشنایی جدیتر ایران با مظاهر تمدنی جدید یعنی دوره ناصری میرسیم که قبل از این دو تاریخ و دگرگونیهای بعد از آنها ناشی از آشنایی ایران با دنیای غرب، رفت و آمد ایرانیان به کشورهای خارجی و ترجمه متون و ... معمولا از زنان به عنوان اصحاب روشنفکر و صاحب قلم خبری نیست.
مستوره اردلان در شرایطی در بستر تاریخ ایران مطرح میشود که جامعه هنوز با تعصبات جدی و بسیار تندی نسبت به زنان مواجه است این درحالی است که زنان هنوز اجازه تحصیل و سواد آموزی و خروج از خانه بدون همراهی و اذن افراد ذکور خانواده را نداشتند تازه خواندن و نوشتن برای زنان بعد از انقلاب مشروطه بود که به امری رایجتر تبدیل شد بطور کل زنان همچنان نیمه مورد غفلت قرار گرفته جامعه ایران آن روزگار بودند. به نظر میرسد که این موضوع از دید مستوره پنهان نبوده و بعضا در قالب معترض بیپروایی ظاهر میشود در به حاشیه راندن زنان و نادیده گرفتن آنها:
ز خیل پردگیان نیست در زمانه قرینم
به زیر مقنعه ما را سری است لایق افسر
ولی چه سود که دوران نموده خوار چنینم
در این زمان مستوره به سه زبان کُردی، فارسی و عربی تسلط کامل داشت، او اینها را نزد پدرش ابوالحسن بیگ قادری آموخت به طور جدی شعر میسرایید و مینوشت تا جایی که دیوان اشعارش به فارسی که حدود دو هزار بیت است در سال 1304 برای اولین بار به چاپ رسید وی با بسیاری از شاعران مهم دوران خود مشاعره و مباشرت داشت از میان آنها نالی، شاعر کُرد و بنیانگذار مکتب بابان و سید عبدالرحیم مولوی از بزرگان مکتب شعر گوران و یغمای جندقی شاعر فارس زبان را میتوان نام برد.
این در حالی بود که نزدیک به هفتاد سال قبل از انقلاب مشروطه که زنان مجالی برای دیده شدن در مقام یک تاریخ نگار و نویسنده را نداشتند او تاریخ اردلان را مینویسد این کتاب با ارزش علمی که دارد باعث برجسته شدن جایگاه اجتماعی مستوره میشود تا جایی که تا آن زمان و در تمام خاورمیانه و در عرصه تاریخ نویسی و در میان زنان جز مستوره اردلان کسی به این کار نپرداخته بود. این اثر ارزشمند در سال 1326 در سنندج به چاپ رسید.زجرات و جسارت ماه شرف خانم تا آنجا پیش میرود که اقدام به نوشتن رسالهایی بر مبنای عقاید خود در مذهب اهل سنت شافعی میکند کاری که نظیرش تا همین الان هم توسط زن دیگری صورت نگرفته است.
کتابی تحت عنوان عقاید مستوره که به نقل از خودش برای زنانی نوشته که در انجام امور مذهبی و شرعی همواره با پرسشهایی مواجه اند وکمکی باشد به آنها. مستوره اردلان که در هفده سالگی به الاجبار به عقد و ازدواج خسرو خان اردلان، حاکم امارت اردلان در میآید بعدها هم دلباختهاش میشود. در این خصوص علی اکبر منشی چنین مینویسد: «مستوره چون شان و شایستگی خود را برابر با مردان روزگار میدانست از این مواصلت و مزاوجت امتناع داشت تا اینکه خسرو خان پدر و جد او همراه چند تن از بستگان را به زندان انداخت و ابوالحسن بیگ را مجبور به پرداخت جریمه سی هزار تومان نمود و شرط استخلاص آنان را منوط به عقد مستوره نمود، در نتیجه مستوره به این مزاوجت تن در داد.»
خسرو خان اردلان که قبل از مستوره با دختر فتحعلیشاه حسن جهان خانم ازدواج کرده بود و از او شش فرزند شامل سه پسر و سه دختر داشت. حسن جهان خانم نیز زنی ادیب بود و شاعر اما از رابطه میان او و مستوره اطلاعات زیادی در دست نیست، بعدها مستوره بیشتر وقتش را به مطالعه و نوشتن و سرودن شعر میگذراند و به دلیل تشویقهای خسرو خان که خود او نیز شعر میسرود و با هم مشاعره میکردند، اندک اندک دلباختهاش میشود. مستوره در بیان احساس خود نسبت به او بسیار شفاف و بیپرده شعر میسراید و این ابراز عشق بیپرده از ویژگی های بارز شعر مستوره است که در آن زمان با توجه به شرایط اجتماعی و مردسالار جامعه این شیوه بیان احساس بسیار منحصر به فرد بود:
به تالی پهرچهمی ئهگریجه کانت غارهتت کردم
دلی کهم بوو ئویشت خسته ناو چاهی زهنهخدانت
به قوربان! عاشقان ئهمرو ههموو هاتونه پا بوست
منیش هاتووم بفهرموو بمکوژن بمکهن به قوربانت
تلاشها، رنجها وملامتهایی که زنان در طول دوران زندگیشان گذراندهاند به دلیل حاکمیت روایتهای مردانه چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند از این رو روایتهای چندان مشخصی از زندگی روزمره زنان وجود ندارد. در این میان مستوره هم از جبر سنگین اجتماع مصون نیست، برای تاریخ نگاری دست به خلق اثری زده است که مورد پذیرش جامعه مرد سالار آن دوره بوده است و زندگی زنان و اندرونی خانهها موضوعی کم ارزش و خالی از لطف به نظرش آمده است. با توجه به اینکه جنسیت زنانه و قضاوت درباره زنان همواره با عیار مردانه در طول تاریخ سنجیده شده است در روایتهای مستوره هم جای خالی این نوع بیانگری از زندگی خصوصی و روزمره خالی است به همین دلیل از شرایط درون خانه و روابط زنان و نوع تقسیم قدرت بین آنها اطلاع چندانی در دست نیست.
حتی از اینکه خود ماه شرف خانم تا چه اندازه زنان و زندگی آنها، برای او ایجاد دغدغه کرده اند و یا اینکه چقدر توانسته نقش موثری در زندگی زنان اطراف خود داشته باشد و اینکه چه بر احوالات وی گذشته، بعد از مرگ همسرش و از دست دادن برادر جوانش و حتی کوچ وی به سلیمانیه هیچ روایت مشخص و قابل استنادی در دست نیست.
هر چه هست ماه شرف خانم مستوره اردلان کردستانی، در سالهای بسیار قبلتر از مشروطه و تحولات اجتماعی ناشی از آن و با رعایت شان خانواده در دوره زیست خودش، قطعا نه تنها زنی با متر و معیارهای سنتی محسوب نمیشود بلکه با توجه به اندیشه موجود در برخی از اشعارش میتوان گفت او دههها از عصر خویش پیشتر بود، زنی که اشعار و افکارش تا به امروز رنگ کهنگی به روی خود ندیده است.
نویسنده: شفق رحمانی – پژوهشگر علوم سیاسی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است