فراتاب: اهل مشهد است و نامش سیدعباس از همان نوجوانی در کنار مطالعات مذهبی به بوی روزنامه و چاپخانه علاقه داشت، به همین دلیل خیلی زود و در 19 سالگی سردبیر مجلهای بنام «حوزه» شد.
از سردبیری مجله حوزه، سه دوره متوالی عضو هیات مدیره دفتر تبلیغات اسلامی و مدیر مسئول نشریه پژوهشهای قرآنی کار خود را شروع کرد، در سن 50 سالگی و دولت یازدهم به عنوان معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد منصوب شد چهار سال بعد، در ابتدای دولت یازدهم با 242 رای موافق نمایندگان مجلس وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و حالا در سن 61 سالگی مجدد اسمش در صحن مجلس به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شدو یکبار دیگر سکاندار این وزارتخانه مهم برای اهالی کتاب و رسانه و فرهنگ شد.
مناسب بودن یک فرد برای یک سمت خاص معمولا به دیدگاهها و شرایط مختلفی بستگی دارد و عوامل متعددی را باید بررسی کرد اما چیزی که مشخص است سید عباس صالحی راهروهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را خوب میشناسد او سابقه مدیریتی در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارد پس او با چالشهایش روبرو آشناست .به همین دلیل از زمان طرح نام او، شاهد واکنش مثبت اهالی فرهنگ بخصوص رسانه و کتاب هستیم.
اما در این بین و با بررسی برنامههای او متوجه میشویم چندان به موضوع بسیار مهم چاپ نپرداخته است. با مطالعه اجمالی برنامه سیدعباس صالحی در وزارت ارشاد تنها در بند2 عنوان چاپ آمده است آن هم در کنار کتاب و نشر. به بیان دیگر گویی صالحی چاپ را جزئی از صنعت نشر قلمداد کرده است، حال آنکه صنعت چاپ گسترهای وسیعتر از حوزه نشر دارد. این موضوع گلایه کارشناسان و نخبگان صنعت چاپ را به همراه داشته است .
در همین راستا حمید فریور، کارشناس صنعت چاپ در یادداشتی انتقادی نوشته است: «در برنامه صالحی، چاپ در همنشینی با کتاب و نشر کاربرد مییابد و گویی اگر چاپ ضرورتی برای نشر و کتاب نبود، اشارهای به آن در برنامه وزیر نمیشد. وزیر محترم کلامی درباره نقش چاپ در بستهبندی و اهمیت پرداختن به صنعت چاپ بهعنوان یک «زیرساخت» توسعه فرهنگی و اقتصادی و رشد تولید در صنایع و نقش چاپ در هویتبخشیدن به کالاها سخن نمیگوید. چاپ همان چاپ کتاب است و چهار نسخه مجله و روزنامهای که هنوز منتشر میشود.» و نورایی گرافیست و کارشناس چاپ و بستهبندی نیز دیدگاهی نزدیک به فریور کارشناس چاپ دارد و میگوید: «با نگاهی به کل برنامه و آن چه برای چاپ دیده شده در واقع برنامه به ما تفهیم میکند: ارشاد نه برای حل مشکلات فعلی و نه برای توسعه چاپ برنامهای ندارد. ارشاد چاپ را به دیده فرزند ناتنی یا یک مقیم خانهزاد در بیت خود میبیند که تنها باید مراقب خواب و خوراک او باشد! در این برنامه، چاپ با واقعیتی به عنوان یکی از بزرگترین ابزار ارتباطات که نقش بزرگ آن غیر از فرهنگ، حتی در تجارت و تولید و در یک کلمه اقتصاد، بر باسواد و بیسواد روشن میباشد سهمی از اندیشه وزیر محترم ارشاد ندارد.»
صنعت چاپ ایران به عنوان صنعتی که با همه صنایع همراه است دچار مشکلات ساختاری بسیاری است قدرت رقابتی، حمایتهای مالی، تنوع ماشین آلات، مقررات و نظارت، فناوری اطلاعات، توجه به محیط زیست و... مواجهه است پس نیاز به برنامهای جامع و دقیق دارد اصلا باید تکلیف صنعت چاپ مشخص شود همانگونه که جلال ذکایی نوشته است «با نیم نگاهی به برنامه پیشنهادی، بوضوح در مییابم که بدرستی تصوری که در ذهن ایشان نقش بسته، رویکرد تماما فرهنگی به حوزه چاپ است و بنظرم با توجه به ماموریتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سند بالادستی مورد اشاره ایشان، یعنی قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاید درستترین تلقی ایشان از چاپ همین باشد که در صفحه دوازدهم برنامههایش آورده است. چاپ از نگاه وزارت ارشاد محصولی است که باید در خدمت فرهنگ قرار بگیرد و اینکه با چه فرایندی و با استفاده از چه تکنولوژیای به این محصول فرهنگی میتوان دست یافت، اساسا در حوزه وظایف وزارت ارشاد دیده نشده است.»
آنچنان که از شواهد بر می آید عباس صالحی بناست راهروهای پیچ در پیچ وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی را تا سن 65 سالگی خود سپری کند و شاید فاصله گرفتن سه ساله وی از سمت وزارت و تماشای این صنعت از بیرون و فارغ از دغدغههای حاکمیتی، فرصت تعدیل در دیدگاهها را به او داده باشد در نهایت نیز ما خانواده صنعت چاپ هم امیدورایم اتفاقات خوبی و توسعه پایدار برای این ابرصنعت رقم بخورد و تجربه، شناخت، آشنایی، سابقه، اطلاعات و... همه در کنار هم قرار بگیرند تا قطعات پازل صنعت چاپ اینبار درست در کنار هم قرار بگیرند.
نویسنده: طلیعه ملکمحمد – روزنامهنگار حوزه صنعت چاپ
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است