کد خبر: 5956
تاریخ انتشار: 10 فروردین 1396 - 14:44
ارشاد رشیدی رستمی
«اگر هیتلر به جهنم حمله کند ما باید با شیطان همپیمان شویم.» چرچیل به عنوان یک سیاستمدار رئالیست این گفته ها را طی جنگ دوم جهانی در مورد حمله هیتلر به شوروی و همپیمانی با استالین بیان کرد

فراتاب – گروه بین الملل: «اگر هیتلر به جهنم حمله کند ما باید با شیطان همپیمان شویم.» چرچیل به عنوان یک سیاستمدار رئالیست این گفته ها را طی جنگ دوم جهانی در مورد حمله هیتلر به شوروی و همپیمانی با استالین بیان کرد. نکته جالب اینجاست امروز بعد از بیش از 70 سال از آن تاریخ سلسله جنگ های داخلی و نیابتی در خاورمیانه، شرایطی را به بوجود آورده که دو قدرت منطقه ای ایران و عربستان سعودی در راه حفظ و یا افزایش نفوذ و تامین منافع ملی خود، با دو کشوری که در ادبیات سیاسی شان به عنوان شیطان و دشمن اصلی خود می شناختند متسامحاً همپیمان و یا در برخی مسائل خاص سیاسی و امنیتی تا حدی به توافق رسیده اند.

محافظه کاری و تا حد زیادی واقعگرایی همواره یکی از اصول اساسی و ثابت دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور عربستان سعودی در طی قریب به یک قرن اخیر بوده است. اما با به قدرت رسیدن ملک سلمان و بویژه از سال گذشته با به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای و امضاء برجام بین ایران و آمریکا با پنج به اضافه یک می توان گفت اصل محافظه کاری در روابط با ایران را کنار نهاده است. برجام ابعاد سیاسی، نظامی و امنیتی جدیدی را در سطح روابط با همسایگان و در کلیت منطقه بوجود آورد. هرچند عربستان سعودی و اسرائیل به عنوان مخالفین اصلی این توافقنامه در جهت به نتیجه نرسیدن آن و بالاخص عدم توافق و نزدیکی دیپلماتیک ایران با ایالات متحده آمریکا کار از پیش نبردند.

تغییر سیاست در  ایران و آمریکا در جهت حل مسائل هسته ای و داشتن دشمن مشترک در عراق (داعش) باعث گردید ایرانی که در ادبیات سیاسی خود طی 37 سال گذشته همواره آمریکا را شیطان خطاب می کرد به توافق برسد و با امضاء برجام فشارهای سیاسی و بویژه اقتصادی را در حوزه بین الملی و منطقه ای ناشی از تحریم ها را به شدت کاهش دهد و عملاً  از انزاو خارج و به بازیگری فعال در عرصه منطقه ای بازگردد. توافق برجام و در پی آن شکسته شدن تابوی گفتگو مستقیم با آمریکا و برقراری ملاقات های مستمر، مستقیم و بی واسطه در بالاترین رده دیپلماتیک میان وزرای خارجه دو کشور  به ظن رهبران عربستان سعودی فشارها و تحریم های که برای تحدید و مهار فعالیتهای ایران در منطقه و جهان بود را از بین برده و با دسترسی نسبتاً آسان این کشور به منابع مالی خود در خارج از کشور، خرید و تحویل تسلیحات جدید (از جمله S300) باعث فراغ بال بیشتر ایران در اعمال سیاستهایش در منطقه و افزایش نقش آفرینی در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و از همه مهمتر یمن گردیده است که در کلیت امر سبب  افزایش حضور و قدرت ایران در منطقه شده است.

ابعاد این توافقنامه به حدی بود که کشور عربستان نیز که در طی حدوداً یک قرن گذشته  در ادبیات سیاسی و حتی نظام آموزش و پرورش خود همواره اسرائیل و یهودیان را شیطان و گمراهان (...غیر المغضوب ... ولا ضالین)  عنوان می کرد. در زمان جنگ اعراب و اسرائیل کشوری بود که اکثر هزینه های جنگ و بازسازی کشورهای عربی را تامین کرد و حتی حاضر شد در مقابله با اسرائیل شیرهای نفت خود را بر روی کشورهای غربی ولو همپیمان خود ببندد. هیچگاه حاضر به رسمیت شناختن اسرائیل نشد و دشمنی را به حدی رساند که هیچگاه به کشورهای عرب اجازه نداد برای فلسطینیان مهاجر و اخراجی شده از سرزمین هایشان شناسنامه (و تغییر تابعیت) صورت دهند تا همواره فلسطینیان ولو در کشورهای دیگر طی بعد از 7 دهه از تاسیس اسرائیل و چندین نسل، تعلق سرزمینی خود را از دست ندهند و خواهان بازپسگیری و یا بازگشت به سرزمین مادری شان باشند. که این امر به عنوان بزرگترین مشکل و تهدید برای حال و آینده اسرائیل محسوب می شود.

 اما با این اوصاف نیز این دو دشمن دیرینه که از سیاست های دولت باراک اوباما در مهار و کنترل ایران ناامید شده اند، در بزنگاه تاریخی امروز خاورمیانه برای مهار و تضعیف دشمن مشترکشان (ایران) تا حد زیادی همگرا شده و حتی از دیدار مستقیم مشاوران غیر رسمی یا سابق خود در حوزه های امنیتی و نظامی ابایی نداشته و در عرصه جهانی در اکثر حوزه ها بالاخص رسانه ای و لابی گری نیز هم صدا به مقابله با ایران گام برداشته اند. ایران نیز در جهت افزایش نفوذ خود و تضعیف عربستان سعودی در منطقه بعد از برجام، فعالیت های اقتصادی (افزایش تولید نفت)، نظامی و سیاسی (حضور مستقیم مستشاران نظامی و افزایش کمک نظامی و اقتصادی به عراق و سوریه و حزب الله لبنان و حمایت از انصارالله یمن) و در بُعد اعلامی و رسانه ای نیز حملات مستقیم و تند بی سابقه از سوی مقامات کشوری و لشکری به عربستان سعودی و مهمتر از همه مقاله دکترظریف در نیویورک تایمز و ... را انجام داده است که البته این حملات رسانه ای از سوی سعودی ها بی پاسخ نمانده است بطوریکه بطور منظم عادل الجبیر و یا برخی دیگر از دیپلماتها و مقامات سیاسی و امنیتی سعودی در رسانه ها و کنفرانس های بین المللی علیه ایران اعلام موضع کرده و سعی در بزرگنمایی خطری بنام ایران برای امنیت خود و خاورمیانه دارند.

در پایان باید گفت تا مادامیکه جنگ در عراق و سوریه و یمن تداوم داشته باشد و عربستان سعودی به کمک های خود به نیروهای معارض دولت بالاخص در سوریه برای ساقط کردن رژیم بشار اسد ادامه دهد و ایران نیز در راستای منافع ملی خود با مشارکت مستقیم در جنگ سوریه و عراق به گسترش نفوذ و عمق استراتژیک خود در منطقه ادامه دهد و در این بین راه حل بینابین و توافق قدرتهای جهانی برای آینده این جنگها به وجود نیایید، به دلیل متعارض بودن منافع ملی و سیاستهای اعمالی هرکدام از دو کشور در منطقه، چنین به نظر می رسد شاهد تنش های جدیدو  تداوم چند ساله تقابل و رویارویی غیر مستقیم این دو قدرت منطقه ای به شکل جنگ  نیابتی و رقابت سیاسی در سوریه، عراق، یمن و لبنان خواهیم بود.

 

 

ارشاد رشیدی رستمی، کاندیدای دکترای علوم سیاسی و عضو هیات تحریریه فراتاب

منبع: دیپلمات (این یادداشت در زمانی به رشته تحریر درآمده است که در آمریکا دموکراتها بر سر قدرت بودند)

نظرات
آخرین اخبار