کد خبر: 6728
تاریخ انتشار: 18 مهر 1396 - 02:36
پیتر فن بورن
رویدادهای زیادی وجود دارند که می توان آنها را نشانی بر بیهوده بودن جنگ آمریکا در عراق بر شمرد. با اینحال از آنجاییکه تاریخ رویدادهای برجسته و متمایز را دوست دارد بهتر است 25 سپتامبر 2017، برگزاری همه پرسی استقلال کردها را برگزید.

 

فراتاب - گروه ترجمه: رویدادهای زیادی وجود دارند که می توان آنها را نشانی بر بیهوده بودن جنگ آمریکا در عراق بر شمرد. با اینحال از آنجاییکه تاریخ رویدادهای برجسته و متمایز را دوست دارد بهتر است 25 سپتامبر 2017، برگزاری همه پرسی استقلال کردها را برگزید. با وجود اینکه این همه پرسی الزام آور نیست نتایج حقیقی جنگ آمریکا در عراق را پیشاپیش مشخص می کند.

همزمان با جریان نابودی جمعیت سنی عراق این همه پرسی نشان می دهد که درعمل  دیگر عراقی وجود ندارد. عراق کنونی ترکیبی است از یک دولت شیعه تحت تسلط ایران، یک دولت بالفعل کردستان و جمعیت رو به کاهش سنی که موجودیتی بلا تکلیف دارد و ادامه این وضعیت منوط به این است که ایالات متحده از آخرین نفوذش برای تعیین خطوط قرمز استفاده کند و  یا اینکه سرنوشت آنها را به دست تقدیر بسپارد.

بدتر از آن این است که در سال 2006 نسخه بهتری ازیک عراق دوفاکتو متشکل از سه دولت در دسترس بود.  تمامی تلفات آمریکایی ها ( 4242 نفر از میان یک میلیون) وهر دلار مصرف شده (نزدیک به میلیاردها) و تمامی نتایج غیر قابل پیش بینی آسیب رسان از جمله ظهوردولت اسلامی، درگیری در سوریه،  ترکیه دموکراتیک زدایی شده تا به الان غیر ضروری بوده است.

تلاشهای بی ثمر برای تشکیل دولت کردی پس از جنگ جهانی اول منجر به  پراکنده شدن سی میلیون کرد در عراق امروز، ایران، ترکیه و سوریه شد. حمله آمریکاییها به عراق در سال 2003 باعث برهم زدن نظم داخلی در مناطق کرد نشین شد و راه را برای نفوذ ایران باز کرد. سنی ها از سوی ایران و متحد شیعی اش عراق، مورد خشونت سیاسی واقع شدند و فضا برای ظهور دولت اسلامی به منظور حفاظت از آنها ایجاد شد.

زمانی که ارتش ملی عراق که تحت آموزش آمریکاییها با صرف 25 میلیارد دلار قرار گرفته بودند در سال 2012 اسلحه هایشان را تسلیم کردند و عراق را ترک کردند، شبه نظامیان شیعه نیز از قدرت کافی برای پر کردن خلا قدرت برخوردار نبودند. در نتیجه اوباما اعزام نیروهای جدید به خاک عراق برای حفاظت از کردها که مورد تهدید دولت اسلامی بودند را برگزید و کردها به نیروی ضد دولت اسلامی در عراق و سوریه تبدیل شدند. درواقع مصلحت از استراتژی پیشی گرفت و جز کردها نیرویی دیگری در این مقیاس که در کوتاه مدت کارآمد باشد در دسترس نبود.

کردها با همراهی آمریکایی ها مانع پیشرفت دولت اسلامی شدند. مساله اینجا بود که با وجود دیپلماسی آمریکایی پاداش در برابر کمک، موانعی چون عدم سهولت در تامین تدارکات در مسافت های طولانی باعث شد کردها جای خود را به شبه نظامیان شیعه بدهند و کردها نیز برای حفاظت از دستاوردهایشان مناطق سنی را انتخاب کردند. پیروزی خونین کردها باعث شد که آنها به راحتی  دستاوردهای پررنجشان را رها نکنند.

نیاز مبرم کردها به سلاح های آمریکایی سران کرد را واردار کرد تا همه پرسی استقلال که آمریکا مخالفتش با آن را در سال 2014 اعلام کرده بود به تعویق بیندازند. اکنون پس از گذشت سه سال زمانی که دولت اسلامی تا حدی تضعیف شده است آمریکا از نفوذ کافی برای برآورده کردن خواست کردها برخوردار نیست. از طرفی با وجود اینکه همه پرسی 25 سپتامبر از قدرت قانونی برخوردار نیست رهبران کرد از آن برای فشار وارد آوردن به بغداد در پی رسیدن به استقلال کامل استفاده خواهند کرد.

دونالد ترامپ پنجمین رئیس جمهور آمریکاست که به صورت متوالی به جنگ در عراق می پردازد و شاید آخرین از آنجاییکه عراقی برای تصاحب باقی نمانده است.

شواهد عینی پاییز 2017 بر وجود یک کردستان در قسمت شمالی، یک دولت شیعه در جنوب و یک جمعیت به حاشیه رانده شده سنی در غرب دلالت می کند. این وضعیت بسیار شبیه به آن پیشنهادی است که توسط سناتور جو بایدن در سال 2006 در راستای تجزیه عراق به دولت های کوچکتر مطرح شد.  بایدن در نظر داشت که آمریکا نیرویی در عراق برای مبارزه با تروریست ها و همچنین زهر چشم گرفتن از سه کشور همسایه آن باقی بگذارد. مجلس سنا نیز قطعنامه ای در حمایت از طرح بایدن صادر کرد. شاید این اقدام تا حدی می توانست به برقراری ثبات در خاورمیانه بینجامد.

در سال 2006 ایران با ارتش آمریکایی تازه نفسی مواجه بود که هنوز یک دهه دیگر از جنگی تجزیه کننده را طی نکرده بود و در هر دو مرز غربی با ایران و شرقی با افغانستان مستقر بود. از طرف دیگر برنامه هسته ای ایران هنوز سالها به زمان نیاز داشت تا به نقطه امروزی برسد. سوریه نیز کشوری تقریبا با ثبات بود و نه تحت رهبری بشار اسدی که در دشمنی با یک جهان آزاد است.  اسد، فارغ التحصیل از انگلستان که در برخی مسائل جزئی اصلاح طلب به نظر می آمد. ترکیه در آن زمان با ثبات بود و روسیه هنوز یک بازیگر تعیین کننده در خاورمیانه به حساب نمی آمد. زمانی که هنوز بسیاری از بازیگران منطقه ای که در سال 2017 با آنها رو به رو هستیم به صورت مناقشه برانگیز در صحنه خاورمیانه فعال نبودند، با استانداردهای امنیتی  آن روزها امکان مدیریت عراق با یک ارتش متوسط و میانه رو آمریکایی وجود داشت.

از طرفی اتفاقات دهه اخیر نشان دهنده این است که شانس استقلال کردها برای افزودن به ثبات خاورمیانه  تقریبا نزدیک به صفر است. ایران واهمه ی این را دارد که  استقلال کردها موزانه قومی کشورش را تهدید کند و از این رو مانورهایی را در مرزهایش آغاز کرده است و پروازهایش را از سوی کردستان و از سمت این منطقه لغو کرده است و از سوی دیگر هم پیمانانش را در بغداد به گام برداشتن در مسیری مشابه وادار کرده است.

آیا ترکیه اکنون از ناتو به صورت سیاسی فاصله می گیرد و وارد جنگ با کردستان بر سر مرزهای مورد مناقشه می شود؟ پارلمان ترکیه اخیرا مجوز مبارزه درخارج از مرزهایش را برای یک سال دیگر تمدید کرد. آیا اقلیت کردها در ایران و ترکیه این لحظه را برای قیام مناسب خواهند دید؟ آیا اسرائیل که حامی استقلال کردها برای داشتن متحدی در منطقه است آنها را به سلاح تجهیز خواهد کرد؟

بهترین سناریوی ممکن، به رسمیت شناختن کردستان در عین حفظ وضع موجود است، وضعیتی مشابه آنچه در مورد تایوان وجود دارد. تایوان حتی اگر مانند یک دولت مستقل عمل کند، به عنوان بخشی از چین به صورت رسمی وجود دارد. در شرایطی مشابه، به زودی تا حدی ثبات برقرار خواهد شد. با این وجود بغداد موضع سختی را در قبال کردها در پیش خواهد گرفت حتی اگر به میزان شگفت انگیزی به آنها استقلال بدهد. به طور مثال،  بغداد نیروی پلیس خود را از منطقه مورد مناقشه و نفت خیز کرکوک خارج کرده است و اداره آن را به کردها سپرده است. در حال حاضر کردستان  کنترل کامل بر روی آموزش، امنیت، ارتش، مالیات و کارگزاری های دیپلماتیک دارد. با این وجود، «مسعود بارزانی»، رئیس جمهور اقلیم کردستان  با ادبیاتی مبهم دیپلماتیک اذعان کرد که خودمختاری کردستان به معنای جدایی کامل از عراق نیست.

از سوی دیگر پیش گویی های چالش برانگیزتری در رابطه با نیروهای سوری- روسی در حال رقابت با اشغال گران کرد در خاک سوریه وجود دارد. همچنین شاهد نشانه هایی از برنامه شبه نظامیان شیعه که از سوی ایران حمایت می شوند برای ورود مجدد به کرکوک هستیم. ترکیه نیز نبرد با جنگنده های کرد با استفاده از تهدیدات تازه را آغاز کرده است.

برای مدتی آمریکا سیاست واضحی نداشت و نمود این وضعیت را می توان  در پیشنهادش برای به تعویق انداختن رفراندوم بدون اتخاذ موضعی روشن اعم از رد و یا حمایت آن دید. وزارت امور خارجه آمریکا به طور رسمی حامی عراق یکپارچه بود، در حالیکه پنتاگون را می توان با داشتن سوابق سیاهی چون همکاری با جنگنده های کرد در حریم پرواز ممنوع 1991 و عملیات تامین رفاه که اساسا در مرزهای اولیه کردستان شکل گرفت، در موضع حمایت از استقلال قرار داد. ادبیات به کار رفته از جانب ایالات متحده (که در زمان نوشتن این متن هنوز مطرح نشده) نمایانگر این است که کدام بخش از دولت مسئول سیاست گذاری در عراق امروز است.

آنچه واضح است این است که  نقش آمریکایی ها برای پیشروی تنها محدود به دیپلماسی خواهد بود بدون توجه به اینکه چه کسی آن را انجام خواهد داد. به نظر نمی رسد که واشنگتن انگیزه بالایی برای پیاده کردن نیرو جهت شکل دادن به وقایع آنگونه که لازم است داشته باشد. ارتش آمریکا که زمانی می توانست نقشی همانند آنچه در یوگوسلاوی پیشین برای برقراری صلح ایفا کرد را بازی کند، اکنون تنها در یک مخمصه میان به ظاهر متحدانی است  که با هم درحال نبردند.

سناریویی که به آن اشاره شد تنها می توانست در سال 2006 رخ دهد، زمانی که آمریکا توانایی مدیریت رویدادها را داشت. اکنون در سال 2017 آمریکا کاری بیش از مشاهده حوادث نمی تواند انجام دهد. 

   

 برگردان به فارسی: آنا یوسفیان

منبع: رویترز

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار