فراتاب: درک نقش بازیگران منطقه ای در تعاملات میان قدرت های بین المللی و کشورهای منطقه ای از اهمیت اساسی در روابط بین الملل برخوردار است. در این میان، عربستان به عنوان یکی از بازیگران محوری در خاورمیانه، همواره تلاش کرده است تا در فرآیند دیپلماتیک تاثیرگذار باشد، به ویژه در تعاملات ایران و آمریکا. در همین راستا، در سال 2014، عربستان با نگاهی نسبت به نزدیکی احتمالی ایران و آمریکا، نقش مخالفت آمیز و گاه بازدارنده ای ایفا کرد. در مقابل در سال 2025، با تغییرات در نظم منطقه ای و باز تعریف اولویت های امنیتی و اقتصادی ریاض، این کشور با رویکردی متفاوت و به صورت دوستانه وارد عرصه رابطه بین ایران و آمریکا شده است. سوال پیش آمده این است، آیا این تمایز در مذاکرات ایران و ایالات متحده تاثیرگذار خواهد بود یا خیر؟ این سوال را از کارشناس مربوطه در قالب مصاحبه از دکتر هرمز جعفری دکتری روابط بین الملل و پژوهشگر ارشد پژوشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه وکارشناس در حوزه اعراب می پرسیم.
فراتاب - خروج ترامپ از برجام در سال 97 آیا با حمایت های پشت پرده عربستان انجام شد. ارزیابی شما از نقش ریاض در این تصمیم چگونه است؟
هرمز جعفری: در سال 1397، عربستان یکی از کشور هایی بود که به صراحت مخالفت خود را با توافق برجام اعلام کرد و آن را توافقی ضعیف دانست. در آن زمان، روابط میان دو کشور (ایران و عربستان) در وضعیت متفاوتی قرار داشت. کشورهای غربی نگران بودند که آمریکا ممکن است با نادیده گرفتن منافع کشورهای عربی، به عادی سازی روابط با تهران بپردازد؛ مسئله ای که می توانست باعث انزوای کشورهای عربی شده و آن ها را در موازنه قدرت منطقه ای در موقعیت ضعیف تری قرار دهد. عربستان با روی کارآمدن ترامپ، روابط خاص و نزدیکی با او و به ویژه با خانواده اش، به خصوص دامادش جرارد کوشنر برقرار کرد. این روابط ویژه با دولت نخست ترامپ، از سوی عربستان به عنوان ابزاری برای پیگیری منافع خود در منطقه و تضعیف رقیب اصلی اش، ایران، از جمله در جهت به حاشیه راندن برجام مورد استفاده قرار گرفت.
فراتاب - آیا عربستان در طراحی یا پشتیبانی از سیاست فشار حداکثری آمریکا در دوره ترامپ، علیه ایران نقش مسقیمی ایفا کرد؟ اگر بله به چه شیوه ای؟
هرمز جعفری: یکی از زمینه های که دولت ترامپ با کشورهای عربی، به ویژه عربستان، همراهی داشت، موضوع اعمال فشار حداکثری بر ایران بود؛ سیاستی که در آن زمان با حمایت محمد بن سلمان که تازه وارد صحنه قدرت شده بود، مواجه شد. این همکاری از طریق ابزارهای رایج عربستان و سایر کشورهای نفت خیز مانند ارائه مشوق های مالی، سرمایه گذاری های کلان و خرید های گسترده تسلیحاتی، عملی شد. دومین محور مورد بحث، حمایت عربستان از سیاست های منطقه ای و بین المللی آمریکا است. عربستان در هر دو حوزه از این سیاست ها بهره برداری می کند. از نظر چگونگی این روابط، باید به پیوند های خاص و استثنایی میان حکومت سعودی و دولت ترامپ اشاره کرد؛ به ویژه نقشی که جرارد کوشنر ایفا کرد، و همچنین نفوذ تاریخی و گسترده ای که عربستان همواره از طریق لابی گری در آمریکا داشته است. در این زمینه، شاهزاده بندر بن سلطان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سفیران عربستان شناخته می شود، به طوری که هیچ سفیری نفوذی به اندازه او نداشته است. جالب آنکه دختر او نیز هم اکنون سفیر عربستان در ایالات متحده است.
فراتاب - نقش لابی های عربستان در واشنگتن در شکل گیری تصمیمات ترامپ در دوره اول علیه ایران چقدر پررنگ بود؟
هرمز جعفری: از این منظر، نقش لابی عربستان، به ویژه در کنگره آمریکا اهمیت پیدا می کند، که درکنار لابی های امارات و اسرائیل قرار گرفت. به نظر من، هم افزایی لابی های در نهایت بر تصمیم ترامپ برای خروج از برجام تاثیر گذاشت، تصمیمی که می توان آن را تا حدی ناشی از بی تجربگی دانست. نباید فراموش کرد که از سال 2016 تا 2023، روابط دیپلماتیک ایران با عربستان قطع بود و در این بازه زمانی، شرایط خاص و متفاوتی در تعاملات دو کشور حاکم بود.
فراتاب - آیا می توان گفت عربستان تلاش کرد از ظرفیت های رسانه ای و فضای جنگ نرم برای فشار به ایران بهره ببرد؟ نقش رسانه ای همچون العربیه یا شبکه های اجتماعی سعودی در این فضا چگونه بوده است؟
هرمز جعفری: عربستان سرمایه گذاری قابل توجهی در حوزه رسانه انجام داده است. شبکه العربیه به عنوان یکی از رسانه های قدرتمند و تاثیرگذار، نه تنها در سطح بین المللی بلکه به ویژه در جهان عرب و منطقه نقش مهمی ایفا می کند و به نوعی مرجع خبری محسوب می شود. همچنین برخی شاهزاده های سعودی، مانند ولید بن طلال، در این عرصه فعال هستند؛ او یکی از سهام داران اصلی شرکت News Corporation است که مالک رسانه ای مهمی چون فاکس نیوز، روزنامه تایمز و وال استریت ژورنال و همچنین یکی از سرمایه گذاران اصلی در توییتر نیز هست. رسانه هایی که عمدتا گرایش به حزب جمهوری خواه آمریکا دارند و از نفوذ بالایی برخوردارند. به طور کلی، عربستان بودجه زیادی را در این زمینه صرف کرده و همچنان در حال سرمایه گذاری است، چرا که یکی از حوزه های کلیدی فعالیت آن ها محسوب می شود.
فراتاب - آیا نزدیکی رابطه ایران و عربستان بعد از بازگشایی سفارتخانه ها می تواند موازنه قدرت منطقه ای مورد نظر آمریکا را به چالش بکشد؟
هرمز جعفری: نزدیکی میان ایران و عربستان نتیجه دو تحول بسیار مهم است. یکی از این تحولات زمانی رخ داد که در سال 2019 تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان مورد حمله قرارگرفت و این حادثه می توانست آسیب جدی به تولید و صادرات نفت عربستان وارد کند. این اتفاق باعث شد عربستانی ها به این درک برسند که برخلاف تصور قبلی شان، ایالات متحده در مواقع بحرانی حاضر نیست برای دفاع از آن ها وارد جنگ شود. در نتیجه، باور پیشین آن ها نسبت به حمایت قاطع فرو ریخت. دوم اینکه در عرصه بین الملل، شاهد ظهور یک ابر قدرت مانند چین هستیم که به عنوان یکی از بازارهای اصلی انرژی برای عربستان محسوب می شود. همین موضوع باعث شده است که عربستان در سیاست خارجی خود تغییراتی ایجاد کند. به طور سنتی، عربستان همواره به آمریکا وابسته بوده، اما اکنون به صورت نظری می توان گفت که رویکرد آن ها به سمت ریسک گریزی متمایل شده است. به این معنا که عربستانی ها شروع به برقراری روابط و همکاری های جدی، به ویژه در حوزه اقتصادی، با قدرت های نوظهوری مانند چین کرده اند، و ما اکنون شاهد این تغییر در سیاست خارجی هستیم.
فراتاب - آیا ممکن است ترامپ از عربستان بخواهد نقش فعال تری برای مقابله و نفوذ ایران ایفا کند و چه چالش هایی ایجاد می کند؟
هرمز جعفری: بله، من بر این باورم که اگر ترامپ بخواهد دوباره بر ایران فشار وارد کند، بدون تردید از متحدان منطقه ای خود، از جمله عربستان، خواهد خواست که همکاری بیشتری داشته باشد. طبق گزارش های رسانه ای، احتمالا عربستان بار دیگر نخستین مقصد سفر خارجی ترامپ خواهد بود. پادشاهی سعودی و شخص محمد بن سلمان حتی پس از شکست ترامپ در انتخابات و روی کارآمدن بایدن، روابط اقتصادی خود را با سازمان ترامپ، که کمپانی اصلی ثروت اوست، حفظ کردند. همچنین گزارش هایی درباره سرمایه گذاری میلیارد دلاری عربستان در زیر مجموعه های این سازمان منتشر شده است. با این حال، اگرآمریکا تصمیم به اعمال فشار بگیرد، توان آن را دارد، اما این فشار دیگر مشابه گذشته نخواهد بود و شرایط تغییر کرده است.
فراتاب - تا چه حد عربستان می تواند یا توانسته با استفاده از اهرم های دیپلماتیک و اقتصادی یا امنیتی بر محتوای مذاکرات ایران و آمریکا تاثیربگذارد؟
هرمز جعفری: به نظر من، در وضعیت فعلی عربستان، آن ها از توافقی مشابه برجام حمایت می کنند، و دلیلش هم کاملا روشن است. مهمترین نکته این است که آمریکا در سال 2019 با حمله به تاسیسات نفتی آرامکو نشان داد که حاضر نیست برای دفاع از عربستان وارد درگیری شود. ترامپ به صراحت اعلام کرد که آمریکا دیگر مثل گذشته به نفت خاورمیانه وابسته نیست، و این کشورهایی مثل چین و ژاپن هستند که به نفت نیاز دارند و باید برای تامین منافع شان اقدام کنند. این رفتار آمریکا برای عربستانی ها کاملا روشن کرد که نمی توانند روی حمایت نظامی کامل واشنگتن حساب باز کنند. موضوع دوم به راهبرد کلان عربستان برمی گردد؛ تلاشی برای گذار از یک اقتصاد نفت محور به کشوری پیشرو در زمینه هایی مانند فناوری، گردشگری و تجارت. این همان چیزی است که در قالب چشم انداز 2030 مطرح شده و برای محمد بن سلمان در اولویت قرار دارد. او تمایلی ندارد که با درگیرشدن در یک تنش نظامی منطقه ای، این سرمایه گذاری ها و برنامه های بلند مدت را به خطر بیندازد. عربستان به خوبی آگاه است که در صورت وقوع یک جنگ گسترده، احتمال درگیرشدنش بسیار بالاست. از اینمنظر، خود عربستانی ها نیز در حال حرکت به سمت نوعی تفاهم با آمریکایی ها هستند، تا جایی که احتمال دارد توافقی مشابه برجام میان آن ها شکل بگیرد. با توجه به اینکه از نظر فناوری هسته ای نسبت به تهران عقب تر هستند، پیش بینی می شود که به دنبال چارچوبی مشابه با برجام برای خود باشند تا بتوانند از حمایت و همکاری غرب بهره مند شوند.
فراتاب - عربستان چرا تاکید بر نقش میانجیگری میان مذاکرات ایران و آمریکا دارد؟ بن سلمان به دنبال چه ایفای نقشی می باشد؟
هرمز جعفری: طبیعتا هر چقدر عربستان بتواند در این مذاکرات نقش فعال تری داشته باشد و از جزئیات توافقات مطلع بماند، جایگاه خود را حفظ کرده و از معادلات کنار گذاشته نخواهد شد. همچنین مشارکت در چنین فرآیند هایی به عربستان کمک می کند تا اعتبار و جایگاه بین المللی اش را تقویت کند. از سوی دیگر، این حضور می تواند در کاهش هزینه های سیاست خارجی آن ها موثر باشد و مسیر اجرای چشم انداز 2030 را هموارتر سازد. حضور در مذاکرات همچنین پیامی دارد مبنی بر اینکه عربستان قصد ندارد وارد جنگ شود یا از آن حمایت کند، بلکه رویکردی بی طرفانه دارد تا در صورت وقوع درگیری، بتواند از منافع خود محافظت کند و در نهایت مسئولیت جنگ بر دوش آن ها نیفتد. از این رو، نزدیکی به تهران را می توان بخشی از سیاست خارجی هوشمندانه از سوی ریاض و شخص بن سلمان دانست.
فراتاب - آیا با احتمال درگیری نظامی بین ایران و آمریکا، حکومت عربستان چه نقشی در این تنش و درگیری بازی می کند؟
هرمز جعفری: به نظر من، احتمال وقوع درگیری نظامی مستقیم بین تهران و واشنگتن بسیار پایین است. حدود دو ماه پیش هم در صفحه توییترم به این موضوع اشاره کردم. دلایلی این پیش بینی روشن هست: نخست، توان تخریبی و قدرت پاسخ متقابل تهران که هرگونه حمله را پرهزینه می کند. دوم اینکه حتی تاسیسات هسته ای ایران هدف حمله نظامی قرار بگیرند، ماهیت دانش هسته ای باقی خواهد ماند و از بین رفتنی نیست. در چنین شرایطی، احتمال خروج ایران از NPTوحرکت به سمت ساخت سلاح هسته ای، تحت فشار افکار عمومی، بالا خواهد رفت. به همین دلیل، بعید می دانم آمریکا بخواهد چنین درگیری را آغاز کند؛ حتی در دوران بایدن، وقتی از او درباره احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران پرسیده شد، صراحتا مخالفت خود را اعلام کرد. این موضع، حاصل برآوردهای دقیق نهادهای امنیتی و نظامی آمریکاست که بی پرده به رئیس جمهور ارائه می شود. افزون بر این، در شرایط کنونی همراهی گذشته برخی کشورهای منطقه با سیاست های آمریکا وجود ندارد، و این عامل هم احتمال حمله نظامی را تضعیف می کند. در عرصه بین الملل نیز دیگر آن هماهنگی و اجماع سابق با آمریکا دیده نمی شود. تنش ها میان چین و ایالات متحده به شکل محسوسی افزایش یافته و شکاف میان آن های عمیق تر شده است. از سوی دیگر، روسیه و کشورهای غربی به رهبری آمریکا در جنگ اوکراین عملا در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. با در نظر گرفتن این تحولات، بعید به نظر می رسد که اقدام نظامی علیه تهران برای آمریکا یک گزینه جدی و قابل اتکا باشد. در هر صورت، مواضع وزیر خارجه عربستان، شخص بن سلمان و همچنین سفر اخیر خالد بن سلمان به تهران به روشنی نشان می دهد که عربستان از گزینه اقدام نظامی علیه ایران حمایت نکرده و نمی کند. از نگاه من نیز چنین سناریویی در شرایط فعلی واقع بینانه و محتمل نیست. عربستان در حال حاضر رویکردی عقلانی و رئالیستی را در پیش گرفته است، و با توجه به واقعیت های موجود، نمی توان گزینه حمله نظامی را یک راهکار معتبر و قابل اجرا تلقی کرد.
گفتوگو از میترا ذاکریراد – پژوهشگر حوزه مسائل عربستان و از اعضای کلاس روزنامهنگاری و برندسازی فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.