فراتاب: تابستان بود، گرمای نفس گیر، پنکهی سقفی با صدای خشخش ملایمی، تلاش میکرد تا کمی از حرارت هوا بکاهد. بوی کاغذ کهنه و جوهر، ۲۰ ساله بودم در اتاق زیر شیروانی خانه پدربزرگم، میان انبوهی از کتابهای قدیمی گمشده بودم. نورکم، از شکاف پنجره کوچک به درون میتابید و غبار ریز گرد و غبار، در پرتو های خورشید رقص میکرد. دستم به دنبال کتابی میگشت که پدربزرگم بارها از آن برای من گفته بود، کتاب دو قرن سکوت. این کتاب نه فقط یک کتاب تاریخی، بلکه سفری بود به اعماق تاریخ و فرهنگ ایران زمین. در گوشهای دنج، روی صندوقچه چوبی قدیمی نشستم هر صفحه را که ورق میزدم، انگار، یک مهرهی شطرنج در بازی پیچیدهای از تاریخ و فرهنگ شرکت میکردم. نثر ادبی و استدلال قوی کتاب مانند آبی گوارا، تشنگی من را به دانش و تاریخ برطرف میکرد.
این کتاب به بررسی تاریخ ایران در دو قرن نخست پس از فتح ایران توسط اعراب و زوال امپراتوری ساسانی و تاثیر حمله اعراب بر ساختار سیاسی و اجتماعی ایران و زبان و ادبیات، هنر ایرانی تحت تاثیر فرهنگ عربی میپردازد.
دکتر زرینکوب با زبان شیوا و نگاهی عمیق جملاتی در این کتاب مینویسد: «در آن روزها که باربد و نکیسا با نواهای پهلوی و ترانههای خسروانی در و دیوار کاخ خسروان را در امواج لطف و ذوق فرو میگرفتند، زبان تازی در کام فرمانروایان صحرا از ریگهای تفتهی بیابان نیز خشک تر و بیحاصلتر بود. در سراسر آن بیابانهای فراخ بیپایان اگر نغمهای طنین میافکند، سرود جنگ و غارت و نوای رهزنی و مردمکشی بود. نه پندی و حکمتی بر زبان قوم جاری بود نه شوری و مهری از لبهاشان میتراوید. شعرشان توصیف پشک شتر بود.» او در جای دیگری از کتاب میگوید: «بدینگونه زبان تازی، با پیام تازهای که از بهشت آورده بود و با تیغ آمیختهای که هر مخالفی را به دوزخ بیم میداد، زبان خسروان و موبدان و اندرزگران و خنیاگران کهن را در تنگنای خموشی افکند.»
معرفی کتاب
کتاب دو قرن سکوت یکی از آثار مهم دکتر عبدالحسین زرینکوب است که نخست به صورت پاورقی در نشریه مهرگان و سپس در دی ۱۳۳۰ برای نخستین بار به صورت کتاب توسط انتشارات جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی منتشر شد. این کتاب در ۱۰ فصل و ۲۹۷ صفحه چاپ و منتشر شده است. یک بار توسط پاول اسپراکمن و بار دیگر توسط آوید کامگار به زبان انگلیسی ترجمه شده است. هدف نویسنده که در مقدمه کتاب نوشته این بود، یافتن پاسخ این سوال بود که سبب سقوط و شکست ساسانیان چه بود؟ چه روی داد که صحرانوردان کمفرهنگ، سرنوشت تمدنی چنان عظیم و با شکوه را بر دست گرفتند؟ در این دو قرن، که تاریخنویسان اخیرا ما در باب آن سکوت کردهاند چه سبب داشت که زبان فارسی چون گمشدهای ناپیدا و بینشان ماند؟ در آن مدت که شمشیرزنان ایران به هر بهانهیی بر تازیان میشوریدند و با عربان و مسلمان جنگ و پیکار میکردند مغان و موبدان در برابر آیین مسلمانی چگونه بحث و جدل میکردند؟
معرفی نویسنده کتاب
دکتر عبدالحسین زرین کوب زاده ۲۹ اسفند ۱۳۰۱ در بروجرد میباشد. ادیب و تاریخنگار، منتقد ادبی، نویسنده و مترجم برجسته ایران معاصر بود. آثار معروف ایشان، چون «پله پله تا ملاقات خدا»، «با کاروان حله»، «از کوچه رندان»، «تاریخ ایران بعد از اسلام» و «دو قرن سکوت» است.
زبان و لحن زرینکوب در کتب او، زبانی است فاخر، ادبی و در عین حال روان و رسا. او با استفاده از تشبیهات، استعارات و توصیفات زنده، خواننده را به عمق رویدادها میبرد. نگاه انتقادی او، درهای جدیدی را به سوی اندیشمندان و پژوهشگران میگشاید تا تاریخ را از زاویهای نوین تحلیل کنند.
کلام پایانی
در دنیایی پر تب و تاب و تغییرات مداوم، کتابهای تاریخی به عنوان پلهایی میان گذشته و حال عمل میکنند. دو قرن سکوت، اثری فراتراز یک گزارش تاریخی صرف است، سفری است به اعماق روح ایرانی، به جستجوی هویتی گم شده در پیچ و خم زمان. این کتاب مرثیهای نیست برای گذشته، بلکه سندی است بر پایداری و امید، بهانهای برای بازنگری در خود و درک دشواریهای مسیر پیشرفت. داستان بیداری است، بیداری از خواب طولانی و جستجوی هویت از دست رفته.
برداشت نگارنده این بود، که این کتاب تجربهای فکری و عاطفی است که خواننده را به تفکر و مشارکت در مباحث عمیق دربارهی هویت فرهنگی و تاریخی ایران وادار میکند. برای من صفحات کتاب، همچون نوای حزنآلودی بود که از دل تاریخ بر میخیزد. احساس اندوه، سردرگمی و گاه خشم را در وجودم حس میکردم. مجموعهای پرسشهای بیجواب نظیر اینکه چرا تمدنی با آن همه شکوه، به سکوت فرو رفت؟ چه شد که زبان ها بسته و قلمها خاموش شدند؟
نویسنده: میترا ذاکریراد پژوهشگر حوزه سیاست و از اعضای کلاس آموزش روزنامهنگاری، نویسندگی و برندسازی فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.