کد خبر: 12752
تاریخ انتشار: 20 اردیبهشت 1404 - 20:11
چرا پروژه دولت‌سازی در خاورمیانه هم‌زاد بحران شد؟

فراتاب: فرایند دولت - ملت‌سازی در خاورمیانه، در گسست از منطق هویت جغرافیایی، به بستری برای بازتولید تنش تبدیل شده است.

در خاورمیانه، بسیاری از دولت‌ها پیش از آن‌که ملت‌هایی شکل بگیرند، تأسیس شدند. برخلاف الگوی طبیعی دولت - ملت‌سازی در غرب که از دل هم‌زیستی تاریخی، پیوندهای فرهنگی و جغرافیای مشترک برآمد، آنچه در این منطقه شکل گرفت، بیشتر حاصل معاهدات قدرت‌های خارجی و نسخه‌برداری از مدل‌های انتزاعی دولت مدرن بود. نتیجه، ساختارهایی سیاسی بود که اگرچه بر روی نقشه رسم شدند، اما در بستر اجتماعی و فضایی خود ریشه نداشتند.

در این گزارش تحلیلی، می خوانیم که چگونه این گسست میان قدرت سیاسی و هویت مکانی، به جای ساماندهی سیاسی فضا، بستر بحران و واگرایی در خاورمیانه را فراهم کرده است.

مرزهایی که از دل مصالحه آمدند، نه تاریخ

پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، مرزهای کشورهای نوظهور منطقه از عراق گرفته تا سوریه و اردن اغلب در اتاق‌های دیپلماتیک پاریس و لندن ترسیم شدند، نه در میدان‌های تاریخی یا فرهنگی خود منطقه. این مرزها، بسیاری از گروه‌های قومی، مذهبی و زبانی را بدون ارتباط هویتی به‌هم پیوند دادند. به‌عنوان نمونه، عراق با سه قطب متفاوت شیعه، سنی و کرد، از ابتدا با چالشی ساختاری برای ایجاد وحدت ملی مواجه بوده و کماکان نیز این چالش ادامه دارد.

روایت مرکز، سکوت پیرامون

یکی از ویژگی‌های غالب دولت‌های خاورمیانه، تمرکزگرایی شدید و نادیده‌گرفتن تنوع فضایی و فرهنگی درون کشورهاست. در ایران، زبان رسمی و رسانه ملی اغلب بازتاب‌دهنده‌ی روایت پایتخت هستند؛ در ترکیه، برای دهه‌ها هویت کُردی انکار شد؛ و در سوریه، نظام بعثی در بازتولید هویت عرب‌گرای متمرکز، اقلیت‌های قومی و مذهبی را به حاشیه راند. این حذف یا انکار، نوعی «مقاومت فضایی» در مناطق پیرامونی ایجاد کرد که گاه به اعتراض، گاه به شورش و گاه به جدایی‌طلبی انجامید.

شکاف میان دولت و جغرافیای ملت

در بسیاری از این کشورها، رابطه‌ی سه‌گانه‌ی دولت، سرزمین و مردم، دچار گسست است. دولت در پایتخت متمرکز شده، سیاست‌گذاری از بالا به پایین انجام می‌شود، و در نتیجه، گروه‌های محلی یا احساس تعلق ندارند، یا احساس دیده‌شدن. نگاه امنیتی به مطالبات محلی، به‌ویژه در مناطق مرزی مانند بلوچستان در ایران، جنوب لبنان، یا مناطق کردنشین در عراق و ترکیه، تنها به تشدید بی‌اعتمادی و واگرایی انجامیده است.

راه عبور: پذیرش فضامندی ملت‌ها

دولت‌سازی پایدار در خاورمیانه، مستلزم بازتعریف رابطه‌ی دولت با فضاست. ملت‌ها نه مجموعه‌ای از افراد یکسان، بلکه شبکه‌ای از هویت‌های متنوع‌اند که در دل جغرافیایی پیچیده زندگی می‌کنند. به‌جای سرکوب این تنوع، باید آن را در سیاست‌گذاری‌ها بازشناخت و نهادینه کرد. اگر دولت می‌خواهد مشروع باشد، باید خود را نه به‌عنوان «مرکز قدرت»، بلکه به‌عنوان «پشتیبان شبکه‌ای از هویت‌های محلی» بازتعریف کند.

سیاست‌گذاری چندسطحی، بازنمایی متکثر در ساختار حکمرانی، تمرکززدایی فضایی، و تقویت نهادهای مدنی محلی از جمله راهکارهایی‌ست که می‌تواند این بازتعریف را از سطح نظری به عمل سیاسی نزدیک کند. در این میان، نقش نخبگان محلی، رسانه‌های مستقل، و جنبش‌های اجتماعی نیز در پر کردن شکاف دولت و ملت حیاتی است.

در نهایت، دولت نه با خطوط مرزی، که با پیوندهای ریشه‌دار در دل ملت‌ها پایدار می‌ماند؛ ریشه‌هایی که تنها در بستر تاریخ، هویت و جغرافیای واقعی جوامع می‌رویند.

 

نویسنده: ساجد بهرامی‌جاف، پست‌دکترای جغرافیای سیاسی و از اعضای کلاس روزنامه‌نگاری و برندسازی فراتاب – دوره 15.

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار