کد خبر: 9341
تاریخ انتشار: 3 مرداد 1398 - 16:09
گزارشی از آثار نقاشی معصومه محمدیاری
نویسنده: مهشین سیاوش پوری

  

فراتاب – گروه فرهنگی: رهایی مضمونی است که شاید اگر در این روزگار سیاست خوانده باشی و از قضا اهل هنر هم باشی، از آن رهایی نیابی. رهایی از بندها، محدودیت­ها، از بایدها و نبایدها، از خوی حیوانی و از هر آنچه محصورت کرده و زندگی را ناممکن ساخته. این تجربه­ای بود که در این روزگار داغ در افتتاحیه سومین نمایشگاه گروهی معصومه محمدیاری، دانش­آموخته دکتری علوم سیاسی داشتم. ایستادن در برابر 7 اثر شامل «انسان­­- حیوان»ها و و پرتره­ های او از زنان که اشکالی است از بودن، از زن بودن ... هم­پیمان بودن با صبر، سکوت، آرامش تحمل، زیبایی و سکون.

نوعی از زیستن که با اختگی عجین شده ... رها یافته از هر چیز تا «آن شوی» که باید ... اما رهایی کجاست؟ آنجا که از همه چیز­ رها می­شوی تا آن شوی که باید، یا آنجا که در جستجوی رهایی بندها را جستجو می­کنی. عجیب است این تضاد در آثار او، بخش دربند بخش دیگر را می­رهاند ...

این در حالی است که در سه اثر مجموعه انسان – حیوان معلوم نیست این دگردیسی و شاید رهایی از خوی انسانی به حیوانی بوده یا از حیوان به انسان؟! گویی تصویری از ما، عصر ما و جامعه ما هستند. جامعه­ای که نمی­داند کیست یا چیست؟ جامعه­ای که لحظه­ ای در پی میل و لذت خود است و لحظه­ای دیگر اندوهگین از آنچه بر سر نوع بشر می­آید، جامعه­ ای که در برابر سرنوشت خود ایستاده، رهایی را جستجو می­کند اما نمی­داند در واقع در پی چیست. این وضعیت در یکی از آثار  برخلاف دو دیگری به نگاه فروتنانه، بزرگوارانه و نجیبانه انسان – حیوان دست بر سینه ختم شده که به نظر می­رسد  به نوعی تداعی­گر رهایی و آرامش است؛ آن هم در حالی که چشم در چشم سرنوشت دوخته است.

 

نویسنده: مهشین سیاوش پوری

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار