کد خبر: 2432
تاریخ انتشار: 2 تیر 1395 - 13:29
اهداف روسیه در خاورمیانه چیست؟
حضور روسیه در خاورمیانه همچون دیگر عوامل سیاسی ، همراه با علت های متفاوتی است. روسیه در خاورمیانه در حال جنگ با تروریسم، افزایش نفوذ خود در منطقه و نقش آفرینی در نقش یک قدرت فرا منطقه ایی است و این در مقابل حضور آمریکا در منطقه موجب بروز بازی جدید خواهد ب

 فراتاب- سرویس بین الملل: حضور روسیه در خاورمیانه منبعث از چند عامل مهم می‌باشد. نخستین عامل، حفظ وضعیت موجود در منطقه است؛ دومین عامل حضور روسیه در خاورمیانه مربوط به جنگ علیه تروریسم و ممانعت از تسری آن به خاک روسیه است و نهایتاً، این نکته باید موردتوجه قرار گیرد که همزمان با کاهش حضور و مشارکت آمریکا در خاورمیانه، روسیه به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه است. این امر فرصت خوبی را در اختیار روسیه قرار داده تا به‌عنوان یک کنشگر به قدرت‌نمایی ورای مرزهای خود در زمانی که با تهدید روبه‌رو است، قادر باشد.

در چند سال گذشته شاهد افزایش معنی‌دار حضور روسیه در تحولات خاورمیانه می‌باشیم. آیا برداشت روس‌ها از چشم‌انداز کاهش تدریجی حضور آمریکا در منطقه عامل و محرک اصلی این وضعیت است یا نگرانی روسیه از تسری بحران‌های خاورمیانه به منطقه خارج نزدیک سبب شده است تا این کشور حضور گسترده‌تری در بحران‌های منطقه داشته باشد؟
 
الکسی خلابنیکوف: حضور روسیه در خاورمیانه منبعث از چند عامل مهم می‌باشد. نخستین عامل، حفظ وضعیت موجود در منطقه است. حفظ رژیم‌های کنونی و نهادهای وابسته به آن‌ها هدف اصلی روسیه ازجمله اهداف اصلی روسیه به‌حساب می‌آید؛ به‌عبارت‌دیگر، روسیه به دنبال حفظ ثبات در منطقه بوده، به طوریکه این‌گونه تصور می‌شود مسکو از تغییرات تکاملی به‌جای تغییرات انقلابی حمایت می‌کند.
 
به اعتقاد دولتمردان روسیه، ارتباط نزدیکی میان مشارکت نظامی خارجی با هدف تغییر رژیم از یک‌سو و بی‌ثباتی و ظهور تهدیدات تروریستی از سوی دیگر وجود دارد. جنگ‌های افغانستان، عراق و لیبی نمونه‌های خوبی در تأیید این مدعا است. درواقع، تهدیدات تروریستی بخش اعظمی از منطق حضور و اقدام روسیه در منطقه خاورمیانه را شکل می‌دهد. با توجه به حضور شورشیان در قفقاز شمالی که بصورت مستقیم از سوی تندروها در خاورمیانه حمایت می‌شدند، روسیه به این تجربه ارزنده دست یافت که تا چه اندازه کم‌اهمیت انگاشتن تهدیدات بالقوه تروریستی برای این کشور خطرناک است.
 
ازاین‌رو، یکی از توجهات کلیدی در سیاست خاورمیانه‌ای روسیه، مخالفت با فرآیندهایی است که ممکن است منتج به بی‌ثباتی بیشتر در منطقه شود.
 
دومین عامل حضور روسیه در خاورمیانه مربوط به جنگ علیه تروریسم و ممانعت از تسری آن به خاک روسیه است. این موضوع یکی از علت‌های اصلی حضور نظامی روسیه در بحران سوریه قلمداد می­شود. شورشیانی که تجربه‌های عملیاتی در میدان عراق و سوریه به دست آورده‌اند، نسبتاً به‌آسانی می‌توانند از طریق قفقاز و آسیای مرکزی به روسیه بازگشته و این کشور را مورد حمله تروریستی قرار دهند.
 
نهایتاً، این نکته باید موردتوجه قرار گیرد که همزمان با کاهش حضور و مشارکت آمریکا در خاورمیانه، روسیه به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه است. این امر فرصت خوبی را در اختیار روسیه قرار داده تا به‌عنوان یک کنشگر به قدرت‌نمایی ورای مرزهای خود در زمانی که با تهدید روبه‌رو است، قادر باشد. به اعتقاد من، این امر با هدف اصلی روسیه که همانا حفظ وضع موجود با هدف تضعیف رژیم‌های حامی آمریکا در خلیج‌فارس بوده، همخوانی دارد.
 
آیا در چشم‌انداز روسیه، نهاد دولت-ملت و نظم امنیتی در خاورمیانه در حال فروپاشی است و سیاست روسیه در قبال روندهای جدید چیست؟
 
الکسی خلابنیکوف: نمی‌خواهم درباره راهبردهای جدید روسیه در خاورمیانه صحبت کنم. مسلماً، روسیه پیش‌از این بسیار فعالانه در منطقه حضور داشته و اهداف مشخصی برای حضور خود داشته است. نخست، در طول یک دهه گذشته، روسیه به دنبال احیای اقتصاد خود بوده، به طوریکه این امر کمک کرده تا حدودی توانمندی‌های نظامی خود را حفظ و بهبود بخشد. این موضوع باعث حفظ اعتمادبه‌نفس این کشور در سطح بین‌المللی شده و منتج به فعال‌سازی روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای منطقه شده است.
 
دوم، سیاست خاورمیانه‌ای روسیه بسیار افت‌وخیز داشته است. روسیه به دنبال ایجاد روابط با کشورهای منطقه بر اساس رویکرد عملگرایانه است. این رویکرد به مسکو اجازه داده تا گفتگوهای فراگیری با تمامی بازیگران منطقه‌ای داشته باشد و این کشور را تبدیل به شریک ارزشمند برای آن‌ها نماید. با گسترش روابط با کشورهایی چون ایران، عربستان سعودی، مصر، امارات، سوریه، اسرائیل و فلسطین، روسیه در قالب یک بازیگر میانجی در منطقه درآمده است. لذا، روسیه با اولویت‌بخشی به رفتار عملگرایانه در ایجاد روابط با کشورهای منطقه، شانس تضعیف یا از بین رفتن این روابط را به حداقل رسانده است.
 
بااین‌حال، باید به خاطر داشته باشیم که خاورمیانه اولویت بالایی برای روسیه مدرن نداشته است. در آخرین سند سیاست خارجی روسیه، درحالی‌که منطقه خارج نزدیک و روابط با دولت‌های یوروآتلانتیک به‌طور طبیعی دارای اولویت بودند، منطقه خاورمیانه در انتهای لیست "اولویت‌های منطقه‌ای" روسیه قرار گرفته است.
 
با توجه به این موضوع، هدف اصلی روسیه در خاورمیانه حفظ وضع موجود است. مسکو به دنبال ایجاد موازنه میان رژیم‌های حامی آمریکا و محور مقاومت است، با این هدف که هیچ یک از اتحادهای منطقه‌ای بر دیگر رقیب خود تفوق نیابد.
 
علاوه بر این، کاهش حضور آمریکا در منطقه باعث شده تا متحدان قدیمی این کشور در منطقه مضطرب شده و تلاش نمایند تا روابط خود را به‌منظور نیل به شرکای جدید تنوع بخشند. به‌طور طبیعی، روسیه به دنبال آن است که از این تغییر رفتار دولت‌های منطقه برای تحصیل منافع خود بخصوص در بخش اقتصادی (توافق‌های نظامی، بخش انرژی، فناوری‌های برتر و غیره) بهره جوید.
 
اصولاً گفته می‌شود امروزه نفوذ در خاورمیانه برای قدرت‌های بزرگ امری هزینه‌بر است. در همین رابطه، یکی از دلایل بی‌رغبتی آمریکا برای ورود به این بحران‌ها نیز همین مسئله عنوان شده است. روسیه که اقتصاد آن به‌واسطه کاهش شدید قیمت نفت و گاز و نیز خسارات ناشی از تحریم‌های غرب تضعیف شده است، چگونه می‌تواند بازیگر مؤثری در منطقه بحران‌خیز خاورمیانه باشد؟
 
الکسی خلابنیکوف: واضح است که اقتصاد روسیه در یک بحران به سر می‌برد که علت آن فقدان اصلاحات ساختاری اقتصاد در طولانی‌مدت بوده که کاهش قیمت نفت و تحریم اقتصادی از سوی غرب مزید بر علت شده است. بااین‌حال، هنگامی‌که از سیاست خاورمیانه‌ای روسیه صحبت می‌کنیم، منابع اقتصادی روسیه چندان دارای اهمیت نمی‌گردند. باید به خاطر بسپاریم که خاورمیانه اولویت اصلی در میان سیاست‌های منطقه‌ای روسیه نمی‌باشد.
 
حتی هنگامی‌که پس از بحران اوکراین و تحریم‌های غرب، بحث از گردش "سرعت یافته" روسیه به شرق به میان می‌آید، کشورهای آسیایی به لحاظ اقتصادی جذابیت بیشتری نسبت به منطقه خاورمیانه برای روسیه دارند. کافی است نگاهی به آمار صادرات اسلحه روسیه داشته باشیم. بر اساس گزارش شرکت دولتی روس تک (Rostec)، در سال 2014 میلادی، 75 درصد از صادرات تسلیحات نظامی روسیه به آسیا، 9 درصد به آمریکای لاتین و صرفاً 7 درصد به خاورمیانه بوده است. بااین‌حال نباید رشد فزاینده روابط اقتصادی روسیه با کشورهای منطقه همچون عربستان، امارات، مصر، ایران و غیره را نادیده انگاشت.
 
به لحاظ نظامی، روسیه صرفاً در سوریه حضور جدی داشته که با وجود آن که تمامی هزینه‌ها از سوی وزارت دفاع تأمین می‌گردد، این حضور نیز چندان فشار زیادی بر اقتصاد روسیه نداشته است. بر اساس آمار رسمی، تهاجم نظامی روسیه در کارزار سوریه (از پایان سپتامبر 2015 تا اواسط مارس 2016) حدود پانصد میلیون دلار هزینه در بر داشته است.
 
بااین‌حال، قصد ندارم به این موضوع اشاره کنم که نقش روسیه در خاورمیانه بر اساس ظرفیت‌های اقتصادی که پشتوانه حضور نظامی این کشور بوده یا توانایی اعمال قدرت در منطقه ارزیابی گردد، اگرچه این موارد دارای اهمیت هستند؛ بلکه به اعتقاد من، نکته مهم توانایی روسیه برای مذاکره با تمامی بازیگران اصلی در منطقه بوده که فرصت مانور کافی برای روسیه را بوجود آورده است.
 
به‌طور اساسی، بزرگ‌ترین هزینه روسیه در خاورمیانه مربوط به حضور نظامی این کشور در سوریه است. به غیر از این مورد، روسیه نه توانایی اقتصادی و نه توانایی نظامی برای ایفای نقش هم‌تراز با آمریکا در منطقه را ندارد.
 
به اعتقاد من، رهبری روسیه بر این موضوع به‌خوبی واقف است و به دنبال افزایش حوزه نفوذ خود از طریق اهداف دیپلماتیک و اقتصادی هستند که هزینه کمتر و تأثیرگذاری بیشتر برای مسکو به همراه دارد.
 
اجازه دهید به مسئله مهم بحران سوریه بپردازیم. شما فکر می‌کنید که روسیه و آمریکا بتوانند در دوره اوباما به چارچوبی برای برقراری صلح در سوریه دست یابند؟ و اگر این چارچوب دست‌نیافتنی باشد، استراتژی روسیه در بلندمدت در سوریه چیست؟ روسیه با توجه به گرفتاری‌های اقتصادی خود، تا چه مدت در سوریه هزینه خواهد کرد؟
 
الکسی خلابنیکوف: روسیه و آمریکا دو قدرت اصلی جهانی درگیر در بحران سوریه به‌حساب می‌آیند که به‌طور طبیعی، این دو کشور به بخش اصلی هرگونه حل بحران در سوریه تبدیل شده‌اند. این دو کشور پیش‌از این نشان دادند که توانایی مذاکره و همکاری در خصوص بحران سوریه را دارند. طرح روسیه-آمریکا برای آتش‌بس در سوریه و نقشه راه آن‌ها برای دوره انتقالی (دوران گذار سیاسی) در این کشور، زمینه‌های گفتگو و بحث‌های بیشتر میان این دو قدرت جهانی را به وجود آورده است. لذا، پاسخ من به این سوال است که چنین چارچوبی پیش‌ازاین وجود داشته است.
 
به‌خوبی به یاد داریم که آغاز عملیات نظامی مشترک ایران و روسیه در سوریه، با هدف حفظ دولت اسد و مبارزه با داعش، زمینه‌های نوعی هیجان و رضایتمندی را میان دو کشور پیرامون این همکاری ایجاد نمود؛ اما به نظر می‌رسد به‌تدریج، ظهور نگرانی‌هایی موجب متوازن شدن این رضایتمندی شده است. ازجمله اینکه، ایران نگران است روسیه به چارچوبی با آمریکا در سوریه برسد که در آن نگرانی ایران از قبیل دسترسی این کشور به جنوب سوریه و لبنان که منطقه ژئوپلتیک موردعلاقه این کشور است با خطر مواجه شود. به نظر شما، روسیه خواهد توانست از مدیریت این تعارض‌ها موفق بیرون آید، طوری که آمریکا و ایران، هر دو راضی باشند؟
 
الکسی خلابنیکوف: مسلماً، روسیه و ایران همکاری نزدیکی در پرونده سوریه با یکدیگر دارند. نیروهای ایرانی بلافاصله به کمک ارتش سوریه آمدند و روسیه را از گسیل نیروهای نظامی خود به سوریه معاف کردند. چنین تقسیم‌کاری بین ایران و روسیه (حمایت هوایی روسیه در کنار کمک‌های نظامی زمینی ایران) باعث شد تا روسیه بیشتر در باتلاق سوریه گرفتار نشود.
 
بااین‌وجود، اختلافات مشخصی میان رویکردهای روسیه و ایران نسبت به بحران سوریه وجود دارد. نخست، روسیه این هدف را در سر نمی‌پروراند که بشار اسد را بر مسند قدرت نگه دارد، بلکه روسیه تمایل دارد تا نهادهای باقی‌مانده سوریه را حفظ نماید، چراکه بدون آن‌ها هرگونه جنگ علیه تروریسم یا تحول کشور غیرممکن خواهد بود. لذا، روسیه توجهی به مهره بشار اسد ندارد که این رویکرد باعث می­شود تا انعطاف‌پذیری بیشتری در مذاکرات روسیه با غرب شکل شاهد باشیم.
 
دوم، روسیه به‌خوبی واقف است که هرگونه دست‌یابی به راه‌حل در سوریه بدون مصالحه با غرب غیرممکن است. مضاف بر این، روابط روسیه با جهان غرب در حال حاضر در پایین‌ترین سطح خود است وروسیه به دنبال راه‌هایی برای آشتی با غرب است، تا حدی که این امر باعث نشود روسیه امتیازات فراوانی در خصوص بحران اوکراین به‌طرف غربی بدهد. درواقع، روسیه به دنبال ایجاد ائتلاف جهانی ضدتروریست بوده تا از این طریق با غرب مجدداً متحد گردد و نشان دهد که مسکو، به‌عنوان یک شریک، ضرورتی برای منطقه خاورمیانه است.
 
در این اثنا، ایران این واهمه را دارد که روسیه با غرب بر سر بحران سوریه به یک توافق نائل آید. تهران تمایل دارد تا منافع آن به‌عنوان کشوری که بصورت مستقیم در جنگ سوریه حضور دارد، موردتوجه قرار گیرد.
 
البته، ایران نباید نسبت به این موضوع بسیار واهمه داشته باشد. روسیه تا به امروز ثابت کرده که شریک مطمئنی برای ایران در طول مذاکرات هسته‌ای، همکاری‌های نظامی و رایزنی‌های متناوب پیرامون بحران سوریه بوده است. اگرچه برخی مثال‌های متناقض همچون تأخیر در تحویل سامانه اس 300 وجود دارد، لکن این چالش‌ها در زمره مسائل تاکتیکی بوده است. روسیه تا به امروز مهم‌ترین شریک ایران در منطقه به حساب می­آید.
 
برخلاف چنین حقیقت آشکاری، ایران باید متوجه این موضوع باشد که اگر به دنبال منافع مهم‌تر خود در اروپا یا در روابط با غرب است، روسیه نیزاحتمالاً حتی به قیمت از دست دادن متحدان خود، در خاورمیانه دست به مصالحه خواهد زد. بااین‌حال، مادامی‌که روسیه پیشنهاد سودمندی از سوی غرب دریافت نکند، بعید است مسکو باعث ناامیدی ایران شود.

 

منبع: سایت ایراس

نظرات
آخرین اخبار