کد خبر: 12622
تاریخ انتشار: 9 آذر 1403 - 23:51
آنکارا امیدوار است که ترامپ، با بازگشت به کاخ سفید، به وعده‌های خود برای خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه عمل کند. این موضوع برای ترکیه بسیار حیاتی است

فراتاب: در سال ۲۰۱۶، رجب طیب اردوغان، ولادیمیر پوتین را در زمینه بحران سوریه به عنوان یک «اشغالگر» معرفی کرد. این اظهار نظر در شرایطی مطرح شد که روابط ترکیه و روسیه به شدت تنش‌آلود بود. این تنش‌ها به‌ویژه پس از سرنگونی یک جنگنده روسی توسط نیروهای ترکیه در سال ۲۰۱۵، به وجود آمد که به حریم هوایی ترکیه وارد شده بود. این حادثه نقطه عطفی در روابط دو کشور بود و منجر به افزایش تنش‌ها و تحریم‌های متقابل شد. اوضاع به‌ویژه با افزایش دخالت نظامی روسیه در سوریه وخیم‌تر شد. روسیه با حمایت از بشار اسد، نفوذ خود را در منطقه گسترش داد، در حالی که ترکیه به دنبال محدود کردن نفوذ کردها و تقویت گروه‌های مخالف اسد بود. این تضاد منافع، زمینه‌ساز تنش‌های بیشتر میان دو کشور شد. با این حال، در پایان سال ۲۰۱۶، شاهد تغییرات غیرمنتظره‌ای در روابط دو کشور بودیم. پس از هفت ماه لفاظی‌های تند و تحریم‌های اقتصادی، ترکیه و روسیه به تدریج تلاش کردند روابط خود را بهبود بخشند. این تغییرات ناشی از ترکیب عوامل داخلی و بین‌المللی بود. به‌ویژه، بحران‌های اقتصادی و سیاسی داخلی در ترکیه و همچنین نیاز به همکاری در زمینه‌های امنیتی و اقتصادی، دو کشور را به سمت آشتی سوق داد.

عوامل بین‌المللی نقش بسیار مهمی در شکل‌دهی به نحوه ادراک و روابط کشورها با یکدیگر دارند. این موضوع به‌ویژه در تغییر لحن سخنان روسیه پس از انتخاب دوباره دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده به وضوح مشهود است. تغییرات در سیاست‌های ایالات متحده و رویکردهای جدید آن می‌تواند بر رفتار و مواضع کشورهای دیگر، به‌ویژه روسیه، تأثیر بگذارد. به‌عنوان مثال، هفته گذشته بیانیه‌ای جالب از کرملین منتشر شد. الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه روسیه در سوریه، ترکیه را به عنوان «نیروی اشغالگر» توصیف کرد. این اصطلاح نه تنها نشان‌دهنده تغییر در رویکرد روسیه نسبت به ترکیه است، بلکه می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از تغییرات گسترده‌تر در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی روسیه مورد تحلیل قرار گیرد. این اظهار نظر می‌تواند ناشی از افزایش تنش‌ها در سوریه و رقابت‌های قدرت در این کشور باشد. همچنین، این تغییر در لحن ممکن است به تلاش روسیه برای تقویت موقعیت خود در برابر ترکیه و دیگر بازیگران منطقه‌ای مرتبط باشد. به‌طور کلی، این وضعیت نشان‌دهنده این است که تحولات داخلی و بین‌المللی می‌توانند به‌طور مستقیم بر تعاملات دو جانبه کشورها تأثیر بگذارند و لحن سیاسی را دستخوش تغییرات جدی کنند.

در حالی که سیاست‌مداران روسی در برخی مراحل بحران سوریه نارضایتی خود را از اقدامات و عملیات نظامی ترکیه ابراز کرده‌اند، در مواقعی نیز به‌طور ضمنی از برخی حرکت‌های آنکارا حمایت کرده‌اند. چارچوب صلح آستانه  نقشی کلیدی در این زمینه ایفا کرده است، زیرا به ترکیه و روسیه این امکان را داد تا مرزهای نفوذ خود را در سوریه مشخص کنند و سیاست‌های خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که از بروز درگیری جدی که ممکن است لحن گفت‌وگوهای آن‌ها را شدت بخشد، جلوگیری نمایند. با این حال، جای سؤال است که چرا یک مقام روسی، به‌ویژه کسی که با پرونده سوریه ارتباط دارد، لحن تندی را نسبت به ترکیه اتخاذ کرده است؟ این تغییر رویکرد می‌تواند ناشی از دو عامل اصلی باشد: انتخابات ایالات متحده و جنگ جاری در اوکراین.

انتخابات ایالات متحده می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر سیاست‌های خارجی روسیه داشته باشد. تغییرات در رهبری سیاسی امریکا به‌ویژه در زمینه‌های امنیتی و نظامی می‌تواند به تغییرات در رفتار کشورهای دیگر از جمله روسیه، منجر شود. از سوی دیگر، جنگ در اوکراین نیز بر روابط بین‌المللی و به‌ویژه روابط روسیه و ترکیه تأثیرگذار بوده است. این جنگ نه تنها توجه روسیه را به سمت مسائل داخلی و مرزهای خود جلب کرده، بلکه موجب شده که مسکو در مقام دفاع از منافع خود در برابر تهدیدات خارجی، لحن خود را نسبت به ترکیه تغییر دهد. بنابراین، این لحن تند می‌تواند نشانه‌ای از تغییرات استراتژیک در سیاست‌های روسیه باشد که تحت تأثیر عواملی همچون تحولات داخلی و بین‌المللی شکل گرفته است.

انتخابات ایالات متحده به نظر می‌رسد که امیدهایی را در آنکارا ایجاد کرده و در عین حال نگرانی‌هایی را در روسیه به وجود آورده است. این وضعیت نشان‌دهنده تغییرات احتمالی در روابط بین‌المللی و تأثیر آن بر تحولات منطقه‌ای است. روسیه ممکن است هرگونه تحرک مثبت بین آنکارا و واشنگتن را به عنوان تهدیدی برای منافع خود در سوریه تلقی کند، زیرا هر نوع نزدیکی بین ترکیه و ایالات متحده می‌تواند به نفع مخالفان بشار اسد و در نهایت به تضعیف نفوذ روسیه در این کشور منجر شود. از سوی دیگر، اظهارات اخیر روسیه می‌تواند به‌عنوان یک هشدار به آنکارا تفسیر شود که خود را برای دوران ریاست‌جمهوری دوباره ترامپ آماده کند. آنکارا امیدوار است که ترامپ، با بازگشت به کاخ سفید، به وعده‌های خود برای خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه عمل کند. این موضوع برای ترکیه بسیار حیاتی است، زیرا واشنگتن به طور خاص با نیروهای ی.پ.گ/پ.ک.ک، که عمدتاً از کردهای سوریه تشکیل شده‌اند، همکاری دارد و آنکارا این گروه‌ها را سازمان‌های تروریستی می‌داند. وزیر دفاع ترکیه، یاشار گولر، نیز اعلام کرده است که انتظار دارد ایالات متحده نیروهای خود را تحت مدیریت ترامپ از سوریه خارج کند. این انتظار می‌تواند ناشی از تحلیل‌های ترکیه درباره تغییرات سیاست‌های آمریکا باشد که می‌تواند به تغییر موازنه قدرت در منطقه کمک کند. در نتیجه، این تحولات نه تنها نشان‌دهنده تغییرات در سیاست‌های داخلی کشورهاست، بلکه می‌تواند به شدت بر دینامیک‌های منطقه‌ای تأثیر بگذارد و چالش‌های جدیدی را برای روسیه و دیگر بازیگران در سوریه ایجاد کند امید به اینکه دولت جدید ایالات متحده در زمینه خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه اقداماتی انجام دهد، این امید پس از اظهارات رابرت اف. کندی جونیور، متحد سیاسی ترامپ و فردی که انتظار می‌رود نقش مهمی در دولت او ایفا کند، تقویت شده است. کندی جونیور بیان کرد که ترامپ قصد دارد نیروهای آمریکایی را از این منطقه خارج کند. این اظهارات به وضوح نشان‌دهنده تغییر احتمالی در سیاست‌های نظامی ایالات متحده در سوریه است.

سیاستمداران ترکیه که مدت‌هاست خواهان خروج نیروهای آمریکایی از سوریه بوده‌اند، این اظهارات را به عنوان نشانه‌ای مثبت تلقی کردند. آن‌ها نگران‌اند که حضور نیروهای آمریکایی به تقویت گروه‌های کرد، به‌ویژه ی.پ.گ/پ.ک.ک، که ترکیه آن‌ها را تروریستی می‌داند، کمک کند.  از سوی دیگر، خروج نیروهای آمریکایی می‌تواند به کاهش تنش‌ها در منطقه کمک کند و به ترکیه این امکان را بدهد که نفوذ بیشتری در شمال سوریه داشته باشد. این وضعیت همچنین می‌تواند به روسیه و دیگر بازیگران منطقه‌ای فرصت دهد تا در سیاست‌های سوریه تأثیر بیشتری بگذارند.

با وجود تغییرات در دولت‌ها در ایالات متحده از سال ۲۰۱۴، هیچ رئیس‌جمهوری سیاست حمایت از نیروهای کردی در مبارزه با داعش را تغییر نداده است. این ثابت‌قدم بودن در سیاست آمریکا به‌ویژه در زمینه همکاری با ی.پ.گ، به موضوع اصلی اختلاف بین ترکیه و ایالات متحده تبدیل شده است. ترکیه، که نیروهای ی.پ.گ را به عنوان شاخه‌ای از پ.ک.ک می‌داند و آن‌ها را تروریستی تلقی می‌کند، به شدت با این سیاست آمریکا مخالف است. این اختلاف نه تنها روابط ترکیه و ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داده، بلکه به شکل‌گیری همکاری‌های نزدیک‌تر بین آنکارا و مسکو نیز منجر شده است.

در شرایطی که ترکیه و روسیه اهداف کاملاً متضادی در سوریه دارند، همکاری‌های متمرکز بر این کشور به قدری منحصر به فرد شده که این دو کشور توانسته‌اند نوعی هم‌سویی ایجاد کنند. این همکاری‌ها حتی در برخی موارد عملکردی بهتر از همکاری‌های آمریکایی-ترکیه‌ای داشته است. این وضعیت نشان می‌دهد که ترکیه به‌دنبال تنوع بخشیدن به گزینه‌های خود در سیاست خارجی است و تلاش می‌کند تا با تقویت روابط با روسیه، نفوذ خود را در سوریه و منطقه افزایش دهد. در عین حال، این تحول می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از تغییرات گسترده‌تر در موازنه قدرت در خاورمیانه تفسیر شود، جایی که بازیگران مختلف به دنبال تأمین منافع ملی خود هستند. به‌طور کلی، این روابط پیچیده بین‌المللی بیانگر چالش‌های جدیدی است که در برابر سیاست‌های آمریکا در منطقه قرار دارد.

بنابراین، هیچ موضوعی به اندازه بحران سوریه در سال‌های اخیر بر روابط ترکیه و روسیه تأثیر نگذاشته است، حتی حمله روسیه به اوکراین نیز نتوانسته است این روابط را تحت‌الشعاع قرار دهد. با این حال، رویکرد آنکارا نسبت به جنگ اوکراین می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر برداشت روسیه از نقش ترکیه در سوریه داشته باشد. این تحلیل به‌ویژه از آنجا اهمیت دارد که اصطلاح «اشغالگر» که یک مقام روسی برای توصیف ترکیه در سوریه به کار برد، پس از این مطرح شد که مسکو این هفته با طرح صلحی که اردوغان برای اوکراین ارائه داد، مخالفت کرد. این موضوع نشان‌دهنده تغییراتی در نحوه تعاملات دو کشور است. کرملین طرح اردوغان را که شامل تأمین تسلیحات برای اوکراین و استقرار نیروهای بین‌المللی در یک منطقه حائل غیرنظامی در شرق کشور بود، «غیرقابل قبول» خواند. این واکنش می‌تواند نشان‌دهنده نگرانی روسیه از هر گونه ابتکار عمل ترکیه باشد که ممکن است به تضعیف مواضع مسکو در اوکراین منجر شود.

این وضعیت همچنین می‌تواند به افزایش تنش‌ها بین ترکیه و روسیه در سوریه منجر شود. از آنجایی که ترکیه به‌دنبال تقویت موقعیت خود در سوریه و کاهش نفوذ کردها است، این اظهارات روسی می‌تواند به عنوان یک هشدار تلقی شود. به‌عبارت دیگر، هر گونه تغییر در رویکرد ترکیه نسبت به اوکراین ممکن است بر روابط این کشور با روسیه در سوریه تأثیر بگذارد و نشان‌دهنده پیچیدگی‌های موجود در دیپلماسی منطقه‌ای باشد. بنابراین، این تحولات نه تنها بر روابط دوجانبه تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند به تغییر موازنه قدرت در منطقه منجر شود.

این پیشنهاد در حالی مطرح شد که کشورهای ناتو خود را برای دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ آماده می‌کنند، کسی که وعده داده است جنگ در اوکراین را به پایان برساند. تحلیل این وضعیت نشان می‌دهد که ترکیه در تلاش است تا خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی و تأثیرگذار در پرونده اوکراین معرفی کند. این تلاش به ویژه در شرایطی صورت می‌گیرد که بازگشت ترامپ به قدرت می‌تواند تغییرات قابل توجهی در سیاست‌های ایالات متحده نسبت به اوکراین و روابط ناتو با روسیه به دنبال داشته باشد.

ترکیه به دنبال آن است که با ارائه پیشنهادات و طرح‌هایی، نقش خود را در مذاکرات و تلاش‌های دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ تقویت کند.  این وضعیت همچنین نشان‌دهنده تمایل آنکارا به افزایش نفوذ خود در زمینه‌های سیاست خارجی است، به ویژه در شرایطی که تنش‌ها در منطقه به اوج خود رسیده است. اگر ترکیه بتواند خود را به عنوان یک میانجی مؤثر معرفی کند، این امر می‌تواند به تقویت موقعیت آن در مذاکرات آینده و همچنین بهبود روابطش با قدرت‌های بزرگ بین‌المللی منجر شود. بنابراین، تحولات در پرونده اوکراین نه تنها بر روابط ترکیه و ایالات متحده تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند به تغییر موازنه قدرت در منطقه و تقویت نقش آنکارا در عرصه جهانی منجر شود. در نهایت، این رویکرد ترکیه می‌تواند به ایجاد فرصت‌های جدید در دیپلماسی بین‌المللی و تأثیرگذاری بر روندهای آینده در منطقه کمک کند.

موضع ترکیه در جنگ اوکراین روشن است: این کشور از تمامیت ارضی اوکراین حمایت می‌کند، اما در عین حال با تحریم‌های غرب علیه مسکو مخالف است. این دوگانگی در سیاست‌های ترکیه نشان‌دهنده تلاش آن برای حفظ تعادل میان منافع خود در روابط با غرب و همچنین روابط با روسیه است. با این حال، روسیه تلاش کرده است تا موضع آنکارا را به چالش بکشد، به‌ویژه در زمینه حمایت نظامی آن از کی‌یف.

 سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، ابراز شگفتی کرده که چگونه ترکیه به تأمین تسلیحات برای اوکراین ادامه می‌دهد در حالی که در عین حال پیشنهاد میانجی‌گری در این درگیری را مطرح می‌کند. این اظهارات نه تنها نشان‌دهنده نگرانی‌های روسیه از نزدیکی روابط ترکیه با غرب است، بلکه بیانگر تلاش مسکو برای تحت فشار قرار دادن آنکارا به منظور تغییر موضعش نیز می‌باشد. این وضعیت می‌تواند تأثیرات عمیقی بر روابط ترکیه و روسیه داشته باشد. از یک سو، ترکیه به دنبال تقویت نقش خود به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در بحران‌های منطقه‌ای است و می‌خواهد خود را به‌عنوان میانجی‌گری مؤثر در مناقشات بین‌المللی معرفی کند. از سوی دیگر، روسیه نگران است که اقدامات ترکیه در اوکراین به تضعیف موقعیت آن در سوریه و سایر نقاط منجر شود. بنابراین، این تعاملات پیچیده به وضوح نشان می‌دهد که سیاست‌های ترکیه در اوکراین و سوریه به‌طرز فزاینده‌ای به هم وابسته‌اند.

به نظر می‌رسد ایالات متحده به دنبال راهی برای خروج از سوریه است، در حالی که ترکیه تلاش می‌کند تا واشنگتن را به گونه‌ای متقاعد کند که منافع آن را تأمین کند. این تلاش ترکیه نشان‌دهنده نیاز آن به حفظ امنیت ملی و منافع استراتژیک خود در منطقه است، به‌ویژه در شرایطی که ناامنی و ناآرامی در سوریه ادامه دارد. با این حال، احتمالات در زمینه تغییر سیاست‌های ایالات متحده در سوریه، ترکیه را وادار می‌کند تا روابط خود با روسیه را با احتیاط مدیریت کند. این مدیریت نه تنها به حفظ شراکت با مسکو کمک می‌کند، بلکه به آنکارا این امکان را می‌دهد که در صورت تغییر شرایط، از گزینه‌های بیشتری برخوردار باشد.

 برای آنکارا، بدترین سناریو این خواهد بود که حمایت ایالات متحده از گروه‌های کردی ادامه یابد و در عین حال روسیه به‌طور ضمنی از آن‌ها حمایت کند. این وضعیت می‌تواند به تضعیف موقعیت ترکیه در سوریه منجر شود و خطراتی را برای امنیت ملی این کشور به همراه داشته باشد. در واقع، ترکیه نگران است که در صورت افزایش همکاری میان ایالات متحده و کردها، به ویژه در زمینه‌های نظامی، قدرت آن‌ها در شمال سوریه افزایش یابد و این امر به تهدیدی جدی برای منافع ترکیه تبدیل شود. بنابراین، ترکیه باید به‌دقت به تحولات در سیاست‌های ایالات متحده و روسیه توجه کند و از این فرصت‌ها برای تقویت موقعیت خود در بازی‌های منطقه‌ای بهره‌برداری کند.

نویسنده: آرام حسن‌زاد، پژوهشگر مسائل خاورمیانه

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار