فراتاب - گروه سیاسی: نوع بودجهنویسی دولت برای سال 97، صدای همه اعم از موافقین و منتقدین دولت را درآورد. از نوع بودجه عمرانی دولت که رونق کسب و کار، ارتباط مستقیم با آن دارد گرفته تا بودجه جاری برخی نهادهای غیراجرایی کشور، موجب شده فضا برای دولت سنگین شود. رشد بودجه عمرانی دولت آنقدر نیست که امیدی به تغییر فضای رکودی حاکم بر کشور در سال آینده وجود داشته باشد. رکود حاکم بر اقتصاد کشور را باید در کنار تلاطم بازار ارز و همچنین شروع رشد کاذب و مداوم قیمتها که از ماه پیش آغاز شده، ببینیم و شاهد اوجگیری و ملموس شدن رکود تورمی در بازار باشیم. از دید اقتصاددانان، رکودتورمی بدترین بیماری است که میتواند اقتصاد کشور را درگیر و دچار کند. البته تجربه تاریخی یک دهه رکود تورمی در دهه 70 قرن بیستم در آمریکا در حافظه بسیاری از اقتصاددانان هست که چگونه آمریکا با سیاستهای حمایتی از تولید و خصوصیسازی واقعی اقتصاد خود، توانست آن بحران را پشت سر بگذارد.
البته مصائب بودجهای کشور در دو بعد قابل بررسی است. بعد خارجی این مهم، از آنسو است که با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا، اجازه انتفاع از مواهب برجام آنگونه که مقرر شده بود و آنگونه که پیش بینی میشد داده نشده و دولت ما، کمی در چشمانداز خود دچار مشکل شده است. از دیگر سو، اروپا هم از ترس تحریمهای آمریکا، با تمام توان به همکاری اقتصادی با تهران نمیپردازد و از این حیث نیز دولت آقای روحانی در تنگنا قرار دارد. البته به همه این مسائل، موضوع FATF و محدودیتهای آن را نیز باید افزود که قوانین دست و پا گیر FATF، گردش مالی سابق و ورود پول به کشور را با مشکلاتی روبرو خواهد کرد. در بعد دوم یعنی بعد داخلی نیز، منتقدین دولت هم در برخورد با مشکلات بودجهای، با شدت دادن انتقادات، ابتکار عمل و تمرکز کافی را از دولت گرفته و راه را برای دولت دوازدهم دشوار کردهاند. البته نگارنده، معتقد به نقد اصولی هستم و اتفاقا مصرم که دولت نقد را به جان بپذیرد زیرا نقد باعث پیشرفت است ولی منتقدین نیز باید جانب انصاف را در شرایط فعلی رعایت کنند.
حرف از «شرایط فعلی» شد؛ امروز دولت دوازدهم در شرایطی قرار دارد که دشمن اصلی نظام یعنی آمریکا، صراحتا از تغییر حکومت در ایران سخن میگوید و با تدابیر و حیلتهایی درصدد فشار بیشتر اقتصادی و سیاسی به کشورمان است که کشور و دولت را به ورشکستگی بکشاند. امروز دشمن دستش رو است و تمام دنیای غرب در برابر ایران ایستاده است. نگارنده این نمایش اروپاییها در حمایت از ایران در برجام را صوری و مشروط میداند و شکی نیست برای این حمایت شروطی چون پذیرفتن شکستن خطوط قرمز نظام در موضوعاتی چون توان دفاعی کشور را تحمیل خواهد کرد.
در این بین هم اولین همراهی با دولت، وظیفه مجلس است. برخی اخبار غیرکارشناسی و غیرحرفهای از خانه ملت به گوش میرسد که طبعا ناشی از اتفاقات و برخی اعتراضات به گرانیها در کشور است. اینکه مجلس جلوی افزایش افسارگسیخته قیمتها را بگیرد، خوب است ولی اینکه با هر افزایش قیمت مخالفت کند، نه پشتوانه علمی دارد و نه تجربه دهه هفتاد کشور این اقدام را تأیید میکند. اقدام کوتاه مدت مجلسیها در ثابت نگه داشتن قیمتها، شاید در کوتاه مدت باعث رضایت مردم شود ولی در بلند مدت آثار تورمی فراوانی برای کشور به بار خواهد آورد.
در گام بعد، منتقدین دولت که بخش اعظمی از آنها انتقادات اصولی به نوع مذاکره در توافق هستهای با آمریکا و 5 کشور دیگر داشتند، اینبار باید این حقیقت را بپذیرند که آمریکا هدفش دولت نیست و مستقیما ماهیت نظام را هدف قرار داده و اینبار بسیار محکمتر پا به عرصه خصومت نهاده است. با اینکه این نقد به دولت جناب آقای روحانی وارد است که نباید همه تخممرغها در سبد برجام گذاشته میشد ولی امروز در شرایط فوقالعاده حساسی قرار داریم و بنظر نگارنده باید در عین انتقاد اصولی، همه باهم در کنار دولت باشیم و سال 97 را با دولت روحانی مدارا کنیم.
فرجام سخن
و اما پیشنهاد؛ نقدی که به همه دولتهای جمهوری اسلامی وارد است، اتکای بیش از اندازه آنها به نفت و خامفروشی است. امروز بسیاری از کشورها که در حوزه تولید چه از منظر مواد اولیه و چه از منظر بازار فروش به بنبست رسیدهاند به سراغ بخش «خدمات» رفتهاند. حال چطور این بخش به کشور ما مربوط میشود؟ پاسخ این است که این موهبت را خداوند به سرزمین ایران داده است.
موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران که در چهارراه شرق و غرب، و شمال و جنوب عالم قرار دارد، محل اتصال کشورهای اوراسیا به آبهای آزاد است، محل عبور ترکیه برای رسیدن به بازار جنوب و جنوبشرق آسیا است، در مسیر اصلی راه جدید ابریشم چین قرار دارد و پتانسیل تبدیل شدن به هاب ترانزیت منطقه را دارد، بزرگترین مزیت جغرافیایی ایران در منطقه است. با توجه به تحریمهای سنگین غربیها علیه ایران، توجه به بخش ترانزیت و ایجاد زیرساختهای ترازیتی برای کشورهای منطقه، میتواند ضمن بیاثر کردن تحریمهای اقتصادی غرب، کشورهای منطقه را به خود وابسته کرد. امروز ترکیه پس از سرخوردگی از غرب و اعلام تقویت سیاست نگاه به شرق خود، دسترسی به بازارهای پاکستان، هند و افغانستان را در برنامه دارد که ایران کوتاهترین و امنترین راه برای رسیدن ترکیه به جنوبشرق آسیا است.
کشورهای آسیای مرکزی برای انتقال انرژی خود به اروپا، به مسیر زمینی ایران و ترکیه نیاز مبرم دارند. روسیه و کشورهای آسیای مرکزی برای رسیدن به آبهای آزاد، به مسیر کوتاه و بهصرفه ایران نیاز مبرم دارند. اما این درک و این احساس نیاز فعلا در مدیران ما وجود ندارد و این موقعیت ژئوپلیتیک کشور در اولویت تصمیمگیران ما قرار ندارد. عدم توجه مدیران به ایجاد زیرساخت و تأمین لجستیک کافی برای ترانزیت کشور باعث شده، کشورهایی که نیاز مبرم به ترازنیت دارند به مسیرهای جایگزین ایران بیاندیشند و اگر در موتاه مدت فکری برای این مهم اندیشه نشود، این پتانسیل خدادادی را به سهولت از دست خواهیم داد. فعال شدن ترانزیت ایران، به راحتی علاوه بر وابسته کردن همسایگان پیرامونی به ایران، حتی اروپا و چین را نیز به ایران محتاج خواهد کرد و بهراحتی میتواند زمینهساز توسعه و شکوفایی اقتصادی را به ارمغان بیاورد. رونق صنعت ترانزیت در کشور که در دنیا به عنوان صنعتی مادر شناخته میشود، به صورت خودکار صنعت گردشگری کشور را متحول کرده و به دلیل جذاب بودن مزیت ترانزیتی ایران، راه برای جذب سرمایهگذاریهای کلان خارجی به ایران باز میشود.
مهدی خورسند، روزنامه نگار
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است