فراتاب: ای.اچ.کار در اثر معروف خود تلاش کرد نشان دهد، در بازه زمانی بین دو جنگ جهانی اول و دوم، سیاست بینالملل مانند همه سیاست ها، مبارزه برای قدرت است. واقعگرایی در سیاست به معنای شناخت و اعتراف به وجود و قدرت نیروهایی است که تهدیدی دائمی برای ارزشهای یک جامعه متمدن بینالمللی است و سیاست بین الملل نمیتواند صرفاً بر اساس آرمانگرایی و حقوق بینالملل پیش برود. در واقع کتاب به نوعی مقدمهای بر نظریههای واقعگرایی در روابط بین الملل است.
مشخصات کلی کتاب
- نام اصلی کتاب: The Twenty Years' Crisis
- زمان انتشار: 1930
- نام مترجم: وحید بزرگی
- ناشر در ایران: قومس
محتوای کتاب
کتاب بحران بیستساله (1919-1939)؛ نوشتهی ادوارد هالت کار یکی از مهمترین آثار در زمینهی روابط بینالملل است که به تحلیل دلایل شکست نظام بینالملل پس از جنگ جهانی اول و زمینههای وقوع جنگ جهانی دوم می پردازد. کار بیان میدارد «تاریخ، ادامهی سیاست است؛ همانطورکه سیاست، ادامهی تاریخ است.» در واقع در این جمله بر تعامل مستمر بین سیاست و تاریخ تأکید میکند و نشان میدهد که فهم سیاست بدون درک تاریخی آن ممکن نیست. او توضیح میدهدکه چگونه برداشتهای تاریخی اشتباه مانند اعتقاد به «پایان جنگها» پس از ۱۹۱۹ سیاستگذاران را به تصمیمات غلط سوق میدهد. کار بر این نظر است که «ایدهآلیسم محض در روابط بینالملل، همانقدر خطرناک است که رئالیسم افراطی»، وی در اینجا به انتقاد از خوش بینی مفرط ایدهآلیستها در دورهی پس از جنگ جهانی اول و ناتوانی آنان در درک واقعیات قدرت میپردازد. او معتقد است که در سیاست بینالملل، هیچ کشوری فداکاری اخلاقی نمیکند مگر اینکه این فداکاری به نفع خودش باشد. در واقع قدرت و اخلاق درسیاست جهانی بهطور جداییناپذیری به هم پیوستهاند؛ اما قدرت اغلب مسیر اخلاق را تعیین میکند.
«آرمانگرایی زمانی که از واقعیتهای قدرت غافل شود، محکوم به شکست است.» این نقل قول نقدی بر تلاشهای ناکام جامعهی ملل و سیاستهای مبتنی بر صلحگرایی در دورهی میان دو جنگ است. قوانین بینالملل را مورد انتقاد قرار میدهد و بیان میکند که قوانین بینالمللی اغلب بازتابی از توزیع قدرت میان دولتها هستند. او استدلال میکند که این نهاد نتوانست جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد، زیرا قدرتهای بزرگ (مانند آلمان و ژاپن) وقتی که قوانین را برخلاف منافع خود دیدند، آنها را زیر پا گذاشتند. او دلایلی مانند ضعف قدرت اجرایی و وابستگی به کشورهای قدرتمند را عامل اصلی شکست این نهاد میداند. او بررسی میکند که چگونه دموکراسیها در سیاست بینالملل عمل میکنند و چرا تصمیمات آنها اغلب در تضاد با منافع بلندمدتشان است. در واقع دولتهای دموکراتیک به دلیل فشار افکار عمومی و احزاب سیاسی، گاهی از اتخاذ تصمیمات واقعگرایانه ناتوان میمانند.
کار رابطه اقتصاد و سیاست جهانی را بررسی میکند. او توضیح میدهد که چگونه کشورهای سرمایهدار پس از جنگ جهانی اول تلاش کردند از سیاستهای اقتصادی برای تثبیت قدرت خود استفاده کنند. کار معتقد است که جنگها، هرچند مخرب، اما عامل اصلی تغییر در نظام بینالملل هستند. او استدلال میکند که نظم بینالمللی جدید معمولاً از دل جنگها بیرون میآید، نه از طریق توافقات صلحآمیز.
جمع بندی
ای.اچ. کارنشان میدهد که سیاست بینالملل، عرصهای پیچیده از تعامل میان قدرت و اخلاق است، اما در نهایت این قدرت است که مسیر سیاست را تعیین میکند. او با نقد آرمانگرایی خوشبینانه پس از جنگ جهانی اول، توضیح میدهد که نادیده گرفتن واقعیتهای قدرت، نهتنها مانع از وقوع جنگ نشد، بلکه زمینهساز جنگ جهانی دوم شد. کار بر این باور بود که قوانین بینالمللی و نهادهایی مانند جامعهی ملل، زمانی که برخلاف منافع قدرتهای بزرگ باشند، کارایی خود را از دست میدهند.
نویسنده: فاطمه دهقانی از اعضای کلاس آموزش روزنامهنگاری و برندسازی فراتاب – دوره پانزدهم
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.