فراتاب: اقلیم کردستان عراق یکی از نزدیکترین مناطق به لحاظ فرهنگی و تاریخی با کشور ماست. جدای از استانهای غربی که عمدتا کردزبان میباشند و دارای اشتراکات بینهایتی از مسایل اجتماعی، فرهنگی و حتی حغرافیایی میباشند، با مردم غیرکُرد ایران هم به دلایل تاریخی و حضورهای تاریخی بسیار نزدیک زمانی، ارتباطات و علاقه زیادی دیده میشود. به عنوان مثال استقبال بینظیر مردم سلیمانیه از استاد مرحوم شجریان یکی از نشانهها و یا تمایل مردم اقلیم به سفر به ایران و استفاده از جذابیتهای گردشگری، صنعتی و یا پزشکی مهر تاییدی بر این امر است.
اقلیم کردستان دارای درگاههای گمرکی بسیار زیاد با ایران میباشد. این امر در کنار آشنایی و تمایل مردم و همچنین هزینه حمل و نقل و دسترسی بسیار بهینه را با توجه به تغییرات شدید نرخ ارز و سقوط ارزش پایه ملی پول ایران، ایجاد نموده است. به عنوان مثال هزینه حمل و گمرک و انتقال کالایی از تهران با سلیمانیه یا اربیل تفاوت چشمگیری با امور لجستیکی کالای مشابه از بغداد به مقصد این شهرها ندارد.در عین حال امنیت و وجود زیرساختهای تجاری و بازاری مناسبتر و همچنین فضای توریستی مناسبتر، اقلیم کردستان را تبدیل به بورس خرید کالا توسط قسمت عربنشین جنوب نموده است، در حقیقت اقلیم کردستان به مثابه منطقه آزادی در کشور نزدیک به چهل میلیونی عراق، میباشد.
بزرگترین نقاط ضعف در تجارت با اقلیم نبود سیستمهای مالی استاندارد بانکی است که البته نزدیک به ده سال است کشور ما هم از همین ناحیه رنج میبرد. به همین دلیل شاید سیستم صرافی موجود بین دو کشور تا حد زیادی این نقاط ضعف را پوشانده است. ولی کماکان در مباحث تضمین و اعتمادسازی بین خریدار و فروشنده، نکات مهمی دچار مشکل میشود. ولی به نظر بنده بیشترین نقاط ضعف در تجارت فیمابین را باید در نوع سازماندهی و برنامه ورود به بازار اقلیم و همچنین شناخت دقیق رقبا مخصوصا ترکیه را دانست. شرکتهایی که با شناخت و برنامه وارد شدند سالهاست بازار عراق را در اختیار دارند و مجموعههایی که هیجانی و بر اساس یک یا چند مشتری خود را تجهیز نمودند، به حذف از بازار توسط رقبای ایرانی یا ترکی، محکوم شدند.
در حوزههای مختلف رقبا متفاوتند. ولی بطور عام کشور ترکیه نزدیکترین و جدیترین رقیب ایران میباشد و در درجات بعدی، اردن، مصر و عربستان سعودی میباشند. البته در برخی صنایع بالادستی کشورهای اروپایی و صنعتی بالاخص چین و کرهجنوبی سالهای اخیر حضور چشمگیری را داشتند.
بزرگترین دلیل عقب افتادگی روزافزون ما در اقلیم به دلیل نوع نگاه بخش خصوصی به بازار اقلیم و صادرات است. یعنی به دلیل وجود دلالان یا عدم شناخت سیاسی و فرهنگی صاحب بنگاه به خود زحمت بازدید یا بررسی با شرکت در نمایشگاهها را نمیدهد. عامل بعدی رویکرد بسیار قوی ترکیه و چند سال اخیر مصر بوده که بطور بسیار قاطعی دستگاه دیپلماسی از شرکتهای کشور خود حمایت در حضور و همچنین در صورت عدم وصول منابع مالی و دستمزدها، بصورت دولت / دولت موضوع را حل و اجازه پایمال شدن حقوق شرکتهای خود را نمیدهد. به عنوان مثال در نمایشگاهها خود دولت ترکیه و مصر، قسمتی از زمین را اجاره و رایگان در اختیار شرکتهای منقاضی میدهند و یا شرکتهای ترکیه در صورت صادرات به عراق، ۱۷ درصد مشوق صادراتی دریافت میکنند.
استفاده از مشاور، ابزار تبلیغات و کلا پیادهسازی فرایند business development از مهمترین نکات ورود به بازار میباشد. توجه به نوع حرکت شرکت کاله در میان این همه رقیب ترکیهای شاید نمونه بارزی از این امر باشد. نکته بعدی درباره بستهبندی مخصوصا در حوزه مواد غذایی و آرایشی- بهداشتی است و در اخر خدمات پس از فروش و سازمانی که بتواند خریدهای شبکه خرده فروشی را تداوم بخشد از مهمترین نکات مغفول شرکتهای ایرانی است.
نویسنده: «سیاوش آرمال» دانش آموخته دکترای مهندسی صنایع و از فعالین حوزه اقتصادی میان ایران و اقلیم کردستان عراق
این مطلب در شماره دوم فصلنامه فراتاب کُردی منتشر شده است، بازنشر آن با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است