فراتاب: خاورمیانه، با موقعیت استراتژیک و تنوع فرهنگیاش، قرنها درگیر توافقاتی بوده که سرنوشت ملتها و مرزهای منطقه را تعیین کردهاند. خاورمیانه، با جایگاه استراتژیک و ترکیب متنوع قومی و فرهنگیاش، همواره صحنه تحولات و توافقات سرنوشتساز بوده است. از قراردادهای استعماری نظیر سایکس-پیکو که مرزهای جدیدی را ترسیم کردند، تا معاهدات اخیر همچون توافقات ابراهیم که نظم جدیدی را در منطقه رقم زدهاند، این توافقات نهتنها جغرافیای سیاسی خاورمیانه، بلکه سرنوشت مردم و بحرانهای ماندگار آن را شکل دادهاند. اکنون، این پرسش مطرح است که آیا این توافقات راهی به سوی ثبات بودهاند، یا صرفاً زمینهساز بحرانهای بیشتر؟
نخستین تقسیم: قرارداد سایکس-پیکو (1916)
در سال 1916، زمانی که جنگ جهانی اول به اوج خود رسیده بود، بریتانیا و فرانسه تصمیم گرفتند نقشه سیاسی خاورمیانه را از نو نگارش کنند. مارک سایکس و فرانسوا پیکو، نمایندگان دو کشور، به طور محرمانه قراردادی را امضا کردند که بر اساس آن، سرزمینهای عربی امپراتوری عثمانی میان این دو قدرت تقسیم شد. عراق و فلسطین به بریتانیا رسید و سوریه و لبنان تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت.
این قرارداد، نقطه آغاز مرزبندیهای جدیدی در خاورمیانه بود که بدون توجه به واقعیتهای قومی و مذهبی ترسیم شد. در نتیجه، مناطقی که پیشتر تحت یک حاکمیت بودند، به دولت - ملتهایی جداگانه تبدیل شدند. این توافق، بیاعتمادی زیادی میان اعراب و قدرتهای استعماری به وجود آورد و تنشهای قومی و سیاسیای را ایجاد کرد که تا امروز ادامه دارد.
اعلامیه بالفور (1917): وعدهای به یهودیان، بحران برای اعراب
یک سال پس از امضای قرارداد سایکس-پیکو، بریتانیا بیانیهای صادر کرد که مسیر تاریخ فلسطین را برای همیشه تغییر داد. در نوامبر 1917، آرتور جیمز بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا، در نامهای به لرد روتشیلد از تأسیس «خانه ملی یهودیان» در فلسطین حمایت کرد. این اعلامیه، موجی از امید را برای یهودیان جهان به وجود آورد و مهاجرت آنها به فلسطین را تسریع کرد. اما در همین حال، اعراب فلسطینی که خود را صاحب اصلی این سرزمین میدانستند، احساس خیانت کردند. اعلامیه بالفور، بذر درگیریهای قومی و مذهبی را در منطقه کاشت و سنگ بنای منازعاتی شد که تا امروز بهعنوان یکی از پیچیدهترین بحرانهای سیاسی و انسانی جهان باقی مانده است.
معاهده سور (1920): از تقسیم تا فروپاشی امپراتوری عثمانی
در سال 1920 و پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، قدرتهای متفقین در کنفرانس صلح ورسای، معاهده سور را به امضا رساندند. این معاهده، سرزمینهای عربی عثمانی را میان بریتانیا و فرانسه تقسیم کرد. عراق، فلسطین و اردن به بریتانیا سپرده شد، در حالی که سوریه و لبنان تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفتند. معاهده سور به فروپاشی نهایی عثمانی رسمیت بخشید. وعدههایی که به کردها و ارامنه برای استقلال داده شده بود، هرگز عملی نشد. در عوض، نارضایتیهای قومی و جنبشهای استقلالطلبانه شدت گرفت و مقاومت ملیگرایان ترک به رهبری مصطفی کمال آتاتورک، زمینهساز لغو این معاهده شد.
معاهده لوزان (1923): تولد ترکیه مدرن
با ظهور مصطفی کمال آتاتورک و آغاز جنگ استقلال ترکیه، متفقین مجبور شدند معاهده جدیدی را جایگزین معاهده سور کنند. معاهده لوزان که در ژوئیه 1923 امضا شد، مرزهای ترکیه مدرن را تعیین کرد. این معاهده، استقلال ترکیه را بهرسمیت شناخت و به دخالت خارجی در امور داخلی این کشور پایان داد. اگرچه معاهده لوزان برای ترکیه یک پیروزی بزرگ محسوب میشد، اما سرنوشت ملیتهای دیگری همچون کُردها و ارامنه در این توافق نادیده گرفته شد.
کمپ دیوید (1978): صلح یا انزوای مصر؟
در پی شکستهای متعدد نظامی اعراب در برابر اسرائیل، انور سادات، رئیسجمهور مصر، تصمیم گرفت با دشمن قدیمی کشورش وارد مذاکره شود. در سال 1978، با میانجیگری جیمی کارتر، توافق کمپ دیوید میان سادات و مناخم بگین، نخستوزیر اسرائیل، امضا شد. این توافق منجر به بازگشت صحرای سینا به مصر و به رسمیت شناختن اسرائیل توسط این کشور شد. در حالی که کمپ دیوید، مصر را از بحران اقتصادی و نظامی نجات داد، اما از سوی جهان عرب بهعنوان خیانتی به آرمان فلسطین تلقی شد. سادات به دلیل این توافق، منزوی و در نهایت ترور شد.
اسلو (1993): بارقهای از امید، در سایه ناامیدی
در سال 1993، یاسر عرفات و اسحاق رابین در اسلو، نروژ، توافقی تاریخی را امضا کردند که قرار بود منازعه فلسطین و اسرائیل را حلوفصل کند. این توافق به فلسطینیها خودمختاری محدود در غزه و کرانه باختری داد و تشکیلات خودگردان فلسطین را تأسیس کرد. اگرچه توافق اسلو امیدهای تازهای به صلح ایجاد کرد، اما مسائل کلیدی مانند شهرکسازیها، وضعیت بیتالمقدس و حق بازگشت آوارگان همچنان حلنشده باقی ماند. ترور رابین توسط یک اسرائیلی تندرو و تداوم اختلافات، این توافق را به توقفی ناگزیر کشاند.
توافقات ابراهیم (2020): پایان انزوای اسرائیل؟
در سال 2020، در میان تغییر اولویتهای کشورهای عربی و فشارهای آمریکا، توافقات ابراهیم میان اسرائیل و چند کشور عربی از جمله امارات متحده عربی و بحرین امضا شد. این توافقات، روابط دیپلماتیک و اقتصادی را میان طرفین برقرار کرد و اسرائیل را از انزوای منطقهای خارج ساخت. در حالی که این توافقات فرصتهای جدیدی برای همکاری اقتصادی و امنیتی فراهم کرد، اما از سوی فلسطینیها بهعنوان خیانت به آرمان آزادیشان محکوم شد. توافقات ابراهیم، خاورمیانه را به سمت نظم جدیدی سوق داده است، جایی که اولویتها از ایدئولوژی به سمت اقتصاد و امنیت تغییر کردهاند.
میراث توافقات تاریخی خاورمیانه
این قراردادها و معاهدات، در مجموع ساختار جغرافیای سیاسی منطقه را بهگونهای تغییر دادند که ثبات پایدار را فراهم نکردند و اغلب به بحرانهای طولانیمدت انجامیدند. این توافقات، با ترسیم مرزهای مصنوعی و بیتوجهی به تنوع قومی و مذهبی، به جای حل مسائل بنیادی منطقه، بستر تنشهای قومی، سیاسی و مذهبی را تقویت کردند.
نویسنده: ساجد بهرامیجاف ،پستدکترای مطالعات ژئوپلتیک خاورمیانه و از اعضای کلاس روزنامهنگاری و برندسازی فراتاب – دوره 15.
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.