فراتاب: در این مصاحبه با جناب آقای دکتر جعفر حقپناه، تحلیلگر برجسته مسائل خاورمیانه، به بررسی آینده کُردها در سوریه و چالشهای پیشروی آنها خواهیم پرداخت. با توجه به تحولات اخیر در منطقه و تغییرات سیاسی، این گفتوگو به تحلیل عمیقتری از وضعیت کنونی و چشماندازهای آینده کُردها میپردازد. دکتر حقپناه با تجربه و دانش خود، نگاهی جامع به فرصتها و تهدیدهای موجود ارائه خواهد داد.
فراتاب: به نظر شما وضعیت کنونی کُردها در سوریه چگونه است؟
دکتر حق پناه: وضعیت کنونی کُردهای سوریه و بطور کلی مناطق کردنشین این کشور تقریباًٌ وضعیت ثابتی را دارد که از دوران پس از سرنگونی و پایان خلافت دولت اسلامی در سوریه و عراق رقم خورده و ما با وجود برخی فراز و فرودها مثل جابجایی نیروهای آمریکایی و یا برخی عملیاتهای ترکیه، عملاً تغییر محسوسی را در این منطقه شاهد نبودیم، دلیل آن هم خیلی واضح و روشن است و باید به جغرافیای سیاسی و جغرافیای جمعیتی مناطق کردنشین سوریه و بطور کلی فرایند تطور بحران سوریه توجه داشته باشیم.
در بحران سوریه کُردها و مناطق کردنشین سوریه بصورت تاکتیکی صاحب موقعیت ممتازی شدند که همه دولتهای ذینفع در این بحران چه جریانی که خواهان براندازی دولت بشار اسد بود و چه مدافعان رژیم بشار اسد به گونهای ابزاری سعی کردند از این منطقه و از کُردهای سوریه استفاده کنند و به همین دلیل شاهد بودیم که بیشتر مورد توجه قرار گرفتند و در یارگیریهایی که در سطح منطقهای صورت میگرفت نقشآفرینی مؤثرتری پیدا کردند. اما توجه داشته باشیم که در هر حالت موقعیت کُردهای سوریه و بطور کلی این منطقه به گونهای است که در حد یک متغییر وابسته تعریف میشود و متغییر اصلی نیست، نمیتوان هم انتظار داشت که این جریان و گروههای کُردی با توجه به موقعیت جغرافیایی و امکانات و ادواتی که دارند و سازماندهی که دارند، بیش از این صاحب نقش و نفوذی باشند و هنرشان و توان بازیگری شان عمدتاً در این بوده که از خلع قدرت در رقابتهایی که میان سایر کشورها هستو حتی رقبای کُردها هم به نفعشان ممکن است عمل کنند و جایگاه خودشان را در داخل سوریه و احیاناً در مناسبات منطقهای تثبیت کنند و یا ارتقا ببخشند؛ بیشتر از این القاعده وزن سیاسی متصور نیست و به همین خاطر میتوان گفت که وضعیت کنونی کُردها از این جهت موقعیت تثبیت شدهای دارد و احتمالاً در آینده هم به همین گونه ادامه خواهد داشت.
فراتاب: به نظر شما نقش کشورهای خارجی در آینده کُردها در سوریه چه خواهد بود؟
دکتر حق پناه: در مورد تأثیر عامل خارجی بر آینده کُردهای سوریه، بنده فکر میکنم که باید نقش قاطعی قائل باشیم و برجستگی خاص؛ چون عملاً به نظر میرسد که متغییر مستقل و قطعی و اثرگذار همین مداخلات خارجی است و آنها هستند که شکل دهنده خواهند بود. اما این نیروهای بینالمللی کارکرد دوگانهای دارند که برخی به نوعی خواهان حفظ بقای رژیم بشار اسد و یا حتی بازگشت به وضعیت گذشته هستند و برخی خواهان تغییر وضعیت موجود، یعنی براندازی رژیم بشار اسد؛ اما نه به گونهای که منجر به تجزیه سوریه و یا قدرتیابی کُردها بشود، در همین طیف گروهها و یا شاید کشورهایی باشند که خواهان تضعیف و حتی کنارهگیری دولت بشار اسد و برقراری شرایط دموکراتیکی که کُردها هم حقوق بیشتری بدست بیاورند باشند، لذا نمیتوانیم برای همه اینها کارکرد یکسانی قائل باشیم.
در مجموع بنده فکر میکنم که روسیه در میان بازیگرانی باشد که خیلی خواهان تغییر وضعیت موجود نباشد، چون اساساً وضع موجود به ضرر روسها نیست و البته اولویت آنها در مناطق دیگری است و بیش از این هم مایل به سرمایهگذاری و هزینهکردن در سوریه نیست و بیشتر به دستاوردهای خودشان میاندیشند.
رابطه روسها با کُردها همواره تاکتیکی، با نگاه ابزاری بوده و بعد از این هم به نظر بنده در همین قالب ادامه خواهد داشت. این امر کمابیش در مورد آمریکا هم صدق میکند و هر حکومتی که بیاید به تجربه تاریخی هم در مورد کُردهای سوریه و هم مراکز جهادی دیدیم که آنها هم نگاهشان تاکتیکی و جهادی است و ابزارها و کارتهای بازیگری بیشتری دارند که از جهاتی ممکن بیشتر به نفع کُردهای سوریه تمام بشود، اما ناهی این نگاه ابزاری نیست و آن ها با وجودی که قائل به حذف دولت بشار اسد به شرط داشتن یک جایگزین مناسب البته هستند اما این را هم متصور و ممکن نمیبینند و بیشتر به دنبال تضعیف دولت بشار اسد هستند و به همین جهت کُردها کارکردی پیدا میکنند.
البته مسئله امکان احیای جریانهای افراطی مانند داعش هم از نظر آمریکاییها به عنوان تهدیدی برای متحدانشان از نظر دور نیست و باز از همین بابت یک نگاه تاکتیکی دیگری هم به کُردهای سوریه دارند اما اینها به معنای آن نیست که آمریکا بخواهد بیش از این هزینه کند، محدودیتهای خودش را دارد؛ مسئله همکاری استراتژیک آمریکا با ترکیه به عنوان عضو ناتو هم همچنان موضوعیت دارد و همانطوری که گفتیم این بیمیلی نسبت به مداخله در سوریه و بطور کلی خاورمیانه هم همواره در سیاستهای اخیر واشنگتن سایه انداخته که باعث میشود چندان کُردها امیدی به نقشآفرینی آمریکا به نفع خودشان نداشته باشند.
فراتاب: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چگونه می تواند بر وضعیت کُردهای سوریه تأثیر بگذارد و چه تغییراتی در سیاست های آمریکا نسبت به این اقلیت قومی ممکن است به دنبال داشته باشد؟
دکتر حق پناه: بنده تفاوت بنیادین بین سیاستهای دموکراتها و جمهوریخواهان را در قبال بحران سوریه و طبیعتاً وضعیت کُردها قائل نیستم، به همین خاطر انتخابات ریاست جمهوری در پیش آمریکا و اینکه چه کسی بر کاخ سفید مسلط باشد را از این جهت تقریباً بلاموضوع می بینم و فکر میکنم که سیاست کنونی آمریکا، یعنی سیاستی که دموکراتها دنبال میکنند و به نوعی تداوم سیاست جمهوریخواهان در دورهی ترامپ بوده، متناسب با شرایط میدانی که به لحاظ تاکتیکی و زمانی فراز و فرودهایی داشته باشند، همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و نباید این موضوع یک متغییر اصلی و دراز مدت برای تعیین تکلیف آینده کُردهای سوریه و حتی آینده سوریه بدانیم.
فراتاب: به نظر شما در حال حاضر کُردهای سوریه با چه چالش هایی مواجه هستند؟
دکتر حق پناه: بنده چالش اصلی مناطق کردنشین و بطور کلی کُردهای سوریه را تثبیت دستاوردهای کنونی خودشان میدانم. کُردهای سوریه تا سال 2003 یک وضعیت نادیده انگاشته شدهای در این کشور داشتند که بعد از سقوط دولت صدام حسین که گرایشهای بعثی مشابهای شبیه دولت بشار اسد داشت و ایجاد نظام فدراتیو در عراق یک امکان تنفسی پیدا کردند، بعد از حوادث قامشلی یک اعتماد به نفس و انگیزه بیشتری پیدا کردند؛ سازماندهی گروههایشان تقویت شد و همین وضعیت باعث شد که به مجرد اینکه یک فضای تنفسی پیدا کردند، بعد از بحران جنگ داخلی سوریه و قدرتیابی داعش و دریافت حمایتهای بینالمللی، تغییر وضعیت دادند اما همانطور که میدانیم از آنجایی که همواره کُردها در این منطقه بصورت یک متغییر وابسته عمل میکنند و بیشتر موقعیتشان تحت تأثیر رقابتهای منطقهای و بینالمللی تغییر پیدا کرده، در حال حاضر دستاوردهایی که هم بدست آوردند تابع این رقابتها و یا همکاریها و میزان دریافت حمایتهایی که از خارج بدست میآورند تعیین تکلیف خواهد شد و بنده فکر میکنم که مسأله اصلی در اینجا این است که این وضعیت بینالمللی تابع این است که این قدرتها اعم از؛ قدرتهای منطقهای و بینالمللی، چه سیاستهایی در قبال آینده سوریه در پیش خواهند گرفت که دو جریان عمده خواهان بقای رژیم بشار اسد و مخالفان او مقابل همدیگر صفآرایی کردند و کُردهای سوریه از این جهت موقعیتشان رقم زده میشود که آیا در این سیاستهای رقابتی چه شانسی برای بقا پیدا میکنند. کُردها این خوششانسی را داشتند که به نوعی خلایی در پیرامونشان وجود دارد و در سیاستهای قدرتهای دیگر که امکان تنفس به آنها میدهد؛ حتی به این معنا دولتهای رقیب و مخالف آنها هم عملکردهایی دارند که خیلی مواقع به نفع آنها تمام میشود، از این جهت باید دید که آینده سوریه چگونه رقم خواهد خورد.
بنده فکر می کنم که در این فقره هم بین 3 تا 5 سال آینده اتفاق ویژهای رخ نمیدهد، بخاطر آن معادله و موازنهای که وجود دارد؛ بین دولتهای موافق و مخالف دولت بشار اسد عملاً حفظ شرایط موجود بیشتر قابل پیشبینی است تا تغییر آن.
البته ما در خاورمیانه زندگی میکنیم، جایی که سرزمین شگفتیهاست؛ در منطقهای هستیم که رویدادها و روندها غلبه و رجحان دارند، در سوریه هم این امکان وجود دارد که یک اتفاق ویژهای رخ دهد و عدمقطعیتها و شگقتیسازهایی مانند درگذشت بشار اسد و یا حذف او میتواند یکی از این عدمقطعیت ها باشد. اما در مجموع بنده فکر میکنم که در فرض رخ ندادن یک شگفتی ساز حفظ وضع موجود، یعنی تداوم حیات دولت ضعیف شده بشار اسد قابل پیشبینی است و به این معناست که عملاً کُردها به گونهای به رسمیت نشناخته شده میتوانند وضعیت موجود خودشان را حفظ کنند.
در آینده هم باز اگر هر اتفاقی بیفتد تحت تأثیر روندهای بینالمللی و منطقهای هست که آینده کردستان سوریه را شکل خواهد داد. این ظرفیت در درون کُردهای سوریه برای ارتقای موقعیت قدرت خودشان وجود ندارد و از طرفی هم دولت مرکزی در دمشق قابلیت تغییر و بر هم زدن وضعیت موجود را ندارد.
گفتوگو از خشایار بوربوری - دکترای علوم سیاسی و پژوهشگر حوزه مسائل سوریه
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است