کد خبر: 12230
تاریخ انتشار: 6 شهریور 1401 - 16:16
هرقدر که روابط ابتدای ایران و آمریکا بی‌تنش بود اما کم‌کم و در برهه‌های مختلف، این روابط به بحرانی بزرگ سوق پیدا کرد.

فراتاب:  در این نوشتار می‌خواهیم گذرا از آغاز تا تیره و تار شدن روابط سیاسی بین ایران و آمریکا ایران و آمریکا را بررسی نماییم. باتوجه به این موضوع که قاره آمریکا درسال ۱۴۹۲ میلادی (به عبارتی ده سال پس از استقرار دولت صفویه در ایران) توسط کریستف کلمب کشف شد اما در استقرار خود را در سال ۱۷۷۶ میلادی پیداکرد، مردم ایران هم به مثابه مردمان سایر بلاد دیگر از وجود چنین سرزمینی بی اطلاع بودند. اگرچه در کتاب‌هایی به پیدایش این قاره اشاره شده بود و از آن به‌عنوان ینگی دنیا یعنی (ارض جدید) یادکرده بودند.

 

برقراری روابط سیاسی ایران و آمریکا

ایجاد این روابط مرهون تلاش‌ها و رایزنی‌های میرزا تقی خان امیر کبیر بویژه برای حضور یافتن مبلغان مذهبی پروتستان مسیحی برای برپایی و احیای اعتقادات مسیحیان درایران بود. درنتیجه با رفت و آمد این مبلغان در شهر ارومیه و ساخت مدارس و دائر کردن مراکز علمی در نقاطی از ایران درنتیجه به بسته شدن قرارداد تجاری رسمی با این کشور تازه تأسیس منجر شد که درسال ۱۸۵۶ در استانبول به امضاء سفیران مختار دو مملکت رسید.

 

انقلاب مشروطه

تا به حال هیچ گزارشی رسمی مبتنی بر دخالت مستقیم یا غیرمستقیم دولت ایالات متحده آمریکا در انقلاب مشروطه ایران به چشم نمی‌خورد، اما به همراه ثمر بخشیدن تحصن آزادی‌خواهی ایرانیان، سفیر وقت آمریکا در ایران پیام‌هایی را به دولت وقت خود مخابره کرده که بدین قرار است: «چه بسا فریاد زنده باد آزادی ملت‌ها که از کشور کهن سال ایران برخاسته درسراسر دنیا طنین انداز شود.»

 

روابط ایران و آمریکا در جنگ جهانی اول

دراین برهه آمریکا نظاره‌گر انحلال مجلس شورای ملی و نفوذ پیش ازپیش دو دولت روس و انگلیس در سیاست داخلی ایران است، و کماکان به استراتژیک سکوتش در برابر تمام تحولات ایران ادامه می‌دهد تا اینکه دولت عثمانی با حملات خودش به منطقه آذربایجان خیل عظیمی از آمریکایی‌های مقیم را از بیخ تیغ رد می‌کند، به صورتی که آمریکا از انگلستان تقاضای کمک و اشغال شمال غرب ایران را به جهت جلوگیری از کشتار بیشتر آمریکایی‌های ساکن درایران می‌کند.

 

کنفرانس ورسای

باوجود اعلام بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول و نادیده گرفتن این امر از سوی دول متخاصم که ایران را مورد آماج رفت و آمد و حملات چریک‌ها و وسائل نظامی خود کرده بودند، خواستار پرداخت غرامت جنگی از سوی این دول بود، که با کارشکنی‌های دولت انگلیس و سکوت پر معنی آمریکا مواجه و در این اجلاس به فراموشی سپرده شد.

 

شرکت نفتی سینکلر

از طرفی با جان گرفتن عقاید مارکسیستی و انقلاب‌های بولشویکی در بلوک شرق، اتحاد غربی از این موضوع سخت به تنگ آمده بود. درپایان برای ساختن سد عبور این عقائد ناگزیر دولت انگلستان به واگذاری امتیاز نفت شمال به آمریکا(شرکت سینکلر) موافقت کرده و طی آن دولت شوروی نیز با تضامن رسمیت دادن به دولت شوروی و اعطای وام به این دولت، امتیاز استخراج نفت بادکوبه به همراه پنج ایالت شمالی ایران را به شرکت سینکلر داد.

 

قطع روابط دیپلماتیک از ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷

در زمان سلطنت رضاشاه درسال ۱۳۱۴ در پی تصادف و عدم رعایت قوانین راهنمایی نماینده ایران در واشنگتن، منجر به دستگیری وی شد. اما پس از محرز شدن هویت وی نامبرده از زندان آزاد گشت. دراین چند سال روابط دیپلماتیک فی‌مابین قطع بوده و بعد از ارسال فرستاده ویژه روزولت به تهران و عذرخواهی از دولت وقت، فورا روابط از سر گرفته شد.

 

کودتای ۲۸ مرداد

تلاش منافقین جبه ملی موجب بروز تشدید اختلاف هرچه بیشتر رئیس دولت و رئیس مجلس شد. به باور آمریکایی‌ها هرگونه جنبش ملی گرایانه، استقلال طلبی یک حرکت کمونیستی‌ست که ازجانب بلوک شرق حمایت می‌شود. با اوج جنگ سرد بین دو بلوک قدرت جهانی و در پی تقویت سازمان اطلاعاتی آمریکا و دخالت در انجام کودتای‌های مختلف دیگر کشورها، باهم دستی دولت انگلیس و مزدوران داخلی طی طرحی به نام «آژاکس» در صدد براندازی و فروپاشی دولت ملی دکتر مصدق شدند تا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این دولت منحل شد.

 

عهدنامه مودت

بعد از بحران‌های جنگ جهانی دوم، ایران ناگزیر به گرفتن کمک نظامی از سوی آمریکا شد و عهدنامه مفصلی بین دو کشور به امضا رسید. بندهای مهم این قرار داد بدین قرار بود: کشورها می‌توانند سالانه تعداد کثیری از دانشجویان، اساتید، محققان خودرا دراین دو کشور برای تبادل علمی به دوره های مختلف علمی پژوهشی بفرستند، دیگر اینکه دو کشور می‌توانند بایکدیگر زیر نظر سازمان انرژی اتمی به صورت مسالمت آمیزی در زمینه هسته‌ای همکاری علمی و تحقیقاتی داشته باشند.

 

روابط گرم با لیندون جانسون

با به قتل رسیدن کندی، لیندون جانسون زمام امور ایالات متحده را عهده دار شد. طی گزارشی از نیویورک تایمز واشنگتن عقیده داشت که ارتش ایران بزرگتر از حد لزوم درحال پیشرفت است، و این پول‌ها می‌تواند در امور رفاهی مردم به کار گرفته شود، که اطلاع از روابط تنگاتنگ و خرید تسلیحاتی شاه از آمریکا را می‌دهد.

 

کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و آمریکا

درسال ۱۳۵۳ شمسی ریچارد نیکسون پیشنهادات تبادل انرژی پاک و روابط بیشتر بازرگانی و اقتصادی بیش ازپیش را به ایران داد، درنهایت با پذیرفته شدن این خواسته قرارداد ۱۵ میلیارد دلاری بازرگانی در اسفند ۵۳ در واشنگتن به امضاء طرفین رسید.

 

تسخیر سفارت آمریکا

در این روز دانشجویان پرشور مسلمان انقلابی و پیرو خط امام که از دخالت‌های بیگانگان شرق و غرب به تنگ آمده بودند به نمایندگی از ملت انقلابی ایران سفارت آمریکا را تسخیر و ۶۶ دیپلمات آن‌را به جرم جاسوسی دستگیر کردند که بعدها در قرار داد الجزائر آنها آزاد شدند. این واقعه دلیل قطع ارتباط رسمی دیپلماتیک دو کشور در طی چهل و اندی سال اخیر تا به امروز است.

 

جنگ تحمیلی با عراق، مک فارلی

در کوران جنگ تحمیلی ایران و عراق آمریکا قاطعانه به حمایت از صدام برآمد تاجایی که از کمک‌های مالی و تسلیحاتی نیز به او فرونگذارد.

اما در این اوان تغییراتی در نظرات مقامات آمریکایی نسبت به ایران شده بود که ریشه در سیاهی چهره سیاسات آمریکا درقبال تحت فشار قرار دادن ایران از هر زمینه‌ای در افکار عمومی مردم آمریکا داشت. که نتیجه‌ی آن ورود مک‌فارلین فرستاده ویژه دولت ریگان درزمان ریاست جمهوری مرحوم آیت‌الله رفسنجانی، و استقبال سرد مقامات ایرانی از وی بود که عمده دلیل حضور آنها درایران به‌خاطر تضمن جان گروگان‌های آمریکایی و مبارزه علیه تروریزم درمنطقه بود.

 

تحریم‌های سنگین علیه ایران

با روی کار آمدن جورج بوش، به زعم خود آمریکایی‌ها سیاست مهار ایران مطرح شد، به صورتی که تحریم‌های هرچه بیشتر بین‌المللی علیه ایران و ایرانیان بیش ازپیش شدت یافت و در زاویه مقابل کمک‌های هنگفتی به سازمان مجاهدین خلق شد تا شاید بتوانند آلترناتیوی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران باشند.

 

دهه ۷۰ شمسی

با روی کار آمدن بیل کلینتون در آمریکا و رسیدن سید محمد خاتمی به مقام ریاست جمهوری در ایران، سیگنال‌هایی تحت عنوان مذاکره از جانب دولت آمریکا دریافت شد. از طرفی هم محمد خاتمی اظهار کرده بود که مذاکره تنها با تغییر رفتار سیاسی آمریکا ممکن است. خاتمی با کلید گفتگوی تمدن‌ها وارد عرصه کار و گفتگوهای بین المللی شد. جنجال تبلیغاتی دو دولت در رسانه‌ها گرم و از صدر اخبار روز در آن اوان بود. در این زمان گفتگو با اروپایی‌ها کمافی‌السابق درجریان کار بود اما متاسفانه به دلیل مشکلات عدیده‌ای که در جریان وجود داشت، ایران و آمریکا علی‌رغم میل باطنی خود به رابطه و تن دادن به مذاکرات، نتوانستند از تنش‌های بین خود کاسته و روابط مستقیمی داشته باشند.

 

موضوع هسته‌ای ایران

بعد از به محوریت شناخته شدن ایران به‌عنوان یکی از منشآت شرارت جهانی پس از عراق و کره‌ی شمالی از جانب جورج بوش، ایران همواره یکی از گزینه‌های حمله نظامی بعد از جنگ عراق قرار گرفت. تا اینکه برنامه هسته‌ای ایران در سال‌های ابتدایی قرن بیست و یک میلادی به شدت تمام‌تر زیر ذره نهادهای بین‌المللی قرار گرفت.  مقامات مسئول، مذاکره با نمایندگان اروپایی در این خصوص را برعهده داشتند.

هم‌چنان این موضوع یکی از اصلی ترین موضوعات روی کارآمدن دولت‌ها در دهه هشتاد، نود و تا به امروزاست، که به تدریج با سقوط صدام حسین و نفوذ ایران در عراق موازنه را اساسا به صورتی عملی در دو دوره محمود احمدی نژاد و حسن روحانی تغییر داده است.

 

برجام

در دولت حسن روحانی با مذاکرات پی در پی ایران و قدرت‌های جهانی و آژانس بین‌المللی هسته‌ای و زدودن موانع راه برای رسیدن به یک توافق نسبتا پایدار بالاخره این گام برداشته شد و به سبب آن، قرارداد برجام در سال 2015 میلادی بین ایران و 6 قدرت جهانی بسته شد. اما با روی کار آمدن ترامپ بی سیاست و خروج یک جانبه‌اش از آن همه‌ی پنبه های دیپلماسی رشته شد. و چه بسا جهانی را عزادار و بهت زده رفتار زشت نا دیپلماسی گونه خود کرد.

 

فرابرجام

با روی کار آمدن دولت دموکرات بایدن و قول و قرارهای انتخاباتی‌اش ازجمله بازگشت به برجام، و تلاش مذاکره کنندگان ایرانی می‌بینیم متن جدیدی از سوی دولت‌های اروپایی تدوین شده که قابل قبول طرفین مذاکره می‌باشد، اما کماکان منتظر خبر نهایی شدن و اعلام عمومی یک توافق پایدار بین دولت‌ها هستیم.

 

گزارش از عماد عظیمی

نظرات
آخرین اخبار