ديپلمات پراگماتيستی که جایش همچنان خالی است! | فراتاب
کد خبر: 10638
تاریخ انتشار: 12 مهر 1398 - 20:37
دکتر فریدون نوری
یادنامه ای برای جلال طالبانی رئیس جمهور فقید عراق و از رهبران جنبش کردستان عراق

 فراتاب – گروه بین الملل: ١٠ مهر ماه سالروز درگذشت شادروان مام جلال طالباني است. سياستمدار هوشمند و واقعگرايي كه يكي از بلنداوازه ترين رهبران كردستان، عراق و منطقه مي باشد. چريك چپگرايي كه در پرتو تحولات سياسي عراق و فروپاشي رژيم بعث از يك سو و هوشمندي و ذكاوت سياسي و قدرت اعجاب برانگيز تعاملش و در نتيجه اتحاد و همدلي كامل جريان ها و احزاب تاثيرگذار كردستاني در عراق از سوي ديگر به عنوان نخستين رئيس جمهور عراق فدرال و اولين كُرد در تاريخ بغداد و عراق بر كرسي رياست جمهوري آن كشور تكيه زد و در مدت تصدي اين مقام در واقع تشريفاتي و سمبليك با بهره گيري از توانمندي ها و ظرفيت هاي بالاي شخصيتي خويش، تجربه طولاني و شناخت عميق از ساختار سياسي اجتماعي عراق و منطقه و درك درست تحولات سياسي جهان و تكيه بر حمايت نخبگان سياسي عراق و تعامل هوشمندانه با قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي موثر در تحولات سياسي عراق ابتكار عمل را رهبري عراق پس از صدام بدست گرفت.

او با ايفاي نقشي بسيار فراتر از ظرفيت و قابليت هاي قانوني پست رياست جمهوري و ارائه تصويري معتدل و توازن بخش در سلوك سياسی كارنامه اي موفق و درخشان در فراهم نمودن زمينه تداوم پروسه نيم بند سياسي و همگرايي و وفاق ميان نيروها و جريان هاي متفاوت و گاه متغارض و مخالف هم از خود به يادگار گذاشت و راه را بر ماندگاري نقشه عراق بر اطلس سياسي جهان گشود.

عضويت در حزب دمكرات عراق به رهبري بارزاني در نوجواني در ١٣ سالگي نقطه عزيمت وي به سياست بود و تارسيدن به آخرين ايستگاه كار سياسي و درگذشتش در سال٢٠١٧ در مقام رياست جمهوري عراق در تمامي سالهاي فعاليت سياسي خود فراز و فرودهاي فراواني را تجربه و چه در دوران مبارزه پارتيزاني در كوهستان هاي كردستان و چه آن هنگام كه پس از شكل گيري مدار پرواز ممنوع تا فروپاشي رژيم صدام در كردستان و سليمانيه اداره بخش هايي از كردستان را رهبري ميكرد و چه در شكل گيري ائتلاف اپوزيسون عراق در آستانه فروپاشي رژيم بعث و چه در زمان شكل گيري شوراي موقت رهبري عراق و بعدها در مقام رياست جمهوري منتخب در نظام سياسي جديد همواره يكي از شخصيت هاي تاثيرگذار و كليدي در متن تحولات تاريخ معاصر كردستان و عراق بود.

حدود شصت سال مبارزه و سياست ورزي در كشوري كه تولد آن حاصل توافقات سايكس -پيكو و برخوردار از ساختي مصنوع و ناهمگون با سلطه اجباري و ميليتاريستي اقليت عرب سني بر اكثريتي عمدتا ناراضي خصوصا در عصر خونبار حكومت بعثي ها براي اين چريك و پارتيزان چپگراي نيمه دوم قرن گذشته و ديپلمات كار آزموده و خود ساخته كه دانش آموخته حقوق هم بود شهرتي فراگير و عمومي در سطح منطقه و جهان پديد آورده بود و او را در زمره تاثيرگذارترين و مطرح ترين چهره هاي اپوزسيون عراق در كانون توجه و داوري هاي متفاوت و گاه متضاد و متناقص و عموما آميخته با حب و بغض هاي آزار دهنده و هيجاني قرار داده است؛ بگونه‌اي كه داوري در باب كارنامه و ميراث ايشان بدليل سلطه نگرش هاي حزبي و آموزه هاي ايدئولوژيك برتاريخ نگاري سياسي در كردستان امري دشوار و داوري درست و منصفانه در باب كارنامه و عملكرد ايشان علاوه بر رهايي روايت هاي تاريخي از چنبره پندارها وتصورات حزبي و جناحي مستلزم برخورداري از اطلاعات فراگير و دسته اول و آشنايي و تسلط به روش هاي علمي تحقيق و انتشار اسناد آرشيوهاي منطقه و دنيا در رابطه با نقش، شخصيت و كاركرد ايشان از يك سو و عدم سوگيري ذهني و دلبستگي عاطفي و حزبي و يا مخالفت كليشه اي و قالبي با اين شخصيت ماندگار تاريخ معاصر عراق و كردستان است.

با وجود آشنايي كلي توده هاي مختلف مردم با خطوط كلي و عمومي اين شخصيت تاثيرگذار اما دريافت تصويري درست و دقيق از ايشان در وراي روايت هاي كليشه اي و قالبي نيازمند پژوهش هاي متديك و روشمندي است كه از حصار مرزبندي هاي پيدا و پنهان حزبي وايدئو لوژيك گذر نموده و در صدد در انداختن طرحي نو در اين حوزه باشد. انتشار كتاب دو جلدي «ديداري ته‌مه‌ن» كه حاصل گفتگوي يكي از ارادتمندانش با وي در مقاطع زماني مختلف مي باشد و پروژه قابل تامل «پس از شصت سال» و آثاري از اين دست با وجود ارائه برخي اطلاعات و داده هاي تاريخي به دليل سوگيري هاي جدي و غير قابل انكار كه در دومي با نفرت اشكار و عميق عليه رقبای طالباني درهم آميخته است در ارائه تصويري درست از اين چهره كليدي و دوران ساز كامياب نبوده و رداي مناسبي براي قامت وي نخواهد بود. در بازنمايي سيماي كلي و كارنامه سياسي طالباني قرين توفيق نبوده اند.

اميدوارم که شايد مام جلال كه توجه و حمايت از اهل قلم و نويسندگان همواره همچون دغدغه اي جدي در كانون توجه وي بود و اهميت تاريخ نگاري، كار فرهنگي و روشنفكري را به فراست دريافته بود اتوبيوگرافي و خاطرات خود را نوشته و با قلم و انديشه خود به شرح زندگي تاثيرگذار و پرماجرايش پرداخته باشد كه اگر چنين اتفاق ارزشمندي افتاده باشد و متوليان امر و نزديكان وي انتشار اين يادداشت ها را همچون ضرورتي مفيد محقق نمايند؛ روزي كه اين اثر منتشر شود بي گمان اطلاعات و داده هاي بسيار ارزشمند و درس ها و آموزه هاي بسياري در آن خاطرات وجود خواهد داشت كه براي علاقمندان به تاريخ تحولات معاصر كردستان بسيار ارزشمند و مفيد خواهد بود قطعه اي مهم و تاثيرگذار از پازل و معماي درهم تنيده تاريخ پر ماجرا و راز آلود كردها و كردستان در جاي خود قرار خواهد گرفت و در داوري درست تر و عيني تر در باب انديشه و كارنامه وي را سهل تر خواهد نمود.

نقش آفريني در تحولات عراق و كردستان، مناسبات پر فراز و فرود وي با بارزاني ها و ديگر جريان ها و احزاب سياسي كردستان و عراق، تاسيس و رهبري اتحاديه ميهني كه از ابتدا تا هنگام مرگ دبيركل آن بود، كارنامه پر ماجرايش در مناسبات دروني احزاب كرد در منطقه و روابط ويژه‌اش با دولت هاي منطقه، نقش و جايگاه او و حزب متبوعش در منازعات دروني در اقليم كردستان، سلوك ويژه و منحصر بفرد وي در رهبري اتحاديه ميهني كه در نهايت موجب جدايي بخشي از تاثيرگذارترين چهره هاي اين حزب به رهبري شادروان نوشيروان مصطفي تئورسين و دومين شخصيت اتحاديه ميهني از اين حزب گرديد، همكاري و هماهنگي استراتژيك وي با بارزاني پس از توافق واشنگتن و بويژه در دوران حضورش در بغداد، نقش انكار ناپذيرش در فراهم نمودن بسترهاي لازم براي شكل گيري نظام سياسي نوين عراق و ... فرازهايي از زندگي اين چهره كار آزموده سياسي است كه هر كدام از آنها مي تواند موضوع تحقيقات و پژوهش هاي جدي باشد و در پرتو بررسي زوايا و ابعاد مختلف زندگي وي بسياري از تحولات سياسي و اجتماعي كردستان و عراق با محوريت بخشي به كاركرد و جايگاه ايشان مورد بازخواني كنكاش علمي و پژوهشي قرار گيرد.

باري اينك كه دو سال پس از مرگ طالباني عراق روزهاي پر التهابي را سپري مي كند و در بغداد و برخي ديگر از مناطق و مراكز استانهاي آن كشور ناراضيان از وضعيت اداره عمومي و فساد فراگير و فقر و بيكاري به خيابان ها آمده اند و دولتمردان در مواجهه با شرايط نويني قرار گرفته اند غياب چهره تاثيرگذاري چون وي براي مديريت و كنترل بحران ها و ايجاد توافق و همگرايي سياسي در فضاي سياسي عراق بيش از بيش احساس مي شود. اين احساس خلا و تاثير نامطلوب غياب ايشان در كردستان و اقليم و در حوزه نفوذ سنتي وي به شكل جدي تري نمود يافته و بر تحولات و دگرگوني ها و صف بندي هاي سياسي تاثير نامطلوب نهاده است، زيرا ناگفته پيداست كه با بيماري و مرگ وي توافق استراتژيك او و بارزاني براي تقسيم قدرت و اداره اقليم و حضور در بغداد دستخوش آسيب گرديده و بحران جانشيني ايشان هم در اتحاديه ميهني به عنوان رهبري كاريزماتيك كه تصميماتش براي اتحاديه ميهني فصل الخطاب بود و هم در بغداد به عنوان سمبل وحدت و همگرايي و مشاركت هوشمندانه كردها با وجود تصدي منصب رياست جمهوري در دو دوره پس از وي از سوي دو نفر از نيروهاي پرورش يافته در مكتب ايشان به وضوح مشهود است و تلاش براي ايفاي نقشي مشابه ايشان از سوي رئيس جمهور كنوني عراق بدلايل پيدا و پنهان ناكام مانده و دشوار است ره به جايي ببرد! بحران ها و چالش هاي فراواني پس از غياب ايشان در روابط بغداد و اقليم شكل گرفته اند و كار به جايي رسيد كه بدليل اختلاف بر سر مسائلي همچون نفت، بودجه، اداره مناطق مورد اختلاف و ... اختلافات به اوج خود رسيد و با قطع بودجه اقليم و برگزاري رفراندوم نهايتا كار به رويارويي و درگيري انجاميد و در نتيجه عدم هماهنگي كامل و عملي دو حزب سياسي كردستاني عمده بخش هاي زيادي از مناطق كردنشين از كنترل كردها خارج و فضاي سياسي در اقليم و عراق راديكاليزه گرديد و در نهايت مواجه نظامي ميان بغداد و اربيل موحب از دست رفتن توافقات پييشين در مورد اداره مناطق موضوع ماده ١٤٠ قانون أساسي عراق و كركوك گرديد. اتحاديه ميهني كه در آغاز با ماجراي رفراندوم كاملا موافق و هماهنگ بود در غياب رهبر تاثيرگذار خويش به دليل اختلافات دروني و تحت تاثير عوامل مختلف در مديريت ماجراي حوادث پس از رفراندوم دچار اختلاف تشتت ديدگاه و و عدم انسجام در موضع گيري شد و بازار اتهام زني و جنگ رسانه اي تبليغي و محاصره و فشارهاي بغداد و دولت هاي منطقه اقليم كردستان را در آستانه فروپاشي كامل قرار داد كه بي هيچ شبهه اي اگر طالباني در صحنه سياست عراق و كردستان حضور داشت روند اين حوادث به گونه ديگري بود.

باري بدترين ضربه ها و هزينه هاي حاصل از غياب وي به اتحاديه ميهني تحميل گشته و شدت آن به گونه اي است كه اين حزب هنوز نتوانسته است از شوك درگذشت وي رهايي يابد و از تله بنيانگذار عبور كند و بحران رهبري در عالي ترين سطوح ممكن در تصميم گيري ها و تصميم سازي هاي آن مشهود و بر جايگاه و پايگاه احتماعي اين حزب تاثير نامطلوب نهاده است. صد البته ديگر جريانها سياسي اقليم و مردم كردستان هم يكي از كار آزموده ترين چهره ها و رهبران خود را از دست دادند و تبعات منفي خلا حاصل از غياب وي در اتمسفر سياسي عراق و كردستان شايد تا مدتها ادامه يابد و ظهور و بروز شخصيتي براي ايفاي نقشي مشابه ايشان در روزگار كنوني امري دشوار است. اما با گذشت دو سال از درگذشت وي شايد روز آن فرارسيده باشد با انجام تحقيقات جامع و علمي كارنامه و ميراث اين چهره تاثيرگذار و چريك چپگرا و ديپلمات پراگماتيست مورد بازخواني و ارزيابي جدي و علمي قرار گيرد و درس هاي نهفته در ميراث و كارنامه وي براي نسل امروز و فرداي كردستان و عراق تبيين و تثبيت گردد.

نویسنده: دکتر فریدون نوری، پژوهشگر حوزه تاریخ سیاسی معاصر

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار