کد خبر: 6260
تاریخ انتشار: 16 خرداد 1396 - 18:17
آرمینا آرم
شرایط کلی بحران قطر و عدم توانایی این کشور برای مقاومت مدید در برابر اعراب و نیز اختلافات پیشین دوحه با ایران، بهتر است ایران با توجه به موقعیت پیچیده منطقه و مقطعی بودن بحران موجود با در پیش گرفتن رویکرد بی طرفی و سیاستی مبتنی بر صبر و انتظار، از ورود مس

 

فراتاب - گروه بین‌الملل: عربستان سعودی، مصر، بحرین و امارات متحده عربی با متهم کردن قطر به حمایت از تروریسم و گروه های تروریستی مانند داعش و القاعده، تمام روابط دیپلماتیک خود با این امیرنشین حاشیه خلیج فارس را قطع کردند. این مسئله که به فاصله کوتاهی از سفر پر سر و صدای دونالد ترامپ به عربستان روی داده است، نقطه عطفی حساس در روند تحولات شتابنده منطقه است. کلید فهم بحران کنونی در روابط عربستان و قطر، مهار ایران است.

اختلافات میان ریاض و دوحه موضوعی جدید نیست، از اختلافات ارضی و سرزمینی گرفته تا اختلاف نظر در امور منطقه به طوری که این دو کشور در بسیاری موارد در سطح منطقه‌ای و بین المللی مواضعی متضاد و در تعارض با یکدیگر اتخاذ کرده اند. قطر کشوری کوچک و بسیار ثروتمند است که عضو شورای همکاری خلیج فارس هم می باشد. با وجود همکاری های گسترده میان دوحه و ریاض اما قطر همواره سیاست خارجی مستقل خود را داشته است. از جمله در بحران سوریه، قطر با اتخاذ رویکرد مستقل و از طریق حمایت مالی و نظامی مخالفان از یک طرف و تعلیق عضویت سوریه در شورای همکاری خلیج فارس سعی در مقابله با نیروهای بشار اسد داشت در حالی که عربستان با حمایت از جریان‌های تکفیری وهابی به دنبال شکست دولت مرکزی سوریه بود. در این میان هم در صحنه میدانی و هم در صحنه سیاسی، شکاف‌های گسترده بین این جریان‌ها و در نهایت اختلاف بین حامیان آنها بروز کرد.

بر این اساس انتخاب زمان کنونی از سوی عربستان و متحدانش برای قطع روابط با قطر و همچنین محاصره زمینی، هوایی و دریایی این کشور ریشه در نشست هفته گذشته ریاض که با حضور رئیس جمهور آمریکا برگزار شد، دارد. دونالد ترامپ با انتخاب ریاض به عنوان اولین مقصد سفر خارجی خود کوشید این پیام را به کشورهای منطقه بدهد که سیاست های دولت جدید او با رئیس جمهوری پیشین تفاوت های جدی دارد.

بر اساس دکترین اوباما ایالات متحده نمی بایست در شرایطی که منافع مستقیم این کشور مورد تهدید نبود وارد درگیری های نظامی غیرضروری در منطقه خاورمیانه می شد. از سوی دیگر، ایالات متحده به دنبال مشكلات منطقه اي از جمله رشد افراط گرايي و تروريسم سعی كرد تا با انجام توافق هسته اي روابط خود با ايران را به نوعي در سطح منطقه اي مديريت كند. بر اين مبنا، دولت اوباما بر این باور رسيده بود که عربستان باید بر سر تقسیم قدرت در خاورمیانه با ایران به نوعي توافق برسد. بر خلاف اوباما، دونالد ترامپ در سفر اخیرش همسو با عربستان و سایر کشورهای عرب منطقه بر مهار قدرت ایران تاکید کرد. او در راستای همراهی با میزبانش اعلام کرد که وقت آن فرارسیده تا آنها بتوانند دیدگاه های خودشان به خصوص در ارتباط با ایران را در منطقه پیش ببرند. در واقع با توجه به اینکه قطر همواره دیدگاه و موضع گیری های خاص خودش را نسبت به مسائل منطقه ای داشته است، اکنون با توجه به چراغ سبز آمریکا برای مقابله با ایران فرصتی ایجاد شده که این کشور هم باید در این راه، همراه ائتلاف کشورهای عرب باشد. در همین راستا عربستان به بهانه حمایت از تروریسم سعی در وارد آوردن فشار به این کشور در جهت همسو کردن سیاست های قطر با ائتلاف عربی ضد ایران دارد.

هر چند که ایران و قطر در زمینه حمایت از گروه هایی مانند حماس، حزب الله و اخوان المسلمین و مخالفت با سیاست های منطقه ای عربستان سعودی و همچنین در مورد برجام اتفاق نظر نسبی دارند اما نباید فراموش کرد که در بسیاری از مسائل مانند بحران سوریه از همان ابتدا رویکردی متفاوت و حتی متعارض با یکدیگر داشتند. از طرف دیگر قطر به دلیل شرایط ویژه جغرافیایی قدرت مقاومت در برابر فشارهای همه جانبه چهار کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر را ندارد و دیر یا زود مجبور به مصالحه یا گفتگو خواهد شد. بنابراین بهتر است ایران با توجه به موقعیت پیچیده منطقه و مقطعی بودن بحران موجود با در پیش گرفتن رویکرد بی طرفی و سیاستی مبتنی بر صبر و انتظار، از ورود مستقیم به این بحران خودداری کند.

 آرمینا آرم, دانشجوی دکتری روابط بین الملل و پژوهشگر میهمان مرکز مطالعات خاورمیانه

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار